بسيج يكي از مظلومترين نهادهايي است كه در طول سي و چند سال اخير مورد تخريب مخالفان و دشمنان نظام اسلامي قرار گرفته و همچنان مورد توجه جرياني در داخل و رسانههاي معاند بيرون از مرزهاست.
شهدای ایران:بسيج يكي از مظلومترين نهادهايي است كه در طول سي و چند سال اخير مورد تخريب مخالفان و دشمنان نظام اسلامي قرار گرفته و همچنان مورد توجه جرياني در داخل و رسانههاي معاند بيرون از مرزهاست.
بدون مبالغه طي سالهاي پس از انقلاب « بسيج»، «سپاه» و برخي شعارهاي ديگر مثل«شوراي نگهبان» به موازات هم و به فراخور زمان از سوي يك جريان در داخل و با حمايت رسانههاي بيگانه به شدت مورد هجوم قرار گرفتهاند آن هم تنها به اين دليل كه اين مجموعهها هر كدام توانسته بر اساس وظايف مصرح خود در قوانين كشوري به خوبي عمل كنند و حافظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي باشند. به عنوان مثال نقش بسيج در دو واقعه مهم دوران پس از انقلاب يعني فتنه 18تير 78 و فتنه 88 بسيار پررنگ و تأثيرگذار بوده است و در همان دوران موجي از تخريبها و تهمتها عليه نيروهاي بسيج توسط انبوهي از رسانهها به افكار عمومي القا ميشد تا بلكه ذهن افكار عمومي نسبت به كاركردها و عملكرد نيروهاي حافظ دستاوردهاي انقلاب مخدوش شده و به واقع از آنها روي گردان شوند.
بسيج و فتنه 88
هفتهها از فتنه 88 ميگذشت اما غبار آن هنوز مانع از آشكار شدن دقيق مرزهاي حق و باطل بود و در اين ميان اين نهاد مردمي بسيج بود كه نقش گستردهاي در روشنگري و تنوير افكار عمومي داشت. در آن مقطع زماني اين نهاد مخلص بود كه عاشقانه بر ريسمان ولايت چنگ زد و بيآنكه هراسي از تهمتزنيهاي جريان معاند با نظام داشته باشد به دفاع از بنيان انقلاب اسلامي پرداخت و مانند سربازي مطيع ولايت در ميدان مبارزه شجاعانه برفتنهگران تاخت و هرگز دچار نااميدي و يأس نشد. قطعاً اگر هوشياري و بصيرت بسيج در اين واقعه تلخ ارزشمندتر از مبارزه در طول هشت سال دفاع مقدس نباشد، كمتر هم نيست.
در سالهاي جنگ زمين نبرد كاملاً واضح و روشن بود چنانچه دشمنان انقلاب آن سوي مرز بودند و ما اين سوي مرز. برعكس در حوادث سال 88 زمين بازي گويايي لازم را نداشت و برخي از سابقون انقلاب در مواجهه با نظام برآمده بودند. اغراق نيست كه بصيرت بسيج در دفاع از انقلاب در طول اين 35 سال بينظير بوده و مثال عيني آن حوادث سال 88 است چراكه تنها اين بسيج بود كه با ارادهاي محكم در برابر هجمهها، شانتاژها و دروغپراكنيها قرار گرفت و آبروي خويش را در گرو انقلاب قرار داد.
بسيج مغضوب سران فتنه
به واسطه عملكرد بسيج، فتنهگران هم در سال 88 به خوبي متوجه جايگاه روشنگري اين مجموعه شدند و سختترين تهمتها و نارواييها را بر آن روا داشتند تا جايي كه يكي از رهبران فتنه در بيانيهاي به ادبياتي تند و هنجارشكنانه عليه اين نهاد ميپردازد و مينويسد: «يك ماشين سركوبگر، دستگاه بينيت، ابزاري براي قدرت حاكمان، جيرهخوار دولت، پاداش سرانهبگير، دست و پاشكن، ابزاري براي ترساندن مردم و دارندگان لباسهاي مخوف»
با تمام اين تنديها بسيج و بسيجي هيچگاه ميدان را خالي نكرد و از اعتقادات خود كوتاه نيامد. بسيج در جريان فتنه 88 خوش درخشيد و نشان داد كه بسيجيان مردان روزهاي سخت مبارزه هستند و در بزنگاهها عرصه را خالي نميكنند.
در ماجراي ترور سعيد حجاريان نيز تخريب به شدت افزايش يافت و تلاش شد تا بسيج هم به همين واسطه مورد هجوم قرار بگيرد طوري كه تئوريسين اين جناح اعلام ميكند: «اگرچه عوامل محفلي ترور و خشونت از يكي از سه نيرو (وزارت اطلاعات) ظاهراً پاكسازي شدهاند، اما همچنان در دو نيروي ديگر (سپاه و بسيج) فعالند و تئوريسينهاي خشونت و عوامل آنها گاه و بيگاه از حذف مخالفان سياسي زنده، تهديد به گردن زدن و زبان بريدن ميكنند و از افشاي تاكتيك خود نيز ابايي ندارند.»
9 دي
شايد يكي از صحنههاي حضور بسيج در مقابله با جريان فتنه را بايد در حماسه 9 دي جستوجو كرد. در حماسه 9 دي هرچند بسياري از مردم با علايق سياسي مختلف حضور داشتند اما اين حماسه رنگ و بويي بسيجيوار داشت و حضور بسيجيان نيز در اين حماسه چشمگير بود. در اين روز مردم با شور و شعوري وصفناپذير به خيابانها آمدند و تجلي وحدت مردم با ولايت فقيه را به رخ جهانيان كشيدند. چهارشنبه9 دي ماه 1388 روزي بود كه در آن مردم با بصيرت تمام مولاي خويش را ياري كردند و براي محكوميت حرمتشكنان عاشورا بيدريغ به پا خاستند. حماسه نهم دي ماه جلوهگاهي بود از غيرت و تعصب ديني كه با شعور و بصيرت سياسي گره خورده بود. در اين روز همه آمدند تا بگويند «ما اهل كوفه نيستيم علي تنها بماند.» نهم دي روز به ياد ماندني است كه بيشك تاريخ ماندگار خواهد ماند.
شاخصهاي بسيجي
شاخصهاي اين نهاد مردمي را ميتوان در عبارتهاي زير خلاصه كرد: «تبلور ارزشها و معيارهاي ديني»؛ بسيج به عنوان نيروهاي متدين و انقلابي امتياز بالايي را در معرفت ديني، معنويت و بصيرت و بينش سياسي دارا ميباشند كه تعلق به ارزشهاي مكتبي در رفتار، كردار، عملكرد و مديريت آنها آشكار است. «مردمي بودن» بسيج كه نهادي برخاسته از متن تودههاي متدين جامعه است، همواره يكي از ويژگيهاي ذاتي خود را كه مردمي بودن بوده حفظ كرده است. اين ويژگي با شجره طيبه بسيج نهادينه گشت و اين امتياز سپاه را به يك قدرت ملي مردمي در نظام جمهوري اسلامي تبديل كرد. «ولايي بودن» اعتقاد و التزام و عشق به ولايت در وجود پاسداران يكي از ويژگيهاي برجسته سپاه است و اين ويژگي، سپاه را به عنوان نهاد مكتبي و ولايي در جامعه ايران معروف كرده است. «شهادتطلبي» روحيه و خصلت فداكاري، ايثار، جانفشاني براي آرمانهاي ديني و انقلابي با روحيه شجاعت و تهور، اين توان را به سپاه داده كه در مواجهه با دشمنان داخلي و خارجي با تمام قدرت ايستادگي كند. ايستادگي همتها، بروجرديها، خرازيها و كلاهدوزها در مقابله با ضد انقلاب داخلي و دشمنان متجاوز در حماسه هشت سال دفاع مقدس تابلويي زرين و افتخارآفرين از نقشه برجسته سپاه را ترسيم نموده است.
بسيج و نگاه ويژه رهبري
مقام معظم رهبري هم با توجه با جايگاه ويژه اين نهاد حافظ دستاوردها ميفرمايند: بسيج عبارت است از مجموعهاي كه در آنها پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي كمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين كشور جمع شدهاند. ... مجموعهاي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطرجمع ميكند... بسيج در حقيقت مظهر يك وحدت مقدس ميان افراد ملت است... بسيج در واقع مظهر عشق و ايمان و آگاهي و مجاهدت و آمادگي كامل براي سربلند كردن كشور و ملت است.
بسيج يعني قدرت
معظم له همچنين ميفرمايند: اين كار خدا بود كه بسيج ملت ايران بتواند در سختترين ميدانها كه همان ميدان جنگ است چنان قدرتي از خود نشان بدهد كه ديرباورترين افراد هم قبول كنند كه ملت ايران داراي توانايي است. ... بسيج يعني كل نيروهاي مومن و حزباللهي كشور ما، اينكه امام گفتند «بسيج بيست ميليوني» يعني اين.
بسيج همچنان پايدار
دستاوردهاي مورد اشاره بدون ترديد كوركننده چشم دشمنان فرصتطلب نظام است. حال نهادي همچون بسيج كه وظيفهاش حفاظت و صدور اين انقلاب است طبيعي است كه همواره كانون تخريبهاي داخلي و بيروني باشد.
* جوان
بدون مبالغه طي سالهاي پس از انقلاب « بسيج»، «سپاه» و برخي شعارهاي ديگر مثل«شوراي نگهبان» به موازات هم و به فراخور زمان از سوي يك جريان در داخل و با حمايت رسانههاي بيگانه به شدت مورد هجوم قرار گرفتهاند آن هم تنها به اين دليل كه اين مجموعهها هر كدام توانسته بر اساس وظايف مصرح خود در قوانين كشوري به خوبي عمل كنند و حافظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي باشند. به عنوان مثال نقش بسيج در دو واقعه مهم دوران پس از انقلاب يعني فتنه 18تير 78 و فتنه 88 بسيار پررنگ و تأثيرگذار بوده است و در همان دوران موجي از تخريبها و تهمتها عليه نيروهاي بسيج توسط انبوهي از رسانهها به افكار عمومي القا ميشد تا بلكه ذهن افكار عمومي نسبت به كاركردها و عملكرد نيروهاي حافظ دستاوردهاي انقلاب مخدوش شده و به واقع از آنها روي گردان شوند.
بسيج و فتنه 88
هفتهها از فتنه 88 ميگذشت اما غبار آن هنوز مانع از آشكار شدن دقيق مرزهاي حق و باطل بود و در اين ميان اين نهاد مردمي بسيج بود كه نقش گستردهاي در روشنگري و تنوير افكار عمومي داشت. در آن مقطع زماني اين نهاد مخلص بود كه عاشقانه بر ريسمان ولايت چنگ زد و بيآنكه هراسي از تهمتزنيهاي جريان معاند با نظام داشته باشد به دفاع از بنيان انقلاب اسلامي پرداخت و مانند سربازي مطيع ولايت در ميدان مبارزه شجاعانه برفتنهگران تاخت و هرگز دچار نااميدي و يأس نشد. قطعاً اگر هوشياري و بصيرت بسيج در اين واقعه تلخ ارزشمندتر از مبارزه در طول هشت سال دفاع مقدس نباشد، كمتر هم نيست.
در سالهاي جنگ زمين نبرد كاملاً واضح و روشن بود چنانچه دشمنان انقلاب آن سوي مرز بودند و ما اين سوي مرز. برعكس در حوادث سال 88 زمين بازي گويايي لازم را نداشت و برخي از سابقون انقلاب در مواجهه با نظام برآمده بودند. اغراق نيست كه بصيرت بسيج در دفاع از انقلاب در طول اين 35 سال بينظير بوده و مثال عيني آن حوادث سال 88 است چراكه تنها اين بسيج بود كه با ارادهاي محكم در برابر هجمهها، شانتاژها و دروغپراكنيها قرار گرفت و آبروي خويش را در گرو انقلاب قرار داد.
بسيج مغضوب سران فتنه
به واسطه عملكرد بسيج، فتنهگران هم در سال 88 به خوبي متوجه جايگاه روشنگري اين مجموعه شدند و سختترين تهمتها و نارواييها را بر آن روا داشتند تا جايي كه يكي از رهبران فتنه در بيانيهاي به ادبياتي تند و هنجارشكنانه عليه اين نهاد ميپردازد و مينويسد: «يك ماشين سركوبگر، دستگاه بينيت، ابزاري براي قدرت حاكمان، جيرهخوار دولت، پاداش سرانهبگير، دست و پاشكن، ابزاري براي ترساندن مردم و دارندگان لباسهاي مخوف»
با تمام اين تنديها بسيج و بسيجي هيچگاه ميدان را خالي نكرد و از اعتقادات خود كوتاه نيامد. بسيج در جريان فتنه 88 خوش درخشيد و نشان داد كه بسيجيان مردان روزهاي سخت مبارزه هستند و در بزنگاهها عرصه را خالي نميكنند.
در ماجراي ترور سعيد حجاريان نيز تخريب به شدت افزايش يافت و تلاش شد تا بسيج هم به همين واسطه مورد هجوم قرار بگيرد طوري كه تئوريسين اين جناح اعلام ميكند: «اگرچه عوامل محفلي ترور و خشونت از يكي از سه نيرو (وزارت اطلاعات) ظاهراً پاكسازي شدهاند، اما همچنان در دو نيروي ديگر (سپاه و بسيج) فعالند و تئوريسينهاي خشونت و عوامل آنها گاه و بيگاه از حذف مخالفان سياسي زنده، تهديد به گردن زدن و زبان بريدن ميكنند و از افشاي تاكتيك خود نيز ابايي ندارند.»
9 دي
شايد يكي از صحنههاي حضور بسيج در مقابله با جريان فتنه را بايد در حماسه 9 دي جستوجو كرد. در حماسه 9 دي هرچند بسياري از مردم با علايق سياسي مختلف حضور داشتند اما اين حماسه رنگ و بويي بسيجيوار داشت و حضور بسيجيان نيز در اين حماسه چشمگير بود. در اين روز مردم با شور و شعوري وصفناپذير به خيابانها آمدند و تجلي وحدت مردم با ولايت فقيه را به رخ جهانيان كشيدند. چهارشنبه9 دي ماه 1388 روزي بود كه در آن مردم با بصيرت تمام مولاي خويش را ياري كردند و براي محكوميت حرمتشكنان عاشورا بيدريغ به پا خاستند. حماسه نهم دي ماه جلوهگاهي بود از غيرت و تعصب ديني كه با شعور و بصيرت سياسي گره خورده بود. در اين روز همه آمدند تا بگويند «ما اهل كوفه نيستيم علي تنها بماند.» نهم دي روز به ياد ماندني است كه بيشك تاريخ ماندگار خواهد ماند.
شاخصهاي بسيجي
شاخصهاي اين نهاد مردمي را ميتوان در عبارتهاي زير خلاصه كرد: «تبلور ارزشها و معيارهاي ديني»؛ بسيج به عنوان نيروهاي متدين و انقلابي امتياز بالايي را در معرفت ديني، معنويت و بصيرت و بينش سياسي دارا ميباشند كه تعلق به ارزشهاي مكتبي در رفتار، كردار، عملكرد و مديريت آنها آشكار است. «مردمي بودن» بسيج كه نهادي برخاسته از متن تودههاي متدين جامعه است، همواره يكي از ويژگيهاي ذاتي خود را كه مردمي بودن بوده حفظ كرده است. اين ويژگي با شجره طيبه بسيج نهادينه گشت و اين امتياز سپاه را به يك قدرت ملي مردمي در نظام جمهوري اسلامي تبديل كرد. «ولايي بودن» اعتقاد و التزام و عشق به ولايت در وجود پاسداران يكي از ويژگيهاي برجسته سپاه است و اين ويژگي، سپاه را به عنوان نهاد مكتبي و ولايي در جامعه ايران معروف كرده است. «شهادتطلبي» روحيه و خصلت فداكاري، ايثار، جانفشاني براي آرمانهاي ديني و انقلابي با روحيه شجاعت و تهور، اين توان را به سپاه داده كه در مواجهه با دشمنان داخلي و خارجي با تمام قدرت ايستادگي كند. ايستادگي همتها، بروجرديها، خرازيها و كلاهدوزها در مقابله با ضد انقلاب داخلي و دشمنان متجاوز در حماسه هشت سال دفاع مقدس تابلويي زرين و افتخارآفرين از نقشه برجسته سپاه را ترسيم نموده است.
بسيج و نگاه ويژه رهبري
مقام معظم رهبري هم با توجه با جايگاه ويژه اين نهاد حافظ دستاوردها ميفرمايند: بسيج عبارت است از مجموعهاي كه در آنها پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي كمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين كشور جمع شدهاند. ... مجموعهاي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطرجمع ميكند... بسيج در حقيقت مظهر يك وحدت مقدس ميان افراد ملت است... بسيج در واقع مظهر عشق و ايمان و آگاهي و مجاهدت و آمادگي كامل براي سربلند كردن كشور و ملت است.
بسيج يعني قدرت
معظم له همچنين ميفرمايند: اين كار خدا بود كه بسيج ملت ايران بتواند در سختترين ميدانها كه همان ميدان جنگ است چنان قدرتي از خود نشان بدهد كه ديرباورترين افراد هم قبول كنند كه ملت ايران داراي توانايي است. ... بسيج يعني كل نيروهاي مومن و حزباللهي كشور ما، اينكه امام گفتند «بسيج بيست ميليوني» يعني اين.
بسيج همچنان پايدار
دستاوردهاي مورد اشاره بدون ترديد كوركننده چشم دشمنان فرصتطلب نظام است. حال نهادي همچون بسيج كه وظيفهاش حفاظت و صدور اين انقلاب است طبيعي است كه همواره كانون تخريبهاي داخلي و بيروني باشد.
* جوان