نشست نقد کتاب «رودخوانی»
سعید بیابانکی گفت: تقلیدها در شکلهای هنری به حدی بوده است که حتی شاعری که ادای فلان شاعر را در میآورد بیشتر از شاعر اصلی طرفدار دارد؛ از این خوشحالم که اشعار آقای سیار، ادا و اطوار کسی نیست.
به گزارش شهدای ایران؛ نشست نقد و بررسی کتاب «رودخوانی» اثر «محمدمهدی سیار» با حضور «مصطفی علیپور»، «سعید بیابانکی»، «سیدناصر هاشمزاده»، «محمدمهدی سیار» و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در سالن اجتماعات فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این مراسم سعید بیابانکی، شاعر و طنزپرداز، بیان داشت: در وهله نخست به آقای سیار به خاطر کتاب خوبشان تبریک می گویم چراکه زمانی که کتاب «رودخوانی» را در نمایشگاه کتاب تهران به بنده هدیه دادند آن را خوانده و لذت بردم.
* بیابانکی: در مجموعه شعر «رودخوانی» با شاعری پرسا و جستوجوگر مواجه هستیم
وی با بیان اینکه این شاعر در میان همنسلهای خودش بسیار مهم، تأثیرگذار و اثربخش است، اضافه کرد: بنده کتاب «رودخوانی» را میتوانم تشبیه کنم، گرچه به نظر قالب شاید شباهت ندارد، به مجموعه رباعیات خیام. یعنی احساس میکنم که چون این شاعر فلسفه خوانده است، در واقع با شاعری با پرسشهای بزرگ پیش رویش، مواجه هستیم به گونهای که ما را به فکر وا میدارد. شاید سوالهای سادهای طرح کرده مثل خیام که گفت؛ « تا زهره و مه در آسمان گشت پدید/ بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید/ من در عجبم ز می فروشان کایشان/ به زانکه فروشند چه خواهند خرید.»
بیابانکی ادامه داد: سوالها و پرسشهایی در غزلهای مجموعه شعر «رودخوانی» بوده، که جای فکر دارد و این حداقل در شاعران جوان و غزلسرای این چند سال و نشرهایی که به شکل سری دوزی کتاب چاپ میکنند، کمتر دیدهام چون اکثرشان را خواندهام.
به گفته وی، با شاعری مواجه هستیم که پرسا و جستوجوگر است و به جهان پیرامون خودش تفننی شاید نگاه نکند و از سر تفکر است. اگر بخشی از شعر و به خصوص غزل که آقای علیپور فرمودند که غزل یعنی عاشقانه و اسم آن روش است. طبیعتاً بخشی از غزل، تقضل بوده و بخش زیادی از آن نیز عاطفه و حس است. ولی یک بخشی هم طبیعتاً اندیشهورزی است که غزلهای این کتاب از جنس آخر یعنی بخش اندیشهای بوده و بسیار هم پررنگ است.
* روایت سعید بیابانکی از درآمد تقلیدکاران صدای «عادل فردوسیپور»
این شاعر گفت: شاید از میان 50 شعری که در کتاب «رودخوانی»، است 15 غزل بیشتر نباشد ولی آنقدر برجسته است که خودش را نشان میدهد گرچه آقای سیار که در نیماییهایش شکل دیگری است در غزلها شکل دیگری از خودش را نشان میدهد.
وی اضافه کرد: هماکنون در روزگاری هستیم که جنس اصل، خریدار کمتری دارد و جنس بد و تقلبی را بیشتر میخرند. کما اینکه یک جایی خواندم که کسی که صدای «عادل فردوسیپور» را تقلید میکند، 50 برابر خود فردوسی پور درآمدش است. این موضوع متأسفانه در شکلهای هنری هم وارد شده است.
* اشعار سیار، ادا و اطوار کسی نیست
بیابانکی ادامه داد: متأسفانه ورود این تقلیدها در شکلهای هنری به حدی بوده است که حتی شاعری که ادای فلان شاعر را در میآورد بیشتر از شاعر اصلی طرفدار دارد و در غزل، نیمایی، سپید و بسیاری از قالبها هم همینطور است؛ از این خوشحالم که آقای سیار ادای هیچ کسی رو در نمیاره و این را به صورت قاطع میتوان بیان کرد که شعر این شاعر ادا و اطوار کسی نیست.
وی افزود: چند ویژگی در غزلهای سیار است که به نظرم منتقد هم باید این چیزها را در شعرش برجسته کند یعنی برجستگیهای شعر را به شاعر نشان بدهد و بگوید که در این جاها موفق است. در غزلهای این مجموعه من چیزی دیدم که شاید یک بسامد نسبتاً قابل توجهی است و این اگر ادامه پیدا کند، میتواند سبک بسازد و سبک به این معنی که یاد کردن بسامد یعنی هر چقدر شما فرکانس یک چیز را به هر حال در یک متن افزایش دهید مثل اینکه شما سبک ایجاد کردهاید.
به گفته این شاعر، ایجاد سبک شاید کار سادهای باشد اما سبکی که در پشت آن یک اندیشه و خردی است، دشوار است.
وی بیان کرد: به نظرم چیزهایی در این مجموعه شعر وجود دارد که به نظرم آقای سیار را شاخص کرده است، بهرهگیری از اصطلاح فرهنگ عوام، که یک نوع ابتکار است و بنده را در برخی از غزلها به یاد شهریار میاندازد.
* روایت «سعید بیابانکی» از نخستین خوانش اشعار محمدمهدی سیار
بیابانکی ادامه داد: غزلهای این کتاب، حاصل غور در جهان اطراف و نشأت گرفته از حیرت و پرسش است به گونهای که آقای سیار آن را از سر تفنن نسروده است، اگر جایی شاعر به تغزل پناه برده، تغزل او نیز در خدمت همین حیرت و پرسش است.
وی عنوان کرد: اولین شعری که از این شاعر خواندم، 10 سال پیش در اصفهان بود، در آن زمان آقای سیار را نمیشناختم بلکه شعرش را در سایت لوح که منتشر شده بود، خواندم. در آن زمان احساس کردم به شاعری بر خوردم که قطعاً در آینده غزلها و شعرهای متفاوت و متمایزی از او خواهم خواند.
* علیپور: یکی از مولفههای مهم شعر نیمایی، «ابهام» است
در این مراسم مصطفی علیپور، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به این مطلب که اشعار نیمایی آقای سیار قابل دفاع است، بیان داشت: مؤسسه «شهرستان ادب» در عرصه شعر نیمایی کارهای بسیار خوبی را شروع کرده است.
وی اضافه کرد: شعر نیمایی محل محک شاعری است. به یاد دارم زمانی که مرحوم حاتمی از بین ما رفت، آقای ضرغامی گفتند که من او را خط مقدم مبارزه با تهاجم فرهنگی میدانستم و من هم شعر نیمایی را در این جایگاه میدانم.
علیپور با بیان اینکه شعر دو ساخت صورت و معنا را دارد که تمام شعرهای بزرگ باید این دو ساخت را داشته باشند، ادامه داد: یکی از دلایل ماندگاری شعرها، وجود این دو ساخت است. ساخت معنا در واقع آن بخش از شعر است که در درون شعر روی میدهد که تخیل نیز در آن وجود دارد اما جوهر شعر، تخیل نیست.
وی افزود: ساخت معنا عنصر دیگری هم داشته است که شاعران جوان از آن غفلت کردهاند و آن ابهام است، البته بسیاری این ابهام را با پیچیدگی اشتباه گرفتهاند چراکه یکی از مولفههای مهم شعر نیمایی، «ابهام» است و شعری که فقط شکل در آن رعایت شده باشد، نیمایی نیست و خواننده هر بار که به سراغ آن شعرها برود باید معنای جدیدی را بگیرد و این معنی درست ابهام است. من از این منظر به سراغ شعر سیار رفتهام و اگر شعرهای بزرگ ابهام نداشته باشند، شعر نیستند.
* هاشمزاده: تازگی شعر، یکی از ویژگیهای شعر آقای سیار است
از دیگر سخنرانان این مراسم میتوان به «سیدناصر هاشمزاده» نویسنده و فیلمنامهنویس اشاره کرد کرد که وی اظهار داشت: یکی از ویژگیهای شعر نیمایی، جستوجو برای احیای یک فردیت است. اینکه انسان تا چه اندازه نباید شکل گذشته باشد و این تلاش تا چه اندازه محقق میشود، خود جای بحث دارد. گریز نیما از گذشته برای تنفر او نیست در حالی که برخی آن را از تنفر وی از گذشته میدانند.
وی اضافه کرد: عالمی که نیما تحت تأثیر آن است، در شعر کمتر کسی دیده میشود و وابسته به این عالم نیست. من آثار سیار را اینگونه دیدهام که تلاش داشته تا به گذشته نقبی بزند. در گذشته یک مشخصه وجود دارد و شاعر گذشته چشم به آسمان دارد و الهاماتی که به او داده میشود همه از احوالات آسمانی میآید. اگر ما برخی از شعرها را کنار قرآن میخوانیم، نشان از آن است که آن اشعار را نزدیکترین کلام به حق میدانیم.
وی افزود: ما در دورهای هستیم که «من» باید جلوه کند و اگر خودم را نشان ندهم مرا رسوا میکنند چرا که نقد دوره ما نقد «عقل» است و این عقل بسیار شمشیر تیزی است و عاشقانه نیست. قدما بین خیال و وَهم فرق میگذاشتند و میگفتند که تَوهم از حس تغذیه میکند و شاعر وقتی شاعر میشد که بر عقل و بر خیال بتازد و گرنه دچار وَهم میشد. اما شاعر امروز به این تقسیمبندی قائل نیست و زمانی که آقای سیار شعر نو میگوید نشان از حضور او در این برزخ است و میخواهد بچرخد.
به گفته هاشمزاده، ممکن است که ما برای حضرت زینب (س) شعر بگوییم، اما این نیاز ما است و من شعرهای سیار را پر از نیاز دیدم. این جوان تشنه شعر است. من این تشنگی را در شعر او دیدم و این تشنگی بسیار مفید و مقدس است.
وی بیان کرد: تازگی شعر، یکی از ویژگیهای شعر آقای سیار است. من آن زمانی که اوزان شعر نیمایی آقای سیار من را آرام آرام به سمت مرثیه میبرد، بسیار لذت بردم.
* سیار: کتاب «رودخوانی» یک کار گروهی است
در پایان این نشست محمدمهدی سیار، شاعر کتاب «رودخوانی»، گفت: خوشحالم که این کتاب آنقدر ارزش داشته است که به بحثهای مهمتری در آن پرداخته و پلی برای این گفتوگوها شده است.
وی با بیان اینکه شاعر باید بتواند عالم را تغییر دهد، ادامه داد: شاعر باید با زمانه راه رود و زمانه، زمانه برزخ است و شعر باید برزخ باشد و اگر شاعر به این عظمت برسد، جرأت تغییر در عالم را پیدا میکند، به همین منظور امیدوارم که ما در این آغاز راه نمانیم و توقع خودمان از شعر را پاسخ دهیم.
سیار ادامه داد: بسیاری از شعرهای کتاب «رودخوانی»، پیش از چاپ حذف شده و این کتاب محصول کار فردی نیست بلکه محصول کار جمعی دوستان ما در مؤسسه شهرستان ادب است.
در این مراسم سعید بیابانکی، شاعر و طنزپرداز، بیان داشت: در وهله نخست به آقای سیار به خاطر کتاب خوبشان تبریک می گویم چراکه زمانی که کتاب «رودخوانی» را در نمایشگاه کتاب تهران به بنده هدیه دادند آن را خوانده و لذت بردم.
* بیابانکی: در مجموعه شعر «رودخوانی» با شاعری پرسا و جستوجوگر مواجه هستیم
وی با بیان اینکه این شاعر در میان همنسلهای خودش بسیار مهم، تأثیرگذار و اثربخش است، اضافه کرد: بنده کتاب «رودخوانی» را میتوانم تشبیه کنم، گرچه به نظر قالب شاید شباهت ندارد، به مجموعه رباعیات خیام. یعنی احساس میکنم که چون این شاعر فلسفه خوانده است، در واقع با شاعری با پرسشهای بزرگ پیش رویش، مواجه هستیم به گونهای که ما را به فکر وا میدارد. شاید سوالهای سادهای طرح کرده مثل خیام که گفت؛ « تا زهره و مه در آسمان گشت پدید/ بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید/ من در عجبم ز می فروشان کایشان/ به زانکه فروشند چه خواهند خرید.»
بیابانکی ادامه داد: سوالها و پرسشهایی در غزلهای مجموعه شعر «رودخوانی» بوده، که جای فکر دارد و این حداقل در شاعران جوان و غزلسرای این چند سال و نشرهایی که به شکل سری دوزی کتاب چاپ میکنند، کمتر دیدهام چون اکثرشان را خواندهام.
به گفته وی، با شاعری مواجه هستیم که پرسا و جستوجوگر است و به جهان پیرامون خودش تفننی شاید نگاه نکند و از سر تفکر است. اگر بخشی از شعر و به خصوص غزل که آقای علیپور فرمودند که غزل یعنی عاشقانه و اسم آن روش است. طبیعتاً بخشی از غزل، تقضل بوده و بخش زیادی از آن نیز عاطفه و حس است. ولی یک بخشی هم طبیعتاً اندیشهورزی است که غزلهای این کتاب از جنس آخر یعنی بخش اندیشهای بوده و بسیار هم پررنگ است.
* روایت سعید بیابانکی از درآمد تقلیدکاران صدای «عادل فردوسیپور»
این شاعر گفت: شاید از میان 50 شعری که در کتاب «رودخوانی»، است 15 غزل بیشتر نباشد ولی آنقدر برجسته است که خودش را نشان میدهد گرچه آقای سیار که در نیماییهایش شکل دیگری است در غزلها شکل دیگری از خودش را نشان میدهد.
وی اضافه کرد: هماکنون در روزگاری هستیم که جنس اصل، خریدار کمتری دارد و جنس بد و تقلبی را بیشتر میخرند. کما اینکه یک جایی خواندم که کسی که صدای «عادل فردوسیپور» را تقلید میکند، 50 برابر خود فردوسی پور درآمدش است. این موضوع متأسفانه در شکلهای هنری هم وارد شده است.
* اشعار سیار، ادا و اطوار کسی نیست
بیابانکی ادامه داد: متأسفانه ورود این تقلیدها در شکلهای هنری به حدی بوده است که حتی شاعری که ادای فلان شاعر را در میآورد بیشتر از شاعر اصلی طرفدار دارد و در غزل، نیمایی، سپید و بسیاری از قالبها هم همینطور است؛ از این خوشحالم که آقای سیار ادای هیچ کسی رو در نمیاره و این را به صورت قاطع میتوان بیان کرد که شعر این شاعر ادا و اطوار کسی نیست.
وی افزود: چند ویژگی در غزلهای سیار است که به نظرم منتقد هم باید این چیزها را در شعرش برجسته کند یعنی برجستگیهای شعر را به شاعر نشان بدهد و بگوید که در این جاها موفق است. در غزلهای این مجموعه من چیزی دیدم که شاید یک بسامد نسبتاً قابل توجهی است و این اگر ادامه پیدا کند، میتواند سبک بسازد و سبک به این معنی که یاد کردن بسامد یعنی هر چقدر شما فرکانس یک چیز را به هر حال در یک متن افزایش دهید مثل اینکه شما سبک ایجاد کردهاید.
به گفته این شاعر، ایجاد سبک شاید کار سادهای باشد اما سبکی که در پشت آن یک اندیشه و خردی است، دشوار است.
وی بیان کرد: به نظرم چیزهایی در این مجموعه شعر وجود دارد که به نظرم آقای سیار را شاخص کرده است، بهرهگیری از اصطلاح فرهنگ عوام، که یک نوع ابتکار است و بنده را در برخی از غزلها به یاد شهریار میاندازد.
* روایت «سعید بیابانکی» از نخستین خوانش اشعار محمدمهدی سیار
بیابانکی ادامه داد: غزلهای این کتاب، حاصل غور در جهان اطراف و نشأت گرفته از حیرت و پرسش است به گونهای که آقای سیار آن را از سر تفنن نسروده است، اگر جایی شاعر به تغزل پناه برده، تغزل او نیز در خدمت همین حیرت و پرسش است.
وی عنوان کرد: اولین شعری که از این شاعر خواندم، 10 سال پیش در اصفهان بود، در آن زمان آقای سیار را نمیشناختم بلکه شعرش را در سایت لوح که منتشر شده بود، خواندم. در آن زمان احساس کردم به شاعری بر خوردم که قطعاً در آینده غزلها و شعرهای متفاوت و متمایزی از او خواهم خواند.
* علیپور: یکی از مولفههای مهم شعر نیمایی، «ابهام» است
در این مراسم مصطفی علیپور، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به این مطلب که اشعار نیمایی آقای سیار قابل دفاع است، بیان داشت: مؤسسه «شهرستان ادب» در عرصه شعر نیمایی کارهای بسیار خوبی را شروع کرده است.
وی اضافه کرد: شعر نیمایی محل محک شاعری است. به یاد دارم زمانی که مرحوم حاتمی از بین ما رفت، آقای ضرغامی گفتند که من او را خط مقدم مبارزه با تهاجم فرهنگی میدانستم و من هم شعر نیمایی را در این جایگاه میدانم.
علیپور با بیان اینکه شعر دو ساخت صورت و معنا را دارد که تمام شعرهای بزرگ باید این دو ساخت را داشته باشند، ادامه داد: یکی از دلایل ماندگاری شعرها، وجود این دو ساخت است. ساخت معنا در واقع آن بخش از شعر است که در درون شعر روی میدهد که تخیل نیز در آن وجود دارد اما جوهر شعر، تخیل نیست.
وی افزود: ساخت معنا عنصر دیگری هم داشته است که شاعران جوان از آن غفلت کردهاند و آن ابهام است، البته بسیاری این ابهام را با پیچیدگی اشتباه گرفتهاند چراکه یکی از مولفههای مهم شعر نیمایی، «ابهام» است و شعری که فقط شکل در آن رعایت شده باشد، نیمایی نیست و خواننده هر بار که به سراغ آن شعرها برود باید معنای جدیدی را بگیرد و این معنی درست ابهام است. من از این منظر به سراغ شعر سیار رفتهام و اگر شعرهای بزرگ ابهام نداشته باشند، شعر نیستند.
* هاشمزاده: تازگی شعر، یکی از ویژگیهای شعر آقای سیار است
از دیگر سخنرانان این مراسم میتوان به «سیدناصر هاشمزاده» نویسنده و فیلمنامهنویس اشاره کرد کرد که وی اظهار داشت: یکی از ویژگیهای شعر نیمایی، جستوجو برای احیای یک فردیت است. اینکه انسان تا چه اندازه نباید شکل گذشته باشد و این تلاش تا چه اندازه محقق میشود، خود جای بحث دارد. گریز نیما از گذشته برای تنفر او نیست در حالی که برخی آن را از تنفر وی از گذشته میدانند.
وی اضافه کرد: عالمی که نیما تحت تأثیر آن است، در شعر کمتر کسی دیده میشود و وابسته به این عالم نیست. من آثار سیار را اینگونه دیدهام که تلاش داشته تا به گذشته نقبی بزند. در گذشته یک مشخصه وجود دارد و شاعر گذشته چشم به آسمان دارد و الهاماتی که به او داده میشود همه از احوالات آسمانی میآید. اگر ما برخی از شعرها را کنار قرآن میخوانیم، نشان از آن است که آن اشعار را نزدیکترین کلام به حق میدانیم.
وی افزود: ما در دورهای هستیم که «من» باید جلوه کند و اگر خودم را نشان ندهم مرا رسوا میکنند چرا که نقد دوره ما نقد «عقل» است و این عقل بسیار شمشیر تیزی است و عاشقانه نیست. قدما بین خیال و وَهم فرق میگذاشتند و میگفتند که تَوهم از حس تغذیه میکند و شاعر وقتی شاعر میشد که بر عقل و بر خیال بتازد و گرنه دچار وَهم میشد. اما شاعر امروز به این تقسیمبندی قائل نیست و زمانی که آقای سیار شعر نو میگوید نشان از حضور او در این برزخ است و میخواهد بچرخد.
به گفته هاشمزاده، ممکن است که ما برای حضرت زینب (س) شعر بگوییم، اما این نیاز ما است و من شعرهای سیار را پر از نیاز دیدم. این جوان تشنه شعر است. من این تشنگی را در شعر او دیدم و این تشنگی بسیار مفید و مقدس است.
وی بیان کرد: تازگی شعر، یکی از ویژگیهای شعر آقای سیار است. من آن زمانی که اوزان شعر نیمایی آقای سیار من را آرام آرام به سمت مرثیه میبرد، بسیار لذت بردم.
* سیار: کتاب «رودخوانی» یک کار گروهی است
در پایان این نشست محمدمهدی سیار، شاعر کتاب «رودخوانی»، گفت: خوشحالم که این کتاب آنقدر ارزش داشته است که به بحثهای مهمتری در آن پرداخته و پلی برای این گفتوگوها شده است.
وی با بیان اینکه شاعر باید بتواند عالم را تغییر دهد، ادامه داد: شاعر باید با زمانه راه رود و زمانه، زمانه برزخ است و شعر باید برزخ باشد و اگر شاعر به این عظمت برسد، جرأت تغییر در عالم را پیدا میکند، به همین منظور امیدوارم که ما در این آغاز راه نمانیم و توقع خودمان از شعر را پاسخ دهیم.
سیار ادامه داد: بسیاری از شعرهای کتاب «رودخوانی»، پیش از چاپ حذف شده و این کتاب محصول کار فردی نیست بلکه محصول کار جمعی دوستان ما در مؤسسه شهرستان ادب است.