طي ماههاي اخير بارها عنوان شد كه «چندپاره كردن اصولگرايان» در پوششهاي مختلف يكي از چند استراتژي جريان تجديدنظرطلب براي فائق آمدن بر رقيب در آوردگاههاي پيش رو است.
شهدای ایران:طي
ماههاي اخير بارها عنوان شد كه «چندپاره كردن اصولگرايان» در پوششهاي
مختلف يكي از چند استراتژي جريان تجديدنظرطلب براي فائق آمدن بر رقيب در
آوردگاههاي پيش رو است.
چندپاره كردن اصولگرايان با هدف چند ليسته شدن
جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي صورت ميگيرد به اين معنا كه با
استفاده بهينه از قدرت اثرگذاري رسانهها، اختلافات گروههاي مختلف
اصولگرايي دامنهدارتر شده تا آنجايي كه در آستانه آوردگاه مجلس دهم در
اسفندماه 94 هيچ يك از دستههاي مختلف اين جريان حاضر به آن نشده كه در
كنار ديگر گروه خودي يك ليست واحد را براي كسب كرسيهاي مجلس دهم ارائه
دهند و در مقابل جريان دوم خرداد با همگرايي بتواند يك ليست واحد و منسجم
را گردآوري كند.
بر اساس همين استراتژي روز پنجشنبه رسانههاي پرتعداد طيف دوم خرداد به استقبال گسترده از خبري پرداختند كه خبرگزاري تحت حمايت آنها – ايلنا- آن را پوشش خبري داده بود و در آن تأكيد كرده بود كه علي لاريجاني رئيس كنوني مجلس شوراي اسلامي تصميم دارد حزبي فراگير را تشكيل داده و به صورت انفرادي در انتخابات پيشرو شركت كند. روزنامههاي وابسته به اين جريان با درج تصوير علي لاريجاني تلاش كردند تا ضمن حمايت از رفتارهاي سياسي وي و حاميانش در مجلس اينگونه القا كنند كه براي اصولگرايان گريزي جز تفرقه و چنددستگي ندارند.
استقبال تجديدنظرطلبان از رويكرد جديد حاميان لاريجاني
ابتكار يكي از روزنامههايي است كه با درج تيتر «تأسيس حزب براي مهار تندروها» با ادبياتي خاص به استقبال از رويكرد جديد حاميان علي لاريجاني پرداخته و نوشته است: حزب فراگير علي لاريجاني خبري بود كه هراز گاهي توسط نزديكان لاريجاني منتشر ميشد ولي اطلاعات دقيقي از جزئيات آن در دسترس نبود. يك چهره نزديك به علي لاريجاني از چگونگي تشكيل اين حزب و جزئيات آن به خبرنگار ايلنا گفت: قرار بر آن بود اين كار توسط اصولگرايان معتدل و ميانهرو و به محوريت علي لاريجاني انجام پذيرد.
اين روزنامه همچنين بدون اشاره به اينكه جلساتي هماهنگ با حضور بزرگان و چهرههاي تأثيرگذار جريان اصولگرايي در حال انجام است و شخصيتهاي اين جريان همگي بر وحدت درون جرياني تأكيد كردهاند ادامه ميدهد:... پس از فقدان مرحوم عسگراولادي و همچنين آيتالله مهدويكني، نياز به حزب فراگيري كه بتواند همه اصولگرايان يا اكثريت آنها را در بر بگيرد، بيش از گذشته احساس ميشد. به همين دليل سعي بر اين شد تا جديتر براي تشكيل اين حزب اقدام كنيم. اين اتفاق در مجلس هم ميتواند باعث تغييراتي شود.
... در عين حال حزب علي لاريجاني با هدف متحد كردن نيروهاي معتدل اصولگرا در مقابل تندروها و همچنين اعمال رويه واحد در مقابل دولت تشكيل ميشود. اما ذوقزدگي اين روزنامه در اين پاراگراف وضوح بيشتري به خود ميگيرد:... با اين حال اين خطكشيهاي مطرح شده در تشكيل دو حزب جديد مطرح شده در جناح اصولگرايان، رويكرد جديد و جالبتوجهي در سياست ايران است....
يكي ديگر از رسانههاي پرشمار اين طيف در همين رابطه با خوشحالي از حركت لاريجاني ياد ميكند و مينويسد: كلاف سردرگم اصولگرايي باز ميشود؟ اين سؤالي است كه اين روزها به مهمترين دغدغه نحلههاي مختلف اصولگرا تبديل شده و آنان را به تكاپو واداشته است.... جالب آنكه يكي از نزديكان علي لاريجاني نيز خبر از تشكيل حزب فراگير با عنوان احتمالي حزب رهروان ولايت و با محوريت علي لاريجاني داده است؛ حزبي كه وي در گفتوگو با ايلنا شاخصههاي آن را چنين عنوان كرده است: قرار بر آن بود اينكار توسط اصولگرايان معتدل و ميانهرو و به محوريت دكتر لاريجاني انجام پذيرد.
تعريف لاريجاني در گفتمان اصلاحات
دو ماه پيش بود كه رسانههاي دوم خردادي در كنار شخصيتهاي اين طيف تلاش كردند تا مواضع لاريجاني از تريبون مجلس را كه در مخالفت با برخي از نمايندگان اصولگرايي مجلس اتخاذ شده بود، دليل بر اين بدانند كه لاريجاني ميتواند به عنوان سرليست اصلاحطلبان در انتخابات آينده مجلس باشد.
اين تحرك سياسي كه از آن به عنوان ياركشي از درون اصولگراها توسط دومخرداديها نامگذاري شد با تيتر يكي از روزنامههاي زنجيرهاي با عنوان «شكلگيري ائتلاف نانوشته اصلاحطلبان با لاريجاني؟» شكل تازهتري به خود گرفت.
در بخشي از اين مطلب آمده بود: «دست دوستي اصلاحطلبان به سمت لاريجاني دراز خواهد شد؟ آيا اين دست به گرمي فشرده ميشود يا اينكه با نگاهي و تكان سري فداي مصلحت خواهد شد؛ مصلحتي كه گويا ظرف چندين سال افراد زيادي از دو طيف ميانهرو و اصلاحات را كنار گذارده است. چند وقتي است كه اصلاحطلبان در ائتلافي نانوشته با اصولگرايان ميانهرو هستند؛ ائتلافي كه نه در سال 91 براي نيل به پيروزي در سال 92 بلكه از سالهايي آغاز شد.»
در ادامه اين مطلب به صراحت از بحران هويتي دگرانديشان اينگونه ياد ميشود:«در عصر خاموش اصولگرايان ميانهرو و اصلاحطلبان آنچه اين دو جريان را به هم وصل كرد بزرگاني بودند كه خود سالهاي سال از تندرويها آسيب ديده و ضرر كرده بودند اما اين ضرر متوجه آنها نبود بلكه نگراني امثال آيتالله هاشمي، ناطقنوري و سيدمحمد خاتمي بيش از همه براي جلوگيري از برهم خوردن آرامش كشور بود.»
تشديد اختلافات ميان 2 فراكسيون رهروان و اصولگرايان
البته از همان آغاز روي كارآمدن دولت يازدهم فرصتي مناسب براي رسانههاي جريان تجديدنظرطلب فراهم شد تا با عملياتي خاص تحولات مجلس اصولگرايي نهم را زير ذرهبين خود برده و با بازيهاي مختلف ضمن به تخاصم كشاندن روابط اصولگراهاي اين قوه «مجلس نهم را سرعتگيري در مسير دولت يازدهم» القا كنند.
طي اين مدت «جوان» در قالب تحليلهاي متفاوت يادآوري ميكرد كه «تشديد اختلافات بين فراكسيون اصولگرايان و رهروان ولايت در مجلس نهم» يكي از ترفندهاي جريان دوم خرداد براي به چالش كشيدن رقيب و نزديك شدن به قدرت رسمي است؛ موضوعي كه به هيچ عنوان جدي گرفته نشد و امروز بعد از گذشت چند ماه از آن هشدارها جريان مقابل اصولگرايان از يك سو زمينه و تمهيدات «زدوخورد بين اصولگرايان» را فراهم ساخته و از سوي ديگري با «برجستهسازي اين اختلافات» تلاش دارد آن را به گسلي غيرقابل ترميم در جناح رقيب تبديل كند.
مانور تبليغاتي- رسانهاي روزنامههاي زنجيرهاي طي آخرين روزهاي تابستان روي اختلافات علي لاريجاني با برخي از نمايندگان اصولگرا در مجلس در موضوعاتي مانند انتخاب عضو شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما و استيضاح وزير علوم وارد مرحلهاي جديد شد. اختلافاتي كه با عمليات رواني يك سال اخير طيف تجديدنظرطلب هر روز شكل تازهتري به خود گرفته و ميرود تا نيروي محركهاي شود براي پيشبرد نقشههاي طيف دگرانديش در مقابله با انقلاب اسلامي.
نگاه به علي لاريجاني به عنوان فرصتي دست نيافتني
يارگيري دوم خرداد از رقيب ديرينهشان هر چند كه در نگاه اول با هدف به تفرقه كشاندن طيف رقيب صورت ميگيرد اما دقيق شدن در اين طراحي ميتواند ابعاد پنهاني آن را هم آشكار سازد.
اهداف
بر اساس آنچه عنوان شد جريان تجديدنظرطلب نيازمند چندپاره كردن اصولگرايان بوده و درصدد است تا به هر طريق ممكن جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي را در آستانه انتخابات دهم مجلس به سمت چند ليستهشدن بكشاند و تأكيد بر تشكيل حزب حاميان علي لاريجاني و جداسازي وي از اصولگرايان هم بر همين اساس صورت ميگيرد.
به باور نظريهپردازان تجديدنظرطلب، جداسازي لاريجاني از اصولگرايان و كشاندن وي و افراد نزديك به وي به منازعات و درگيريهاي سياسي ميتواند بخش قابلتوجهي از توان نيروهاي اصولگرايي - به خصوص دو فراكسيون اصولگرا و رهروان - را به موضوعات مورد چالش معطوف كرده و از تحركات رقيب غافل نماييد.
البته همانطور كه قبلاً بارها هم عنوان شده بود، هواخواهان ليبراليسم در داخل با توجه به آنكه رهبران طيف متبوعشان از فقدان ويژگيهايي نظير «توان انسجامبخشي به بدنه جناح دوم خرداد»، «داشتن استطاعت براي ايجاد همگرايي در بين گروههاي منسوب به اين دسته»و «تزريق روحيه اميد و خودباوري در رأس و بدنه» رنج ميبرند به دنبال آن بوده تا پس از سال 84 با رويگرداني از افرادي نظير خاتمي، موسوي خوئينيها و عبدالله نوري به سمت هاشمي رفسنجاني رويآورده تا هم ضعف رهبري خود را جبران كنند و هم با توجه به ويژگيهاي خاص شخصيتي هاشمي بتوانند بخشي از اهداف خود را به وسيله وي پيش ببرند.
تئوريسينهاي اين جناح به خوبي آگاهند كه خوردن «برچسب براندازي» بر پيشاني مهرههاي اصلي اين جريان و همچنين «نبود توان رأيآوري» در بين وابستگان كه بخشي از بحران كنوني را بهوجود آورده است ميتواند شكست ديگري در انتخابات آتي را به اين طيف تحميل كرده و پاياني باشد براي حيات سياسي آنها.
برهمين اساس لازم است شخصيتهاي جايگزيني كه عملكرد و مواضع آنها طي سالهاي اخير بخشي از اهداف دگرانديشان را پوشش داده است مورد حمايت قرار داده و از هماكنون تبليغات رسانهاي خود را براي رأيآوري آنها در انتخابات پيش رو متمركز كنند. آنها معتقدند كه اكثر نامزدهاي مورد حمايت آنها در انتخابات دهم مجلس رد صلاحيت شده و به همين دليل علي لاريجاني و افراد وابسته به وي ميتوانند اولويتهاي اين جناح را در مجلس آتي- درصورتي كه نتوانند كرسيهاي قابل توجهي را تصاحب كنند- پيش ببرند.
*جوانبر اساس همين استراتژي روز پنجشنبه رسانههاي پرتعداد طيف دوم خرداد به استقبال گسترده از خبري پرداختند كه خبرگزاري تحت حمايت آنها – ايلنا- آن را پوشش خبري داده بود و در آن تأكيد كرده بود كه علي لاريجاني رئيس كنوني مجلس شوراي اسلامي تصميم دارد حزبي فراگير را تشكيل داده و به صورت انفرادي در انتخابات پيشرو شركت كند. روزنامههاي وابسته به اين جريان با درج تصوير علي لاريجاني تلاش كردند تا ضمن حمايت از رفتارهاي سياسي وي و حاميانش در مجلس اينگونه القا كنند كه براي اصولگرايان گريزي جز تفرقه و چنددستگي ندارند.
استقبال تجديدنظرطلبان از رويكرد جديد حاميان لاريجاني
ابتكار يكي از روزنامههايي است كه با درج تيتر «تأسيس حزب براي مهار تندروها» با ادبياتي خاص به استقبال از رويكرد جديد حاميان علي لاريجاني پرداخته و نوشته است: حزب فراگير علي لاريجاني خبري بود كه هراز گاهي توسط نزديكان لاريجاني منتشر ميشد ولي اطلاعات دقيقي از جزئيات آن در دسترس نبود. يك چهره نزديك به علي لاريجاني از چگونگي تشكيل اين حزب و جزئيات آن به خبرنگار ايلنا گفت: قرار بر آن بود اين كار توسط اصولگرايان معتدل و ميانهرو و به محوريت علي لاريجاني انجام پذيرد.
اين روزنامه همچنين بدون اشاره به اينكه جلساتي هماهنگ با حضور بزرگان و چهرههاي تأثيرگذار جريان اصولگرايي در حال انجام است و شخصيتهاي اين جريان همگي بر وحدت درون جرياني تأكيد كردهاند ادامه ميدهد:... پس از فقدان مرحوم عسگراولادي و همچنين آيتالله مهدويكني، نياز به حزب فراگيري كه بتواند همه اصولگرايان يا اكثريت آنها را در بر بگيرد، بيش از گذشته احساس ميشد. به همين دليل سعي بر اين شد تا جديتر براي تشكيل اين حزب اقدام كنيم. اين اتفاق در مجلس هم ميتواند باعث تغييراتي شود.
... در عين حال حزب علي لاريجاني با هدف متحد كردن نيروهاي معتدل اصولگرا در مقابل تندروها و همچنين اعمال رويه واحد در مقابل دولت تشكيل ميشود. اما ذوقزدگي اين روزنامه در اين پاراگراف وضوح بيشتري به خود ميگيرد:... با اين حال اين خطكشيهاي مطرح شده در تشكيل دو حزب جديد مطرح شده در جناح اصولگرايان، رويكرد جديد و جالبتوجهي در سياست ايران است....
يكي ديگر از رسانههاي پرشمار اين طيف در همين رابطه با خوشحالي از حركت لاريجاني ياد ميكند و مينويسد: كلاف سردرگم اصولگرايي باز ميشود؟ اين سؤالي است كه اين روزها به مهمترين دغدغه نحلههاي مختلف اصولگرا تبديل شده و آنان را به تكاپو واداشته است.... جالب آنكه يكي از نزديكان علي لاريجاني نيز خبر از تشكيل حزب فراگير با عنوان احتمالي حزب رهروان ولايت و با محوريت علي لاريجاني داده است؛ حزبي كه وي در گفتوگو با ايلنا شاخصههاي آن را چنين عنوان كرده است: قرار بر آن بود اينكار توسط اصولگرايان معتدل و ميانهرو و به محوريت دكتر لاريجاني انجام پذيرد.
تعريف لاريجاني در گفتمان اصلاحات
دو ماه پيش بود كه رسانههاي دوم خردادي در كنار شخصيتهاي اين طيف تلاش كردند تا مواضع لاريجاني از تريبون مجلس را كه در مخالفت با برخي از نمايندگان اصولگرايي مجلس اتخاذ شده بود، دليل بر اين بدانند كه لاريجاني ميتواند به عنوان سرليست اصلاحطلبان در انتخابات آينده مجلس باشد.
اين تحرك سياسي كه از آن به عنوان ياركشي از درون اصولگراها توسط دومخرداديها نامگذاري شد با تيتر يكي از روزنامههاي زنجيرهاي با عنوان «شكلگيري ائتلاف نانوشته اصلاحطلبان با لاريجاني؟» شكل تازهتري به خود گرفت.
در بخشي از اين مطلب آمده بود: «دست دوستي اصلاحطلبان به سمت لاريجاني دراز خواهد شد؟ آيا اين دست به گرمي فشرده ميشود يا اينكه با نگاهي و تكان سري فداي مصلحت خواهد شد؛ مصلحتي كه گويا ظرف چندين سال افراد زيادي از دو طيف ميانهرو و اصلاحات را كنار گذارده است. چند وقتي است كه اصلاحطلبان در ائتلافي نانوشته با اصولگرايان ميانهرو هستند؛ ائتلافي كه نه در سال 91 براي نيل به پيروزي در سال 92 بلكه از سالهايي آغاز شد.»
در ادامه اين مطلب به صراحت از بحران هويتي دگرانديشان اينگونه ياد ميشود:«در عصر خاموش اصولگرايان ميانهرو و اصلاحطلبان آنچه اين دو جريان را به هم وصل كرد بزرگاني بودند كه خود سالهاي سال از تندرويها آسيب ديده و ضرر كرده بودند اما اين ضرر متوجه آنها نبود بلكه نگراني امثال آيتالله هاشمي، ناطقنوري و سيدمحمد خاتمي بيش از همه براي جلوگيري از برهم خوردن آرامش كشور بود.»
تشديد اختلافات ميان 2 فراكسيون رهروان و اصولگرايان
البته از همان آغاز روي كارآمدن دولت يازدهم فرصتي مناسب براي رسانههاي جريان تجديدنظرطلب فراهم شد تا با عملياتي خاص تحولات مجلس اصولگرايي نهم را زير ذرهبين خود برده و با بازيهاي مختلف ضمن به تخاصم كشاندن روابط اصولگراهاي اين قوه «مجلس نهم را سرعتگيري در مسير دولت يازدهم» القا كنند.
طي اين مدت «جوان» در قالب تحليلهاي متفاوت يادآوري ميكرد كه «تشديد اختلافات بين فراكسيون اصولگرايان و رهروان ولايت در مجلس نهم» يكي از ترفندهاي جريان دوم خرداد براي به چالش كشيدن رقيب و نزديك شدن به قدرت رسمي است؛ موضوعي كه به هيچ عنوان جدي گرفته نشد و امروز بعد از گذشت چند ماه از آن هشدارها جريان مقابل اصولگرايان از يك سو زمينه و تمهيدات «زدوخورد بين اصولگرايان» را فراهم ساخته و از سوي ديگري با «برجستهسازي اين اختلافات» تلاش دارد آن را به گسلي غيرقابل ترميم در جناح رقيب تبديل كند.
مانور تبليغاتي- رسانهاي روزنامههاي زنجيرهاي طي آخرين روزهاي تابستان روي اختلافات علي لاريجاني با برخي از نمايندگان اصولگرا در مجلس در موضوعاتي مانند انتخاب عضو شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما و استيضاح وزير علوم وارد مرحلهاي جديد شد. اختلافاتي كه با عمليات رواني يك سال اخير طيف تجديدنظرطلب هر روز شكل تازهتري به خود گرفته و ميرود تا نيروي محركهاي شود براي پيشبرد نقشههاي طيف دگرانديش در مقابله با انقلاب اسلامي.
نگاه به علي لاريجاني به عنوان فرصتي دست نيافتني
يارگيري دوم خرداد از رقيب ديرينهشان هر چند كه در نگاه اول با هدف به تفرقه كشاندن طيف رقيب صورت ميگيرد اما دقيق شدن در اين طراحي ميتواند ابعاد پنهاني آن را هم آشكار سازد.
اهداف
بر اساس آنچه عنوان شد جريان تجديدنظرطلب نيازمند چندپاره كردن اصولگرايان بوده و درصدد است تا به هر طريق ممكن جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي را در آستانه انتخابات دهم مجلس به سمت چند ليستهشدن بكشاند و تأكيد بر تشكيل حزب حاميان علي لاريجاني و جداسازي وي از اصولگرايان هم بر همين اساس صورت ميگيرد.
به باور نظريهپردازان تجديدنظرطلب، جداسازي لاريجاني از اصولگرايان و كشاندن وي و افراد نزديك به وي به منازعات و درگيريهاي سياسي ميتواند بخش قابلتوجهي از توان نيروهاي اصولگرايي - به خصوص دو فراكسيون اصولگرا و رهروان - را به موضوعات مورد چالش معطوف كرده و از تحركات رقيب غافل نماييد.
البته همانطور كه قبلاً بارها هم عنوان شده بود، هواخواهان ليبراليسم در داخل با توجه به آنكه رهبران طيف متبوعشان از فقدان ويژگيهايي نظير «توان انسجامبخشي به بدنه جناح دوم خرداد»، «داشتن استطاعت براي ايجاد همگرايي در بين گروههاي منسوب به اين دسته»و «تزريق روحيه اميد و خودباوري در رأس و بدنه» رنج ميبرند به دنبال آن بوده تا پس از سال 84 با رويگرداني از افرادي نظير خاتمي، موسوي خوئينيها و عبدالله نوري به سمت هاشمي رفسنجاني رويآورده تا هم ضعف رهبري خود را جبران كنند و هم با توجه به ويژگيهاي خاص شخصيتي هاشمي بتوانند بخشي از اهداف خود را به وسيله وي پيش ببرند.
تئوريسينهاي اين جناح به خوبي آگاهند كه خوردن «برچسب براندازي» بر پيشاني مهرههاي اصلي اين جريان و همچنين «نبود توان رأيآوري» در بين وابستگان كه بخشي از بحران كنوني را بهوجود آورده است ميتواند شكست ديگري در انتخابات آتي را به اين طيف تحميل كرده و پاياني باشد براي حيات سياسي آنها.
برهمين اساس لازم است شخصيتهاي جايگزيني كه عملكرد و مواضع آنها طي سالهاي اخير بخشي از اهداف دگرانديشان را پوشش داده است مورد حمايت قرار داده و از هماكنون تبليغات رسانهاي خود را براي رأيآوري آنها در انتخابات پيش رو متمركز كنند. آنها معتقدند كه اكثر نامزدهاي مورد حمايت آنها در انتخابات دهم مجلس رد صلاحيت شده و به همين دليل علي لاريجاني و افراد وابسته به وي ميتوانند اولويتهاي اين جناح را در مجلس آتي- درصورتي كه نتوانند كرسيهاي قابل توجهي را تصاحب كنند- پيش ببرند.