با جرمي که مرتکب شده بودم فکر مي کردم بايد سال هاي زيادي را زنداني شوم. هميشه تصورم از قاضي اين بود که فردي است که انسان هاي مجرم را زنداني مي کند، اما امروز باورم نمي شود که با نصيحت ها و راهنمايي هاي يک قاضي، نه تنها مجازات نشدم، بلکه طوري راه سعادت و هدايت را پيدا کرده ام که ديگر حاضر نيستم اين خوشبختي و راه صحيح زندگي را با هيچ چيز ديگري عوض کنم...
شهدای ایران:جوان ۲۵ساله دانشجويي که حکم پرونده اش با دستور دادستان مشهد به حالت تعليق درآمده بود، در حالي که آمار ۹هزار نفري بازديدکنندگان از سايتي ديني اخلاقي را به قاضي سبحاني (قاضي شعبه ۸۰۲ دادسراي مشهد) نشان مي داد، به تشريح چگونگي راه اندازي اين سايت پرداخت و گفت: به خاطر آشنايي کاملي که با سيستم هاي رايانه اي داشتم، ابتدا سايت مبتذلي را طراحي کردم و در آن به تبليغ فيلم هاي مبتذل و شوهاي خوانندگان لس آنجلسي مي پرداختم تا از اين طريق درآمدي هم کسب کنم.
من فقط به قصد کسب درآمد اين کار را انجام مي دادم، در حالي که واقعا از عاقبت چنين کاري اطلاع نداشتم و نمي دانستم اين کار من موجب مي شود تا بسياري از جوانان و نوجوانان هموطنم با خريد اين فيلم ها به انحراف کشيده شوند، آن روزها از اين که موفق شده بودم تعدادي بازديد کننده را به طرف اين سايت بکشانم، خيلي خوشحال بودم، اما نه تنها پولي که به دست مي آوردم اصلا برکت نداشت و هميشه با مشکلات مالي رو به رو بودم بلکه راه سعادت را هم گم کرده بودم و کم کم در گرداب گناه غرق مي شدم که ناگهان خداوند فرصت ديگري براي بازگشت به سوي خودش را به من عطا کرد.
ماجرا از اين قرار بود که روزي در حال کار با رايانه بودم که مأموران پليس فتاي خراسان رضوي با رديابي و رصد سايتي که طراحي کرده بودم، سراغم آمدند و مرا دستگير کردند. آن روز وقتي مقابل قاضي شعبه ۸۰۲ قرار گرفتم، تازه به خود آمدم که چه اشتباه بزرگي مرتکب شده ام. با اظهار ندامت و توبه از اعمال گذشته ام به قاضي گفتم فرصتي در اختيارم بگذارد تا به راه راست بازگردم.
آن روز پس از نصيحت هاي قاضي به عمق کاري که کرده بودم پي بردم و متعهد شدم که مي توانم گذشته ام را جبران کنم.
در اين هنگام قاضي پس از دريافت دستوري از دادستان مشهد فرصتي را در اختيارم گذاشت تا سايتي با مضمون شعائر مذهبي طراحي کنم که حداقل ماهي ۵هزار نفر بازديدکننده داشته باشد. اين گونه بود که همه استعدادم را به کار گرفتم و سايتي با مضمون ديني و اخلاقي را طراحي کردم که در همان ماه اول حدود ۹هزار نفر بازديد کننده داشت. امروز که با اين کار به مسير درست زندگي بازگشته ام نمي دانم چگونه از انسان هايي که راه درست را نشانم دادند قدرداني کنم...
ماجراي واقعي بر اساس يک پرونده قضايي
من فقط به قصد کسب درآمد اين کار را انجام مي دادم، در حالي که واقعا از عاقبت چنين کاري اطلاع نداشتم و نمي دانستم اين کار من موجب مي شود تا بسياري از جوانان و نوجوانان هموطنم با خريد اين فيلم ها به انحراف کشيده شوند، آن روزها از اين که موفق شده بودم تعدادي بازديد کننده را به طرف اين سايت بکشانم، خيلي خوشحال بودم، اما نه تنها پولي که به دست مي آوردم اصلا برکت نداشت و هميشه با مشکلات مالي رو به رو بودم بلکه راه سعادت را هم گم کرده بودم و کم کم در گرداب گناه غرق مي شدم که ناگهان خداوند فرصت ديگري براي بازگشت به سوي خودش را به من عطا کرد.
ماجرا از اين قرار بود که روزي در حال کار با رايانه بودم که مأموران پليس فتاي خراسان رضوي با رديابي و رصد سايتي که طراحي کرده بودم، سراغم آمدند و مرا دستگير کردند. آن روز وقتي مقابل قاضي شعبه ۸۰۲ قرار گرفتم، تازه به خود آمدم که چه اشتباه بزرگي مرتکب شده ام. با اظهار ندامت و توبه از اعمال گذشته ام به قاضي گفتم فرصتي در اختيارم بگذارد تا به راه راست بازگردم.
آن روز پس از نصيحت هاي قاضي به عمق کاري که کرده بودم پي بردم و متعهد شدم که مي توانم گذشته ام را جبران کنم.
در اين هنگام قاضي پس از دريافت دستوري از دادستان مشهد فرصتي را در اختيارم گذاشت تا سايتي با مضمون شعائر مذهبي طراحي کنم که حداقل ماهي ۵هزار نفر بازديدکننده داشته باشد. اين گونه بود که همه استعدادم را به کار گرفتم و سايتي با مضمون ديني و اخلاقي را طراحي کردم که در همان ماه اول حدود ۹هزار نفر بازديد کننده داشت. امروز که با اين کار به مسير درست زندگي بازگشته ام نمي دانم چگونه از انسان هايي که راه درست را نشانم دادند قدرداني کنم...
ماجراي واقعي بر اساس يک پرونده قضايي