از آنان که ماجرای اسیدپاشی اصفهان را به اسلام و حجاب و امر به معروف و جامعه متدین و مومن وصل میکنند؛ نه انتظار بوده و نه انتظار هست که جانب انصاف را بگیرند.
به گزارش شهدای ایران وطن امروز در این زمینه نوشت:اینها همانهایی هستند که صدای هلهلهشان در عاشورای سال 88 همچنان قلب عزاداران حسینی را مجروح میکند. پس چه جای انتظار از اینان که در آستانه اقامه عزای حسین(ع) چنگ بر فلسفه عاشورا یعنی امر به معروف نکشند؟ آنان در روزهایی که پرچم سیاه در ایران برافراشته میشود، تلاش میکنند هزینه حسینی بودن که یکی از خصایص آن امر به معروف است را بالا ببرند. تلاش میکنند کسی دیگر از امر به معروف نگوید. فتنه این بار نیز همانند سال 88 علیه قیام کربلا شورش کرده است. آن یکی را با هلهله، این یکی را با توهین به پیام سیدالشهدا و چنگ کشیدن بر صورت عزاداران سیدالشهدا. همه میدانند آتش فتنه 88 را عاشورای همان سال خواباند؛ اگرچه در 9 دی تبلور یافت. آنها از کربلا و عاشورا کینه دارند. پس نه فتنه با اسلام و کربلا صاف میشود و نه ما با فتنه! و به همین خاطر است که در نظام اسلامی، فتنه و اهالی آن «خط قرمز» هستند. آرایش سیاسی در جامعه هم تابع همین واقعیت است.
مردم ایران فتنه را با آدرس عاشورای 88 میشناسند، پس برای این مردم عجیب نیست اگر هلهلهکنندگان عاشورای 88، جامعه متدین، مومن و عزادار امام حسین(ع) را متهم به اسیدپاشی کنند! اما جامعه متدین که اکثریت مردم ایران را تشکیل میدهد در ماجرای اخیر زخمی بر تن دارد.
ما از آقای روحانی گلایه داریم و آن را صریح با ایشان در میان میگذاریم. درست در اوج شایعهپراکنی فتنه و ضدانقلاب علیه جامعه مومن و متدین و ادعای ارتباط اسیدپاشی با حجاب و امر به معروف، آقای روحانی در زنجان، در همان سخنرانی که از کربلا و عاشورا درس مذاکره گرفتند؛ میگویند: «مبادا تحت لوای شعار امر به معروف و نهی از منکر ناامنی شود.»
آنچه آقای روحانی در زنجان گفت؛ با هر نیت و در هر قاعدهای گفته شده باشد؛ ادعای فتنهگران و جریان دینگریز به متدینین درباره حادثه اسیدپاشی اصفهان را تقویت کرد. در واقع این اظهارنظر آقای روحانی به عنوان سند شایعه ارتباط اسیدپاشی با حجاب و متدینان القا شد و هنوز هم رسانههای فتنه و دینگریز آن را به عنوان سند درستی ادعای زشت خود مطرح میکنند. فتنه هنوز هم هیچ دستاویزی جز آن اظهارنظر آقای روحانی برای اثبات درستی ادعای خود ندارد!
اکنون شرایط را مجسم کنیم؛ فتنه دینگریز با آن سابقه زشت در عاشورای 88، در آستانه محرم، جامعه مومن و متدین را متهم به اسیدپاشی علیه دختران و زنان ایرانی کرده است اما فتنهگران بیاعتبارند؛ بویژه در آستانه محرم ولی اظهارنظری از سوی رئیسجمهور مطرح میشود که ادعای آنان علیه جامعه متدین عزادار امام حسین (ع) را تقویت میکند! این همان زخمی است که بر پیکر جامعه متدین و مومن ایران وارد شده است.
آقای روحانی 4 روز پس از آن اظهارنظر، شاید به دلیل مشاهده سوءاستفادهها از اظهارنظر او و شاید در واکنش به اعتراضات و تذکرها، در جلسه هیأت دولت گفت: «تا زمانی که عامل یا عاملان این حادثه (اسیدپاشی اصفهان) دستگیر نشدهاند، شایسته نیست کسی، فردی یا گروهی را به نادرست متهم کند چرا که اتهام بیاساس و بیپایه از گناهان کبیره است.»
ما معتقدیم و انصاف هم همین را میگوید که این واکنش آقای روحانی آن هم پس از آنکه فتنه 4 روز فرصت یافت در ماجرای اسیدپاشی با استناد به اظهارات رئیسجمهور در زنجان، به جامعه متدین و مومن اتهام بزند؛ نه میتواند آن اشتباه را تصحیح کند و نه میتواند گلایه جامعه متدین و مومن را پاسخگو باشد.
اتهام ضدانقلاب و فتنهگران به جریان متدین و مومن و انقلابی با اهداف مشخصی مطرح شد. بنابراین خود آقای روحانی که تاکید دارد در امور امنیت ملی متخصص است؛ خوب میداند این اتهام چه ابعاد و تبعات امنیتی و فرهنگی برای جامعه دینی ایران دارد. بنابراین ابتدا انتظار بود آقای روحانی چنین بهانهای به فتنهگران ندهد. سپس انتظار بود با مشاهده سوءاستفاده ضدانقلاب و فتنهگران از اظهارات او، به سرعت بهانه را از دست آنها بگیرد. متاسفانه به هر دلیل این انتظارات جامعه متدین و انقلابی برآورده نشد و آنها چند روز آماج زشتترین اتهام بودند!
جریان مومن انقلابی ضامن حرکت کشور در چارچوب اهداف نظام اسلامی است. این را آقای روحانی هم میداند و هم چندی پیش از زبان رهبر انقلاب شنیده است.
تلاش برای به انزوا کشاندن جریان مومن انقلابی دقیقا برای خارج کردن کشور از مسیر و ریل انقلاب است. در ماجرای اخیر و اتهامی که ضدانقلاب به جریان مومن انقلابی وارد کرد، دقیقا همین هدف دنبال شده است. اتهام اسیدپاشی به مردم متدین و مومن، تلاشی است که میخواهد اعتماد عمومی به متدینین را سلب کرده و جامعه متدین و انقلابی را در جامعه به انزوا بکشاند. این اتهام تلاش میکند اعتبار متدینین در جامعه را مخدوش کند تا دغدغههای آنان از آموزههای دینی و ارزشهای اسلامی گرفته تا نحوه رفتار دولت در مذاکرات هستهای مخدوش شود.
اکنون مشخص میشود چرا رهبر انقلاب نسبت به تلاشهایی که میخواهد جریان مومن انقلابی را به انزوا بکشاند؛ به دولت تذکر دادند. ایشان 14 تیر امسال در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام به دولت سفارش کردند: «مراقب باشید برخی در صحنه سیاسی کشور با شعار اعتدال، جریانهای مومن را کنار نزنند.» رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز هشدار دادند آنهایی که به جوانان مومن انقلابی با بدبینی نگاه میکنند و تلاش میکنند آنها را منزوی کنند؛ به کشور خدمت نمیکنند.
اما نکته دیگر در اینباره جفایی است که در این ماجرا به اسلام شده است. با اتهام جریان دینگریز در مرتبط کردن اسیدپاشی با حجاب و فریضه امر به معروف، در واقع تلاش شده است هزینه اقامه این فریضه در جامعه افزایش یابد و به عبارتی امر به معروف مترادف با اسیدپاشی تصور شود! آیا نمیتوان متصور بود در چنین فضای امنی، چه هنجارشکنیهایی صورت میگیرد؟
ماجرا کاملا مشخص است. جریان دینگریز و ضددین با ظرفیت جریان فتنه تلاش میکند همه مظاهر اسلامی را در ایران چه در قالب قوانین حکومتی و چه در قالب آداب و رسوم مذهبی و ملی ریشهکن کند. مخالفت صریح این جریان با قصاص در همین راستا است. برنامههای سخیف این جماعت برای کسب رضایت از اولیای دم برای مجرمان در همین راستا است. مخالفت آنان با قصاص در ملأعام نیز در همین راستا است. بهانههای مضحک حقوق بشری بویژه در امور زنان نیز در همین قاعده قابل تعریف است. اکنون در ماجرای اسیدپاشی اصفهان نیز اتهام آنان به متدینین، در واقع تلاشی است برای تضعیف حجاب! اگرنه وقتی نه اسیدپاش مشخص است و نه قربانیان بیحجاب بودهاند؛ تنها افراد سادهلوح و مستضعف فکری میتوانند اتهام اسیدپاشی به متدینین را باور کنند.
به هر حال، ماجرا واقعیت پنهانی ندارد. همهچیز پیداست. از اهداف دینگریزانه و ضدحکومتی تا اجحافی که به متدینین و بویژه اتهام بیحجابی که علیه قربانیان این حادثه مطرح شده است.
آقای روحانی تاکید دارد هم حقوقدان است و هم متخصص امنیت ملی. مردم مومن و متدین منتظرند.
مردم ایران فتنه را با آدرس عاشورای 88 میشناسند، پس برای این مردم عجیب نیست اگر هلهلهکنندگان عاشورای 88، جامعه متدین، مومن و عزادار امام حسین(ع) را متهم به اسیدپاشی کنند! اما جامعه متدین که اکثریت مردم ایران را تشکیل میدهد در ماجرای اخیر زخمی بر تن دارد.
ما از آقای روحانی گلایه داریم و آن را صریح با ایشان در میان میگذاریم. درست در اوج شایعهپراکنی فتنه و ضدانقلاب علیه جامعه مومن و متدین و ادعای ارتباط اسیدپاشی با حجاب و امر به معروف، آقای روحانی در زنجان، در همان سخنرانی که از کربلا و عاشورا درس مذاکره گرفتند؛ میگویند: «مبادا تحت لوای شعار امر به معروف و نهی از منکر ناامنی شود.»
آنچه آقای روحانی در زنجان گفت؛ با هر نیت و در هر قاعدهای گفته شده باشد؛ ادعای فتنهگران و جریان دینگریز به متدینین درباره حادثه اسیدپاشی اصفهان را تقویت کرد. در واقع این اظهارنظر آقای روحانی به عنوان سند شایعه ارتباط اسیدپاشی با حجاب و متدینان القا شد و هنوز هم رسانههای فتنه و دینگریز آن را به عنوان سند درستی ادعای زشت خود مطرح میکنند. فتنه هنوز هم هیچ دستاویزی جز آن اظهارنظر آقای روحانی برای اثبات درستی ادعای خود ندارد!
اکنون شرایط را مجسم کنیم؛ فتنه دینگریز با آن سابقه زشت در عاشورای 88، در آستانه محرم، جامعه مومن و متدین را متهم به اسیدپاشی علیه دختران و زنان ایرانی کرده است اما فتنهگران بیاعتبارند؛ بویژه در آستانه محرم ولی اظهارنظری از سوی رئیسجمهور مطرح میشود که ادعای آنان علیه جامعه متدین عزادار امام حسین (ع) را تقویت میکند! این همان زخمی است که بر پیکر جامعه متدین و مومن ایران وارد شده است.
آقای روحانی 4 روز پس از آن اظهارنظر، شاید به دلیل مشاهده سوءاستفادهها از اظهارنظر او و شاید در واکنش به اعتراضات و تذکرها، در جلسه هیأت دولت گفت: «تا زمانی که عامل یا عاملان این حادثه (اسیدپاشی اصفهان) دستگیر نشدهاند، شایسته نیست کسی، فردی یا گروهی را به نادرست متهم کند چرا که اتهام بیاساس و بیپایه از گناهان کبیره است.»
ما معتقدیم و انصاف هم همین را میگوید که این واکنش آقای روحانی آن هم پس از آنکه فتنه 4 روز فرصت یافت در ماجرای اسیدپاشی با استناد به اظهارات رئیسجمهور در زنجان، به جامعه متدین و مومن اتهام بزند؛ نه میتواند آن اشتباه را تصحیح کند و نه میتواند گلایه جامعه متدین و مومن را پاسخگو باشد.
اتهام ضدانقلاب و فتنهگران به جریان متدین و مومن و انقلابی با اهداف مشخصی مطرح شد. بنابراین خود آقای روحانی که تاکید دارد در امور امنیت ملی متخصص است؛ خوب میداند این اتهام چه ابعاد و تبعات امنیتی و فرهنگی برای جامعه دینی ایران دارد. بنابراین ابتدا انتظار بود آقای روحانی چنین بهانهای به فتنهگران ندهد. سپس انتظار بود با مشاهده سوءاستفاده ضدانقلاب و فتنهگران از اظهارات او، به سرعت بهانه را از دست آنها بگیرد. متاسفانه به هر دلیل این انتظارات جامعه متدین و انقلابی برآورده نشد و آنها چند روز آماج زشتترین اتهام بودند!
جریان مومن انقلابی ضامن حرکت کشور در چارچوب اهداف نظام اسلامی است. این را آقای روحانی هم میداند و هم چندی پیش از زبان رهبر انقلاب شنیده است.
تلاش برای به انزوا کشاندن جریان مومن انقلابی دقیقا برای خارج کردن کشور از مسیر و ریل انقلاب است. در ماجرای اخیر و اتهامی که ضدانقلاب به جریان مومن انقلابی وارد کرد، دقیقا همین هدف دنبال شده است. اتهام اسیدپاشی به مردم متدین و مومن، تلاشی است که میخواهد اعتماد عمومی به متدینین را سلب کرده و جامعه متدین و انقلابی را در جامعه به انزوا بکشاند. این اتهام تلاش میکند اعتبار متدینین در جامعه را مخدوش کند تا دغدغههای آنان از آموزههای دینی و ارزشهای اسلامی گرفته تا نحوه رفتار دولت در مذاکرات هستهای مخدوش شود.
اکنون مشخص میشود چرا رهبر انقلاب نسبت به تلاشهایی که میخواهد جریان مومن انقلابی را به انزوا بکشاند؛ به دولت تذکر دادند. ایشان 14 تیر امسال در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام به دولت سفارش کردند: «مراقب باشید برخی در صحنه سیاسی کشور با شعار اعتدال، جریانهای مومن را کنار نزنند.» رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز هشدار دادند آنهایی که به جوانان مومن انقلابی با بدبینی نگاه میکنند و تلاش میکنند آنها را منزوی کنند؛ به کشور خدمت نمیکنند.
اما نکته دیگر در اینباره جفایی است که در این ماجرا به اسلام شده است. با اتهام جریان دینگریز در مرتبط کردن اسیدپاشی با حجاب و فریضه امر به معروف، در واقع تلاش شده است هزینه اقامه این فریضه در جامعه افزایش یابد و به عبارتی امر به معروف مترادف با اسیدپاشی تصور شود! آیا نمیتوان متصور بود در چنین فضای امنی، چه هنجارشکنیهایی صورت میگیرد؟
ماجرا کاملا مشخص است. جریان دینگریز و ضددین با ظرفیت جریان فتنه تلاش میکند همه مظاهر اسلامی را در ایران چه در قالب قوانین حکومتی و چه در قالب آداب و رسوم مذهبی و ملی ریشهکن کند. مخالفت صریح این جریان با قصاص در همین راستا است. برنامههای سخیف این جماعت برای کسب رضایت از اولیای دم برای مجرمان در همین راستا است. مخالفت آنان با قصاص در ملأعام نیز در همین راستا است. بهانههای مضحک حقوق بشری بویژه در امور زنان نیز در همین قاعده قابل تعریف است. اکنون در ماجرای اسیدپاشی اصفهان نیز اتهام آنان به متدینین، در واقع تلاشی است برای تضعیف حجاب! اگرنه وقتی نه اسیدپاش مشخص است و نه قربانیان بیحجاب بودهاند؛ تنها افراد سادهلوح و مستضعف فکری میتوانند اتهام اسیدپاشی به متدینین را باور کنند.
به هر حال، ماجرا واقعیت پنهانی ندارد. همهچیز پیداست. از اهداف دینگریزانه و ضدحکومتی تا اجحافی که به متدینین و بویژه اتهام بیحجابی که علیه قربانیان این حادثه مطرح شده است.
آقای روحانی تاکید دارد هم حقوقدان است و هم متخصص امنیت ملی. مردم مومن و متدین منتظرند.