مشاور خاتمی در دولت اصلاحات اصلاحطلبان را متهم کرد که زندگی نباتی و نزدیک به انگلی پیدا کردهاند.
به گزارش شهدای ایران،محمدرضا تاجیک که در دولت اصلاحات مشاور رئیسجمهور بود؛ این سخنان را در گفتوگو با وبسایت آفتاب (نزدیک به روحانی و حزب حامی وی- اعتدال و توسعه) مطرح کرده است. آفتاب در مقدمه این مصاحبه نوشت: بیاغراق حرفهای محمدرضا تاجیک در این گفتوگو، تندترین حرفهایی است که در این مدت میشد از یک اصلاحطلب، آن هم در نقد اصلاحات شنید.
تاجیک در این مصاحبه میگوید: متاسفانه در شرایط کنونی شاهد نوعی «اختگی» و «خمودگی آموخته شده» در نزد بسیاری از اصلاحطلبان هستیم. به بیان دیگر، انفعال به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به طبیعت اولیه بسیاری از اصلاحطلبان است.
وی میافزاید: این نوع اصلاحطلبان از حیاتی نباتی و موضعی و مقطعی (اگر نگویم انگلی) برخوردار شدهاند که جز با دم مسیحایی قدرت، فعال نمیگردند و جز در ایام چرخش قدرت هوشیار نمیگردند. طنز قضیه در اینجاست که این اصلاحطلبان سنگین پا و بستهذهن، دهانهای بس گشودهای دارند و هر آن کس را که به مشرب و مکتب انفعال آنان درنیاید و سودای درانداختن طرحی نو در سر باشد، مورد آماج خشونت گفتمانی خود قرار میدهند.
وی اصلاحطلبان را متهم به بلاتکلیفی نسبت به خود کرد و درباره جایگاه اصلاحطلبان در دولت گفت: دولت اعتدال هم به اقتضای طبع و طبیعت درونیاش و هم به استلزام حال و احوال بیرونیاش در مورد جریان اصلاحطلبی و اصلاحطلبان، در نوعی شرایط «فقدان تصمیم و تدبیر» قرار دارد. به بیان دریدایی، از منظر گفتمانی دولت اعتدال، «اصلاحطلبی» و «اصلاحطلبان» از خانواده «تصمیمناپذیرها» هستند؛ همانهایی که باید «با فاصله» از آنان و با آنان سخن گفت، همانهایی که باید از مواهبشان بهره برد و از مضارشان در امان ماند، همانهایی که باید گاه «خودی» و گاه «دگر» تعریف و تصویر شوند.
اشاره تاجیک به حیات شبه انگلی اصلاحطلبان در حالی است که پیش از این ابراهیم اصغرزاده گفته بود اصلاحطلبان به دولت به چشم رحم اجارهای نگاه میکنند.
تاجیک در این مصاحبه میگوید: متاسفانه در شرایط کنونی شاهد نوعی «اختگی» و «خمودگی آموخته شده» در نزد بسیاری از اصلاحطلبان هستیم. به بیان دیگر، انفعال به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به طبیعت اولیه بسیاری از اصلاحطلبان است.
وی میافزاید: این نوع اصلاحطلبان از حیاتی نباتی و موضعی و مقطعی (اگر نگویم انگلی) برخوردار شدهاند که جز با دم مسیحایی قدرت، فعال نمیگردند و جز در ایام چرخش قدرت هوشیار نمیگردند. طنز قضیه در اینجاست که این اصلاحطلبان سنگین پا و بستهذهن، دهانهای بس گشودهای دارند و هر آن کس را که به مشرب و مکتب انفعال آنان درنیاید و سودای درانداختن طرحی نو در سر باشد، مورد آماج خشونت گفتمانی خود قرار میدهند.
وی اصلاحطلبان را متهم به بلاتکلیفی نسبت به خود کرد و درباره جایگاه اصلاحطلبان در دولت گفت: دولت اعتدال هم به اقتضای طبع و طبیعت درونیاش و هم به استلزام حال و احوال بیرونیاش در مورد جریان اصلاحطلبی و اصلاحطلبان، در نوعی شرایط «فقدان تصمیم و تدبیر» قرار دارد. به بیان دریدایی، از منظر گفتمانی دولت اعتدال، «اصلاحطلبی» و «اصلاحطلبان» از خانواده «تصمیمناپذیرها» هستند؛ همانهایی که باید «با فاصله» از آنان و با آنان سخن گفت، همانهایی که باید از مواهبشان بهره برد و از مضارشان در امان ماند، همانهایی که باید گاه «خودی» و گاه «دگر» تعریف و تصویر شوند.
اشاره تاجیک به حیات شبه انگلی اصلاحطلبان در حالی است که پیش از این ابراهیم اصغرزاده گفته بود اصلاحطلبان به دولت به چشم رحم اجارهای نگاه میکنند.