شهدای ایران shohadayeiran.com

دیری نگذشت که مردم شاهد برچسب زنی، تهمت، افترا و ... بودند. افراطی، بی شناسنامه، متحجر، بی سواد، تندرو ، بی قانون، 49ونیم درصدی و حال هم برچسب زشت و زننده‌ی اسیدپاش ...!
 شهدای ایران:  امید بر آن بود که دیگر شاهد تلخی و کج اندیشی نباشیم! امید بر آن بود که با (کلید) رییس جمهور جامعه‌ای پویا داشته باشیم. امید بر آن بود که دیگر شاهد طلوع زیتون‌های تلخ نباشیم!. دیری نگذشت که مردم، شاهد برچسب زنی، تهمت، افترا و... بودند. افراطی، بی‌شناسنامه، متحجر، بی‌سواد، تندرو، بی‌قانون، ۴۹ونیم درصدی و حال هم برچسب زشت و زنندهٔ اسیدپاش...! وه که چه بی‌شرم. حاشا به اخلاق...! جرم تو این است که به تدبیر و امیدشان رای ندادی! جرم تو این است که قاعدهٔ بازی ِشان را بهم ریخته‌ای!

 

روزگار بدی ست، کافی است تا سخنی به انتقاد بگشایی تا باسیل فحش‌های روشنفکر مأبانهٔ جماعتی روبرو شوی که بویی از انصاف نبرده‌اند. فقط لازم است تا مخالفشان باشی، تا اوباشِ رسانه‌ای زنجیره‌ای وارد میدان شوند. میلیشیای مطبوعاتی که شده‌اند بی‌بی سی ِ داخلی! از بودجه بیت المال ارتزاق می‌کنند ولی مجیزگوی تمام قد ِ امپریالیسیم‌اند! با چماق، (نشر اندیشه) می‌کنند و پنبهٔ دین را با توهین‌های ژورنالیستی می‌زنند.! آری، قلم آزاد است ولی نه به هر قیمتی. نه به قیمت زیر سوال بردن خون شهدای امر به معروف، خلیلی‌ها، مددخانی‌ها...! نه به قیمت زیر سوال بردن حکم صریح قرآن...! نه به قیمت انتقام گیری سیاسی از مجلس...!

 

در دورانی قرار داریم که عده‌ای خود را معیار می‌دانند و وقتی قاعدهٔ بازی برخلاف می‌لشان باشد زیر همه چیز می‌زنند، طاقتشان طاق شده و دهان باز کرده و هرچه بیاید را نثار ملت و مملکت و قانون و الخ می‌کنند. عده‌ای هم خود را قانون می‌دانند، در حقیقت تا وقتی قانون و مردم سالاری و دموکراسی خوب است که به نفع ما باشد ولی وقتی برخلاف می‌لشان شد، می‌شود تقلب و آشوب و شکنجه و الخ. حکایت دوستانی است که دموکراسی را به شرطی می‌خواهند که خود ان‌ها از لوازم آن باشد. مردم و رای مردم را تا وقتی می‌خواهند که رای بیاورند در غیر این صورت می‌شود مهندسی انتخابات! و در خواست انتخابات آزاد می‌کنند.!!

 

این جماعت تا دیروز فحش علیه بشار اسد و سوریه می‌دادند و بشار را قاتل خطاب می‌کردند ولی الان شده‌اند مخالف داعش!! و همدرد مردم کوبانی. دیروز می‌گفتند «جانم فدای ایران»، امروز می‌گویند: خب نظامی‌ها و بسیجی‌ها برن بجنگن. ا.. اکبر به این همه شجاعت و جسارت! این دیکتاتوری است. دیکتاتوری روشنفکران ِ مسخ شده در فرهنگ ِ کثیف غربی!. دیکتاتوری کروات زده‌هایی که قبله آمالشان پناهندگی ِ سیاسی گرفتن از کشورهای غربی و پشت تریبون بی‌بی سی و صدای آمریکا نشستن است. دیکتاتوری روشنفکری یعنی هرکه با مانیست، برماست و هرکه برماست باید از زندگی ساقط شود و رأی انتخاباتی‌اش دست چندمی به حساب بیاید. دیکتاتوری روشن ‌فکری یعنی چنان یک متفکر را تخطئه کنی و قرون‌ وسطایی متهمش کنی، که جوان ِ پویای معرفت از نامش به هراس افتد و نیم نگاهی به کتابش نیاندازد. و این دیکتاتوری روشن‌فکری تنها گریبان ‌گیر علامه مصباح یزدی نشد. و مصباح‌ها کم نیستند که بر دار مشروطه عروج کرده باشند.

 

دیکتاتوری روشنفکری یعنی تقی زاده‌هایی که در حال حاضر منصب گرفته‌اند! و پیشرفت مملکت را در تقلید بی‌چون و چرا از فرهنگ غربی می‌دانند، از نوک پا تا فرق سر!!. دیکتاتوری شبه روشنفکری تقی زاده‌ای یعنی آنکه در محرم ۱۳۸۸فرقه اسید پاشان را خداجوی نامید و در محرمی دیگر ثمره زقوم آن را به مدد نشریه‌های زنجیره‌ای‌‌ همان خداجویان!! به آمران معروف نسبت داد! حاشا به شرف و غیرت از این طیف ما وراء بنفش. دیکتاتوری روشنفکری که تاریخ پساقاجاری ایران را دست خوش تلخی‌های فراوان و شیرینی‌های اندک کرده است.

 

امروزه در لباس استاد دانشگاه ِ مسخ شده در تکست بوک، و در لباس دانشجوی مسخ شده در ژورنالیسم ِ دهه پنجاه سبک انتقادی آمریکایی خود را نشان می‌دهد...! باید این دیکتاتوری ِ به ظاهر علمی را به زباله‌دان تاریخ فرستاد.‌‌ همان جایی که ایسم‌های قبلی در آن آرمیده‌اند.‌‌ همان جایی که موسوی‌ها، کروبی‌ها، رهنورد‌ها، خاتمی‌ها در آن آرمیده‌اند.
*صبح قریب

انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۹
0
0
ضرغامي يا هركس ديگر فرقي نميكند راديو وتلويزيون بوق تبليغاتي حكومت است ولي عملكرد جناحي و فرمايشي و ناشيانه صداوسيما نتيجه اي جز بي تفاوتي ونفرت ندارد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار