خيلي نگرانم هنوز باورم نمي شود که با يک سهل انگاري ساده دچار اين مشکل حاد شده ام. از همه بيشتر نگران حال معلم مدرسه دخترم هستم مي گويند در سانحه تصادف آسيب جدي نديده است اما...
شهدای ایران:مرد ميانسال که با ديدن حلقه هاي قانون بر دستان پسر ۱۷ ساله اش ديگر رمقي
براي ايستادن نداشت، از شدت ناراحتي سرش را به ديوار اتاق مشاوره و مددکار
اجتماعي کلانتري الهيه مشهد تکيه داد و در حالي که قطرات اشک صورتش را
پوشانده بود، گفت: قرار بود ساعت ۸ شب براي زيارت عتبات عاليات عازم کربلا
شوم همه فاميل و آشنايان در منزل ما جمع شده بودند تا مرا همراهي کنند.
مشغول فراهم کردن مقدمات سفر بودم که ناگهان متوجه شدم قرص هايي که براي
تنظيم فشار خون استفاده مي کنم تمام شده است فرصت زيادي نداشتم به همين
خاطر از پسر بزرگم که در کلاس دوم دبيرستان تحصيل مي کند خواستم تا
داروهايم را از داروخانه محل تهيه کند. او هم بلافاصله سوار موتورسيکلت من
شد و بيرون رفت. او خيلي از اوقات سوار موتورسيکلت مي شد و خريدهاي منزل
را انجام مي داد. پسرم گواهينامه نداشت، اما من از اين که مي ديدم مي تواند
با موتورسيکلت رانندگي کند خيلي خوشحال بودم. هيچ گاه فکر نمي کردم ممکن
است روزي با اين سهل انگاري ها به چنين مشکلي دچار شوم و اين حادثه تلخ رخ
بدهد. مرد ميانسال در حالي که آرام و قرار نداشت، ادامه داد: هنوز دقايقي
از رفتن پسرم نگذشته بود که از کلانتري با من تماس گرفتند. هراسان و مضطرب
ميهمانان را رها کردم و خود را به کلانتري رساندم اين جا بود که فهميدم
پسرم سوار بر موتورسيکلت هنگام تعطيلي مدارس با خانمي که از مدرسه خارج شده
بود تصادف کرده و آن خانم مجروح شده است. ماموران اورژانس او را که معلم
دخترم نيز بود به مرکز درماني منتقل کرده اند. پسرم نيز توسط ماموران گشت
انتظامي دستگير شده و مقام قضايي دستور بازداشت او را صادر کرده است، اما
من به شدت نگران حال خانم معلم هستم اين در حالي است که تازه متوجه شدم با
آن که موتورسيکلت من بيمه است ولي به خاطر اين که پسرم گواهينامه ندارد
شرکت بيمه هيچ مسئوليتي را در قبال اين حادثه قبول نمي کند از سوي ديگر نيز
او به خاطر رانندگي بدون گواهينامه و همچنين ايراد ضرب و جرح غيرعمدي به
دستور مقام قضايي بازداشت شده است و بايد محاکمه شود اکنون پسرم با اين
سهل انگاري من داراي سابقه مي شود که در سرنوشتش بسيار تاثيرگذار است. حالا
هم اگرچه از پرواز کربلا و زيارت عتبات عاليات بازمانده ام اما نمي دانم
عاقبت اين حادثه تلخ به کجا مي انجامد فقط دعا مي کنم مشکل خاصي براي معلم
مدرسه دخترم رخ ندهد اگرچه...
ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيري
خراسان رضوي
*خراسان