مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی به ائمه جماعات مسجد گوهرشاد و سائر مساجد مشهد مقدس، دستور داد که تمام نمازهای جماعت تعطیل شود؛ این تعطیلی حدود 40 روز ادامه داشت .
به گزارش شهدای ایران ، مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی فرزند حجت الاسلام شیخ احمد تنکابنی در سال 1318 ه. ق. در خانواده ای اهل علم و تقوا متولد شد ،مادر صالحه وی دختر مرحوم شیخ محمد تقی تنکابنی، مولف کتاب «فؤاد العسکریه» می باشد.
«تحصیلات»
وی بعد از سپری کردن تحصیلات مقدماتی در شهر قزوین، در سال 1330 ه.ق. به همراه پدرش راهی نجف اشرف گردید و مدت هفت سال در آن مکان مقدس ساکن شد.
در مدت اقامت در نجف اشرف، از محضر اساتیدی چون: سید محمد کاظم یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی کسب فیض نمود.
شیخ مجتبی قزوینی در سال 1337 ه.ق. از عتبات مقدسه به ایران بازگشت و در دو سال اقامت در شهر خود از مربی بزرگ، دانای حقائق و اسرار و عالم به معارف قرآنی سید موسی زرآبادی قزوینی(شوهر خواهر خود) بهره مند شده و با تعالیم وی پا به به عرصه عوالم انسانیت و شناخت آن گذاشت و در راه کسب علم باطن قرار گرفت.
وی بسیاری از علوم محتجبه را از وی آموخت و به ریاضات و مجاهدات شرعی پرداخته و به سیر عوالم الهی روی آورد.
آن مرحوم سپس به قم هجرت کرده و از محضر درس مؤسس حوزه علمیه قم مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی استفاده کرده و موفق به أخذ تصدیق اجتهاد از معظم له گردید.
شیخ مجتبی قزوینی بعد از دو سال سکونت در شهر مقدس قم، به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در آستان فیض و ولایت رضوی اقامت گزید؛ وی در این مدت از محضر استادان بزرگی چون: آقابزرگ حکیم شهیدی، حاج میرزا محمد آقازاده خراسانی، حاج آقا حسین طباطبایی قمی، شیخ موسی خوانساری، شیخ اسد الله عارف یزدی و سرانجام از عالم بزرگ حضرت میرزا مهدی غروی اصفهانی خراسانی بهره مند گردید.
* تعلیم و تربیت
شیخ مجتبی قزوینی خراسانی در سال 1347 ه. ق. پس از مجاهدت در کسب علوم مختلف، به تدریس و تربیت طلاب در مشهد مقدس به مدت چهل سال پرداخت و ده ها تن عالم، فاضل، مدرّس، واعظ، محقق و مؤلف را در سایه پّرمهر و محبت خود پروراند.
وی همواره با تواضع و فروتنی با طلاب رفتار می کرد و گاهی حتی از نیاز خود چشم پوشیده و به طلاب نیازمند کمک می کرد.
* کمک به طلاب
نقل شده: یکی از طلاب از نیاز شدید تأمین مخارج و درمان خانواده اش به وی سخن گفت و شیخ به علت نداشتن وجه نقد، بی درنگ با اشاره به یکی از دو فرش موجود در اتاق به طلبه گفت: این فرش را بردار و بفروش و پولش را خرج کن.
حاج شیخ پس از تقدیم فرش گفت: فعلاً جای آن را با گونی مفروش کنید تا فکری برای آن کنیم.
وی در حد امکان به پاسخ روشنفکران توجه داشت و نسبت به آن ها بی اعتنایی نمی کرد. مرحوم قزوینی ضمن تسلط به آرای فلاسفه و عرفان و تدریس آن ها به درآمیختن دین، فلسفه و عرفان مخالف بود و این روش را روش تازه ای نمی دید. از نظر وی، این مشی(فرق گذاری) همان مشی فقها و محدثان از صدر اسلام تاکنون بوده است.
اندیشه ایشان از غیرت دینی برمی خاست. او خود می دید که کسانی به نام عقل، منکر دین شده بودند و به نام تصوّف اباحه گری را ترویج می کردند.
*فعالیت های سیاسی
شیخ به امور مسلمانان و مسائل اجتماعی مسلمین، توجه بسیار داشت و از نابسامانیها ، رنج برده و شکوه می کرد. وی استعمار و استبداد را می شناخت و به مبارزات سیاسی و اجتماعی و لزوم مخالفت با آنها بسیار اهمیت می داد.
در سال 1342 بعد از اینکه رژیم طاغوت، حضرت امام را دستگیر کرد، مرحوم شیخ یک اقدام مهم و اساسی برای تنفر از طاغوت و اعتراض به دستگیری حضرت امام انجام داد.
وی به ائمه جماعات مسجد گوهرشاد و سائر مساجد مشهد مقدس، دستور داد که تمام نمازهای جماعت تعطیل شود؛ این تعطیلی حدود 40 روز ادامه داشت که این اقدام باعث می شود مردم از علت این امر و جریان مبارزه با طاغوت مطلع شوند این عمل ، ضربه بسیار مهلکی به رژیم زده به طوری که امام جماعت ها را با تهدید برای نماز به مسجد گوهرشاد می آوردند.
حجۀ الاسلام والمسلمین فردوسی پور در کتاب همگام با خورشید می نویسد: در یکی از سفرهای تبلیغی ام با ایشان مشورت کرده و پرسیدم: ماموران رژیم از گویندگان تعهد می گیرند که نام امام خمینی را نبرند و به اسرائیل بد نگویند و به جمال عبد الناصر مصر بد بگویند، اگر خواستند از من تعهد بگیرند، چه کنم؟ گفت: اگر خواستند تعهد بگیرند که در منبر، نام امام را نبرید، تعهد نده، منبر را ترک کن و برگرد.
* عظمت نفس و علوم اسرار
استاد محمد رضا حکیمی در باره برخی از ابعاد شخصیت علمی و روحی شیخ مجتبی قزوینی خراسانی می نویسد: تا انجا که اینجانب تفحص کردم، (یا چیزهایی از خود وی شنیدم)، حضرت شیخ بر جمله ای از اسرار که بسیار مهم است و برای کمتر کسی در روزگار پیش می آید، وقوف داشت.
* کرامات شیخ
از کرامات باهرۀ شیخ در هنگام اقامت شهر فردوس، نماز باران است؛ وقتی اهالی اظهار داشتند مدتی باران نیامده و زراعت و دام از تشنگی هلاک می شوند، وی گفتند: فردا بعد از نماز جماعت، همراه جمعیت به طرف خارج شهر برای نماز می رویم؛ تعدادی برّه و بزغاله هم بیاورید.
روز موعود بعد از نماز جماعت، مرحوم حاج شیخ و مردم با پای برهنه به خارج شهر رفتند؛ در زمین مسطحیکه معروف به بند میرزا تقی بود، جمع شدند. مرحوم شیخ دستور دادند، برّه، بزغاله ها و اطفال شیرخوار را از مادرانشان جدا کنید؛ وقتی آن ها را جدا کردند، صدای ضجّه و ناله گوسفندان و اطفال بلند شد؛ این عمل چنان حال و هوایی به مجلس داد که بی اختیار همه گریه کردند.
در همان حال ایشان به نماز ایستادند؛ نماز که تمام شد گفتند: ای مردم! به منازل خود برگردید. هنوز مردم به میدان شهر نرسیده بودند که طوفان شدیدی وزید و بعد از آن هم باران مفصلی بارید.
«اندرز های قدسی»
از مرحوم آیۀ الله قزوینی خراسانی، نصایح و توصیه های متعددی به یادگار مانده است؛ یکی از مکتوبات جانبخشی که وی به فرزند ارجمند خود مرقوم داشته، این است: «بدان! راه نجات و رسیدن به مقاصد عالیه، تقوی و توسّل به ائمۀ هُدی، خاصه حضرت ولیّ عصر روحی و ارواح العالمین له الفداء می باشد.
1 - مواظبت و مراقبت کامل در فعل واجبات و ترک محرمات باید داشته باشید.
2- نماز توسل به ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مفاتیح صفحه 45، مطلق بوده و شرائطی ندارد و هر وقت می توان خواند؛ مکرّر با توجه تامّ بخوان؛ در هر امر مهمی بخوان تا نتیجه بگیری؛ «مَن دَقَّ باباً و لجَّ ولج» کسی که درِ خانۀ شخص بزرگی را بکوبد و جدیت کند، داخل خواهد شد.
3- این دو امر را با سوره مبارکه یاسین، ترک نکن؛ امیدوارم آخرالامر سِرّ این دستور را درک کنی ...»
*تمجید مقام معظم رهبری از آیت الله قزوینی خراسانی
«آن مقام علمی، آن قدس، آن معنویت، آن جوهرۀ ارزشمندِ روحی که بنده مکرر گفته ام نظیر آن را در بین همه بزرگان و علمای شیعه، شاید من یک مورد دیگر دیده باشم، آن فلز گرانبها و جوهرِ روحیِ این مرد، بی نظیر موثر بود.
از لحاظ مکتب فکری و فلسفی، ایشان مکتب دیگری بود و امام بزرگوار ما مکتب دیگری بود. مرحوم شیخ مجتبی قزوینی، خیلی هم در آن ممشای خودش متصلّب بود. آن فکر و آن ممشا و روحیه، اصلاً اقتضا نمی کرد که فردی مثل ایشان به کسی مثل امام بزرگوار ما بگرود؛ اما زمانی شناخت.... . احترام کرد و با امام بیعت کرد، حالا تعبیر بیعت که می کنم نه این که بیعت اصطلاحی، یعنی حقیقتاً بین خود و امام، قلباً پیوند ایجاد کرد و ما آن وقت در این صراط بودیم، اطراف این بزرگوار جمع شدیم و استقبال کرد و مرکزیت ایجاد کرد.... .
فراموش نمی کنم آن روز هایی که علماء به دیدن ایشان می رفتند من هم با مرحوم پدرم به دیدن ایشان رفته بودیم- من خیلی جوان بودم- استاد بزرگ این حوزه و عالم نام آور و بی نظیر حوزۀ مشهد، مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی رضوان الله علیه- مقابل آیت الله میلانی نشسته بود و طلبکارانه از ایشان می خواست و اصرار می کرد در مشهد بمانید.
در واقع مرحوم شیخ مجتبی، ایشان را در مشهد نگه داشت. مرحوم آقای میلانی در مشهد ماند، حوزه مشهد رونقی پیدا کرد».
*شاگردان مرحوم قزوینی
مرحوم استاد، شاگردان بسیاری را به جامعه تحویل داد که هر کدام از بزرگان و فضلا و خدمتگزاران به اسلام و مسلمین می باشند. آیت الله مرحوم شیخ محمد باقر ملی میانجی. آیت الله العظمی سید علی سیستانی . آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی ، آیت الله شهید محمد رضا سعیدی ، حجۀ الاسلام والمسلمین سید عباس سیدان ، حجۀ الاسلام والمسلمین جعفر سیدان ، حجۀ الاسلام والمسلمین سید محمود مجتهدی . آیت الله شیخ عبد النبی کجوری . آمیرزا علی اکبر معلم دامغانی، علامه محمد رضا حکیمی و ... ازجمله این شاگردان هستند .
* لبیک به دعوت حق
سرانجام مرحوم شیخ مجتبی قزوینی خراسانی بعد از یک بیماری طولانی در ساعت 30/2 سحر روز دوشنبه 14 فروردین سال 1346 ش. مطابق با 22 ذی الحجۀ ق. دعوت حق را لبیک و بعد از ایام طولانی که قادر به تکلم نبودند، در لحظه ای آخر با تبسمی بر لب سه مرتبه « بَه بَه بَه» می گوید و جان به جان آفرین تسلیم می کند.
*«آرامگاه»
بعد از تشییع جنازۀ شیخ از سوی مردم، مراسم خطبه خوانی در صحن نو برگزار شد و پیکر این عالم ربانی مدتی با تأخیر، شب هنگام در صحن عتیق (مسیر راه دارالولایۀ) به خاک سپرده شد.
روحش همنشین امام رؤف علیه السلام باشد.
*حوزه- گلشن ابرار ص 599-586 ، با تلخیص و اندکی تغییر
«تحصیلات»
وی بعد از سپری کردن تحصیلات مقدماتی در شهر قزوین، در سال 1330 ه.ق. به همراه پدرش راهی نجف اشرف گردید و مدت هفت سال در آن مکان مقدس ساکن شد.
در مدت اقامت در نجف اشرف، از محضر اساتیدی چون: سید محمد کاظم یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی کسب فیض نمود.
شیخ مجتبی قزوینی در سال 1337 ه.ق. از عتبات مقدسه به ایران بازگشت و در دو سال اقامت در شهر خود از مربی بزرگ، دانای حقائق و اسرار و عالم به معارف قرآنی سید موسی زرآبادی قزوینی(شوهر خواهر خود) بهره مند شده و با تعالیم وی پا به به عرصه عوالم انسانیت و شناخت آن گذاشت و در راه کسب علم باطن قرار گرفت.
وی بسیاری از علوم محتجبه را از وی آموخت و به ریاضات و مجاهدات شرعی پرداخته و به سیر عوالم الهی روی آورد.
آن مرحوم سپس به قم هجرت کرده و از محضر درس مؤسس حوزه علمیه قم مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی استفاده کرده و موفق به أخذ تصدیق اجتهاد از معظم له گردید.
شیخ مجتبی قزوینی بعد از دو سال سکونت در شهر مقدس قم، به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در آستان فیض و ولایت رضوی اقامت گزید؛ وی در این مدت از محضر استادان بزرگی چون: آقابزرگ حکیم شهیدی، حاج میرزا محمد آقازاده خراسانی، حاج آقا حسین طباطبایی قمی، شیخ موسی خوانساری، شیخ اسد الله عارف یزدی و سرانجام از عالم بزرگ حضرت میرزا مهدی غروی اصفهانی خراسانی بهره مند گردید.
* تعلیم و تربیت
شیخ مجتبی قزوینی خراسانی در سال 1347 ه. ق. پس از مجاهدت در کسب علوم مختلف، به تدریس و تربیت طلاب در مشهد مقدس به مدت چهل سال پرداخت و ده ها تن عالم، فاضل، مدرّس، واعظ، محقق و مؤلف را در سایه پّرمهر و محبت خود پروراند.
وی همواره با تواضع و فروتنی با طلاب رفتار می کرد و گاهی حتی از نیاز خود چشم پوشیده و به طلاب نیازمند کمک می کرد.
* کمک به طلاب
نقل شده: یکی از طلاب از نیاز شدید تأمین مخارج و درمان خانواده اش به وی سخن گفت و شیخ به علت نداشتن وجه نقد، بی درنگ با اشاره به یکی از دو فرش موجود در اتاق به طلبه گفت: این فرش را بردار و بفروش و پولش را خرج کن.
حاج شیخ پس از تقدیم فرش گفت: فعلاً جای آن را با گونی مفروش کنید تا فکری برای آن کنیم.
وی در حد امکان به پاسخ روشنفکران توجه داشت و نسبت به آن ها بی اعتنایی نمی کرد. مرحوم قزوینی ضمن تسلط به آرای فلاسفه و عرفان و تدریس آن ها به درآمیختن دین، فلسفه و عرفان مخالف بود و این روش را روش تازه ای نمی دید. از نظر وی، این مشی(فرق گذاری) همان مشی فقها و محدثان از صدر اسلام تاکنون بوده است.
اندیشه ایشان از غیرت دینی برمی خاست. او خود می دید که کسانی به نام عقل، منکر دین شده بودند و به نام تصوّف اباحه گری را ترویج می کردند.
*فعالیت های سیاسی
شیخ به امور مسلمانان و مسائل اجتماعی مسلمین، توجه بسیار داشت و از نابسامانیها ، رنج برده و شکوه می کرد. وی استعمار و استبداد را می شناخت و به مبارزات سیاسی و اجتماعی و لزوم مخالفت با آنها بسیار اهمیت می داد.
در سال 1342 بعد از اینکه رژیم طاغوت، حضرت امام را دستگیر کرد، مرحوم شیخ یک اقدام مهم و اساسی برای تنفر از طاغوت و اعتراض به دستگیری حضرت امام انجام داد.
وی به ائمه جماعات مسجد گوهرشاد و سائر مساجد مشهد مقدس، دستور داد که تمام نمازهای جماعت تعطیل شود؛ این تعطیلی حدود 40 روز ادامه داشت که این اقدام باعث می شود مردم از علت این امر و جریان مبارزه با طاغوت مطلع شوند این عمل ، ضربه بسیار مهلکی به رژیم زده به طوری که امام جماعت ها را با تهدید برای نماز به مسجد گوهرشاد می آوردند.
حجۀ الاسلام والمسلمین فردوسی پور در کتاب همگام با خورشید می نویسد: در یکی از سفرهای تبلیغی ام با ایشان مشورت کرده و پرسیدم: ماموران رژیم از گویندگان تعهد می گیرند که نام امام خمینی را نبرند و به اسرائیل بد نگویند و به جمال عبد الناصر مصر بد بگویند، اگر خواستند از من تعهد بگیرند، چه کنم؟ گفت: اگر خواستند تعهد بگیرند که در منبر، نام امام را نبرید، تعهد نده، منبر را ترک کن و برگرد.
* عظمت نفس و علوم اسرار
استاد محمد رضا حکیمی در باره برخی از ابعاد شخصیت علمی و روحی شیخ مجتبی قزوینی خراسانی می نویسد: تا انجا که اینجانب تفحص کردم، (یا چیزهایی از خود وی شنیدم)، حضرت شیخ بر جمله ای از اسرار که بسیار مهم است و برای کمتر کسی در روزگار پیش می آید، وقوف داشت.
* کرامات شیخ
از کرامات باهرۀ شیخ در هنگام اقامت شهر فردوس، نماز باران است؛ وقتی اهالی اظهار داشتند مدتی باران نیامده و زراعت و دام از تشنگی هلاک می شوند، وی گفتند: فردا بعد از نماز جماعت، همراه جمعیت به طرف خارج شهر برای نماز می رویم؛ تعدادی برّه و بزغاله هم بیاورید.
روز موعود بعد از نماز جماعت، مرحوم حاج شیخ و مردم با پای برهنه به خارج شهر رفتند؛ در زمین مسطحیکه معروف به بند میرزا تقی بود، جمع شدند. مرحوم شیخ دستور دادند، برّه، بزغاله ها و اطفال شیرخوار را از مادرانشان جدا کنید؛ وقتی آن ها را جدا کردند، صدای ضجّه و ناله گوسفندان و اطفال بلند شد؛ این عمل چنان حال و هوایی به مجلس داد که بی اختیار همه گریه کردند.
در همان حال ایشان به نماز ایستادند؛ نماز که تمام شد گفتند: ای مردم! به منازل خود برگردید. هنوز مردم به میدان شهر نرسیده بودند که طوفان شدیدی وزید و بعد از آن هم باران مفصلی بارید.
«اندرز های قدسی»
از مرحوم آیۀ الله قزوینی خراسانی، نصایح و توصیه های متعددی به یادگار مانده است؛ یکی از مکتوبات جانبخشی که وی به فرزند ارجمند خود مرقوم داشته، این است: «بدان! راه نجات و رسیدن به مقاصد عالیه، تقوی و توسّل به ائمۀ هُدی، خاصه حضرت ولیّ عصر روحی و ارواح العالمین له الفداء می باشد.
1 - مواظبت و مراقبت کامل در فعل واجبات و ترک محرمات باید داشته باشید.
2- نماز توسل به ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مفاتیح صفحه 45، مطلق بوده و شرائطی ندارد و هر وقت می توان خواند؛ مکرّر با توجه تامّ بخوان؛ در هر امر مهمی بخوان تا نتیجه بگیری؛ «مَن دَقَّ باباً و لجَّ ولج» کسی که درِ خانۀ شخص بزرگی را بکوبد و جدیت کند، داخل خواهد شد.
3- این دو امر را با سوره مبارکه یاسین، ترک نکن؛ امیدوارم آخرالامر سِرّ این دستور را درک کنی ...»
*تمجید مقام معظم رهبری از آیت الله قزوینی خراسانی
«آن مقام علمی، آن قدس، آن معنویت، آن جوهرۀ ارزشمندِ روحی که بنده مکرر گفته ام نظیر آن را در بین همه بزرگان و علمای شیعه، شاید من یک مورد دیگر دیده باشم، آن فلز گرانبها و جوهرِ روحیِ این مرد، بی نظیر موثر بود.
از لحاظ مکتب فکری و فلسفی، ایشان مکتب دیگری بود و امام بزرگوار ما مکتب دیگری بود. مرحوم شیخ مجتبی قزوینی، خیلی هم در آن ممشای خودش متصلّب بود. آن فکر و آن ممشا و روحیه، اصلاً اقتضا نمی کرد که فردی مثل ایشان به کسی مثل امام بزرگوار ما بگرود؛ اما زمانی شناخت.... . احترام کرد و با امام بیعت کرد، حالا تعبیر بیعت که می کنم نه این که بیعت اصطلاحی، یعنی حقیقتاً بین خود و امام، قلباً پیوند ایجاد کرد و ما آن وقت در این صراط بودیم، اطراف این بزرگوار جمع شدیم و استقبال کرد و مرکزیت ایجاد کرد.... .
فراموش نمی کنم آن روز هایی که علماء به دیدن ایشان می رفتند من هم با مرحوم پدرم به دیدن ایشان رفته بودیم- من خیلی جوان بودم- استاد بزرگ این حوزه و عالم نام آور و بی نظیر حوزۀ مشهد، مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی رضوان الله علیه- مقابل آیت الله میلانی نشسته بود و طلبکارانه از ایشان می خواست و اصرار می کرد در مشهد بمانید.
در واقع مرحوم شیخ مجتبی، ایشان را در مشهد نگه داشت. مرحوم آقای میلانی در مشهد ماند، حوزه مشهد رونقی پیدا کرد».
*شاگردان مرحوم قزوینی
مرحوم استاد، شاگردان بسیاری را به جامعه تحویل داد که هر کدام از بزرگان و فضلا و خدمتگزاران به اسلام و مسلمین می باشند. آیت الله مرحوم شیخ محمد باقر ملی میانجی. آیت الله العظمی سید علی سیستانی . آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی ، آیت الله شهید محمد رضا سعیدی ، حجۀ الاسلام والمسلمین سید عباس سیدان ، حجۀ الاسلام والمسلمین جعفر سیدان ، حجۀ الاسلام والمسلمین سید محمود مجتهدی . آیت الله شیخ عبد النبی کجوری . آمیرزا علی اکبر معلم دامغانی، علامه محمد رضا حکیمی و ... ازجمله این شاگردان هستند .
* لبیک به دعوت حق
سرانجام مرحوم شیخ مجتبی قزوینی خراسانی بعد از یک بیماری طولانی در ساعت 30/2 سحر روز دوشنبه 14 فروردین سال 1346 ش. مطابق با 22 ذی الحجۀ ق. دعوت حق را لبیک و بعد از ایام طولانی که قادر به تکلم نبودند، در لحظه ای آخر با تبسمی بر لب سه مرتبه « بَه بَه بَه» می گوید و جان به جان آفرین تسلیم می کند.
*«آرامگاه»
بعد از تشییع جنازۀ شیخ از سوی مردم، مراسم خطبه خوانی در صحن نو برگزار شد و پیکر این عالم ربانی مدتی با تأخیر، شب هنگام در صحن عتیق (مسیر راه دارالولایۀ) به خاک سپرده شد.
روحش همنشین امام رؤف علیه السلام باشد.
*حوزه- گلشن ابرار ص 599-586 ، با تلخیص و اندکی تغییر