عضو جریان ورشکسته در مجلس ششم میگوید: برخاستن صداهای متفاوت از درون نظام و جریانهای سیاسی به طور طبیعی هم مذاکرهکنندگان را در موضع ضعف قرار میدهد و هم طلبکاریها و زیادهخواهیهای خارجی را افزایش میدهد.
شهدای ایران:علی
تاجرنیا عضو فراکسیون افراطیون مشارکت در مجلس ششم بود. وی در مصاحبه با
ایسنا گفته است: پرونده هستهای به نوعی بر مسئله حیثیتی ملت و دولت ما
پیوند خورده است.
وی افزود: در این دوره متفاوت از دورههای گذشته اتفاقی افتاد و آن این بود که علیرغم اینکه اقدامات دولت با نظارت عالیه مسئولین عالیرتبه نظام در این راستا انجام میشود اما شاهد هستیم در زیر مجموعههای نهادهای مختلف و حتی قوای دیگر نسبت به روند مذاکرات انتقاداتی مطرح میشود. در حالی که این موارد از جمله مواردی است که همه جریانهای سیاسی باید روی آن اتفاقنظر داشته باشند.
وی گفت: فارغ از اینکه مذاکرات به نتیجه بینجامد یا نه؛ ما باید این موضوع را مورد توجه قرار دهیم و درباره آن وحدترویه داشته باشیم و بدانیم که برخاستن صداهای متفاوت از درون نظام و جریانهای سیاسی به طور طبیعی هم مذاکرهکنندگان را در موضع ضعف قرار میدهد و هم طلبکاریها و زیادهخواهیهای خارجی را افزایش میدهد.
یادآور میشود که افراطیون مشارکتی در مجلس ششم و در کنار برخی افراطیون دولت مدعی اصلاحات، بیشترین نقش را در شنیده شدن صدای معارض و ضدحاکمیتی در اواخر دهه 70 و سالهای آغازین دهه 80 داشتند. برخی از اعضای این فراکسیون نظیر رجب مزروعی، علیاکبر موسویخوئینی و فاطمه حقیقتجو پس از ارتکاب خیانتهای متعدد از کشور گریختند.
این طیف افراطی با ساز کردن شعار حاکمیت دوگانه و تهدید به استعفاء خروج از حاکمیت در دولت و مجلس و مقابله با برگزاری انتخابات مجلس هفتم، بیشترین پالسها را به بیگانگان فرستاده و حمایت صریح آنها را برای خود جلب کردند. آنها از جمله نقشآفرینان اصلی در آشوب سال 78 و 88 بودند که دشمن را به فشار و تحریم اقتصادی بعدی - به تصریح رابرت گیتس وزیر دفاع اسبق آمریکا- تشویق کرد. همچنین همزمان با شروع جنجال غرب علیه برنامه هستهای ایران از آغاز دهه 80 که با استخدام سازمان تروریستی منافقین برای اتهامپراکنی صورت گرفت، شیرزاد عضو فراکسیون مشارکت ادعا کرد: جمهوری اسلامی درباره برنامه هستهای 19 سال به دنیا دروغ گفته است(کروبی در این هنگام شیرزاد را صدای رادیو اسرائیل خواند)! مدتی بعد نیز فراکسیون افراطیون برخلاف موضع مقاومت و اقتدار نظام، نامهای سرگشاده را منتشر کرد که خواستار سر کشیدن جام زهر تسلیم در چالش هستهای شده بود و موجب گستاختر شدن دشمنان شد و... فهرست طولانی خیانتهای مشابه که حکایت مثنوی هفتاد من است و حتی مرور مجمل آن این سؤال را پیش میکشد که آیا افراطیون ورشکسته فراموشکار شدهاند یا افکار عمومی را فراموشکار میدانند؟!
وی افزود: در این دوره متفاوت از دورههای گذشته اتفاقی افتاد و آن این بود که علیرغم اینکه اقدامات دولت با نظارت عالیه مسئولین عالیرتبه نظام در این راستا انجام میشود اما شاهد هستیم در زیر مجموعههای نهادهای مختلف و حتی قوای دیگر نسبت به روند مذاکرات انتقاداتی مطرح میشود. در حالی که این موارد از جمله مواردی است که همه جریانهای سیاسی باید روی آن اتفاقنظر داشته باشند.
وی گفت: فارغ از اینکه مذاکرات به نتیجه بینجامد یا نه؛ ما باید این موضوع را مورد توجه قرار دهیم و درباره آن وحدترویه داشته باشیم و بدانیم که برخاستن صداهای متفاوت از درون نظام و جریانهای سیاسی به طور طبیعی هم مذاکرهکنندگان را در موضع ضعف قرار میدهد و هم طلبکاریها و زیادهخواهیهای خارجی را افزایش میدهد.
یادآور میشود که افراطیون مشارکتی در مجلس ششم و در کنار برخی افراطیون دولت مدعی اصلاحات، بیشترین نقش را در شنیده شدن صدای معارض و ضدحاکمیتی در اواخر دهه 70 و سالهای آغازین دهه 80 داشتند. برخی از اعضای این فراکسیون نظیر رجب مزروعی، علیاکبر موسویخوئینی و فاطمه حقیقتجو پس از ارتکاب خیانتهای متعدد از کشور گریختند.
این طیف افراطی با ساز کردن شعار حاکمیت دوگانه و تهدید به استعفاء خروج از حاکمیت در دولت و مجلس و مقابله با برگزاری انتخابات مجلس هفتم، بیشترین پالسها را به بیگانگان فرستاده و حمایت صریح آنها را برای خود جلب کردند. آنها از جمله نقشآفرینان اصلی در آشوب سال 78 و 88 بودند که دشمن را به فشار و تحریم اقتصادی بعدی - به تصریح رابرت گیتس وزیر دفاع اسبق آمریکا- تشویق کرد. همچنین همزمان با شروع جنجال غرب علیه برنامه هستهای ایران از آغاز دهه 80 که با استخدام سازمان تروریستی منافقین برای اتهامپراکنی صورت گرفت، شیرزاد عضو فراکسیون مشارکت ادعا کرد: جمهوری اسلامی درباره برنامه هستهای 19 سال به دنیا دروغ گفته است(کروبی در این هنگام شیرزاد را صدای رادیو اسرائیل خواند)! مدتی بعد نیز فراکسیون افراطیون برخلاف موضع مقاومت و اقتدار نظام، نامهای سرگشاده را منتشر کرد که خواستار سر کشیدن جام زهر تسلیم در چالش هستهای شده بود و موجب گستاختر شدن دشمنان شد و... فهرست طولانی خیانتهای مشابه که حکایت مثنوی هفتاد من است و حتی مرور مجمل آن این سؤال را پیش میکشد که آیا افراطیون ورشکسته فراموشکار شدهاند یا افکار عمومی را فراموشکار میدانند؟!