«الهام چرخنده از فیسبوک رفت»؛ «هانیه توسلی اینستاگرامش را بست»؛ «بهاره رهنما از فرد هتاک در شبکههای اجتماعی شکایت کرد» و... . این روزها خبرهایی از این قبیل را زیاد شنیدهایم.
به گزارش شهدای ایران، «الهام چرخنده از فیسبوک رفت»؛ «هانیه توسلی اینستاگرامش را بست»؛ «بهاره رهنما از فرد هتاک در شبکههای اجتماعی شکایت کرد» و... . این روزها خبرهایی از این قبیل را زیاد شنیدهایم؛ مجموعه اتفاقاتی که حاصل برآورده شدن یک رؤیای دیرین جامعه بشری به نام «آزادیبیان» در رسانههای جدید است؛ جایی که آزادی بیان هست اما اثری از قانون نیست. منظورم از قانون هم درنظر گرفتن جنبه قضایی آن نیست بلکه وجه شخصی آن را هم شامل میشود. برای هر چیزی نمیشود حدود قضایی تعیین کرد، قانونها و هنجارهایی باید درون ما شکل بگیرد تا طوری نشود که در یک جلسه رسمی با لفظ قلم حرف بزنیم و در یک استادیوم فوتبال چاک دهان را باز کنیم.وقتی با رفتن در صفحه افراد معروفی مثل مسی و رونالدو حتی بدیهیترین وجهه شخصیتی خودمان یعنی هویت و فرهنگمان را با نوشتن الفاظ رکیک زیر سؤال میبریم، حتما نه سواد رسانهای که حتی آداب ساده معاشرت را هم نیاموختهایم اما میخواهم توجه شما را به روی دیگر سکه نیز جلب کنم. فرض کنیم بخشی از مخاطبان شبکههای اجتماعی در کشور ما سوادرسانهای ندارند اما آیا آن بخشی از افراد معروف جامعه ما که در شبکههای اجتماعی حضوری فعال دارند هم از سواد رسانهای بهرهای بردهاند؟
حالا افراد مشهور فرصت آن را یافتهاند تا از شبکههای اجتماعی، بهره بیشتری ببرند؛ چرا که به واسطه شهرتشان قدرت جذب مخاطبان بیشتری دارند و میزان تأثیرگذاریشان هم بیشتر میشود. اما از سوی دیگر لغزش و خطای آنان نیز تأثیری صد چندان مییابد، بنابراین از آنان انتظار خطایی کمتر و سطح شعور اجتماعی و رسانهای بیشتری میرود. اما آیا آنها از رسانه بزرگی که بهطور شخصی در اختیار دارند، فهم و درک مناسبی دارند؟ آیا آنها از تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطلب و یا عکس تازهای که منتشر میکنند، آگاه هستند؟ آیا میدانند که هر نوع رسانهای به سبب نوع مخاطب و مکانیسم اطلاعرسانی، مستلزم محتوای خاصی است و هر چیزی را در هر جایی نباید منتشر کرد؟ آیا میتوانند تشخیص بدهند که شرایط اجتماعی برای آن پیامی که قصد انتشارش را دارند، مناسب هست یا نه؟ آیا میدانند مجموع شرایط کشور و بافت جامعه ما با دیگر جاهای دنیا فرق دارد، بنابراین نباید مثل افراد معروف کشورهای دیگر رفتار کنند؟ آیا میدانند در جامعهای که اغلب قریب به اتفاق افراد آن قطعا نمیتوانند ماهی یک سفر خارجه بروند نباید دائما از پزهای متفاوتشان هنگام خوردن صبحانه و ناهار و شام در رستورانهای فلان شهر دنیا عکس بگذارند؟ آیا میدانند آنها هم باید قانونی درون خود داشته باشند که نگذارد هر چیزی که دلشان خواست را با لمس یک کلید در فضای پرتلاطم شبکههای اجتماعی رها کنند؟ آیا آدم معروفها حواسشان هست؟...
این روزها شبکههای اجتماعی همانطورکه مظهر تحقق «آزادیبیان» هستند، بستر ایجاد هرنوع ناهنجاری و بیاخلاقی اجتماعی نیز میتوانند باشند. اگر چارچوبی برای «قلم» خود نگذاریم و مهری بر «لب» خود ننهیم، ادامه حیات در چنین دنیایی آسان نخواهد بود.
*همشهری
حالا افراد مشهور فرصت آن را یافتهاند تا از شبکههای اجتماعی، بهره بیشتری ببرند؛ چرا که به واسطه شهرتشان قدرت جذب مخاطبان بیشتری دارند و میزان تأثیرگذاریشان هم بیشتر میشود. اما از سوی دیگر لغزش و خطای آنان نیز تأثیری صد چندان مییابد، بنابراین از آنان انتظار خطایی کمتر و سطح شعور اجتماعی و رسانهای بیشتری میرود. اما آیا آنها از رسانه بزرگی که بهطور شخصی در اختیار دارند، فهم و درک مناسبی دارند؟ آیا آنها از تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطلب و یا عکس تازهای که منتشر میکنند، آگاه هستند؟ آیا میدانند که هر نوع رسانهای به سبب نوع مخاطب و مکانیسم اطلاعرسانی، مستلزم محتوای خاصی است و هر چیزی را در هر جایی نباید منتشر کرد؟ آیا میتوانند تشخیص بدهند که شرایط اجتماعی برای آن پیامی که قصد انتشارش را دارند، مناسب هست یا نه؟ آیا میدانند مجموع شرایط کشور و بافت جامعه ما با دیگر جاهای دنیا فرق دارد، بنابراین نباید مثل افراد معروف کشورهای دیگر رفتار کنند؟ آیا میدانند در جامعهای که اغلب قریب به اتفاق افراد آن قطعا نمیتوانند ماهی یک سفر خارجه بروند نباید دائما از پزهای متفاوتشان هنگام خوردن صبحانه و ناهار و شام در رستورانهای فلان شهر دنیا عکس بگذارند؟ آیا میدانند آنها هم باید قانونی درون خود داشته باشند که نگذارد هر چیزی که دلشان خواست را با لمس یک کلید در فضای پرتلاطم شبکههای اجتماعی رها کنند؟ آیا آدم معروفها حواسشان هست؟...
این روزها شبکههای اجتماعی همانطورکه مظهر تحقق «آزادیبیان» هستند، بستر ایجاد هرنوع ناهنجاری و بیاخلاقی اجتماعی نیز میتوانند باشند. اگر چارچوبی برای «قلم» خود نگذاریم و مهری بر «لب» خود ننهیم، ادامه حیات در چنین دنیایی آسان نخواهد بود.
*همشهری