سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ حجت الاسلام عبدالله میثمی به سال 1334 در اصفهان متولد شد و در سال 1365 ، طی عملیات کربلای 5 بال در بال ملائک گشود.
وی در خانواده ای مومن در شهر اصفهان متولد شد. تولد او مصادف با شب ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) بود. پدرش برای نامگذاری او به قرآن تفال نموده بود، و بر مبنای آیه ۳۲ از سوره مریم نام ا و را عبدالله گذاشت.
قبل از عملیات، همسر و فرزندانش از اصفهان برای دیدن عبدالله راهی اهواز شدند. انگار آنها نیز فهمیده بودن كه دیدار آخر است و دیگر عبدالله را نخواهند دید به همین خاطر این همه راه را آمدند تا برای آخرین بار یك دل سیر عبدالله را ببینند.
هادی پسر كوچك عبدالله تا پدر را دید خودش را در آغوش او انداخت گویی او نیز می دانست كه دیگر آغوش گرم پدر را نخواهد دید.
همچنان كه در آغوش پدر بود گفت: "بابا! چرا صدام هنوز شما را نکشته است؟" عبدالله فقط با لبخندی كه به لب دارد او را نظاره می كند.
دومین شب عملیات بود عبدالله از سنگر بیرون رفت تا وضو بگیرد؛ عجب وضویی گرفت؛ با قامت غرق به خون بر اثر اصابت تركش خمپاره آماده می شد تا سجده شكر بجای آورد و تكبیرة الحرام عاشقی سر دهد. عبدالله نیز كربلایی شد....
او را به بیمارستان بردند تا شاید بماند؛ اما عبدالله برای پرواز آماده بود و فقط چند روزی بعد از آن پای در قفس دنیا گرو نهاد تا روز رهاییش با شهادت مادرش حضرت زهرا سلام الله یكی شود و شد.
همرزمانش می گفتند عبدالله قبل از رفتن، زیارت حضرت زهرا (س) را قرائت كرد؛ از جایش برخواست و گفت: فلانی! من در این عملیات اجر خودم را از خدا میگیرم.
عبدالله می گفت: پایان ماموریت ما زمانی است که «پیمانی را که با خدا بسته ایم به مرحله صدق برسانیم»
وقتی انسان برای خدا کار کرد «زمانی» یک کار کوچک می کند، ولی چنان نمود دارد و حاصل دارد که اصلا خودش هیچ باور نمی کند. کار کردن مطلق خوب نیست، و زر و بال است، کار کردن برای خدا معراج دارد.
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنهکاریم.