ترسیم چهره امامان بحث دنبالهداری است که هر سال با فرارسیدن محرم و نصب بنرهایی بزرگ داغ میشود. در اینباره، حبیبالله صادقی - هنرمند نقاش - معتقد است که هوشمندانه عمل نکردن در زمینهی مخاطبشناسی برای نقاشی چهرهی امامان معصوم (ع) مشکلاتی را در این زمینه بهوجود آورده است.
به گزارش شهدای ایران،این هنرمند در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: دورهای که نقاشان قهوهخانهای چهرهی ائمه معصوم (ع) را روی پردههای نقاشی ترسیم میکردند، در ذهنشان یک چهرهی آرمانی خاص بود که آن را با ترکیبی از نگارگری مکتب ایلخانی و مکتب باروک نقش میزدند. معمولا شمایل معصومین (ع) با چشمانی کشیده و آهویی، صورتی گرد و صاف که نشاندهندهی معصومیت و زلال بودن شخصیت آنها بود، ترسیم میشد.
او ادامه داد: در کارهای نقاشان کلاسیک و کلیسایی دیدهایم که آثار آنها از چهرهی حضرت مسیح (ع) در طول تاریخ هنر، از مکتبهای مختلف نقاشی بهره گرفته است؛ مثلا در یک دوره، چهرهی مسیح (ع) مانند چهرهی یک اسطوره و پهلوان بود و در یک دورهی دیگر، صورت تازهای از این پیامبر را طراحی میکردند.
صادقی دربارهی کارهای ایرانی در این زمینه نیز گفت: در هنر معاصر و در کارهای محمود فرشچیان شاهد هستیم که چهرهی امامان معصوم (ع) با یک نرمی خاصی نقاشی میشود تا مخاطب بتواند آن را بپذیرد. نمونهی این بحث، نقاشی تابلوی «ضامن آهو» توسط فرشچیان است. اینکه چطور بتوانیم چهرهی ائمه (ع) را نقاشی کنیم که هم معصومیت و ساحت آنها حفظ شود و هم مخاطبان را به رنجش نیندازد، دغدغهی بیشتر هنرمندان معاصر است. باید ببینیم چطور میتوانیم با استفاده از قابلیت و زبان هنر، نقاشی این مولفه را در آثارمان بهکار ببریم.
این هنرمند همچنین اظهار کرد: امروزه اگر یک هنرمند بخواهد صورت بر نی بالا رفتهی امام حسین (ع) را نقاشی کند، با مشکلاتی مواجه است. اگر بخواهد آن را بدون هیچ زخمی نقاشی کند، نمیتوان آن را با واقعیت سازگار دانست و اگر این چهره را که آماج تیر و شمشیر بوده به صورت زخمی و مخدوش نقاشی کند، حالت زمینی پیدا میکند.
او ادامه داد: دورهای بود که برخیها نقاشیهای بازاری و سخیفی از چهرهی امامان کشیدند و وارد جامعه کردند. همانطور که قمهزنی یک عادت و سنت غلط در عزاداریهای عاشورا تلقی میشود، رعایت نکردن اصول نقاشی چهرهی امامان هم همینطور است. یک زمانی، روی چهرهی نقاشیشده پارچه چسباندند و آنقدر در گذرها و خیابانها مناظر زشتی بهوجود آمد که مخاطبان اذیت میشدند.
صادقی دربارهی راه حل این مشکل نیز گفت: متأسفانه برای نقاشی چهرهی ائمه معصوم (ع) در زمینهی مخاطبشناسی و مبانی دینی، هوشمندانه عمل نکردهایم. در حال حاضر شاهدیم که رشد روزافزون هنر و فرهنگ در دنیا، از مخاطبان بخصوص نسل جوان هوشربایی میکند. اگر قرار است اندیشهی عاشورا و کربلا را در هنر مدرن و معاصر بازخوانی کنیم، باید خیلی پرتلاشتر و اندیشمندانهتر عمل کنیم و معتقدم که خرد جمعی هنرمندان تجسمی از پس این امر مهم برخواهد آمد.
این هنرمند اضافه کرد: من 18 سال است که هر سال، شام غریبان یک کار نگارگری را آغاز و 40 روز روی آن کار میکنم. این روند باعث شده هر سال، روی یک تابلو با موضوع عاشورا و کربلا کار کنم و بهدنبال این هستم که در یک فرصت مناسب مثلا با چاپ یک کتاب، از آنها رونمایی کنم.
او ادامه داد: در کارهای نقاشان کلاسیک و کلیسایی دیدهایم که آثار آنها از چهرهی حضرت مسیح (ع) در طول تاریخ هنر، از مکتبهای مختلف نقاشی بهره گرفته است؛ مثلا در یک دوره، چهرهی مسیح (ع) مانند چهرهی یک اسطوره و پهلوان بود و در یک دورهی دیگر، صورت تازهای از این پیامبر را طراحی میکردند.
صادقی دربارهی کارهای ایرانی در این زمینه نیز گفت: در هنر معاصر و در کارهای محمود فرشچیان شاهد هستیم که چهرهی امامان معصوم (ع) با یک نرمی خاصی نقاشی میشود تا مخاطب بتواند آن را بپذیرد. نمونهی این بحث، نقاشی تابلوی «ضامن آهو» توسط فرشچیان است. اینکه چطور بتوانیم چهرهی ائمه (ع) را نقاشی کنیم که هم معصومیت و ساحت آنها حفظ شود و هم مخاطبان را به رنجش نیندازد، دغدغهی بیشتر هنرمندان معاصر است. باید ببینیم چطور میتوانیم با استفاده از قابلیت و زبان هنر، نقاشی این مولفه را در آثارمان بهکار ببریم.
این هنرمند همچنین اظهار کرد: امروزه اگر یک هنرمند بخواهد صورت بر نی بالا رفتهی امام حسین (ع) را نقاشی کند، با مشکلاتی مواجه است. اگر بخواهد آن را بدون هیچ زخمی نقاشی کند، نمیتوان آن را با واقعیت سازگار دانست و اگر این چهره را که آماج تیر و شمشیر بوده به صورت زخمی و مخدوش نقاشی کند، حالت زمینی پیدا میکند.
او ادامه داد: دورهای بود که برخیها نقاشیهای بازاری و سخیفی از چهرهی امامان کشیدند و وارد جامعه کردند. همانطور که قمهزنی یک عادت و سنت غلط در عزاداریهای عاشورا تلقی میشود، رعایت نکردن اصول نقاشی چهرهی امامان هم همینطور است. یک زمانی، روی چهرهی نقاشیشده پارچه چسباندند و آنقدر در گذرها و خیابانها مناظر زشتی بهوجود آمد که مخاطبان اذیت میشدند.
صادقی دربارهی راه حل این مشکل نیز گفت: متأسفانه برای نقاشی چهرهی ائمه معصوم (ع) در زمینهی مخاطبشناسی و مبانی دینی، هوشمندانه عمل نکردهایم. در حال حاضر شاهدیم که رشد روزافزون هنر و فرهنگ در دنیا، از مخاطبان بخصوص نسل جوان هوشربایی میکند. اگر قرار است اندیشهی عاشورا و کربلا را در هنر مدرن و معاصر بازخوانی کنیم، باید خیلی پرتلاشتر و اندیشمندانهتر عمل کنیم و معتقدم که خرد جمعی هنرمندان تجسمی از پس این امر مهم برخواهد آمد.
این هنرمند اضافه کرد: من 18 سال است که هر سال، شام غریبان یک کار نگارگری را آغاز و 40 روز روی آن کار میکنم. این روند باعث شده هر سال، روی یک تابلو با موضوع عاشورا و کربلا کار کنم و بهدنبال این هستم که در یک فرصت مناسب مثلا با چاپ یک کتاب، از آنها رونمایی کنم.