مرد ۴۰ ساله اي که پس از سال ها رفاقت، دوستش را با قطعه آهني کشته بود، در بازسازي صحنه قتل بي رحمانه خود، گريه کنان اعتراف کرد که به خاطر فرار از بدهکاري هاي ميليوني اش به مقتول، دست به جنايت زده است.
به گزارش
شهدای ایران، متهم اين پرونده جنايي که نمي خواست مغازه داران و اهالي
محل او را در چنين وضعي ببينند، در حالي که سعي مي کرد خود را داخل خودرو
پليس آگاهي از چشم هاي پرسشگر مردم پنهان کند، با سرعت وارد رستوران محل
جنايت در بولوار سجاد مشهد شد و مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت.او مدعي
بود نمي تواند در حضور برادر مقتول جزئيات حادثه را به درستي بيان کند!
بنابراين با فاصله گرفتن برادر مقتول از آشپزخانه رستوران (محل قتل)، قاضي
سيدجواد حسيني با تفهيم مواد قانوني به وي مبني بر اين که مواظب اظهارات
خود باشد و حقيقت ماجرا را بگويد، لب به سخن گشود و گفت: او (مقتول) حدود
۸۰-۷۰ ميليون تومان به من قرض داده بود و من به خاطر اين که شرايط مالي ام
خراب شده بود نمي توانستم بدهي ام را بپردازم. او خيلي به من خوبي کرده بود
اما من هرچه کار مي کردم نمي توانستم قرض هايم را بپردازم تا اين که با
وسوسه هاي شيطاني نقشه قتل دوستم را کشيدم. آن روز او را به بهانه بستن يک
قرارداد به آشپزخانه رستوران کشاندم البته رستوران را در ارديبهشت گذشته به
همسر صيغه اي ام واگذار کرده بودم ، اما کليد يدکي آن جا را داشتم. قبل از
آمدن دوستم، دوربين ها را از کار انداختم و در تاريکي منتظر او بودم. ساعت
حدود ۸ شب بود که دوستم خودرواش را در حاشيه خيابان پارک کرد و از پله هاي
آشپزخانه پايين آمد او متوجه استرس زياد من شده بود به همين خاطر سوال کرد
چرا رنگت پريده؟ گفتم حالم خوب نيست. او سپس به طرف يخچال رفت و مقداري
کباب را که از ظهر باقي مانده بود خورد. وقتي براي شستن دست هايش به سمت
دستشويي مي رفت ناگهان از پشت سر و با تکه آهني (قوطي) ضربه اي به سرش زدم
چون نمي توانستم رو در روي او قرار بگيرم. او از من قوي تر بود به همين
خاطر وقتي روي زمين افتاد ضربات متعدد ديگري به سر و صورتش وارد کردم. بعد
از آن که جان سپرد چادر زنانه اي را دور جسد وي پيچيدم و داخل کيسه هاي
زباله بزرگ مشکي قرار دادم. متهم ادامه داد: براي آن که کسي متوجه جسد نشود
سوئيچ خودرو مزدا دو کابين او را برداشتم و خودرو را مقابل در آشپزخانه
پارک کردم. سپس جسد را درون ديگ بزرگ گذاشتم و به جاده فرعي روستاي
بازمرگان بردم و ديگ را هم در همان محل رها کردم. بعد هم خودرو را در منطقه
قاسم آباد گذاشتم و به منزل رفتم. روز بعد وقتي همسر صيغه اي ام متوجه
نبود ديگ شد به او گفتم کليد آشپزخانه را از قبل داشتم و ديگ را براي امر
خيري داده ام. متهم به قتل اضافه کرد: با پيدا شدن جسد نيز نزد خانواده
مقتول چنين وانمود کردم که او را به خاطر مسائل ناموسي کشته اند! تا کسي به
من شک نکند ولي نمي دانم چگونه مورد ظن قرار گرفتم و دستگير شدم. وي
گريه کنان ادامه داد: اشتباه کردم، شيطان فريبم داد و بهترين دوستم را
کشتم!!...
وي که ابتدا مدعي بود هنگام ارتکاب قتل حالت طبيعي نداشته، وقتي در برابر
سوالات تخصصي مقام قضايي قرار گرفت دچار تناقض گويي شد و در نهايت اعتراف
کرد که هنگام جنايت چيزي مصرف نکرده بود و کاملا هوشيارانه دوستش را به قتل
رسانده است.اين گزارش حاکي است: پس از اعترافات صريح متهم درباره اين
جنايت هولناک، قاضي حسيني با صدور دستور بازداشت موقت، وي را روانه زندان
کرد تا اين پرونده جنايي مراحل ديگر قانوني خود را طي کند.
سابقه خبر
ساعت
۸ صبح نوزدهم شهريور گذشته، جسد مردي قوي هيکل در جاده فرعي روستاي
بازمرگان مشهد کشف شد و بدين ترتيب با صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي
حسيني، عمليات شناسايي و دستگيري عامل جنايت در دستور کار کارآگاهان زبده
اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گرفت. چند روز بعد مرد ۴۰
ساله مورد ظن قرار گرفت و دستگير شد. اين مرد ساعاتي بعد وقتي آلت قتاله را
روي ميز کارآگاه ديد لب به اعتراف گشود و راز اين جنايت را افشا کرد.
*خراسان