«ژوزف داوودیان» از هموطنان مسیحی ساکن ارومیه گفت: پزشکان جوابم کرده بودند قرار بود حداکثر تا پنج سال زنده بمانم اما عنایت امام حسین (ع) و روز عاشورا شفایم داد.
شهدای ایران:ژزف داوودیان روز سه شنبه در حالی که در جمع عزاداران حسینی شهر ارومیه
حضور یافته بود در گفت و گو با ایرنا افزود: همه پزشکان جواب رد
داده بودند سالها بود با بیماری کلیه دست به گریبان بودم.
وی اظهار کرد: یکی از کلیه هایم را به دلیل عفونت از بدنم جدا کردند بتدریج زندگی برایم سخت شد و دیگر امید به زندگی در من به یاس تبدیل شده بود تنها با یک کلیه که آن هم وضعیت چندان خوبی نداشت زندگی می کردم.
وی گفت: پزشکان گفته بودند اگر زیاد عمر کنی تنها چهار یا پنج سال خواهد بود.
داوودیان ادامه داد: ایام محرم بود جلوی در منزل نشسته بودم دسته های عزاداری، زنجیرزنی و سینه زنی را نگاه می کردم، صدای یا حسین در گوشم نجوا می کرد گویی مرا به سوی خود می خواند.
وی افزود: نزدیکی های ظهر در مسجد محل برای دسته های عزاداری و مردم قرار بود نذری بدهند بغض گلویم را گرفته بود آرام آرام پشت سر دسته سینه زنی راه افتادم، ظهر شده بود وقت ناهار بود همه وارد مسجد شدند من نیز همپای آنها به مسجد رفتم و کنار عزاداران نشستم سفره زیبا امام حسین (ع) پهن و غذاها برسفره چیده شد، من سالها بود بسیار کمتر غذا می خوردم و حتی یکبار نشده بود با آرامش غذا بخورم چون دائم انتظار مرگ را می کشیدم اما اینجا سرسفره امام حسین (ع) گویی حسی زیبا بر وجودم حاکم شد تمام دردهایم را فراموش کردم و با نیتی خاص با شوق تمام غذا را خوردم و پس از خوردن غذا دیگر هیچ دردی در وجودم حس نکردم و به آنها که مرا می شناختند و با تعجب نگاهم می کردند گفتم من شفایم را از امام حسین (ع) گرفتم.
این هموطن مسیحی ادامه داد: قرار بود من پنج سال زنده بمانم اما امروز دهها سال از آن روز می گذرد و من درسایه عنایت امام حسین (ع) و روز عاشورا همچنان نفس می کشم.
وی افزود: امام حسین (ع) و عظمت و مظلومیت روز عاشورا در قلب من جای دارند.
وی گفت: سرور آزادگان جهان شخصیت تکرارناپذیر تاریخ بشریت است و تا عمر دارم محبت حسین (ع) را در قلبم حفظ خواهم کرد.
وی اظهار کرد: یکی از کلیه هایم را به دلیل عفونت از بدنم جدا کردند بتدریج زندگی برایم سخت شد و دیگر امید به زندگی در من به یاس تبدیل شده بود تنها با یک کلیه که آن هم وضعیت چندان خوبی نداشت زندگی می کردم.
وی گفت: پزشکان گفته بودند اگر زیاد عمر کنی تنها چهار یا پنج سال خواهد بود.
داوودیان ادامه داد: ایام محرم بود جلوی در منزل نشسته بودم دسته های عزاداری، زنجیرزنی و سینه زنی را نگاه می کردم، صدای یا حسین در گوشم نجوا می کرد گویی مرا به سوی خود می خواند.
وی افزود: نزدیکی های ظهر در مسجد محل برای دسته های عزاداری و مردم قرار بود نذری بدهند بغض گلویم را گرفته بود آرام آرام پشت سر دسته سینه زنی راه افتادم، ظهر شده بود وقت ناهار بود همه وارد مسجد شدند من نیز همپای آنها به مسجد رفتم و کنار عزاداران نشستم سفره زیبا امام حسین (ع) پهن و غذاها برسفره چیده شد، من سالها بود بسیار کمتر غذا می خوردم و حتی یکبار نشده بود با آرامش غذا بخورم چون دائم انتظار مرگ را می کشیدم اما اینجا سرسفره امام حسین (ع) گویی حسی زیبا بر وجودم حاکم شد تمام دردهایم را فراموش کردم و با نیتی خاص با شوق تمام غذا را خوردم و پس از خوردن غذا دیگر هیچ دردی در وجودم حس نکردم و به آنها که مرا می شناختند و با تعجب نگاهم می کردند گفتم من شفایم را از امام حسین (ع) گرفتم.
این هموطن مسیحی ادامه داد: قرار بود من پنج سال زنده بمانم اما امروز دهها سال از آن روز می گذرد و من درسایه عنایت امام حسین (ع) و روز عاشورا همچنان نفس می کشم.
وی افزود: امام حسین (ع) و عظمت و مظلومیت روز عاشورا در قلب من جای دارند.
وی گفت: سرور آزادگان جهان شخصیت تکرارناپذیر تاریخ بشریت است و تا عمر دارم محبت حسین (ع) را در قلبم حفظ خواهم کرد.