من در اين سرقت ها نقش اساسي نداشتم فقط با چرب زباني زنان مطلقه را فريب مي دادم و سپس زمينه هاي سرقت در مراسم عقدکنان صوري را فراهم مي کردم تا...
شهدای ایران:زن ۴۳ ساله اي که به «خاله» معروف است و به اتهام سرقت هاي متعدد طلا و جواهر و اموال عروس ها در مراسم عقدکنان صوري، توسط ماموران کلانتري شانديز دستگير شده است به بيان ماجراي سرقت هاي مرموز پرداخت و به مشاور کلانتري گفت: من در اماکني مانند آرايشگاه هاي زنانه و يا هنگام برگزاري جشن هاي گوناگون، برخي زنان مطلقه را شناسايي مي کردم و با آن ها طرح دوستي مي ريختم. وقتي پس از مدتي رفت و آمد و تعريف و تمجيد از آنان مبني بر اين که همسرانشان خيلي بدسليقه بودند که نتوانسته اند با چنين زنان مهربان و زيبايي زندگي کنند، اطلاعات بيشتري از وضعيت خانوادگي و مالي آنان به دست مي آوردم و در اين ميان به زناني که از تمکن مالي برخوردار و يا شاغل بودند پيشنهاد مي کردم با جوان خوش تيپي که او را به عنوان دکتر يا مهندس معرفي مي کردم ازدواج کنند. سپس زمينه آشنايي جوان ۳۳ ساله اي به نام امير را که از آشنايانم بود با آن ها فراهم مي کردم. امير هم در حالي که وانمود مي کرد جوان پولداري است با پوشيدن کت و شلوار شيک و به دست گرفتن کيف سامسونت و با يک خودروي مدل بالاي گران قيمت که به امانت مي گرفت، با آن ها قرار ملاقات مي گذاشت و پس از مدت کوتاهي گفت وگو با آن ها توافق مي کرد تا زمان جلب رضايت پدر و مادرش در يک مکان مذهبي صيغه محرميت جاري کنند. سپس من وارد ماجرا مي شدم و از عروس خانم ها مي خواستم براي آبروداري و جلب اعتماد خانواده امير، در مراسم خطبه خواني، خودشان را با طلا و جواهرات زينت بدهند، اما وقتي به مکان مذهبي مي رسيديم از عروس و داماد مي خواستم که همه پول ها و مدارک و اموال باارزش را داخل خودروي داماد بگذارند تا از دستبرد در امان باشد. در اين هنگام وقتي همه ما در محل قرار حاضر مي شديم فرد ديگري که کليد يدکي خودروي داماد را داشت به راحتي همه اموال عروس و داماد را سرقت مي کرد. سپس داماد با اين بهانه که شناسنامه اش را فراموش کرده است مراسم عقد را برهم مي زد و عقد را به روز بعد موکول مي کرد اما وقتي همه ما به محل پارک خودروي داماد مي رفتيم ناگهان متوجه دستبرد مي شديم ولي چون همه ما از ابتدا همراه عروس بوديم هيچ کس به داماد يا من شک نمي کرد و بدين ترتيب حدود ۱۲مورد در مشهد و ۳ مورد هم در منطقه طرقبه و شانديز با همين شيوه اموال عروس ها را ربوديم که در آخرين مورد عروس به خاطر اين که اموال زيادي از دست داده بود به پليس شکايت کرد و ماموران انتظامي هم بلافاصله به سراغ من آمدند، اما الان متوجه شدم که من هم فريب خورده ام و جواني که کليد يدکي خودروي امير را داشت متواري شده است. شايان ذکر است: به دستور سرهنگ عباس صارمي ساداتي (فرمانده انتظامي طرقبه و شانديز) تلاش ماموران انتظامي براي ريشه يابي پرونده سرقت از زنان مطلقه ادامه دارد.
ماجراي واقعي با همکاري فرماندهي
انتظامي طرقبه و شانديز
*خراسان
ماجراي واقعي با همکاري فرماندهي
انتظامي طرقبه و شانديز
*خراسان