تهیهکننده و کارگردان فیلم «مهمان داریم» همزمان با اکران این فیلم تاکید کردند که این فیلم سفارشی نیست.
به گزارش شهدای ایران، منوچهر محمدی و محمد مهدی عسگرپور در گفتوگویی با ایسنا، نکاتی را درباره آمادهسازی این فیلم، زمان اکران و نوع مخاطبانش، توجه به مضمون خانواده در این فیلم و همکاری با حوزه هنری، مطرح کردند.
در ابتدای این گفتوگو، منوچهر محمدی از همکاری که با عسگرپور در این فیلم داشته سخن گفت و ادامه داد: چند کار ایشان را خیلی میپسندیم. بر اساس فعالیتی که یک تهیهکننده دارد، سوژههایی را که حس میکنم ممکن است یک کارگردان آنها را درک کند و به آنها علاقهمند باشد، در نظر میگیرم. همه اینها دست به دست هم داد تا آقای عسگرپور را گزینه مناسبی برای این کار بدانم. وقتی هم ایشان نسبت به طرح ابراز علاقه کردند، برایم مسجل شد به دلیل علاقهشان به موضوع، حتما به طرح چند خطی من، خواهند افزود و خوشبختانه چنین هم شد.
ایده "مهمان داریم" در بسط و گسترش موفق شد
این تهیهکننده با اشاره به مراحل تکمیل فیلمنامه خاطرنشان کرد: ایشان بعد از فرآیند دوسه ماههای، فیلمنامهای را آوردند که من در همان نگاه اول پسندیدم. البته چند پیشنهاد داشتم که همان زمان گفتم و یکسری پیشنهادات هم حین فیلمبرداری به نظرم میرسید که اگر مورد پسندشان بود، اجرا میکردند. از این حیث به نظرم ایده تا حد زیادی در بسط و گسترش موفق شد.
ترجیح میدادم بنویسم
محمد مهدی عسگرپور که به عنوان مدیر عامل خانه سینما در چند سال اخیر روزهای پرچالشی را گذرانده است درباره ساخت این فیلم در مقطعی که در آن به سر میبرده به ایسنا گفت: شرایط خانه سینما و وضعیت کاریام طوری نبود که بخواهم هر طور شده کار کنم. ترجیح میدادم بنویسم که این کار را کردم و در یک دوره سه چهار ساله، چند طرح سریال و فیلمنامه سینمایی نوشتم که از این جهت برایم لذت بخش بود.
او یادآور شد: در آن دوره فیلمنامه خودم هم را داشتم، اما نه آن زمان و نه حالا، زمان ساختش نیست. طرح سریال هم که معمولا پیشنهاد میشود اما در این طرح دو پارامتر جدی برایم وجود داشت؛ اول اینکه تهیهکننده آقای محمدی بود که همیشه دوست داشتم با ایشان همکاری کنم و دیگری خود طرح که برایم جذابیت کافی داشت. خیلی زود نقاط مشترک این طرح را دریافت کردم و بلافاصله طرح و ایدههای دیگرم را کنار گذاشتم.
منوچهر محمدی در ادامه نشست ایسنا درباره موضوع «مهمان داریم» با محوریت خانوادهای که تحت تاثیر جنگ قرار گرفته است، توضیح داد: به هر حال در حیات اجتماعی جوامع، یکسری اتفاقات تأثیرات ماندگاری دارند و زود فراموش نمیشوند که یکی از آنها جنگ است. خود دوره جنگ یکسری ویژگیها دارد و بعد از آن هم، به نسبت افرادی که درگیرش بودهاند، اثرات و تبعات مختلف دیگری دارد.
این تهیه کننده سینما با اشاره به دغدغههایش در ساخت این فیلم افزود: دو مفهوم بنیادین برای من در این کار مورد چالش بود؛ مفهوم «خانواده» که در چند کار آخر سعی کردم به سهم خودم، خانواده ایرانی اصیل را که با مختصات فرهنگی و عقیدتی ما هماهنگ است، به نمایش بگذارم.
تهیهکنندهای که نمیخواست دستهایش را بالا ببرد
محمدی ادامه داد: تلاش کردم فکری را که بعضا شنیده میشود مبنی بر اینکه باید دور موضوع خانواده خط قرمز بکشیم و به نوعی دستهایمان را بالا ببریم که انگار نهاد خانواده همهی آسیبها را دیده و لطمات را خورده است و دیگر از دست نهادهای اجتماعی و دولتی کاری جز شعار و آمار دادن برنمیآید، کنار بگذاریم چون وظیفه ما در حوزه فرهنگ و رسانه این است که در این زمینه تلاش کنیم.
او با اشاره به توجه فیلمسازان دیگر کشورها به موضوع خانواده یادآور شد: این نکته را نزد فیلمسازان بزرگ ژاپن دیدم که وقتی در هجوم فرهنگ آمریکایی قرار گرفتند، گویی در یک تعریف نانوشته، همه تصمیم گرفتند سنتها وارزشها و حتی بحث خانواده را در فرهنگ ژاپن زنده نگه دارند.
تهیهکننده «مهمان داریم» به دیگر مفهومی که در این فیلم مورد توجه است، اشاره کرد و افزود: دیگر مفهوم مورد نظر ما این بود که خانوادههایی که در جنگ فرزندانشان را از دست دادهاند، هنوز به گونهای با آنان زندگی میکنند و حضورشان را باور دارند. حتی گاهی با آنها واگویه میکنند و حرف میزنند. بنابراین گویی همه اینها میتوانند در نگاهی که در سینما قابل تحقق است، حول محور خانواده دور هم جمع شوند؛ یعنی حتی آدمهایی از دنیایی دیگر در یک روز و موقعیت فرضی، در جایی که انگار این پدر و مادر در خطر از بین رفتن هستند، حاضر میشوند و اینجاست که لذت و تجربه این دورهم بودن رامیبینیم. به خصوص که در فیلم سکانسی هست که پدر و مادر شهید کنار حوض خالی نشستهاند و مادر آن جا درد دلی میکند با این مفهوم که در این خانه سفره عقدی ندیدم ولی درواقع در فیلم شرایطی بوجود میآید که آرزوی دل این مادر برآورده میشود.
در عمل موتور حرکتی برخیها برعکس عمل میکند
عسگرپور نیز در این زمینه گفت: ظاهرا فضایی که اساسا سینمای ایران در آن سیر میکند، با تمام خوبیها و مشکلات، کمتر به این موضوع توجه کرده و این خلأ خود به خود در ذهن همه ماست.هرچند میتوانیم بگوییم ما کاری به کلیت سینما نداریم و فقط میخواهیم یک فیلم بسازیم، اما گاهی آدم افسوس میخورد چطور این خلأ بوجود آمده است بویژه در شرایطی که اغلب مدیران فرهنگی علیرغم علاقه زیادی که نسبت به این موضوع نشان میدهند و برای آن سرمایهگذاری میکنند،درعمل موتور حرکتیشان، برعکس عمل میکند تا جایی که عمدتا خانواده مورد قبولی که میتوانیم به زندگیاش بپردازیم،به مقدار بسیارکم در تلویزیون هم نمایش داده میشود. بماند که سینما به دلایل مختلف که من وارد آن نمیشوم حتی کمتر از تلویزیون به این موضوع علاقهمندی دارد.
این کارگردان سینما ادامه داد: بنابراین همین موضوع وضعیتی ایجاد میکند که اگر هر یک از ما بخواهیم این خلأ را حس کنیم و بخواهیم کاری انجام دهیم ، باید با سرعت بیشتری به این موضوع بپردازیم. چون هرچه جامعه از این خلأ لطمه ببینید، متوجه تک تک ما میشود، زیرا خود ما هم خانواده داریم و درهمین جامعهای که ساخته همه ماست، زندگی میکنیم. بنابراین جای این نوع آثار در سینمای ما خیلی خالی است.
فقط بحث خانواده شهدا نیست
عسگرپور همچنین خاطرنشان کرد: بحث من فقط خانواده شهدا نیست هرچند اگر بخواهیم یک خانواده مطلوب را نشان دهیم، حتما خانوادههای شهدا اولویت اصلی را دارند بلکه اساسا درباره مفهوم خانواده است که آقای محمدی هم به آن اشاره کردند.
منوچهر محمدی درباره تخیل دراین فیلم و همراه شدن مخاطب و در پاسخ به این پرسش که میزان این تخیل چقدر در طول کار تغییر کرده است، گفت: یکی از اصلیترین چالشهای فیلمنامه، دقیقا همین است. ما آیهای داریم مبنی بر اینکه «شهدا زندهاند آنان را مرده نپندارید». من دوست داشتم ببینم زورآزمایی کردن با این مفهوم در حوزه سینما چقدر عملی است. نمونههای خارجیاش به معنایی اتفاق افتاده اما در مفاهیمی است که آنها باور دارند؛ مثل فیلم «دیگران». ممکن است در آن فیلم مفاهیمی مانند تناسخ مد نظر فیلمساز بوده باشد. اما برای من از یک باور دینی نشأت میگرفت و علاقهمند بودم ببینم چگونه میتوانیم باورهای دینی و اعتقادیمان را در سینما بیاوریم.
این تهیه کننده سینما همچنین خاطرنشان کرد: البته قبلا تلاشهایی شده ولی شاید نزدیکترین و درستترین راه، همین مفهوم خانواده بود. یعنی پدر و مادری که به سختی با فرزند جانباز قطع نخاعی خود روزگار میگذرانند و فرزندان شهید آنها در شرایط سختی دوباره برمیگردند و کمک میکنند پدر و مادرشان به زندگی برگردند.
محمدی اضافه کرد: ما شاهد تأثیری هستیم که شهدا بر زندگی پدر و مادرشان میگذرانند تا جایی که پس از این، حتی نحوه رفتار، کنش و خوشیهای کوچک، مناسباتشان و خود خانه تغییر میکند. انگار به واسطه آمدن این میهمانان، دستی به سر و روی خانه کشیده و بازسازی میشود.
چارهای جز رجوع به داشتههای گذشته نداریم
وی با تاکید بر ضرورت توجه به داشتههای فرهنگی پیشین تصریح کرد: شاید گفتن این حرف، خیلی درست نباشد. اما اگر بخواهیم به بازسازی فرهنگی و آسیبهای اجتماعی خود بیندیشیم، شاید چارهای جز رجوع به داشتههای گذشته نداریم. چگونه است وقتی کشور دچار جنگ میشود، اگر بخواهیم بین فضای نظامی و فرهنگی جنگ تفکیک قایل شویم، آنچه به کمک ما میآید، فرهنگ عاشورایی است. همچنانکه ظلم ستیزی ، حق طلبی و قیام امام حسین به کمک ما آمد. بیشتر شعرها و مرثیههایی که در دوران جنگ سروده میشد، از آن واقعه الهام میگرفت و این یعنی درست بهرهبرداری کردن از گذشته؛ یعنی سنت گذشته را چگونه در خدمت فرهنگ معاصر قرار دهیم.
محمدی گفت: این یکی از چالشهایی بود که سعی شد به آن توجه شود. اتفاقا حاوی حرفی است که ما نباید برای مسایلی که ناشی از شرایط دنیای معاصر و تعامل و تعاطی فرهنگها است، لزوما چیزی تازه خلق کنیم. بلکه کافی است ریشهها را پیدا و به نسل جوان متصل کنیم. بنابراین، همان میزانی که در این لحظه مدیون حافظ و سعدی و فردوسی هستیم که زبان فارسی را نگه داشتند، به همان اندازه هم مجموعهای از ارزشها، باورها و ... را داریم که در فرهنگ ما ریشههای بسیار عمیق دارد. اما گویی عدهای باور دارند باید انقطاعی حاصل شود؛ با تأسف عمیق میگویم، عدهای معتقدند گذشته را کنار بگذاریم و طرحی نو دراندازیم، در حالی که اگر این طرح نو با گذشته و ریشهها اتصال نداشته باشد، عملا به جایی نخواهد رسید.
من خیلی نگران نبودم
عسگرپور نیز درباره اهمیت فضای تخیل در فیلم «مهمان داریم» خاطرنشان کرد:راستش برای من خیلی نگران کننده نبود؛نه به این معنا که برای نوشتن و ساختنش تلاش لازم نبود که اتفاقا بیشترین تلاش در این بخش شد و اصلا دلیل اصلی طولانی شدن نگارش فیلمنامه همین بود. منتها باید میدیدیم با این پدیده میخواهیم چه کنیم و اساسا آیا میخواهیم با یک خط مستقیم، زمان حال را از گذشته جدا کنیم. در این بخش خیلی مباحثه داشتیم، اما از جهت دیگر برایم نگران کننده نبود و آن اینکه جهان این فیلم گویی به ما میگوید این جهان با جهان دیگری که ما دربارهاش یکسری چیزها را درک میکنیم اما به طور شفاف و کامل آن را نمیشناسیم، خیلی به هم نزدیک هستند. آن قدر این دو جهان میتوانند به هم نزدیک باشند که یک خط باریک میان آنها وجود دارد که اگر هوشمندی به خرج دهید، میتوان گاهی آن را پاک کرد و گویی درباره یک جهان میگوییم.
این فیلمساز ادامه داد: اساسا زندگی جهان هستی چنین است. چه چیزی باعث میشود باور کنیم که فلان عارف روی آب راه میرفته، فلان عارف طی ارض میکرده و ... همچنانکه بسیاری معتقدند سفر خود پیامبر که در سوره اسرا هم به آن اشاره شده، سفری روحانی نبوده بلکه جسمانی بوده است. بنابراین با برخی فرمولهای حتی علمی و غیرعلمی، خیلی وقتها این مرزها شکسته میشود.
این کارگردان گفت: همچنانکه در دعای معصوم داریم خداوندا اشیاء را آن طور که هست، به من نشان بده.به همین دلیل اگر این اعتقاد را داشته باشیم، این جهان خیلی راحت میتواند با جهان دیگر ارتباط داشته باشد. به این شرط که معتقد باشیم جهان دیگری مماس با جهان ما به کار خود ادامه میدهد. تا جایی که این خط مماس برداشته میشود. تجربه یک جهانی شدن اینجا هم میتواند شکل بگیرد.
عسگرپور ادامه داد: بنابراین سعی کردم فیلمنامه با این نگاه نوشته شود. نه اینکه یک خط بکشم و بگویم اینجا پیرزن و پیرمردی هستند و آنجا کسان دیگری. این رفت و برگشتها برایم جذاب بود و البته باید توجه شود که برای مماس کردن این دو جهان از پارامترهایی باید استفاده کنیم که خیلی هم دم دستی نباشد، هر کدام باید تعریف منطقی خود را داشته باشد. باید عناصرش برای خود من حل شده باشد. با این حال فکر نمیکردم خیلی عمل محیرالعقولی باشد چون هر مخاطبی با توجه به آگاهی و تجربهاش -کمتریناش این است که خوابهایی دیده که بعدا حس کرده ما به ازای خارجی هم دارد. یا جاهایی را دیده که حس کرده قبلا اینها را دیده است میتواند آن را درک کند.
محمدی در ادامه با ابراز خرسندی از همراهی مخاطبان با این فیلم، توضیح داد: چه در جشنواره فجر و چه در یکی دو جشنواره خارجی، ارتباط با فیلم برقرار شده است؛ چون داستانی تعریف میشود و هر چقدر مخاطب این دنیا را بیشتر تجربه کرده باشد، برایش ملموستر است. حتما خانواده شهیدی که یکی دو فرزندش را از دست داده، این حس مطلوب را دارند که انگار به نوعی همین نسبت را با بچههای خود دارند. ممکن است لحظاتی کاملا خصوصی باشد، ولی وقتی در سینما چنین تجربهای را به اشتراک عمومی میگذاریم. تجربه تازهای است از این زاویه.
نمیخواستیم تماشاگر را درگیر صحنههای محیر العقول بکنیم
او در عین حال اضافه کرد: البته در این فیلم تلاش شده این تجربه خیلی توی ذوق نزند. چون در دورهای بویژه در تلویزیون اصطلاحا میگفتند آثار ماورایی، کسانی از جهانی دیگر میآمدند و یکسری ترفندهای سینمایی به کار برده میشد، اتفاقا در این فیلم خیلی سعی شد از اینها استفاده نشود و قصه خیلی راحت تعریف شود بدون اینکه تماشاگر را درگیر صحنههای محیرالعقول یا کارهای تکنیکی کنیم.
محمدی یادآور شد: گرچه خود من زمان فیلمبرداری هم به عسگرپور و هم آلادپوش این ایده را در میان گذاشتم با توجه به اینکه داستان این فیلم در یک روز اتفاق میافتد، آیا میتوان روزی همه چیز را ثابت داشته باشیم، اما تشخیص اینها این بود که روند را به گونهای پیش ببریم که تماشاگر را بین این خوف و رجا قرار دهیم که آیا اینها از عالم دیگری آمدهاند، یعنی تماشاگر درطول فیلم دائم این چالش را داشته باشد تا صحنه پایانی که متوجه میشویم این سه بچه از عالم دیگری آمدهاند.
این تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که «آیا از ابتدا هم قرار بود مهمانان مشخص نباشند؟»، گفت: پرسشی بود که خودمان هم درگیرش بودیم. به گزینههای مختلف هم فکر کردیم. در نهایت تشخیص آقای عسگرپور این بود که این را به ارجاع ذهنی تماشاگر بسپاریم.مهم این بود که این جنس از ارزشها و باورها برای چه کسانی هنوز مهم است. و اگر در هم جواریشان خانواده شهیدی است، آیا وظیفه خود میدانند در قبال فداکاری آنان برای کشورشان به آنان توجه کنند یا مقابل سیل اتهاماتی که ناجوانمردانه در مورد آنها به کار میرود، که اگر فرزندانشان شهید شدهاند از یکسری امتیازات برخوردار شدهاند، پاسخی بدهند؟!
مهمان داریم دفاع از خانواده شهداست
تهیه کننده«مهمان داریم»، این فیلم را نوعی دفاع از خانواده شهدا دانست اما در عین حال تاکید کرد: این فیلم بدون اینکه بنای جار زدن داشته باشد و بدون شعار و تبلیغات، دفاعیهای است از بخش عظیمی از خانواده شهدا زیرا وقتی میبینیم پدر و مادری که سه شهید دادهاند و یک جانباز در خانهای که متعلق به خودشان است و از اجدادشان به ارث رسیده است، زندگی میکنند. یعنی خانه جدیدی از بنیاد شهید نگرفتهاند. حتی این باورمندی در ایده زیبای عسگرپور که در مورد چرخ و فلک دیده میشود. او با این ایده یادآوری میکند که اولین شغل پدر این بچهها این بوده که چرخ و فلک داشته و در این سالها آن را نگه داشته و در صحنه تأثیر گذاری که با پسر جانبازش دارد، آن را میبینیم چون او نمیخواهد فراموش کند چه کسی بوده و چه مسیری را طی کرده.بنابراین فیلم خیلی متواضعانه از خانواده شهدا دفاعی بحق و اصولی انجام میدهد. همان گونه که حقشان است.البته امیدواریم این فیلم شایستگی دفاع از کسانی را داشته باشد که این بزرگ منشی را انجام دادهاند. همچنانکه در همه جای عالم کسانی که در سختترین شرایط وارد میدان عمل میشوند، حقشان است روی سر مردم جای داشته باشند.
عسگرپور نیز در پاسخ به این پرسش به مراحل تغییر ایده اولیه فیلم اشاره کرد و گفت: این طرح هم مثل خیلی طرحهای دیگر در مسیر نگارش، در مسیری قرار گرفت که ایده اصلی هم جاهایی تغییر کرد و این روند طبیعی است چون در خلال بحثها است که شکل بهتر پیدا میشود. ما در مسیر بحثمان به این موضوع فکر کردیم که میخواهیم چه تاریخ مصرفی به این فیلم بدهیم. با معرفی میهمان به چه دوره خاص اشاره میکنیم. اساسا موضوع اصلی فیلم ما چیست؟ و دیگر اینکه دایره ارزشهای این خانواده چه چیزهایی است.
کارگردان فیلم«قدمگاه» ادامه داد: آنها یک دایره ارزشی دارند که کسانی را به عنوان مهمان در خود میپذیرد و به صورت طبیعی دایره ارزشهای این خانواده، کسان زیادی را شامل میشود، اما وقتی میخواهیم ذهنمان را کمی جمع بندی کنیم و درباره این موضوع صیقل دهیم، به دو سه عنوان مشخص میرسیم.ارجاعات فیلم باید کار خود را بکند. ضمن اینکه خود تماشاگر هم باید این ارجاعات را دریافت کند.
جامعه در این سالها صفر و صدی شده است
عسگرپور در ادامه صحبتش خاطرنشان کرد: واقعیت این است که جامعه ما در این سالها خیلی صفر و صدی شده است. بویژه در مورد چنین موضوعاتی به سرعت میخواهد دستهبندی فیلم را پیدا کند که این فیلم متعلق به کدام دستهبندی سیاسی اجتماعی یا فرهنگی است، سازندهاش مربوط به کدام گروه است، خیلی هم با حوصله نیستیم، در حالیکه همیشه تعامل با تماشاگر را دوست داشتهام، اینکه تماشاگر مسخ شده ننشیند و منتظر نباشد کارگردان صورت مسأله، راهحل و پاسخ را خود ارایه دهد. به نظرم این فیلم به این شکلی که هست، سطح خود را کمی بالاتر تعریف کرد تا اینکه ما ارجاع مشخص و خیلی صریح میدادیم.
محمدی در بخش دیگری از گفتوگوی ایسنا در پاسخ به این پرسش که شما متهم هستید با حوزه هنری کارمیکنید که دغدغهاش خانواده است. آیا به دلیل جذب حمایت آنها به این سوژه رسیدید یا از اول چنین دغدغهای داشتید؟،تصریح کرد: این نکته مربوط به دورهای با مسائل خاص خودش است که باید در جای خودش به عنوان یکی از آسیبهای سینما ارزیابی شود. شانس بد ما این بود که این بحثها قبل از همکاری ما با حوزه شکل گرفته بود. درحالیکه بحث سریال «دا» و فیلم «حوض نقاشی» قبل از این ماجراها شکل گرفته بود. بحث «حوض نقاشی» هم خانواده است. جالب است چندی پیش فیلم را در هفته فرهنگی در تونس دیدم و قبلتر هم با مردم کره جنوبی دیدم و واقعا هیچ تفاوتی بین حسهایی که از فیلم گرفته بودند، وجود نداشت. فیلم را دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند و این نشان میدهد فیلم به زبان سینما است و میتواند حداقل بدون لکنت حرفش را بزند. اخیرا هم که در جشنواره شارجه به عنوان بهترین فیلم کودک معرفی شد.
وی افزود: واقعیت این است که عنصر خانواده در گذشته در مجموعه کارهایم مانند «همسر»، «از کرخه تا راین» یا «ارتفاع پست» به نوعی اشتراک دارد اما هر کدام در معنای خاص خودش را دارد. چون به عنوان یک تحصیلکرده جامعهشناسی باور دارم حتی در دنیای متمدن غرب امروزی که از هرجهت خود را صاحب زندگی پیشرفتهای میدانند، باور دارند که کارکردهای خانواده خیلی پررنگتر و پردوامتر از دیگر نهادهای اجتماعی است. در حالی که در غرب، بسیاری نهادهای اجتماعی به عنوان مکمل نهاد خانواده ساخته شدهاند تا این نهاد که در آن جوامع به شدت آسیب خورده، جبران شود.پس چرا وقتی ما چنین امکانی را داریم، سینمایمان به خدمت این نیاید و بسیاری قصههای خودش را درون مناسبات خانواده پیدا نکند؟!
محمدی با تاکید بر اینکه هیچ نوع مخالفتی با دیگر گونهها و ژانرهای سینمایی ندارد، افزود: ولی جزء لاینفک سینمای آمریکا، توجه به خانواده است. یعنی عنصر خانواده تقریبا در تمام فیلمهای آمریکایی مشترک است؛ چون احساس کردند مسأله خیلی مهمی است. حتی اگر فرض کنیم آنها از زاویه اقتصادی به قضیه نگاه میکنند، یعنی میکوشند فیلمی بسازند که اعضای یک خانواده بتوانند کنار هم آن را تماشا کنند. فیلمسازان بزرگ و صاحب نام سینمای آمریکا سراغ قصههایی میروند که در آن عنصر خانواده وجود دارد ولو اینکه تأثیر تکنولوژی فرامدرن را در آن ببینیم. مثل «هوش مصنوعی» اسپیلبرگ. مطمئنم این قصه در جاهایی تحت تأثیر «پینوکیو» بوده، یعنی قصهای که در تمام جهان به عنوان قصهای خوب پذیرفته شده است. بنابراین فیلم ما ارتباطی به این ماجراها نداشت. گرچه مسئولان حوزه هنری به این عنصر علاقهمندند و حوزه «خانواده» را دوست دارند و وقتی این علاقه مشترک پیدا شد، در طرحهایی که ما ارایه کردیم، آنها پذیرفتند نه اینکه از طرف آنها به ما پیشنهاد شده باشد و ما یک فیلم سفارشی بسازیم. مثل اینکه شما به نهاد دیگری مثل تشکیلات دفاع مقدس بر سر مفهومی هم راستا باشید، طبیعتا این همکاری شکل میگیرد.
در شرایط نسبتا عادلانهای اکران کردیم
او درباره اکران این فیلم که در آخرین زمان اکران پیش از جشنواره است، نیز توضیح داد: شرایط اکران در سینمای ایران و تعداد فیلمها را میدانید که نسبتا زیاد است و تعداد سینماها که کم است. به همین دلیل شرایط اکران برای همه، دشواریهای خاص خود را دارد. ما هم به طور طبیعی یکسری محدودیت داریم؛ مثل ایام محرم یا ماه مبارک رمضان که تأثیر خاص خود را بر فرهنگ سینما رفتن میگذارد. معتقدم در شرایط نسبتا عادلانهای، اکران داریم. شاید اگر زیادهخواه بودیم یا فکر میکردیم چون درباره خانواده شهید فیلم ساختهایم باید از رانت ویژهای برخوردار شویم، باید به اکرانهای بهتری فکر میکردیم. ولی حس میکنم فیلم زمان خوبی اکران میشود و امیدوارم استقبال مردم هم کمک کند که علاقه و آرزوی ما محقق شود.
عسگرپور نیز درباره میزان رضایتش از زمان اکران فیلم«مهمان داریم» گفت: مجموعا ناراضی نیستم. فکر میکنم شاید بهتر بود زودتر اکران میشد ولی پخشکنندهها معتقد بودند زمان مناسب برای اکران فیلم همزمان با بازگشایی دانشگاهها است. من هم پذیرفتم چون فکر میکردم دوستان بیشتر به این ریزهکاریهای اکران تسلط دارند.
همزمانی اکران شیار 143 و مهمان داریم خوب است؟
محمدی در پاسخ به پرسش درباره همزمانی اکران این فیلم با «شیار 143» و اینکه آیا این همزمانی به اکران این دو فیلم که موضوع نزدیکی دارند، کمک میکند یا نه؟، گفت: آن فیلم را ندیدهام. ولی تعاریف زیادی از آن شنیدهام و برای آن فیلم و همه فیلمهای دیگر آرزوی موفقیت میکنم. چون الان باید تمرین کنیم که فقط فکر شترهای خود باشیم. اگر سینمای ملی ایران را در این شرایط یک کشور فرض کنیم، جغرافیا و مرزهای این کشور در معرض تهاجم و خطر است؛ بنابراین عقل سلیم حکم میکند اهالی جامعه سینمایی دست به دست هم دهند. از خودخواهیها و زیادهخواهیها بگذرند و حداقل از مرزهای سینمایی کشور دفاع کنند.
این تهیه کننده سینما متذکر شد: تخریب کردن بسیار ساده است. اما ساختن خون دل و زحمت دارد؛ بنابراین امیدوارم همه فیلمهایی که اکران میشوند، بتوانند مخاطبان را به سینما جلب کنند. شاید به عنوان کسی که میکوشم علیرغم همه ناملایمات بیرونی، همچنان خوشبین باشم، فکرکنم اکران همزمان این دو فیلم بتواند به افراد لجوج و کینهورز نسبت به سینما اثبات کند دو فیلم این چنینی کنار هم است و میتوانند به یکدیگر کمک کنند و رسانه ملی و شهرداری و دیگر نهادهایی که به عنوان سازمانهایی که موظفاند به این فرهنگ کمک کنند، به یاری این آثار بیایند. حداقلش این است که کارمندان خودشان را برای دیدن این فیلمها بیاورند.
شکست این دو فیلم به نفع کل سینما نیست
محمدی خاطرنشان کرد: شکست فیلمهایی مثل «مهمان داریم» یا «شیار 143» و ... به نفع کل سینمای ما نیست. چون این فیلمها جدا از کارکرد خودشان، کمک میکنند فضایی برای سینما بوجود بیاید تا دوستانی که به موضوعات دیگری علاقهمندند، بتوانند زیر این چتر و فضا کار کنند.
عسگرپور همچنین درباره تشابه موضوعی این دو فیلم که در تبعات جنگ است نیز خاطرنشان کرد: بعید میدانم این فیلمها برای هم مشکلی ایجاد کنند؛ چون هر یک از آنها میتوانند مخاطب خاص خود را پیدا کنند. اگر قائل باشیم عدهای برای سینما رفتن سهمیهای در نظر میگیرند، میتواند مشکل ساز باشد. ولی اگر معتقد باشیم معمولا تماشاگران فیلمهای مناسب خود را پیدا میکنند، مشکل خاصی به وجود نمیآید.
خیلی زود درباره پرستویی به تفاهم رسیدیم
در بخش دیگری از نشست ایسنا، عسگرپور درباره حضور پرویز پرستویی در فیلم «مهمان داریم» گفت: آقای پرستویی زودتر از آماده شدن فیلمنامه به ما پیوست. به موازات نگارش فیلمنامه، بحثهای تولیدی را پیگیری میکردیم از جمله انتخاب بازیگر. من و آقای محمدی خیلی زود در مورد پرویز پرستویی به تفاهم رسیدیم و اولین کسی که به گروه ملحق شد، ایشان بود. در مسیر نگارش فیلمنامه هم از نظراتش استفاده میکردم و هم سعی میکردم فضای کار را به او منتقل کنم تا آمادگی کاملا شکل بگیرد.
این کارگردان درباره حضور همزمان پرستویی و سهیلا گلستانی در فیلم «امروز» که با فاصله اندکی اکران شده است، توضیح داد: فیلمبرداری فیلم «امروز» با فاصلهای از بعد از پایان فیلمبرداری ما، شروع شد. بعدا با خبر شدم پرستویی و گلستانی در آن کار هم حضور دارند. بعد از اینکه هیأت انتخاب فیلمها را دیدند، گفتند شاید این شباهت ممکن است دردسر ایجاد کند، اما نمیشد کاری کرد. حق انتخاب با خود ایشان بود و این شیوه را انتخاب کرد. از نظر من مسأله حادی ایجاد نکرد. هر چند در جشنواره کنارهم دیده میشد و میشد فاصله اکران زیاد باشد که البته فاصله اکرانشان هم زیاد نیست. گاهی معادلاتی در ذهن ماست که فکر میکنیم موضوعی کمک کننده باشد که چنین نمیشود.
عسگرپور درباره بازی بچههای فیلم که چهرههای ناشناسی هستند، تصریح کرد: به هر حال ما دنبال دوقلو میگشتیم و یکسری را هم دیدیم. البته دستمان برای پیدا کردن کسانیکه درآن رده سنی بتوانند بازی کنند، خیلی هم باز نبود. قرار بود این دوقلو در سریالی بازی کنند که ما باخبر شدیم و بعد دوقلوی دیگری انتخاب کرده بودیم که اتفاقا برای آن سریال مناسبتر بودند، تبادلی اتفاق افتاد و تفاهم شکل گرفت. البته من بعدا آن دوقلوها را در آن سریال ندیدم. ولی قسمت این بود این دوقلوها بیشتر دیده شوند. البته کمی سخت بود چون این دوقلوها با اینکه قبلا کارهم کرده بودند، ولی ایجاد هماهنگی میان آنان و بازیگرانی مانند پرستویی و خردمند و شعیبی، گلستانی و...و یکدست کردن بازیهایشان کمی سخت بود.
عسگرپور آهو خردمند را آخرین بازیگری دانست که به گروه اضافه شده و گفت: در آن رده سنی بازیگران زیادی نداریم. ایشان آخرین نفری بود که به ما پیوست. با گزینههای دیگری هم جلو رفتیم که هر یک به دلایلی نشد.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه تمام ماجراهای فیلم در لوکیشنی ثابت اتفاق میافتد و آیا نمیترسیدید فیلم در فضای سکون قرار بگیرد، گفت: در این بخش خود من هم قدری نگران بودم که فقط به بازیگران برنمیگشت. اساسا به نوع دکوپاژ برمیگشت که باید فرم ذهنی خود را که زمان نگارش فیلمنامه به آن رسیده بودم، پیدا کنم. لوکیشن به مقدار بسیار زیادی با فیلمنامه متناسب شد و حتی برخی تصور کردند فیلمنامه براساس لوکیشن نوشته شده، در حالیکه اصلا چنین نبود. ما جلسات دورخوانی زیادی گذاشتیم که بخشی هم سکانسها را اجرا میکردیم و این هماهنگیها ایجاد و بخشی از دلهره بچهها برطرف شد. خوشبختانه در تمرینها، بازیگران به هم نزدیک شدند و همدلی شکل گرفت و دیگر در فیلمبرداری مشکل زیادی نداشتیم.
عسگرپور که پس از 8 سال فیلمی روی اکران دارد، فضای نمایش فیلمها را در مقایسه با 8 سال قبل بسیار متفاوت توصیف کرد و افزود: فیلمها در مکانهایی با کیفیتی اکران میشوند که پیش از این نمیشد. اکران در پردیسهای سینمایی و... . معادلات را کمی تغییر میدهد. ضمن اینکه سینما در برخی مقاطع قدری برای جامعه مهمتر شده است. فروش فیلمهای امسال نشان میدهد مردم استقبال بیشتری از سینما میکنند که بسیار ارزشمند است و بخشی از این اقبال به این برمیگردد که فضای پر از سوء تفاهم چند سال گذشته انرژی بچههای سینما را از بین برده بود و سینماگران کمتر برای تبلیغ و دیده شدن کارشان تلاش میکردند، چون درگیریهای دیگری داشتند اما الان فضای یک سال گذشته که قدری آرامتر است، باعث شده سینماگران بیشتر به اصل ماجرا توجه کنند. اگر ریتم را بتوان حفظ کرد، خیلی مهم است همه باید مراقب این موضوع باشیم.
این فیلمساز درباره حضورش در این دوره از جشنواره فیلم فجر گفت: به عنوان کارگردان فیلم ندارم. به عنوان تهیه کننده پیش تولید فیلم توکلی را شروع کردهایم و به سرعت وارد تولید میشویم.
عسگرپور در پاسخ به اینکه برای امسال درخواست پروانه ساخت ندادید که کارگردانی کنید؟، تصریح کرد: نه. چون فرصت نکردم دو فیلمنامه آماده دارم یکی را با نام«پایی که جا ماند» به سفارش حوزه نوشتهام که منتظر شرایط تولید هستیم. چون کار بسیار سختی است. حوزه از اواخر سال گذشته میخواست این کار را انجام دهد اما الان توان مالی ندارد ولی امیدوارم این کار را انجام دهم. فیلمنامه دیگری نوشتهام که آماده است. ساختش سخت نیست. منتظرم شرایط فرهنگیاش آماده شود. نگرانی دارم جزء فیلمنامههای خیانت دستهبندی شود، با اینکه اصلا چنین نیست اما این گونه ترجمه شود و وارد سوئ تفاهم شویم. به همین دلیل، ساخت آن را به زمان دیگری موکول کردهام.
وی درباره همکاری با حوزه هنری و تاکید این نهاد بر موضوع خانواده، خاطرنشان کرد: امثال ما، فیلمهایمان گواه است که همین گونه فیلم میسازیم. ربطی به مسایل سال گذشته ندارد. در مورد مسایلی که مطرح شد، آن زمان موضوعات را خیلی باز نکردم چون حس کردم با گذشت زمان، وجوه دیگری از این مسایل معلوم میشود. چند تن از همکاران ما در سینما دایم این مسایل را مطرح میکنند با این انگیزه که بعد از تغییر دولت، کمکهای بهتری بگیرند و با این انگیزه که این کمکها هم دیده نشود، مدام شروع کردند به صحبت درباره حوزه هنری. بخشی که فکر میکردم با گذشت زمان خود را نشان دهد،همین بود و بخش دیگری هم خود را نشان میدهد.
در سینما با وضعیت جزر و مدی روبرویم
عسگرپور تصریح کرد: ما در سینما با وضعیت جزر و مد رو بهروییم یعنی کسانیکه در ماجرای حوزه هنری ، حتی یقه خود را دریدند، الان تاحدی مانع اکران یکی از فیلمهای نسل جدیدتر میشوند. به بهانههای مختلف شاید میخواهند فیلم خودشان را بگذارند.
مدیر عامل خانه سینما خاطرنشان کرد: کمی که جلوتر برویم، موضوع حوزه هنری و آن مقطع خود را نشان میدهد. چند نفر از فیلمسازانمان که آن روزها یکسری سوال و مسأله ذهنی داشتند، همین اواخر این وجوه تاحدی برایشان روشن شد. باور نمیکردند چطور برخی از همکاران خودشان در قالب فیلم جدیدی که میخواهد اکران شود، زیرآب دیگر فیلمها را که متعلق به حوزه هنری هم نبود،میزنند یا پشت پرده کاری میکنند مجلس و دیگر مراکز هم وسط بیایند.اینها واقعیتهای تلخ سینماست که بخش قابل توجهی از سینماگران آن را میدانند. جزر و مد پنهان و پیچیدهای نیست. فقط برای بخشی از همکاران ما، این مهم است که امروز این جزر به نفع ماست یا آن مد؟ که درباره آن موضعگیری کنیم و گروه تشکیل دهیم و...
محمد مهدی عسگرپور در عین حال گفت: همه اینها توجیه عمل حوزه هنری نیست.همان مقطع من و خیلی دوستان با حوزه جلسات مختلف داشتیم ولی متأسفانه به نتیجه نرسیدیم چون تصمیمشان را گرفته بودند اما برای ساخت فیلم «مهمان داریم» قبل از این جریانها ما به تفاهم رسیده بودیم و در این موقعیت دیگر جای بحث نبود.
شما میزبان هستید،ببینید مهمانتان کیست
در بخش پایانی مصاحبه ایسنا محمدی در پاسخ به این سخن که اگر بخواهید مخاطبان را با تک جملهای برای دعوت به دیدن فیلم فراخوانید، چه خواهید گفت، توضیح داد: همه کسانیکه را به این آب و خاک و ارزشهای اصیل خانواده علاقهمندند و دوست دارند تجربهای متفاوت در سینمای ایران را ببینند، به تماشای این فیلم دعوت میکنم. توقع ندارم همه بهبه و چه چه کنند. اگر نقد و نظری باشد با گوش جان میشنویم و در فیلمهای دیگر رعایت میکنیم.
عسگرپور هم گفت: به آنان میگویم شما میزبان هستید، مهمانی برایتان آمده، ببینید کیست. ولی اگر بخواهم بگویم جنس مخاطب مد نظرم است، چون به هر حال وقتی کسی فیلمنامهای مینویسد، به موضوع مخاطب هم فکر میکند چون سطح سواد، اجتماعی و....مهم است. معتقدم مخاطبان اصلی این فیلم اتفاقا جوانان هستند. با وجود اینکه شاید فیلم ظاهر جوانانهای نداشته و شاید ریتمی داشته باشد که احساس شود مال میانسال به بالاست، ولی بیشترین تأثیر فیلم را در یکی دو نسل بعد از خود دیدهام و خوشحالم.
* ایسنا
در ابتدای این گفتوگو، منوچهر محمدی از همکاری که با عسگرپور در این فیلم داشته سخن گفت و ادامه داد: چند کار ایشان را خیلی میپسندیم. بر اساس فعالیتی که یک تهیهکننده دارد، سوژههایی را که حس میکنم ممکن است یک کارگردان آنها را درک کند و به آنها علاقهمند باشد، در نظر میگیرم. همه اینها دست به دست هم داد تا آقای عسگرپور را گزینه مناسبی برای این کار بدانم. وقتی هم ایشان نسبت به طرح ابراز علاقه کردند، برایم مسجل شد به دلیل علاقهشان به موضوع، حتما به طرح چند خطی من، خواهند افزود و خوشبختانه چنین هم شد.
ایده "مهمان داریم" در بسط و گسترش موفق شد
این تهیهکننده با اشاره به مراحل تکمیل فیلمنامه خاطرنشان کرد: ایشان بعد از فرآیند دوسه ماههای، فیلمنامهای را آوردند که من در همان نگاه اول پسندیدم. البته چند پیشنهاد داشتم که همان زمان گفتم و یکسری پیشنهادات هم حین فیلمبرداری به نظرم میرسید که اگر مورد پسندشان بود، اجرا میکردند. از این حیث به نظرم ایده تا حد زیادی در بسط و گسترش موفق شد.
ترجیح میدادم بنویسم
محمد مهدی عسگرپور که به عنوان مدیر عامل خانه سینما در چند سال اخیر روزهای پرچالشی را گذرانده است درباره ساخت این فیلم در مقطعی که در آن به سر میبرده به ایسنا گفت: شرایط خانه سینما و وضعیت کاریام طوری نبود که بخواهم هر طور شده کار کنم. ترجیح میدادم بنویسم که این کار را کردم و در یک دوره سه چهار ساله، چند طرح سریال و فیلمنامه سینمایی نوشتم که از این جهت برایم لذت بخش بود.
او یادآور شد: در آن دوره فیلمنامه خودم هم را داشتم، اما نه آن زمان و نه حالا، زمان ساختش نیست. طرح سریال هم که معمولا پیشنهاد میشود اما در این طرح دو پارامتر جدی برایم وجود داشت؛ اول اینکه تهیهکننده آقای محمدی بود که همیشه دوست داشتم با ایشان همکاری کنم و دیگری خود طرح که برایم جذابیت کافی داشت. خیلی زود نقاط مشترک این طرح را دریافت کردم و بلافاصله طرح و ایدههای دیگرم را کنار گذاشتم.
منوچهر محمدی در ادامه نشست ایسنا درباره موضوع «مهمان داریم» با محوریت خانوادهای که تحت تاثیر جنگ قرار گرفته است، توضیح داد: به هر حال در حیات اجتماعی جوامع، یکسری اتفاقات تأثیرات ماندگاری دارند و زود فراموش نمیشوند که یکی از آنها جنگ است. خود دوره جنگ یکسری ویژگیها دارد و بعد از آن هم، به نسبت افرادی که درگیرش بودهاند، اثرات و تبعات مختلف دیگری دارد.
این تهیه کننده سینما با اشاره به دغدغههایش در ساخت این فیلم افزود: دو مفهوم بنیادین برای من در این کار مورد چالش بود؛ مفهوم «خانواده» که در چند کار آخر سعی کردم به سهم خودم، خانواده ایرانی اصیل را که با مختصات فرهنگی و عقیدتی ما هماهنگ است، به نمایش بگذارم.
تهیهکنندهای که نمیخواست دستهایش را بالا ببرد
محمدی ادامه داد: تلاش کردم فکری را که بعضا شنیده میشود مبنی بر اینکه باید دور موضوع خانواده خط قرمز بکشیم و به نوعی دستهایمان را بالا ببریم که انگار نهاد خانواده همهی آسیبها را دیده و لطمات را خورده است و دیگر از دست نهادهای اجتماعی و دولتی کاری جز شعار و آمار دادن برنمیآید، کنار بگذاریم چون وظیفه ما در حوزه فرهنگ و رسانه این است که در این زمینه تلاش کنیم.
او با اشاره به توجه فیلمسازان دیگر کشورها به موضوع خانواده یادآور شد: این نکته را نزد فیلمسازان بزرگ ژاپن دیدم که وقتی در هجوم فرهنگ آمریکایی قرار گرفتند، گویی در یک تعریف نانوشته، همه تصمیم گرفتند سنتها وارزشها و حتی بحث خانواده را در فرهنگ ژاپن زنده نگه دارند.
تهیهکننده «مهمان داریم» به دیگر مفهومی که در این فیلم مورد توجه است، اشاره کرد و افزود: دیگر مفهوم مورد نظر ما این بود که خانوادههایی که در جنگ فرزندانشان را از دست دادهاند، هنوز به گونهای با آنان زندگی میکنند و حضورشان را باور دارند. حتی گاهی با آنها واگویه میکنند و حرف میزنند. بنابراین گویی همه اینها میتوانند در نگاهی که در سینما قابل تحقق است، حول محور خانواده دور هم جمع شوند؛ یعنی حتی آدمهایی از دنیایی دیگر در یک روز و موقعیت فرضی، در جایی که انگار این پدر و مادر در خطر از بین رفتن هستند، حاضر میشوند و اینجاست که لذت و تجربه این دورهم بودن رامیبینیم. به خصوص که در فیلم سکانسی هست که پدر و مادر شهید کنار حوض خالی نشستهاند و مادر آن جا درد دلی میکند با این مفهوم که در این خانه سفره عقدی ندیدم ولی درواقع در فیلم شرایطی بوجود میآید که آرزوی دل این مادر برآورده میشود.
در عمل موتور حرکتی برخیها برعکس عمل میکند
عسگرپور نیز در این زمینه گفت: ظاهرا فضایی که اساسا سینمای ایران در آن سیر میکند، با تمام خوبیها و مشکلات، کمتر به این موضوع توجه کرده و این خلأ خود به خود در ذهن همه ماست.هرچند میتوانیم بگوییم ما کاری به کلیت سینما نداریم و فقط میخواهیم یک فیلم بسازیم، اما گاهی آدم افسوس میخورد چطور این خلأ بوجود آمده است بویژه در شرایطی که اغلب مدیران فرهنگی علیرغم علاقه زیادی که نسبت به این موضوع نشان میدهند و برای آن سرمایهگذاری میکنند،درعمل موتور حرکتیشان، برعکس عمل میکند تا جایی که عمدتا خانواده مورد قبولی که میتوانیم به زندگیاش بپردازیم،به مقدار بسیارکم در تلویزیون هم نمایش داده میشود. بماند که سینما به دلایل مختلف که من وارد آن نمیشوم حتی کمتر از تلویزیون به این موضوع علاقهمندی دارد.
این کارگردان سینما ادامه داد: بنابراین همین موضوع وضعیتی ایجاد میکند که اگر هر یک از ما بخواهیم این خلأ را حس کنیم و بخواهیم کاری انجام دهیم ، باید با سرعت بیشتری به این موضوع بپردازیم. چون هرچه جامعه از این خلأ لطمه ببینید، متوجه تک تک ما میشود، زیرا خود ما هم خانواده داریم و درهمین جامعهای که ساخته همه ماست، زندگی میکنیم. بنابراین جای این نوع آثار در سینمای ما خیلی خالی است.
فقط بحث خانواده شهدا نیست
عسگرپور همچنین خاطرنشان کرد: بحث من فقط خانواده شهدا نیست هرچند اگر بخواهیم یک خانواده مطلوب را نشان دهیم، حتما خانوادههای شهدا اولویت اصلی را دارند بلکه اساسا درباره مفهوم خانواده است که آقای محمدی هم به آن اشاره کردند.
منوچهر محمدی درباره تخیل دراین فیلم و همراه شدن مخاطب و در پاسخ به این پرسش که میزان این تخیل چقدر در طول کار تغییر کرده است، گفت: یکی از اصلیترین چالشهای فیلمنامه، دقیقا همین است. ما آیهای داریم مبنی بر اینکه «شهدا زندهاند آنان را مرده نپندارید». من دوست داشتم ببینم زورآزمایی کردن با این مفهوم در حوزه سینما چقدر عملی است. نمونههای خارجیاش به معنایی اتفاق افتاده اما در مفاهیمی است که آنها باور دارند؛ مثل فیلم «دیگران». ممکن است در آن فیلم مفاهیمی مانند تناسخ مد نظر فیلمساز بوده باشد. اما برای من از یک باور دینی نشأت میگرفت و علاقهمند بودم ببینم چگونه میتوانیم باورهای دینی و اعتقادیمان را در سینما بیاوریم.
این تهیه کننده سینما همچنین خاطرنشان کرد: البته قبلا تلاشهایی شده ولی شاید نزدیکترین و درستترین راه، همین مفهوم خانواده بود. یعنی پدر و مادری که به سختی با فرزند جانباز قطع نخاعی خود روزگار میگذرانند و فرزندان شهید آنها در شرایط سختی دوباره برمیگردند و کمک میکنند پدر و مادرشان به زندگی برگردند.
محمدی اضافه کرد: ما شاهد تأثیری هستیم که شهدا بر زندگی پدر و مادرشان میگذرانند تا جایی که پس از این، حتی نحوه رفتار، کنش و خوشیهای کوچک، مناسباتشان و خود خانه تغییر میکند. انگار به واسطه آمدن این میهمانان، دستی به سر و روی خانه کشیده و بازسازی میشود.
چارهای جز رجوع به داشتههای گذشته نداریم
وی با تاکید بر ضرورت توجه به داشتههای فرهنگی پیشین تصریح کرد: شاید گفتن این حرف، خیلی درست نباشد. اما اگر بخواهیم به بازسازی فرهنگی و آسیبهای اجتماعی خود بیندیشیم، شاید چارهای جز رجوع به داشتههای گذشته نداریم. چگونه است وقتی کشور دچار جنگ میشود، اگر بخواهیم بین فضای نظامی و فرهنگی جنگ تفکیک قایل شویم، آنچه به کمک ما میآید، فرهنگ عاشورایی است. همچنانکه ظلم ستیزی ، حق طلبی و قیام امام حسین به کمک ما آمد. بیشتر شعرها و مرثیههایی که در دوران جنگ سروده میشد، از آن واقعه الهام میگرفت و این یعنی درست بهرهبرداری کردن از گذشته؛ یعنی سنت گذشته را چگونه در خدمت فرهنگ معاصر قرار دهیم.
محمدی گفت: این یکی از چالشهایی بود که سعی شد به آن توجه شود. اتفاقا حاوی حرفی است که ما نباید برای مسایلی که ناشی از شرایط دنیای معاصر و تعامل و تعاطی فرهنگها است، لزوما چیزی تازه خلق کنیم. بلکه کافی است ریشهها را پیدا و به نسل جوان متصل کنیم. بنابراین، همان میزانی که در این لحظه مدیون حافظ و سعدی و فردوسی هستیم که زبان فارسی را نگه داشتند، به همان اندازه هم مجموعهای از ارزشها، باورها و ... را داریم که در فرهنگ ما ریشههای بسیار عمیق دارد. اما گویی عدهای باور دارند باید انقطاعی حاصل شود؛ با تأسف عمیق میگویم، عدهای معتقدند گذشته را کنار بگذاریم و طرحی نو دراندازیم، در حالی که اگر این طرح نو با گذشته و ریشهها اتصال نداشته باشد، عملا به جایی نخواهد رسید.
من خیلی نگران نبودم
عسگرپور نیز درباره اهمیت فضای تخیل در فیلم «مهمان داریم» خاطرنشان کرد:راستش برای من خیلی نگران کننده نبود؛نه به این معنا که برای نوشتن و ساختنش تلاش لازم نبود که اتفاقا بیشترین تلاش در این بخش شد و اصلا دلیل اصلی طولانی شدن نگارش فیلمنامه همین بود. منتها باید میدیدیم با این پدیده میخواهیم چه کنیم و اساسا آیا میخواهیم با یک خط مستقیم، زمان حال را از گذشته جدا کنیم. در این بخش خیلی مباحثه داشتیم، اما از جهت دیگر برایم نگران کننده نبود و آن اینکه جهان این فیلم گویی به ما میگوید این جهان با جهان دیگری که ما دربارهاش یکسری چیزها را درک میکنیم اما به طور شفاف و کامل آن را نمیشناسیم، خیلی به هم نزدیک هستند. آن قدر این دو جهان میتوانند به هم نزدیک باشند که یک خط باریک میان آنها وجود دارد که اگر هوشمندی به خرج دهید، میتوان گاهی آن را پاک کرد و گویی درباره یک جهان میگوییم.
این فیلمساز ادامه داد: اساسا زندگی جهان هستی چنین است. چه چیزی باعث میشود باور کنیم که فلان عارف روی آب راه میرفته، فلان عارف طی ارض میکرده و ... همچنانکه بسیاری معتقدند سفر خود پیامبر که در سوره اسرا هم به آن اشاره شده، سفری روحانی نبوده بلکه جسمانی بوده است. بنابراین با برخی فرمولهای حتی علمی و غیرعلمی، خیلی وقتها این مرزها شکسته میشود.
این کارگردان گفت: همچنانکه در دعای معصوم داریم خداوندا اشیاء را آن طور که هست، به من نشان بده.به همین دلیل اگر این اعتقاد را داشته باشیم، این جهان خیلی راحت میتواند با جهان دیگر ارتباط داشته باشد. به این شرط که معتقد باشیم جهان دیگری مماس با جهان ما به کار خود ادامه میدهد. تا جایی که این خط مماس برداشته میشود. تجربه یک جهانی شدن اینجا هم میتواند شکل بگیرد.
عسگرپور ادامه داد: بنابراین سعی کردم فیلمنامه با این نگاه نوشته شود. نه اینکه یک خط بکشم و بگویم اینجا پیرزن و پیرمردی هستند و آنجا کسان دیگری. این رفت و برگشتها برایم جذاب بود و البته باید توجه شود که برای مماس کردن این دو جهان از پارامترهایی باید استفاده کنیم که خیلی هم دم دستی نباشد، هر کدام باید تعریف منطقی خود را داشته باشد. باید عناصرش برای خود من حل شده باشد. با این حال فکر نمیکردم خیلی عمل محیرالعقولی باشد چون هر مخاطبی با توجه به آگاهی و تجربهاش -کمتریناش این است که خوابهایی دیده که بعدا حس کرده ما به ازای خارجی هم دارد. یا جاهایی را دیده که حس کرده قبلا اینها را دیده است میتواند آن را درک کند.
محمدی در ادامه با ابراز خرسندی از همراهی مخاطبان با این فیلم، توضیح داد: چه در جشنواره فجر و چه در یکی دو جشنواره خارجی، ارتباط با فیلم برقرار شده است؛ چون داستانی تعریف میشود و هر چقدر مخاطب این دنیا را بیشتر تجربه کرده باشد، برایش ملموستر است. حتما خانواده شهیدی که یکی دو فرزندش را از دست داده، این حس مطلوب را دارند که انگار به نوعی همین نسبت را با بچههای خود دارند. ممکن است لحظاتی کاملا خصوصی باشد، ولی وقتی در سینما چنین تجربهای را به اشتراک عمومی میگذاریم. تجربه تازهای است از این زاویه.
نمیخواستیم تماشاگر را درگیر صحنههای محیر العقول بکنیم
او در عین حال اضافه کرد: البته در این فیلم تلاش شده این تجربه خیلی توی ذوق نزند. چون در دورهای بویژه در تلویزیون اصطلاحا میگفتند آثار ماورایی، کسانی از جهانی دیگر میآمدند و یکسری ترفندهای سینمایی به کار برده میشد، اتفاقا در این فیلم خیلی سعی شد از اینها استفاده نشود و قصه خیلی راحت تعریف شود بدون اینکه تماشاگر را درگیر صحنههای محیرالعقول یا کارهای تکنیکی کنیم.
محمدی یادآور شد: گرچه خود من زمان فیلمبرداری هم به عسگرپور و هم آلادپوش این ایده را در میان گذاشتم با توجه به اینکه داستان این فیلم در یک روز اتفاق میافتد، آیا میتوان روزی همه چیز را ثابت داشته باشیم، اما تشخیص اینها این بود که روند را به گونهای پیش ببریم که تماشاگر را بین این خوف و رجا قرار دهیم که آیا اینها از عالم دیگری آمدهاند، یعنی تماشاگر درطول فیلم دائم این چالش را داشته باشد تا صحنه پایانی که متوجه میشویم این سه بچه از عالم دیگری آمدهاند.
این تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که «آیا از ابتدا هم قرار بود مهمانان مشخص نباشند؟»، گفت: پرسشی بود که خودمان هم درگیرش بودیم. به گزینههای مختلف هم فکر کردیم. در نهایت تشخیص آقای عسگرپور این بود که این را به ارجاع ذهنی تماشاگر بسپاریم.مهم این بود که این جنس از ارزشها و باورها برای چه کسانی هنوز مهم است. و اگر در هم جواریشان خانواده شهیدی است، آیا وظیفه خود میدانند در قبال فداکاری آنان برای کشورشان به آنان توجه کنند یا مقابل سیل اتهاماتی که ناجوانمردانه در مورد آنها به کار میرود، که اگر فرزندانشان شهید شدهاند از یکسری امتیازات برخوردار شدهاند، پاسخی بدهند؟!
مهمان داریم دفاع از خانواده شهداست
تهیه کننده«مهمان داریم»، این فیلم را نوعی دفاع از خانواده شهدا دانست اما در عین حال تاکید کرد: این فیلم بدون اینکه بنای جار زدن داشته باشد و بدون شعار و تبلیغات، دفاعیهای است از بخش عظیمی از خانواده شهدا زیرا وقتی میبینیم پدر و مادری که سه شهید دادهاند و یک جانباز در خانهای که متعلق به خودشان است و از اجدادشان به ارث رسیده است، زندگی میکنند. یعنی خانه جدیدی از بنیاد شهید نگرفتهاند. حتی این باورمندی در ایده زیبای عسگرپور که در مورد چرخ و فلک دیده میشود. او با این ایده یادآوری میکند که اولین شغل پدر این بچهها این بوده که چرخ و فلک داشته و در این سالها آن را نگه داشته و در صحنه تأثیر گذاری که با پسر جانبازش دارد، آن را میبینیم چون او نمیخواهد فراموش کند چه کسی بوده و چه مسیری را طی کرده.بنابراین فیلم خیلی متواضعانه از خانواده شهدا دفاعی بحق و اصولی انجام میدهد. همان گونه که حقشان است.البته امیدواریم این فیلم شایستگی دفاع از کسانی را داشته باشد که این بزرگ منشی را انجام دادهاند. همچنانکه در همه جای عالم کسانی که در سختترین شرایط وارد میدان عمل میشوند، حقشان است روی سر مردم جای داشته باشند.
عسگرپور نیز در پاسخ به این پرسش به مراحل تغییر ایده اولیه فیلم اشاره کرد و گفت: این طرح هم مثل خیلی طرحهای دیگر در مسیر نگارش، در مسیری قرار گرفت که ایده اصلی هم جاهایی تغییر کرد و این روند طبیعی است چون در خلال بحثها است که شکل بهتر پیدا میشود. ما در مسیر بحثمان به این موضوع فکر کردیم که میخواهیم چه تاریخ مصرفی به این فیلم بدهیم. با معرفی میهمان به چه دوره خاص اشاره میکنیم. اساسا موضوع اصلی فیلم ما چیست؟ و دیگر اینکه دایره ارزشهای این خانواده چه چیزهایی است.
کارگردان فیلم«قدمگاه» ادامه داد: آنها یک دایره ارزشی دارند که کسانی را به عنوان مهمان در خود میپذیرد و به صورت طبیعی دایره ارزشهای این خانواده، کسان زیادی را شامل میشود، اما وقتی میخواهیم ذهنمان را کمی جمع بندی کنیم و درباره این موضوع صیقل دهیم، به دو سه عنوان مشخص میرسیم.ارجاعات فیلم باید کار خود را بکند. ضمن اینکه خود تماشاگر هم باید این ارجاعات را دریافت کند.
جامعه در این سالها صفر و صدی شده است
عسگرپور در ادامه صحبتش خاطرنشان کرد: واقعیت این است که جامعه ما در این سالها خیلی صفر و صدی شده است. بویژه در مورد چنین موضوعاتی به سرعت میخواهد دستهبندی فیلم را پیدا کند که این فیلم متعلق به کدام دستهبندی سیاسی اجتماعی یا فرهنگی است، سازندهاش مربوط به کدام گروه است، خیلی هم با حوصله نیستیم، در حالیکه همیشه تعامل با تماشاگر را دوست داشتهام، اینکه تماشاگر مسخ شده ننشیند و منتظر نباشد کارگردان صورت مسأله، راهحل و پاسخ را خود ارایه دهد. به نظرم این فیلم به این شکلی که هست، سطح خود را کمی بالاتر تعریف کرد تا اینکه ما ارجاع مشخص و خیلی صریح میدادیم.
محمدی در بخش دیگری از گفتوگوی ایسنا در پاسخ به این پرسش که شما متهم هستید با حوزه هنری کارمیکنید که دغدغهاش خانواده است. آیا به دلیل جذب حمایت آنها به این سوژه رسیدید یا از اول چنین دغدغهای داشتید؟،تصریح کرد: این نکته مربوط به دورهای با مسائل خاص خودش است که باید در جای خودش به عنوان یکی از آسیبهای سینما ارزیابی شود. شانس بد ما این بود که این بحثها قبل از همکاری ما با حوزه شکل گرفته بود. درحالیکه بحث سریال «دا» و فیلم «حوض نقاشی» قبل از این ماجراها شکل گرفته بود. بحث «حوض نقاشی» هم خانواده است. جالب است چندی پیش فیلم را در هفته فرهنگی در تونس دیدم و قبلتر هم با مردم کره جنوبی دیدم و واقعا هیچ تفاوتی بین حسهایی که از فیلم گرفته بودند، وجود نداشت. فیلم را دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند و این نشان میدهد فیلم به زبان سینما است و میتواند حداقل بدون لکنت حرفش را بزند. اخیرا هم که در جشنواره شارجه به عنوان بهترین فیلم کودک معرفی شد.
وی افزود: واقعیت این است که عنصر خانواده در گذشته در مجموعه کارهایم مانند «همسر»، «از کرخه تا راین» یا «ارتفاع پست» به نوعی اشتراک دارد اما هر کدام در معنای خاص خودش را دارد. چون به عنوان یک تحصیلکرده جامعهشناسی باور دارم حتی در دنیای متمدن غرب امروزی که از هرجهت خود را صاحب زندگی پیشرفتهای میدانند، باور دارند که کارکردهای خانواده خیلی پررنگتر و پردوامتر از دیگر نهادهای اجتماعی است. در حالی که در غرب، بسیاری نهادهای اجتماعی به عنوان مکمل نهاد خانواده ساخته شدهاند تا این نهاد که در آن جوامع به شدت آسیب خورده، جبران شود.پس چرا وقتی ما چنین امکانی را داریم، سینمایمان به خدمت این نیاید و بسیاری قصههای خودش را درون مناسبات خانواده پیدا نکند؟!
محمدی با تاکید بر اینکه هیچ نوع مخالفتی با دیگر گونهها و ژانرهای سینمایی ندارد، افزود: ولی جزء لاینفک سینمای آمریکا، توجه به خانواده است. یعنی عنصر خانواده تقریبا در تمام فیلمهای آمریکایی مشترک است؛ چون احساس کردند مسأله خیلی مهمی است. حتی اگر فرض کنیم آنها از زاویه اقتصادی به قضیه نگاه میکنند، یعنی میکوشند فیلمی بسازند که اعضای یک خانواده بتوانند کنار هم آن را تماشا کنند. فیلمسازان بزرگ و صاحب نام سینمای آمریکا سراغ قصههایی میروند که در آن عنصر خانواده وجود دارد ولو اینکه تأثیر تکنولوژی فرامدرن را در آن ببینیم. مثل «هوش مصنوعی» اسپیلبرگ. مطمئنم این قصه در جاهایی تحت تأثیر «پینوکیو» بوده، یعنی قصهای که در تمام جهان به عنوان قصهای خوب پذیرفته شده است. بنابراین فیلم ما ارتباطی به این ماجراها نداشت. گرچه مسئولان حوزه هنری به این عنصر علاقهمندند و حوزه «خانواده» را دوست دارند و وقتی این علاقه مشترک پیدا شد، در طرحهایی که ما ارایه کردیم، آنها پذیرفتند نه اینکه از طرف آنها به ما پیشنهاد شده باشد و ما یک فیلم سفارشی بسازیم. مثل اینکه شما به نهاد دیگری مثل تشکیلات دفاع مقدس بر سر مفهومی هم راستا باشید، طبیعتا این همکاری شکل میگیرد.
در شرایط نسبتا عادلانهای اکران کردیم
او درباره اکران این فیلم که در آخرین زمان اکران پیش از جشنواره است، نیز توضیح داد: شرایط اکران در سینمای ایران و تعداد فیلمها را میدانید که نسبتا زیاد است و تعداد سینماها که کم است. به همین دلیل شرایط اکران برای همه، دشواریهای خاص خود را دارد. ما هم به طور طبیعی یکسری محدودیت داریم؛ مثل ایام محرم یا ماه مبارک رمضان که تأثیر خاص خود را بر فرهنگ سینما رفتن میگذارد. معتقدم در شرایط نسبتا عادلانهای، اکران داریم. شاید اگر زیادهخواه بودیم یا فکر میکردیم چون درباره خانواده شهید فیلم ساختهایم باید از رانت ویژهای برخوردار شویم، باید به اکرانهای بهتری فکر میکردیم. ولی حس میکنم فیلم زمان خوبی اکران میشود و امیدوارم استقبال مردم هم کمک کند که علاقه و آرزوی ما محقق شود.
عسگرپور نیز درباره میزان رضایتش از زمان اکران فیلم«مهمان داریم» گفت: مجموعا ناراضی نیستم. فکر میکنم شاید بهتر بود زودتر اکران میشد ولی پخشکنندهها معتقد بودند زمان مناسب برای اکران فیلم همزمان با بازگشایی دانشگاهها است. من هم پذیرفتم چون فکر میکردم دوستان بیشتر به این ریزهکاریهای اکران تسلط دارند.
همزمانی اکران شیار 143 و مهمان داریم خوب است؟
محمدی در پاسخ به پرسش درباره همزمانی اکران این فیلم با «شیار 143» و اینکه آیا این همزمانی به اکران این دو فیلم که موضوع نزدیکی دارند، کمک میکند یا نه؟، گفت: آن فیلم را ندیدهام. ولی تعاریف زیادی از آن شنیدهام و برای آن فیلم و همه فیلمهای دیگر آرزوی موفقیت میکنم. چون الان باید تمرین کنیم که فقط فکر شترهای خود باشیم. اگر سینمای ملی ایران را در این شرایط یک کشور فرض کنیم، جغرافیا و مرزهای این کشور در معرض تهاجم و خطر است؛ بنابراین عقل سلیم حکم میکند اهالی جامعه سینمایی دست به دست هم دهند. از خودخواهیها و زیادهخواهیها بگذرند و حداقل از مرزهای سینمایی کشور دفاع کنند.
این تهیه کننده سینما متذکر شد: تخریب کردن بسیار ساده است. اما ساختن خون دل و زحمت دارد؛ بنابراین امیدوارم همه فیلمهایی که اکران میشوند، بتوانند مخاطبان را به سینما جلب کنند. شاید به عنوان کسی که میکوشم علیرغم همه ناملایمات بیرونی، همچنان خوشبین باشم، فکرکنم اکران همزمان این دو فیلم بتواند به افراد لجوج و کینهورز نسبت به سینما اثبات کند دو فیلم این چنینی کنار هم است و میتوانند به یکدیگر کمک کنند و رسانه ملی و شهرداری و دیگر نهادهایی که به عنوان سازمانهایی که موظفاند به این فرهنگ کمک کنند، به یاری این آثار بیایند. حداقلش این است که کارمندان خودشان را برای دیدن این فیلمها بیاورند.
شکست این دو فیلم به نفع کل سینما نیست
محمدی خاطرنشان کرد: شکست فیلمهایی مثل «مهمان داریم» یا «شیار 143» و ... به نفع کل سینمای ما نیست. چون این فیلمها جدا از کارکرد خودشان، کمک میکنند فضایی برای سینما بوجود بیاید تا دوستانی که به موضوعات دیگری علاقهمندند، بتوانند زیر این چتر و فضا کار کنند.
عسگرپور همچنین درباره تشابه موضوعی این دو فیلم که در تبعات جنگ است نیز خاطرنشان کرد: بعید میدانم این فیلمها برای هم مشکلی ایجاد کنند؛ چون هر یک از آنها میتوانند مخاطب خاص خود را پیدا کنند. اگر قائل باشیم عدهای برای سینما رفتن سهمیهای در نظر میگیرند، میتواند مشکل ساز باشد. ولی اگر معتقد باشیم معمولا تماشاگران فیلمهای مناسب خود را پیدا میکنند، مشکل خاصی به وجود نمیآید.
خیلی زود درباره پرستویی به تفاهم رسیدیم
در بخش دیگری از نشست ایسنا، عسگرپور درباره حضور پرویز پرستویی در فیلم «مهمان داریم» گفت: آقای پرستویی زودتر از آماده شدن فیلمنامه به ما پیوست. به موازات نگارش فیلمنامه، بحثهای تولیدی را پیگیری میکردیم از جمله انتخاب بازیگر. من و آقای محمدی خیلی زود در مورد پرویز پرستویی به تفاهم رسیدیم و اولین کسی که به گروه ملحق شد، ایشان بود. در مسیر نگارش فیلمنامه هم از نظراتش استفاده میکردم و هم سعی میکردم فضای کار را به او منتقل کنم تا آمادگی کاملا شکل بگیرد.
این کارگردان درباره حضور همزمان پرستویی و سهیلا گلستانی در فیلم «امروز» که با فاصله اندکی اکران شده است، توضیح داد: فیلمبرداری فیلم «امروز» با فاصلهای از بعد از پایان فیلمبرداری ما، شروع شد. بعدا با خبر شدم پرستویی و گلستانی در آن کار هم حضور دارند. بعد از اینکه هیأت انتخاب فیلمها را دیدند، گفتند شاید این شباهت ممکن است دردسر ایجاد کند، اما نمیشد کاری کرد. حق انتخاب با خود ایشان بود و این شیوه را انتخاب کرد. از نظر من مسأله حادی ایجاد نکرد. هر چند در جشنواره کنارهم دیده میشد و میشد فاصله اکران زیاد باشد که البته فاصله اکرانشان هم زیاد نیست. گاهی معادلاتی در ذهن ماست که فکر میکنیم موضوعی کمک کننده باشد که چنین نمیشود.
عسگرپور درباره بازی بچههای فیلم که چهرههای ناشناسی هستند، تصریح کرد: به هر حال ما دنبال دوقلو میگشتیم و یکسری را هم دیدیم. البته دستمان برای پیدا کردن کسانیکه درآن رده سنی بتوانند بازی کنند، خیلی هم باز نبود. قرار بود این دوقلو در سریالی بازی کنند که ما باخبر شدیم و بعد دوقلوی دیگری انتخاب کرده بودیم که اتفاقا برای آن سریال مناسبتر بودند، تبادلی اتفاق افتاد و تفاهم شکل گرفت. البته من بعدا آن دوقلوها را در آن سریال ندیدم. ولی قسمت این بود این دوقلوها بیشتر دیده شوند. البته کمی سخت بود چون این دوقلوها با اینکه قبلا کارهم کرده بودند، ولی ایجاد هماهنگی میان آنان و بازیگرانی مانند پرستویی و خردمند و شعیبی، گلستانی و...و یکدست کردن بازیهایشان کمی سخت بود.
عسگرپور آهو خردمند را آخرین بازیگری دانست که به گروه اضافه شده و گفت: در آن رده سنی بازیگران زیادی نداریم. ایشان آخرین نفری بود که به ما پیوست. با گزینههای دیگری هم جلو رفتیم که هر یک به دلایلی نشد.
او در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه تمام ماجراهای فیلم در لوکیشنی ثابت اتفاق میافتد و آیا نمیترسیدید فیلم در فضای سکون قرار بگیرد، گفت: در این بخش خود من هم قدری نگران بودم که فقط به بازیگران برنمیگشت. اساسا به نوع دکوپاژ برمیگشت که باید فرم ذهنی خود را که زمان نگارش فیلمنامه به آن رسیده بودم، پیدا کنم. لوکیشن به مقدار بسیار زیادی با فیلمنامه متناسب شد و حتی برخی تصور کردند فیلمنامه براساس لوکیشن نوشته شده، در حالیکه اصلا چنین نبود. ما جلسات دورخوانی زیادی گذاشتیم که بخشی هم سکانسها را اجرا میکردیم و این هماهنگیها ایجاد و بخشی از دلهره بچهها برطرف شد. خوشبختانه در تمرینها، بازیگران به هم نزدیک شدند و همدلی شکل گرفت و دیگر در فیلمبرداری مشکل زیادی نداشتیم.
عسگرپور که پس از 8 سال فیلمی روی اکران دارد، فضای نمایش فیلمها را در مقایسه با 8 سال قبل بسیار متفاوت توصیف کرد و افزود: فیلمها در مکانهایی با کیفیتی اکران میشوند که پیش از این نمیشد. اکران در پردیسهای سینمایی و... . معادلات را کمی تغییر میدهد. ضمن اینکه سینما در برخی مقاطع قدری برای جامعه مهمتر شده است. فروش فیلمهای امسال نشان میدهد مردم استقبال بیشتری از سینما میکنند که بسیار ارزشمند است و بخشی از این اقبال به این برمیگردد که فضای پر از سوء تفاهم چند سال گذشته انرژی بچههای سینما را از بین برده بود و سینماگران کمتر برای تبلیغ و دیده شدن کارشان تلاش میکردند، چون درگیریهای دیگری داشتند اما الان فضای یک سال گذشته که قدری آرامتر است، باعث شده سینماگران بیشتر به اصل ماجرا توجه کنند. اگر ریتم را بتوان حفظ کرد، خیلی مهم است همه باید مراقب این موضوع باشیم.
این فیلمساز درباره حضورش در این دوره از جشنواره فیلم فجر گفت: به عنوان کارگردان فیلم ندارم. به عنوان تهیه کننده پیش تولید فیلم توکلی را شروع کردهایم و به سرعت وارد تولید میشویم.
عسگرپور در پاسخ به اینکه برای امسال درخواست پروانه ساخت ندادید که کارگردانی کنید؟، تصریح کرد: نه. چون فرصت نکردم دو فیلمنامه آماده دارم یکی را با نام«پایی که جا ماند» به سفارش حوزه نوشتهام که منتظر شرایط تولید هستیم. چون کار بسیار سختی است. حوزه از اواخر سال گذشته میخواست این کار را انجام دهد اما الان توان مالی ندارد ولی امیدوارم این کار را انجام دهم. فیلمنامه دیگری نوشتهام که آماده است. ساختش سخت نیست. منتظرم شرایط فرهنگیاش آماده شود. نگرانی دارم جزء فیلمنامههای خیانت دستهبندی شود، با اینکه اصلا چنین نیست اما این گونه ترجمه شود و وارد سوئ تفاهم شویم. به همین دلیل، ساخت آن را به زمان دیگری موکول کردهام.
وی درباره همکاری با حوزه هنری و تاکید این نهاد بر موضوع خانواده، خاطرنشان کرد: امثال ما، فیلمهایمان گواه است که همین گونه فیلم میسازیم. ربطی به مسایل سال گذشته ندارد. در مورد مسایلی که مطرح شد، آن زمان موضوعات را خیلی باز نکردم چون حس کردم با گذشت زمان، وجوه دیگری از این مسایل معلوم میشود. چند تن از همکاران ما در سینما دایم این مسایل را مطرح میکنند با این انگیزه که بعد از تغییر دولت، کمکهای بهتری بگیرند و با این انگیزه که این کمکها هم دیده نشود، مدام شروع کردند به صحبت درباره حوزه هنری. بخشی که فکر میکردم با گذشت زمان خود را نشان دهد،همین بود و بخش دیگری هم خود را نشان میدهد.
در سینما با وضعیت جزر و مدی روبرویم
عسگرپور تصریح کرد: ما در سینما با وضعیت جزر و مد رو بهروییم یعنی کسانیکه در ماجرای حوزه هنری ، حتی یقه خود را دریدند، الان تاحدی مانع اکران یکی از فیلمهای نسل جدیدتر میشوند. به بهانههای مختلف شاید میخواهند فیلم خودشان را بگذارند.
مدیر عامل خانه سینما خاطرنشان کرد: کمی که جلوتر برویم، موضوع حوزه هنری و آن مقطع خود را نشان میدهد. چند نفر از فیلمسازانمان که آن روزها یکسری سوال و مسأله ذهنی داشتند، همین اواخر این وجوه تاحدی برایشان روشن شد. باور نمیکردند چطور برخی از همکاران خودشان در قالب فیلم جدیدی که میخواهد اکران شود، زیرآب دیگر فیلمها را که متعلق به حوزه هنری هم نبود،میزنند یا پشت پرده کاری میکنند مجلس و دیگر مراکز هم وسط بیایند.اینها واقعیتهای تلخ سینماست که بخش قابل توجهی از سینماگران آن را میدانند. جزر و مد پنهان و پیچیدهای نیست. فقط برای بخشی از همکاران ما، این مهم است که امروز این جزر به نفع ماست یا آن مد؟ که درباره آن موضعگیری کنیم و گروه تشکیل دهیم و...
محمد مهدی عسگرپور در عین حال گفت: همه اینها توجیه عمل حوزه هنری نیست.همان مقطع من و خیلی دوستان با حوزه جلسات مختلف داشتیم ولی متأسفانه به نتیجه نرسیدیم چون تصمیمشان را گرفته بودند اما برای ساخت فیلم «مهمان داریم» قبل از این جریانها ما به تفاهم رسیده بودیم و در این موقعیت دیگر جای بحث نبود.
شما میزبان هستید،ببینید مهمانتان کیست
در بخش پایانی مصاحبه ایسنا محمدی در پاسخ به این سخن که اگر بخواهید مخاطبان را با تک جملهای برای دعوت به دیدن فیلم فراخوانید، چه خواهید گفت، توضیح داد: همه کسانیکه را به این آب و خاک و ارزشهای اصیل خانواده علاقهمندند و دوست دارند تجربهای متفاوت در سینمای ایران را ببینند، به تماشای این فیلم دعوت میکنم. توقع ندارم همه بهبه و چه چه کنند. اگر نقد و نظری باشد با گوش جان میشنویم و در فیلمهای دیگر رعایت میکنیم.
عسگرپور هم گفت: به آنان میگویم شما میزبان هستید، مهمانی برایتان آمده، ببینید کیست. ولی اگر بخواهم بگویم جنس مخاطب مد نظرم است، چون به هر حال وقتی کسی فیلمنامهای مینویسد، به موضوع مخاطب هم فکر میکند چون سطح سواد، اجتماعی و....مهم است. معتقدم مخاطبان اصلی این فیلم اتفاقا جوانان هستند. با وجود اینکه شاید فیلم ظاهر جوانانهای نداشته و شاید ریتمی داشته باشد که احساس شود مال میانسال به بالاست، ولی بیشترین تأثیر فیلم را در یکی دو نسل بعد از خود دیدهام و خوشحالم.
* ایسنا