دشمن افسانه است؛ ما سنتهایی داریم که دلایل وجودیشان از بین رفته است، فیلم سیاه وجود ندارد، مگر خارجیها بیکارند الکی به ما جایزه بدهند، نباید اینقدر دشمن دشمن کنیم، تجاوز فرهنگ غرب افسانه است و... شاید باورش سخت باشد اما همه این جملات را یک ایرانی آن هم در یک برنامه زنده تلویزیونی بر زبان رانده است.
شهدای ایران: ملاک از دعوت برخی از افراد به رسانه ملی و دادن آنتن زنده تلویزیون هنوز هم ناشناخته است و این موضوع در برنامه سینمایی هفت ناشناختهتر جلوه میکند. ظاهرا هر فردی که فیلمی در اکران داشته باشد می تواند جزو میهمانان این برنامه شبانگاهی باشد و لابد آنها هم فکر میکند چون برنامه در ساعاتی بین شامگاه و صبحگاه پخش میشود می توانند هر هذیانی که به ذهنشان میرسد را بر روی آنتن زنده و به نمایندگی از میلیونها ایرانی بر زبان جاری کنند.
مصداق بارز حکایت بالا حضور تهمینه میلانی کارگردان فمنیست سینمای ایران در برنامه «هفت» است. هذیانگویی دوباره این کارگردان نشان دادن که تلویزیون سیاست مشخصی از در اختیار دادن آنتن خود به افراد ندارد. میلانی اگر به جای دوربین «هفت» مقابل دوربین بیسیسی فارسی و صدای آمریکا هم قرار میگرفت همین حرفها را (شاید وقیحانهتر) بر زبان جاری می کرد با همین شدت و غلظت از هذیانگویی و ناشناختگی از جامعه متدین ایرانی؛ اما جای سوال از مسئولان تلویزیون است که اصلا چرا به چنین افرادی مجال حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی را میدهید تا هرچه دلشان خواست را در باب مسایل ارزشی جامعه ایرانی از زبان جاری کنند؟!
در شرایطی که حتی افرادی با کمترین درجه هوشی نیز میدانند این روزها ایران در یک جنگ نابرابر گسترده قرار دارد؛ «افسانه خواندن» دشمن و منکر شدن دشمن، حرف ساده لوحانه ای بود که خانم کارگردان با اعتماد به نفسی عجیب در رسانه ملی از آن سخن گفت و دست و پا زدن های مجری در توضیح و توجیه حرف های وقیحانه او راه به جایی نبرد.
البته شاید برای خانم میلانی که اهل اقامتهای مکرر در کشور دوست و برادر آمریکا (!) است؛ دشمن موجودیت خارجی نداشته باشد. چرا که ایشان هر وقت از تحریمها به تنگ آمد و اصلا هر وقت فیلشان هوای ینگه دنیا کرد بار سفر میبندد و همراه با جناب مهندس روزگار را دور از این مردم فلاکت زده و در میان دوستان مردن شان سپری میکنند. لابد موانعی مثل تحریمها و تهاجم فرهنگی و مشکلات متفاوتی که برای مردم سرزمین ما بوجود آمده نیز از طریق دشمن فرضی ایجاد شده است!
اما شاید بهتر باشد بخشی از آنچه تهمینه میلانی در برنامه هفت گفت را یکبار دیگر مرور کنیم تا متوجه عمق فاجعه بشویم. فیلمسازی که نه تنها اعتقادی به دشمن ندارد، بلکه نظرات عجیب او درباره بخش اعظمی از جامعه ایرانی که خانوادههای متدین را تشکیل میدهد نیز قابل تامل است.
او با حضور در برنامه جمعه شب ۹ آبان «هفت» با تحقیر از حیای زن مسلمان ایرانی و پرهیز ذاتی او از اختلاط در جمع مردان نامحرم، رفتار جامعه متدین را یک جمود در برابر مدرنیته معنا کرده و می گوید: «ما سنت هایی داریم که دلایل وجودی شان از بین رفته است. اینکه زن را مخفی میکنند. خیلی از خانواده ها در خیلی از شهرستان ها یا حتی در همین تهران هم این کار را میکنند. اینها هیچ کدام نمیدانند دلیل اینکه زن مخفی می شده چه بوده است. دلایلش خیلی علمی و درست بوده است. زمانی بوده که تاتار، مغول و قوم های دیگر حمله میکردند و آذوقه را می بردند. زن را می بردند برای کنیزی بچه های را می بردند برای غلامی. بیشتر ساختمان های ما بخصوص در زنجان اگر تشریف ببرید می بینید که دیوارهای دو پوسته وجود دارد. و موقع حمله زن و بچه و آذوقه را در میان دیوار می گذاشتند تا بتوانند یک سال دیگر با آن زندگی کنند. این شکل شیوه جنگ عوض شد. الان بمب می اندازند روی سر مردم ولی هنوز آن شیوه ادامه پیدا کرد. یعنی خیلی ها هنوز زن و بچه شان را مخفی میکنند. دلایل وجودی اش از بین رفت ولی خود این هنوز مانده است.»
بله؛ خانم میلانی ظاهرا در هیچ کتاب معتبر یا از هیچ استاد فاضلی در فضایل الگوی زن مسلمان ایرانی و سرور زنان جهان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چیزی نخوانده و نشنیده است. او هیچ وقت نشنیده که حضرت شان در برابر مرد نابینا هم حجاب کرد تا حتی به قدر لحظه ای از کتم عصمت بیرون نباشد. آیا این پنهان کردن و حجاب داشتن معنایش پنهان کردن زن در دوره حمله مغولان است؟
این کارگردان در بخش دیگری از سخنانش خطاب به مردم مسلمان ایران که به زعم ایشان همچنان در بی خبری و جهل مرکب زندگی می کنند اظهار داشت: «امروز این سنتهای غلط باید از بین برود. فیلم سیاه وجود ندارد، مگر خارجی ها بیکارند الکی به ما جایزه بدهند. نباید اینقدر دشمن دشمن کنیم. تجاوز فرهنگ غرب افسانه است».
بخش جالب دیگر سخنان خانم کارگردان نظرات عجیب او در باره فیلمهای سیاهنما است تا از این طریق میزان و شدت روشنفکرنمایی خود را در یک برنامه زنده فریاد بزند:«فیلم سیاه بی معنی است. من فیلمسازم و کار خودم را دارم می کنم. فیلم سازی هست که میخواهد فیلم اجتماعی سیاه بسازد. بگذارید بسازد. چرا فکر میکنید فستیوال ها از ما استفاده یا سوء استفاده میکنند. من اصلا با این حرف کاملا مخالفم. مگر بیکارند که به ما توجه کنند. برای چی اینقدر دشمن می پرورانیم. من با این کلمه دشمن مشکل بسیار جدی دارم. شما میدونید بیس اینکه ما اینقدر دشمن خیالی میسازیم چیه؟ ما دائما در رسانه میگوییم فرهنگ غربی به ما حمله کرد. دشمن منتظر است از ما آتو بگیرد و اینها. حالا اگر دشمن بفهمد ما چند تا ایدزی داریم در جامعه چه استفاده ای از این میکند؟... بعد می گویند غربیها نمی گذارند ما درست زندگی بکنیم. آیا غربی ها به شما میگویند شما با خانم تان درست صحبت نکنید؟ میگویند دندان تان را مسواک نزنید؟ می گویند حمام نکنید؟ میگویند زبان آلمانی یاد نگیرید؟ می گویند در شغل تان رشد نکنید؟ ببینید اینها همه افسانه است. من نمیدانم چرا دائما این نگرش را در جامعه باب میکنند.... من مشکل جدی با کلمه آبرو دارم. آبرو روزگار ما را سیاه کرده است».
شنیدن این حرفها از زبان تهمینه میلانی و این میزان از کجفهمی درباره مسایل استراتژیک، غفلت در دشمن شناسی و توهم دانستن وجود دشمن، نگاه تحقیرآمیز به خانوادههای متدین و مذهبی و... اصلا تازگی ندارد. او قبلا نیز بارها این حرفها را گفته است و موضع گیری در برابر این حرفها شاید احساس قهرمان بودن به کارگردان انتولکتوئل سینمای ایران بدهد که اتفاقا با ژستی قهرمانانه که انگار رسانه ملی را فتح کرده است در برنامه «هفت» حاضر شد؛ اما جای سوال از مسولان رسانه ملی است که آیا هیچکس از تفکرات چنین فردی آگاه نبود که آنتن زنده تلویزیون را خرج بیان تفکراتش کردید؟ آیا حاضرید در همین برنامه هفت از آن بخش جامعه که خانم مدعی العموم در سخنانش به آنها توهین کرد عذرخواهی کنید؟ و در آخر تا چه زمانی قرار است جذاب جذب مخاطب بیشتر فدای پاسداری از ارزشها شود؟!
* فارس
مصداق بارز حکایت بالا حضور تهمینه میلانی کارگردان فمنیست سینمای ایران در برنامه «هفت» است. هذیانگویی دوباره این کارگردان نشان دادن که تلویزیون سیاست مشخصی از در اختیار دادن آنتن خود به افراد ندارد. میلانی اگر به جای دوربین «هفت» مقابل دوربین بیسیسی فارسی و صدای آمریکا هم قرار میگرفت همین حرفها را (شاید وقیحانهتر) بر زبان جاری می کرد با همین شدت و غلظت از هذیانگویی و ناشناختگی از جامعه متدین ایرانی؛ اما جای سوال از مسئولان تلویزیون است که اصلا چرا به چنین افرادی مجال حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی را میدهید تا هرچه دلشان خواست را در باب مسایل ارزشی جامعه ایرانی از زبان جاری کنند؟!
در شرایطی که حتی افرادی با کمترین درجه هوشی نیز میدانند این روزها ایران در یک جنگ نابرابر گسترده قرار دارد؛ «افسانه خواندن» دشمن و منکر شدن دشمن، حرف ساده لوحانه ای بود که خانم کارگردان با اعتماد به نفسی عجیب در رسانه ملی از آن سخن گفت و دست و پا زدن های مجری در توضیح و توجیه حرف های وقیحانه او راه به جایی نبرد.
البته شاید برای خانم میلانی که اهل اقامتهای مکرر در کشور دوست و برادر آمریکا (!) است؛ دشمن موجودیت خارجی نداشته باشد. چرا که ایشان هر وقت از تحریمها به تنگ آمد و اصلا هر وقت فیلشان هوای ینگه دنیا کرد بار سفر میبندد و همراه با جناب مهندس روزگار را دور از این مردم فلاکت زده و در میان دوستان مردن شان سپری میکنند. لابد موانعی مثل تحریمها و تهاجم فرهنگی و مشکلات متفاوتی که برای مردم سرزمین ما بوجود آمده نیز از طریق دشمن فرضی ایجاد شده است!
اما شاید بهتر باشد بخشی از آنچه تهمینه میلانی در برنامه هفت گفت را یکبار دیگر مرور کنیم تا متوجه عمق فاجعه بشویم. فیلمسازی که نه تنها اعتقادی به دشمن ندارد، بلکه نظرات عجیب او درباره بخش اعظمی از جامعه ایرانی که خانوادههای متدین را تشکیل میدهد نیز قابل تامل است.
او با حضور در برنامه جمعه شب ۹ آبان «هفت» با تحقیر از حیای زن مسلمان ایرانی و پرهیز ذاتی او از اختلاط در جمع مردان نامحرم، رفتار جامعه متدین را یک جمود در برابر مدرنیته معنا کرده و می گوید: «ما سنت هایی داریم که دلایل وجودی شان از بین رفته است. اینکه زن را مخفی میکنند. خیلی از خانواده ها در خیلی از شهرستان ها یا حتی در همین تهران هم این کار را میکنند. اینها هیچ کدام نمیدانند دلیل اینکه زن مخفی می شده چه بوده است. دلایلش خیلی علمی و درست بوده است. زمانی بوده که تاتار، مغول و قوم های دیگر حمله میکردند و آذوقه را می بردند. زن را می بردند برای کنیزی بچه های را می بردند برای غلامی. بیشتر ساختمان های ما بخصوص در زنجان اگر تشریف ببرید می بینید که دیوارهای دو پوسته وجود دارد. و موقع حمله زن و بچه و آذوقه را در میان دیوار می گذاشتند تا بتوانند یک سال دیگر با آن زندگی کنند. این شکل شیوه جنگ عوض شد. الان بمب می اندازند روی سر مردم ولی هنوز آن شیوه ادامه پیدا کرد. یعنی خیلی ها هنوز زن و بچه شان را مخفی میکنند. دلایل وجودی اش از بین رفت ولی خود این هنوز مانده است.»
بله؛ خانم میلانی ظاهرا در هیچ کتاب معتبر یا از هیچ استاد فاضلی در فضایل الگوی زن مسلمان ایرانی و سرور زنان جهان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چیزی نخوانده و نشنیده است. او هیچ وقت نشنیده که حضرت شان در برابر مرد نابینا هم حجاب کرد تا حتی به قدر لحظه ای از کتم عصمت بیرون نباشد. آیا این پنهان کردن و حجاب داشتن معنایش پنهان کردن زن در دوره حمله مغولان است؟
این کارگردان در بخش دیگری از سخنانش خطاب به مردم مسلمان ایران که به زعم ایشان همچنان در بی خبری و جهل مرکب زندگی می کنند اظهار داشت: «امروز این سنتهای غلط باید از بین برود. فیلم سیاه وجود ندارد، مگر خارجی ها بیکارند الکی به ما جایزه بدهند. نباید اینقدر دشمن دشمن کنیم. تجاوز فرهنگ غرب افسانه است».
بخش جالب دیگر سخنان خانم کارگردان نظرات عجیب او در باره فیلمهای سیاهنما است تا از این طریق میزان و شدت روشنفکرنمایی خود را در یک برنامه زنده فریاد بزند:«فیلم سیاه بی معنی است. من فیلمسازم و کار خودم را دارم می کنم. فیلم سازی هست که میخواهد فیلم اجتماعی سیاه بسازد. بگذارید بسازد. چرا فکر میکنید فستیوال ها از ما استفاده یا سوء استفاده میکنند. من اصلا با این حرف کاملا مخالفم. مگر بیکارند که به ما توجه کنند. برای چی اینقدر دشمن می پرورانیم. من با این کلمه دشمن مشکل بسیار جدی دارم. شما میدونید بیس اینکه ما اینقدر دشمن خیالی میسازیم چیه؟ ما دائما در رسانه میگوییم فرهنگ غربی به ما حمله کرد. دشمن منتظر است از ما آتو بگیرد و اینها. حالا اگر دشمن بفهمد ما چند تا ایدزی داریم در جامعه چه استفاده ای از این میکند؟... بعد می گویند غربیها نمی گذارند ما درست زندگی بکنیم. آیا غربی ها به شما میگویند شما با خانم تان درست صحبت نکنید؟ میگویند دندان تان را مسواک نزنید؟ می گویند حمام نکنید؟ میگویند زبان آلمانی یاد نگیرید؟ می گویند در شغل تان رشد نکنید؟ ببینید اینها همه افسانه است. من نمیدانم چرا دائما این نگرش را در جامعه باب میکنند.... من مشکل جدی با کلمه آبرو دارم. آبرو روزگار ما را سیاه کرده است».
شنیدن این حرفها از زبان تهمینه میلانی و این میزان از کجفهمی درباره مسایل استراتژیک، غفلت در دشمن شناسی و توهم دانستن وجود دشمن، نگاه تحقیرآمیز به خانوادههای متدین و مذهبی و... اصلا تازگی ندارد. او قبلا نیز بارها این حرفها را گفته است و موضع گیری در برابر این حرفها شاید احساس قهرمان بودن به کارگردان انتولکتوئل سینمای ایران بدهد که اتفاقا با ژستی قهرمانانه که انگار رسانه ملی را فتح کرده است در برنامه «هفت» حاضر شد؛ اما جای سوال از مسولان رسانه ملی است که آیا هیچکس از تفکرات چنین فردی آگاه نبود که آنتن زنده تلویزیون را خرج بیان تفکراتش کردید؟ آیا حاضرید در همین برنامه هفت از آن بخش جامعه که خانم مدعی العموم در سخنانش به آنها توهین کرد عذرخواهی کنید؟ و در آخر تا چه زمانی قرار است جذاب جذب مخاطب بیشتر فدای پاسداری از ارزشها شود؟!
* فارس