سالها پیش، مجلس ساده روضه، با پذیرایی کوچک چای شروع میشد، دعا یا سورهای از قرآن و یا زیارت عاشورا را نوبتی یا دسته جمعی میخواندند و منتظر میشدند تا خانم جلسهای بیاید و برنامه روضه ادامه پیدا کند. اما حالا چه میگذرد؟
شهدای ایران: برای آنها که از کودکی با اسم امام حسین (ع) بزرگ شدهاند و از آن موقع که خودشان را شناختهاند، در ایام سوگواری سیاه پوش ائمه علی الخصوص سرور و سالار شهیدان بودهاند، روضه و روضه خوانی غریبه نیست.
در این بین، محافل و مجالس روضه زنانه، که نه فقط در ایام محرم و صفر و روزهای شهادت، که مستمرا در طول سال در خانهها و حسینیههای کوچک خانگی برگزار میشد و میشود، یکی از جدیترین عرصههای حضور در این فضا به شمار میرود.
برای خیلیها که امروز به قول خودشان به یک عزادار حرفهای تبدیل شدهاند و عشق امام حسین در وجودشان شعله ور است، یادآوری مجالس کوچک و بیریایی که هر از گاهی در خانه یکی از همسایهها یا اقوام برگزار میشد، کار سختی نیست. زمانی که لباس مشکی تن میکردند و دست مادر را میگرفتند و راهی مجلس اباعبدالله میشدند. مجلسی که غالبا در خانه کوچکی برگزار میشد که اتاق اصلیاش با پرچمها و پارچههای سیاه پوشانده شده بود و دورتادورش را پشتی چیده بودند و برای راحتی مهمانها، کنار دیوار و پشتیها پتوی ملافه شده پهن میکردند.
مجلس ساده روضه، با پذیرایی کوچک چای شروع میشد و وقتی تعدادی دور هم جمع میشدند، دعا یا سورهای از قرآن و یا زیارت عاشورا را نوبتی یا دسته جمعی میخواندند و منتظر میشدند تا خانم جلسهای بیاید و برنامه روضه ادامه پیدا کند.
خانم جلسهای یا همان سخنران که یکی از باسوادترهای محله نسبت به بقیه بود، میآمد و بالای مجلس مینشست و اگر قرآنی تلاوت میشد، ایرادات قرآنی را میگرفت و ترجمه ساده بعضی آیهها را میگفت و یا بحث دیگری را برای سخنرانی انتخاب میکرد.
بهشت و جهنم، قبر و قیامت، نماز و اخلاق و سیره ائمه و مانند اینها معمولا موضوعاتی بود که به خاطر همه فهمتر بودن و جذابیتی که از بین نمیرفت، برای بحث و تشریح انتخاب میشد. بعد از سخنرانی هم روضه و نوحه بود و گریه برای سیدالشهداء و اهل بیت؛ که این اتفاق یا توسط همان خانم جلسهای میافتاد و یا فرد دیگری که تخصصش در این زمینه بیشتر بود، این کار را به عهده میگرفت.
در خیلی از مجالس هم برای روضه، آقای روضه خوان در نظر میگرفتند. آقای روضه خوان عموما پیرمردی بود از پیرغلامهای اباعبدالله که میآمد و انتهای مجلس زنانه مینشست و روضه میخواند و خانمهای عزادار اشک میریختند و دلی سبک میکردند...
این مجالس از تاریخ دور وجود داشته و با اینکه طی سالهای متمادی با تغییراتی مواجه شده، اما هرگز فراموش نشده و از رونق نیفتاده است.
با اینکه روضه و روضه خوانی در مصائب ائمه به زمان خود این بزرگواران برمی گردد، اما منابع تاریخی، پیدایش جلسات روضه خوانی در ایران را به زمان صفویان نسبت میدهند.
شاید ریشه نامگذاری نوحه خوانی برای ائمه و اینکه مجالس ذکر مصیبت برای ائمه، «روضه» نامیده شده است، این باشد که آن زمان نوحه خوانان، از روی کتاب «روضه الشهدا» نوشته ملاحسین کاشفی سبزواری مصایب ائمه را نقل میکردند و احتمالا رفته رفته، مجالس ذکر مصیبت را «روضه» نامیدند.
این کتاب که کمی قبلتر از روی کار آمدن صفویان به زبان فارسی نوشته شد، حاوی مطالبی درباره اتفاقاتی که در کربلا افتاد و مصایبی که بر اهل بیت وارد آمده است بود و کسانی که از روی این کتاب برای مردم میخواندند «روضه خوان» نامیده شدند.
بعدها در زمان قاجار نیز این روضه خوانیها ادامه پیدا کرد و تعزیه و پرده خوانی نیز به وجود آمد و تمام اینها دست به دست هم داد تا مجالس روضه رونق بگیرند و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شوند.
با این حال در مورد منشا پیدایش روضههای زنانه، اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما میشود حدس زد که دورهمیهای زنانه برای بزرگداشت مقام شهدا و اهل بیت قدمتی طولانی دارد و در زمانهای مختلف، دارای کارکردهای مختلف بوده است. برای مثال در دوره رضاخان که امکان برگزاری مجالس بزرگتر و انتقال مفاهیم دینی و حتی سیاسی نبوده، یکی از راههای روشن کردن مردم، همین مجالس روضه زنانه بوده و بسیاری از تحولها از همین مجلس رخ میداده است.
در اینکه مجالس روضه زنانه یکی از اصلیترین شیوهها برای تربیت نسلی عاشورایی و محب اهل بیت و ائمه اطهار است، شکی نیست. اما در طول زمان، ماهیت این مجالس در بعضی مقاطع تغییر کرد و کارکرد پیشین خود را از دست داد. اینکه این تغییرات در چه مواردی مثبت و در چه مواردی منفی بود، به سلیقه مخاطبان آنها برمی گردد.
وقتی پدیدهای به صورت کاملا مردمی ایجاد میشود و نظارتی دقیق روی آن نیست، رفته رفته دچار آسیبهایی میشود که جلوگیری از آن به راحتی ممکن نخواهد بود. یکی از آسیبهای روضههای خانگی، فیلتر و گزینش نشدن سخنران و واعظ است.
اینکه واعظ و یا همان خانم جلسهای روضههای زنانه را چه کسی انتخاب میکند و اصلا از چه زمانی و با چه صلاحیتی این شخص به این سمت منصوب میشود، چیزی است که اگر از ۹۰ درصد از کسانی که پای ثابت روضهها هستند بپرسیم، پاسخش را نمیدانند. اینکه این فرد اطلاعاتش را از کجا آورده و از روی چه منابعی صحبت میکند و تحلیلهایش تا چه حد میتواند قابل اعتنا باشد و چند درصد حرفهایش با سند ارائه میشود و چه مقدار برداشتهای شخصی خودش است، همیشه از مواردی است که میتواند روضههای زنانه را به شمشیری دولبه تبدیل کند و از کارکردهای مثبت آن بکاهد.
مخاطبین روضههای کوچکتر، خصوصا اگر در شهرستانهای کوچک و محلههای کم سوادتر برگزار شوند عموما از افراد کم مطالعه هستند که ذهنشان آماده پذیرش هر چیزی هست و کمتر پیش میآید که به چیزی که به آنها گفته میشود شک کنند. از آن بدتر اینکه وقتی یک مفهوم غلط در ذهن این افراد جا بگیرد و نهادینه شود، سخت تغییر میکند و در این صورت، آسیب شرکت در این مجالس بیشتر از ترک آن میشود.
علاوه بر سطحی بودن اطلاعات و بعضاً اشتباه بودن آنها، استفاده از ادبیات ضعیف و پیش پا افتاده در این مجالس، از آسیبهای دیگر آن است که میتواند موجبات از بین رفتن محبوبیت در بین امروزیترها را فراهم کند. برای نسل جدید و کنجکاو امروز که به منابع مختلف اطلاعات دسترسی دارند و در عصر ارتباطات از همه طرف، محاصره اطلاعاتی شدهاند، ادبیات ضعیف و مطالب هزاربار گفته شده و بدون تحلیل، جذابیتی ندارد و چنانچه مجالس روضه بخواهد به حیات خود ادامه بدهد و مخاطبینش را از دست ندهد، میبایست به این مورد مهم دقت بیشتری کرد.
همان قدر که سطحی بودن اطلاعات و کم اطلاعات بودن مخاطبین در این جور مجالس ضربه زننده است، استفاده از روشهای مختلف ارائه اطلاعات برای جذب مخاطب نیز آسیب زاست. شاید یکی از دلایل جذب مخاطبین سطح بالاتر به مباحث عجیب و غریب و نوظهور، همان ضعیف بودن مجالس عامیانه است و سوءاستفاده کنندگان، از همین ضعف استفاده کرده و مطالبی انحرافی را با پوششی زیبا و قشنگ و با بیانی جذاب، به خورد مخاطبان تشنهشان میدهند.
سحر، جادو، جن گیری، پیشگویی و خلاصه مباحثی که سندیت دینی ندارند و اگر هم دارند درست تبیین نمیشوند، مخاطبین عام و بدون مطالعه و سطحی را به خود جذب میکنند. در برخی از این مجالس، ارائه مطالب ضد دین و خرافی، آن قدر طرفدار پیدا میکند که به راحتی نمیتوان اثرات سوء آنها را از بین برد و مخاطبان آن قدر محو این مباحث خلاف واقع میشوند که پس از مدتی سخنران و ارائه دهنده مطالب را مراد خود میدانند و به مریدی بیچون و چرا تبدیل میشوند. متاسفانه در این بین کتابها و جزوات ترویج دهنده این گونه مطالب کم نیستند و به همان دلایلی که گفته شد، کمتر میتوان روی این گونه مجالس و محتوای آن نظارت داشت.
دیگر گذشت آن روزهایی که ده بیست نفر دور هم جمع میشدند و با چادر و روسری مشکی از اول تا اخر دور هم مینشستند و فکر و ذکرشان فقط دعا بود و خواندن زیارت و شنیدن وعظ و روضه و مداحی. الان دیگر کمتر روضه و مجلس ذکر مصیبتی پیدا میشود که از چشم و هم چشمیهای معمول زنانه در امان مانده باشد. به طوری که وقتی وارد بعضی مجالس میشوی، اگر لباسها مشکی و ایام، ایام سوگواری نباشد، شک میکنی وارد مجلس عزا شدهای یا عروسی!
لباسهایی که به نیت این مجلس از مدتها پیش سفارش داده شده و دوخته شدهاند و آرایش و سر و وضعی که به هیچ وجه یادآور مراسم عزا نیست، یکی از جلوههای این چشم و هم چشمی است. پذیرایی آن چنانی و آراستن میوه و غذا و لوازم پذیرایی با روبان و تور مشکی و استفاده از ظروف مخصوص میهمانیها و... تنها گوشهای از اعجاب برخی مجالس روضه زنانه است.
دعوت از سخنران و مداح گرانقیمت(!)، تزئینات خانه با گلهای تیره رنگ و گران که در مواردی آن را دکوراتور طراحی کرده است، پذیرایی از مهمانها با انواع خوراکیها و در نهایت دادن غذاهایی که در این جور مجالس مرسوم نیست آن هم طبق منویی چند انتخابه، از دیگر جلوههای این چشم و هم چشمی است که جزو آسیبهای مجالس زنانه محسوب میشود.
در بعضی موارد، جو حاکم بر مجالس روضه زنانه تنها چند دقیقه بعد از تمام شدن مراسم، جالب و البته عجیب و غریب است. از غیبت و پشت سر هم گفتن و حرفهای خاله زنکی احتمالی که انگار لازمه همه جمعهای زنانه است که بگذریم، گاهی در انتهای این مجالس اتفاقات دیگری نیز میافتد.
یکی از شایعترین آنها، خرید و فروش جنس است. انواع لباس، خوراکیهای خانگی، لوازم تزیینی دست ساز و هنرهای دستی در این مجالس عرضه میشود که این بخش عموما با استقبال خوبی مواجه میشود.
قرض الحسنههای خانگی هم یکی دیگر از اتفاقاتی است که با گرد هم آمدن خانمها ایجاد میشود؛ هر ماه هر کس مبلغی را به مسئول این قرض الحسنه میدهد و هر ماه طبق قرعه کشی، مبلغ جمع شده به یک نفر اختصاص پیدا میکند تا به یک زخمی بزند.
تبلیغ برای فلان فروشگاه و بهمان آرایشگاه و توصیف و تشریح عملکرد و ویژگیهای اینطور مراکز هم از اتفاقات احتمالی انتهای این مجالس است. جمع آوری کمک برای نیازمندان و جور کردن جهیزیه برای بیبضاعتها و پیدا کردن راه حل برای دستگیری از کسانی که به کمک احتیاج دارند هم از آن دسته اتفاقات میمونی است که در این جلسات میافتد که شاید ثوابش از صرفا شرکت در جلسه روضه خوانی اباعبدالله بیشتر باشد.
با همه اینها، هرگز نمیشود منکر فواید جلسات روضه خانگی شد. این جلسات اگر هدفمند و علمی دنبال شوند، میتوانند یکی از بهترین مسیرها برای ترویج سبک زندگی اسلامی و انتقال مفاهیمی باشند که در هیچ رسانهٔ دیگری نظیرش پیدا نمیشود. کارکردهای آشکار و پنهان این جور مجالس و مشکلاتی که از طریق همین دورهمیهای ساده حل شده آن قدر پررنگ و قابل اعتناست که اهمیت ادامه پیدا کردن آن را دوچندان میکند.
علاوه بر این، فراموش نکنیم که خیلیهایمان، چه زن چه مرد، اولین پیراهنهای مشکیمان را برای رفتن به همین روضهها پوشیدهایم و اولین ذکر مصیبتها را در کودکی در همین مجالس و از زبان همین روضه خوانهای ساده و بیآلایش شنیدهایم و حزنی که امروز از مصائب ائمه در وجودمان شاخ و برگ پیدا کرده، ریشهاش در همان مجالس به ظاهر ساده شکل گرفته است. طوری که هنوز هم نوحههای قدیمی بیشتر از هر چیزی دلمان را میلرزاند و عشق کهنه به ائمه و اباعبدالله را هر روز تازهتر و زندهتر میکند.
*خبرآنلاین
در این بین، محافل و مجالس روضه زنانه، که نه فقط در ایام محرم و صفر و روزهای شهادت، که مستمرا در طول سال در خانهها و حسینیههای کوچک خانگی برگزار میشد و میشود، یکی از جدیترین عرصههای حضور در این فضا به شمار میرود.
مجلس ساده روضه، با پذیرایی کوچک چای شروع میشد و وقتی تعدادی دور هم جمع میشدند، دعا یا سورهای از قرآن و یا زیارت عاشورا را نوبتی یا دسته جمعی میخواندند و منتظر میشدند تا خانم جلسهای بیاید و برنامه روضه ادامه پیدا کند.
خانم جلسهای یا همان سخنران که یکی از باسوادترهای محله نسبت به بقیه بود، میآمد و بالای مجلس مینشست و اگر قرآنی تلاوت میشد، ایرادات قرآنی را میگرفت و ترجمه ساده بعضی آیهها را میگفت و یا بحث دیگری را برای سخنرانی انتخاب میکرد.
بهشت و جهنم، قبر و قیامت، نماز و اخلاق و سیره ائمه و مانند اینها معمولا موضوعاتی بود که به خاطر همه فهمتر بودن و جذابیتی که از بین نمیرفت، برای بحث و تشریح انتخاب میشد. بعد از سخنرانی هم روضه و نوحه بود و گریه برای سیدالشهداء و اهل بیت؛ که این اتفاق یا توسط همان خانم جلسهای میافتاد و یا فرد دیگری که تخصصش در این زمینه بیشتر بود، این کار را به عهده میگرفت.
در خیلی از مجالس هم برای روضه، آقای روضه خوان در نظر میگرفتند. آقای روضه خوان عموما پیرمردی بود از پیرغلامهای اباعبدالله که میآمد و انتهای مجلس زنانه مینشست و روضه میخواند و خانمهای عزادار اشک میریختند و دلی سبک میکردند...
این مجالس از تاریخ دور وجود داشته و با اینکه طی سالهای متمادی با تغییراتی مواجه شده، اما هرگز فراموش نشده و از رونق نیفتاده است.
قدمت پانصد ساله روضه ایرانی
شاید ریشه نامگذاری نوحه خوانی برای ائمه و اینکه مجالس ذکر مصیبت برای ائمه، «روضه» نامیده شده است، این باشد که آن زمان نوحه خوانان، از روی کتاب «روضه الشهدا» نوشته ملاحسین کاشفی سبزواری مصایب ائمه را نقل میکردند و احتمالا رفته رفته، مجالس ذکر مصیبت را «روضه» نامیدند.
این کتاب که کمی قبلتر از روی کار آمدن صفویان به زبان فارسی نوشته شد، حاوی مطالبی درباره اتفاقاتی که در کربلا افتاد و مصایبی که بر اهل بیت وارد آمده است بود و کسانی که از روی این کتاب برای مردم میخواندند «روضه خوان» نامیده شدند.
بعدها در زمان قاجار نیز این روضه خوانیها ادامه پیدا کرد و تعزیه و پرده خوانی نیز به وجود آمد و تمام اینها دست به دست هم داد تا مجالس روضه رونق بگیرند و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شوند.
با این حال در مورد منشا پیدایش روضههای زنانه، اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما میشود حدس زد که دورهمیهای زنانه برای بزرگداشت مقام شهدا و اهل بیت قدمتی طولانی دارد و در زمانهای مختلف، دارای کارکردهای مختلف بوده است. برای مثال در دوره رضاخان که امکان برگزاری مجالس بزرگتر و انتقال مفاهیم دینی و حتی سیاسی نبوده، یکی از راههای روشن کردن مردم، همین مجالس روضه زنانه بوده و بسیاری از تحولها از همین مجلس رخ میداده است.
در اینکه مجالس روضه زنانه یکی از اصلیترین شیوهها برای تربیت نسلی عاشورایی و محب اهل بیت و ائمه اطهار است، شکی نیست. اما در طول زمان، ماهیت این مجالس در بعضی مقاطع تغییر کرد و کارکرد پیشین خود را از دست داد. اینکه این تغییرات در چه مواردی مثبت و در چه مواردی منفی بود، به سلیقه مخاطبان آنها برمی گردد.
سطحیگرایی و استفاده از ادبیات ضعیف
وقتی پدیدهای به صورت کاملا مردمی ایجاد میشود و نظارتی دقیق روی آن نیست، رفته رفته دچار آسیبهایی میشود که جلوگیری از آن به راحتی ممکن نخواهد بود. یکی از آسیبهای روضههای خانگی، فیلتر و گزینش نشدن سخنران و واعظ است.
اینکه واعظ و یا همان خانم جلسهای روضههای زنانه را چه کسی انتخاب میکند و اصلا از چه زمانی و با چه صلاحیتی این شخص به این سمت منصوب میشود، چیزی است که اگر از ۹۰ درصد از کسانی که پای ثابت روضهها هستند بپرسیم، پاسخش را نمیدانند. اینکه این فرد اطلاعاتش را از کجا آورده و از روی چه منابعی صحبت میکند و تحلیلهایش تا چه حد میتواند قابل اعتنا باشد و چند درصد حرفهایش با سند ارائه میشود و چه مقدار برداشتهای شخصی خودش است، همیشه از مواردی است که میتواند روضههای زنانه را به شمشیری دولبه تبدیل کند و از کارکردهای مثبت آن بکاهد.
مخاطبین روضههای کوچکتر، خصوصا اگر در شهرستانهای کوچک و محلههای کم سوادتر برگزار شوند عموما از افراد کم مطالعه هستند که ذهنشان آماده پذیرش هر چیزی هست و کمتر پیش میآید که به چیزی که به آنها گفته میشود شک کنند. از آن بدتر اینکه وقتی یک مفهوم غلط در ذهن این افراد جا بگیرد و نهادینه شود، سخت تغییر میکند و در این صورت، آسیب شرکت در این مجالس بیشتر از ترک آن میشود.
علاوه بر سطحی بودن اطلاعات و بعضاً اشتباه بودن آنها، استفاده از ادبیات ضعیف و پیش پا افتاده در این مجالس، از آسیبهای دیگر آن است که میتواند موجبات از بین رفتن محبوبیت در بین امروزیترها را فراهم کند. برای نسل جدید و کنجکاو امروز که به منابع مختلف اطلاعات دسترسی دارند و در عصر ارتباطات از همه طرف، محاصره اطلاعاتی شدهاند، ادبیات ضعیف و مطالب هزاربار گفته شده و بدون تحلیل، جذابیتی ندارد و چنانچه مجالس روضه بخواهد به حیات خود ادامه بدهد و مخاطبینش را از دست ندهد، میبایست به این مورد مهم دقت بیشتری کرد.
عرفانهای نوظهور و فرقههای انحرافی
همان قدر که سطحی بودن اطلاعات و کم اطلاعات بودن مخاطبین در این جور مجالس ضربه زننده است، استفاده از روشهای مختلف ارائه اطلاعات برای جذب مخاطب نیز آسیب زاست. شاید یکی از دلایل جذب مخاطبین سطح بالاتر به مباحث عجیب و غریب و نوظهور، همان ضعیف بودن مجالس عامیانه است و سوءاستفاده کنندگان، از همین ضعف استفاده کرده و مطالبی انحرافی را با پوششی زیبا و قشنگ و با بیانی جذاب، به خورد مخاطبان تشنهشان میدهند.
سحر، جادو، جن گیری، پیشگویی و خلاصه مباحثی که سندیت دینی ندارند و اگر هم دارند درست تبیین نمیشوند، مخاطبین عام و بدون مطالعه و سطحی را به خود جذب میکنند. در برخی از این مجالس، ارائه مطالب ضد دین و خرافی، آن قدر طرفدار پیدا میکند که به راحتی نمیتوان اثرات سوء آنها را از بین برد و مخاطبان آن قدر محو این مباحث خلاف واقع میشوند که پس از مدتی سخنران و ارائه دهنده مطالب را مراد خود میدانند و به مریدی بیچون و چرا تبدیل میشوند. متاسفانه در این بین کتابها و جزوات ترویج دهنده این گونه مطالب کم نیستند و به همان دلایلی که گفته شد، کمتر میتوان روی این گونه مجالس و محتوای آن نظارت داشت.
مجلس «روضه» یا مسابقهای بیسابقه!
دیگر گذشت آن روزهایی که ده بیست نفر دور هم جمع میشدند و با چادر و روسری مشکی از اول تا اخر دور هم مینشستند و فکر و ذکرشان فقط دعا بود و خواندن زیارت و شنیدن وعظ و روضه و مداحی. الان دیگر کمتر روضه و مجلس ذکر مصیبتی پیدا میشود که از چشم و هم چشمیهای معمول زنانه در امان مانده باشد. به طوری که وقتی وارد بعضی مجالس میشوی، اگر لباسها مشکی و ایام، ایام سوگواری نباشد، شک میکنی وارد مجلس عزا شدهای یا عروسی!
لباسهایی که به نیت این مجلس از مدتها پیش سفارش داده شده و دوخته شدهاند و آرایش و سر و وضعی که به هیچ وجه یادآور مراسم عزا نیست، یکی از جلوههای این چشم و هم چشمی است. پذیرایی آن چنانی و آراستن میوه و غذا و لوازم پذیرایی با روبان و تور مشکی و استفاده از ظروف مخصوص میهمانیها و... تنها گوشهای از اعجاب برخی مجالس روضه زنانه است.
دعوت از سخنران و مداح گرانقیمت(!)، تزئینات خانه با گلهای تیره رنگ و گران که در مواردی آن را دکوراتور طراحی کرده است، پذیرایی از مهمانها با انواع خوراکیها و در نهایت دادن غذاهایی که در این جور مجالس مرسوم نیست آن هم طبق منویی چند انتخابه، از دیگر جلوههای این چشم و هم چشمی است که جزو آسیبهای مجالس زنانه محسوب میشود.
قرض الحسنه، حراج، مارکتینگ و غیره!
در بعضی موارد، جو حاکم بر مجالس روضه زنانه تنها چند دقیقه بعد از تمام شدن مراسم، جالب و البته عجیب و غریب است. از غیبت و پشت سر هم گفتن و حرفهای خاله زنکی احتمالی که انگار لازمه همه جمعهای زنانه است که بگذریم، گاهی در انتهای این مجالس اتفاقات دیگری نیز میافتد.
یکی از شایعترین آنها، خرید و فروش جنس است. انواع لباس، خوراکیهای خانگی، لوازم تزیینی دست ساز و هنرهای دستی در این مجالس عرضه میشود که این بخش عموما با استقبال خوبی مواجه میشود.
قرض الحسنههای خانگی هم یکی دیگر از اتفاقاتی است که با گرد هم آمدن خانمها ایجاد میشود؛ هر ماه هر کس مبلغی را به مسئول این قرض الحسنه میدهد و هر ماه طبق قرعه کشی، مبلغ جمع شده به یک نفر اختصاص پیدا میکند تا به یک زخمی بزند.
تبلیغ برای فلان فروشگاه و بهمان آرایشگاه و توصیف و تشریح عملکرد و ویژگیهای اینطور مراکز هم از اتفاقات احتمالی انتهای این مجالس است. جمع آوری کمک برای نیازمندان و جور کردن جهیزیه برای بیبضاعتها و پیدا کردن راه حل برای دستگیری از کسانی که به کمک احتیاج دارند هم از آن دسته اتفاقات میمونی است که در این جلسات میافتد که شاید ثوابش از صرفا شرکت در جلسه روضه خوانی اباعبدالله بیشتر باشد.
با همه اینها، هرگز نمیشود منکر فواید جلسات روضه خانگی شد. این جلسات اگر هدفمند و علمی دنبال شوند، میتوانند یکی از بهترین مسیرها برای ترویج سبک زندگی اسلامی و انتقال مفاهیمی باشند که در هیچ رسانهٔ دیگری نظیرش پیدا نمیشود. کارکردهای آشکار و پنهان این جور مجالس و مشکلاتی که از طریق همین دورهمیهای ساده حل شده آن قدر پررنگ و قابل اعتناست که اهمیت ادامه پیدا کردن آن را دوچندان میکند.
علاوه بر این، فراموش نکنیم که خیلیهایمان، چه زن چه مرد، اولین پیراهنهای مشکیمان را برای رفتن به همین روضهها پوشیدهایم و اولین ذکر مصیبتها را در کودکی در همین مجالس و از زبان همین روضه خوانهای ساده و بیآلایش شنیدهایم و حزنی که امروز از مصائب ائمه در وجودمان شاخ و برگ پیدا کرده، ریشهاش در همان مجالس به ظاهر ساده شکل گرفته است. طوری که هنوز هم نوحههای قدیمی بیشتر از هر چیزی دلمان را میلرزاند و عشق کهنه به ائمه و اباعبدالله را هر روز تازهتر و زندهتر میکند.
*خبرآنلاین