وقتي به برخي اطلاعات خصوصي زندگي آن دختر از طريق شبکه هاي اجتماعي تلفن همراه دست يافتم، دچار وسوسه شدم تا با او ارتباط برقرار کنم.
شهدای ایران:اما...مرد ۴۲ ساله اي که به اتهام اخاذي از طريق شبکه هاي اجتماعي توسط کارآگاهان پليس فتاي خراسان رضوي دستگير شده بود، با ابراز ندامت از عمل مجرمانه خود به مشاور پليس فتا گفت: مدتي قبل در يکي از خيابان هاي مشهد تردد مي کردم که زن جواني با نگراني از من خواست تلفن همراهم را براي يک تماس کوتاه در اختيارش بگذارم. آن زن به من گفت: با خواهرش که دانشجو است در اين محل قرار گذاشته اما شارژ گوشي تلفنش تمام شده و او از اين که خواهرش تاخير کرده نگران است. من هم بلافاصله گوشي ام را در اختيارش گذاشتم وقتي آن زن پس از گفت وگو با خواهرش گوشي را به من باز گرداند، متوجه شدم که خواهر او عضو يکي از شبکه هاي اجتماعي است. آن روز شماره تماس را ذخيره کردم و سپس با معرفي خودم به عنوان يک دختر دانشجو، مطالب ادبي زيبايي را برايش مي فرستادم. آن دختر که تحت تاثير جملات ادبي قرار گرفته بود، مرا هم در شبکه اجتماعي عضو گروه «دوستان» خودش کرد. من هم با ارسال عکس يک خانم خوش چهره به جاي تصوير خودم، او را فريب دادم و به اين ترتيب موفق شدم از پيام هاي او اطلاعاتي از زندگي خصوصي اش به دست آورم. سپس دچار وسوسه هاي شيطاني شدم تا با او ارتباط برقرار کنم ولي او به محل قرار نيامد من هم که احتمال مي دادم او فهميده باشد من يک مرد هستم، در تماس هاي بعدي «ثريا» را تهديد کردم که پيامک هاي شخصي اش را براي پدرش ارسال خواهم کرد. من ضمن اين تهديد، به ثريا گفتم که براي پنهان ماندن اين اطلاعات چاره اي ندارد جز آن که ۲ ميليون تومان به من بپردازد. او هم که خيلي از افشاي مسائل خصوصي خودش ترسيده بود قبول کرد و من چند روز به او مهلت دادم. ثريا که ديگر به حقيقت ماجرا پي برده بود و مي دانست که من مي توانم اين اطلاعات را در شبکه هاي ديگر اجتماعي منتشر کنم و يا آن ها را براي خانواده اش بفرستم با مراجعه به پليس فتا از من شکايت کرد. من که براي دريافت پول لحظه شماري مي کردم به طرف محل قراري که با او گذاشته بودم، حرکت کردم اما ناگهان خودم را در محاصره ماموران پليس فتا ديدم و دستگير شدم. حالا هم از اين کار بسيار پشيمانم چرا که از اعتماد يک شهروند سوء استفاده کردم و دچار وسوسه هاي شيطاني شدم. اکنون با خودم مي انديشم اگر همسر يا خواهر من هم اين گونه به فرد غريبه اي براي يک تماس تلفني اعتماد مي کرد و به اين روز دچار مي شد، من چه کار مي کردم...
ماجراي واقعي- با همکاري
پليس فتاي خراسان رضوي
*خراسان
ماجراي واقعي- با همکاري
پليس فتاي خراسان رضوي
*خراسان