در بازخواني دستاوردهاي اين فقيه مجاهد، آنچه بهنظر بنده مهم است، نه حساسيت پستها و مسئوليتها كه توجه به فراست ايشان در شناخت آفات اصلي جامعه ايران اسلامي و اهتمام سامانمند به دفع اين آفات است.
به گزارش شهدای ایران،محمدباقر قاليباف، شهردار تهران در يادداشتي نوشـت: «و ان لیس للانسان الا ما سعی و ان سعیه سوف یری» حضرت آیتالله شیخ محمدرضا مهدویکنی که از جمله سابقون انقلاب اسلامی و یار وفادار و صادق امام(ره) و مقام معظم رهبری در مراحل گوناگون بودند، در نقاط فراوانی از تاریخ انقلاب، حضور تأثیرگذاری داشتند و مسئولیتهای مختلف و اغلب حساسی را بهعهده گرفتند که آخرین آنها، ریاست مجلس خبرگان رهبری بود.
در بازخواني دستاوردهاي اين فقيه مجاهد، آنچه بهنظر بنده مهم است، نه حساسيت پستها و مسئوليتها كه توجه به فراست ايشان در شناخت آفات اصلي جامعه ايران اسلامي و اهتمام سامانمند به دفع اين آفات است.
با مطالعه تاريخچه زندگي اين بزرگوار درمييابيم كه اين عالم عامل در چه حال و هوايي و با طي چه منازلي و با رعايت چه مناسكي طي طريق كردهاند و استادان و اشخاص مبرز در كدام دورههاي حيات ايشان چه تأثيري به شكلگيري شخصيت و رشد فضايل و اتخاذ رويكردهاي ويژه در وي داشتهاند. در اين مسير طولاني و به گفته خودشان، تأثير مرحوم آيتالله برهان (ره) (اولين معلم ايشان در مسجد لرزاده)، مرحوم علامهطباطبايي (ره) و امامراحل(ره) ويژه بوده است كه در ادامه به جاري شدن اين تأثيرات اشاره خواهم كرد.
مايلم در اين مجال كوتاه از زاويهاي اندك متفاوت و با كليد واژه «تأثيرگذاري ژرف و بين نسلي» به بخشي از دستاوردهاي مهم زندگي درخشان ايشان اشاره كنم و همگان را به بازخواني متفاوت زندگينامه اين چهره اثرگذار فرا بخوانم. بهنظر ميرسد كه ژرفنگري و دقت به اينكه انقلاب اسلامي يك واقعه فرهنگي است و براي رشد و باليدن، اولا و بالذات بايد به «پروردن فرهنگي» و «فرهنگ پرورش» در آن بها داد، از وجوه مميز اين سياستمدار صادق است.
درسآموزي در محضر استادان توانمند، متأله و اثرگذار باعث شد تا شخصيتي منظم و علمي در اين عالم بزرگوار شكل بگيرد و ورود ايشان به كارهاي اجرايي در شئون مختلف اين فرصت را فراهم كرد تا با دقت و تيزبيني آفت اصلي جامعه ايراني را در «ضعف فرهنگي» و «عدمژرفانديشي ديني» شناسايي كند و با بهرهگيري از دانش ديني و تجارب اجرايي، بلافاصله بر اين نقطه ضعف متمركز شود و با درنظر گرفتن علم روز و ويژگيهاي زمان و بهرهجستن از همه تجارب خويش به تأسيس و سازماندهي نهادي بپردازد كه ضمن ايجاد «عمق فرهنگي» در افراد، دستاوردهاي دانشي و تجربي نسلهاي پيشين و مبارز عالم تشيع را به نسلهاي آينده انتقال دهد. اين انقلابي صريح براي انجام اين مهم، از همه ظرفيتهاي موجود آن روز بهره جست و با توجه به تأثير تربيتي ويژهاي كه از ۳ استاد ذوالفنون فوقالذكر دريافت كرده بود، مجدانه بر«تعميق ديني»، «نظم»، «ارتباط متصل و چهره به چهره»، «حضور مفيد و مستمر»، «تسلط بر فنون تبليغ و تربيت»، «روزآمدي» و «گزيدهپروري» در نسل جوان پاي فشرد و اين تلاش عالمانه را بهصورت مستمر تا پايان عمر پر بركت خويش ادامه داد.
در جلسات، مراودات و موانست ۱۵ سالهاي كه با اين امين امام و رهبري داشتم، دغدغهمندي، منش متواضعانه، صراحت و صداقت در بيان، دوري از سياسيكاري و جدال، ميانه روي و در يك كلام عقلانيت ديني را از ويژگيهاي برجسته ايشان يافتم و به آنها شهادت ميدهم.
جا دارد در زمانهاي كه عافيتطلبي، نان به نرخ روزخوري، سياسيكاري، قبيله گرايي و سهم خواهي بر اعمال و آراي برخي سايه افكنده است، همه ما با دقت در مشي اين روحاني عاليقدر، ضمن درسآموزي و تجربه اندوزي از زواياي پيدا و پنهان آن متذكر به اين نكته شويم كه چنين اسوههايي، در طول ساليان به بار مينشينند و تعدادشان ميان ما آنقدر زياد نيست كه ما را از دغدغه توجه به نعمت حضور و بهرهمندي از وجودشان بينياز كند.
بهراستي كه فقدان چنين انسان بزرگ و پرهيزگاري، براي انقلاب اسلامي ايران، ثلمهاي جبرانناشدني است. از درگاه ايزد متعال براي ايشان علو درجات و براي خانواده، شاگردان و بازماندگان ايشان صبر و اجر و پايمردي طي مسير مرضي حضرت حق را دارم.
*همشهري
در بازخواني دستاوردهاي اين فقيه مجاهد، آنچه بهنظر بنده مهم است، نه حساسيت پستها و مسئوليتها كه توجه به فراست ايشان در شناخت آفات اصلي جامعه ايران اسلامي و اهتمام سامانمند به دفع اين آفات است.
با مطالعه تاريخچه زندگي اين بزرگوار درمييابيم كه اين عالم عامل در چه حال و هوايي و با طي چه منازلي و با رعايت چه مناسكي طي طريق كردهاند و استادان و اشخاص مبرز در كدام دورههاي حيات ايشان چه تأثيري به شكلگيري شخصيت و رشد فضايل و اتخاذ رويكردهاي ويژه در وي داشتهاند. در اين مسير طولاني و به گفته خودشان، تأثير مرحوم آيتالله برهان (ره) (اولين معلم ايشان در مسجد لرزاده)، مرحوم علامهطباطبايي (ره) و امامراحل(ره) ويژه بوده است كه در ادامه به جاري شدن اين تأثيرات اشاره خواهم كرد.
مايلم در اين مجال كوتاه از زاويهاي اندك متفاوت و با كليد واژه «تأثيرگذاري ژرف و بين نسلي» به بخشي از دستاوردهاي مهم زندگي درخشان ايشان اشاره كنم و همگان را به بازخواني متفاوت زندگينامه اين چهره اثرگذار فرا بخوانم. بهنظر ميرسد كه ژرفنگري و دقت به اينكه انقلاب اسلامي يك واقعه فرهنگي است و براي رشد و باليدن، اولا و بالذات بايد به «پروردن فرهنگي» و «فرهنگ پرورش» در آن بها داد، از وجوه مميز اين سياستمدار صادق است.
درسآموزي در محضر استادان توانمند، متأله و اثرگذار باعث شد تا شخصيتي منظم و علمي در اين عالم بزرگوار شكل بگيرد و ورود ايشان به كارهاي اجرايي در شئون مختلف اين فرصت را فراهم كرد تا با دقت و تيزبيني آفت اصلي جامعه ايراني را در «ضعف فرهنگي» و «عدمژرفانديشي ديني» شناسايي كند و با بهرهگيري از دانش ديني و تجارب اجرايي، بلافاصله بر اين نقطه ضعف متمركز شود و با درنظر گرفتن علم روز و ويژگيهاي زمان و بهرهجستن از همه تجارب خويش به تأسيس و سازماندهي نهادي بپردازد كه ضمن ايجاد «عمق فرهنگي» در افراد، دستاوردهاي دانشي و تجربي نسلهاي پيشين و مبارز عالم تشيع را به نسلهاي آينده انتقال دهد. اين انقلابي صريح براي انجام اين مهم، از همه ظرفيتهاي موجود آن روز بهره جست و با توجه به تأثير تربيتي ويژهاي كه از ۳ استاد ذوالفنون فوقالذكر دريافت كرده بود، مجدانه بر«تعميق ديني»، «نظم»، «ارتباط متصل و چهره به چهره»، «حضور مفيد و مستمر»، «تسلط بر فنون تبليغ و تربيت»، «روزآمدي» و «گزيدهپروري» در نسل جوان پاي فشرد و اين تلاش عالمانه را بهصورت مستمر تا پايان عمر پر بركت خويش ادامه داد.
در جلسات، مراودات و موانست ۱۵ سالهاي كه با اين امين امام و رهبري داشتم، دغدغهمندي، منش متواضعانه، صراحت و صداقت در بيان، دوري از سياسيكاري و جدال، ميانه روي و در يك كلام عقلانيت ديني را از ويژگيهاي برجسته ايشان يافتم و به آنها شهادت ميدهم.
جا دارد در زمانهاي كه عافيتطلبي، نان به نرخ روزخوري، سياسيكاري، قبيله گرايي و سهم خواهي بر اعمال و آراي برخي سايه افكنده است، همه ما با دقت در مشي اين روحاني عاليقدر، ضمن درسآموزي و تجربه اندوزي از زواياي پيدا و پنهان آن متذكر به اين نكته شويم كه چنين اسوههايي، در طول ساليان به بار مينشينند و تعدادشان ميان ما آنقدر زياد نيست كه ما را از دغدغه توجه به نعمت حضور و بهرهمندي از وجودشان بينياز كند.
بهراستي كه فقدان چنين انسان بزرگ و پرهيزگاري، براي انقلاب اسلامي ايران، ثلمهاي جبرانناشدني است. از درگاه ايزد متعال براي ايشان علو درجات و براي خانواده، شاگردان و بازماندگان ايشان صبر و اجر و پايمردي طي مسير مرضي حضرت حق را دارم.
*همشهري