حدود یک ماه است که سهیلا جورکش، زیر تیغ جراحی روز و شب می گذراند. شدت سوختگی اش در حدی است که برای هر بار پانسمان باید بیهوشش کنند و تا ماه های آینده حتی اگر بینایی یکی از چشم هایش برگردد، تماشای چهره اش در آیینه برایش ممنوع است تا افسردگی و اضطرابش بیشتر نشود.
شهدای ایران:خانواده اش اما هر روز از پشت پنجره شیشه ای اتاق ایزوله بیمارستان، به دختر 26 ساله شان خیره می شوند و هر بار دردی عمیق و تمام نشدنی، به قلب شان، چنگ می اندازد.
سهیلا، یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است که شدت آسیب دیدگی اش از 3 قربانی دیگر بیشتر بوده و فعلا در بیمارستان ...( نام بیمارستان در دفتر جام جم آنلاین محفوظ است ) چندین جراحی سنگین را تحمل کرده است.
ناصر جورکش، پدر سهیلا با انگشت هایی آتل بسته، به استقبالم می آید. تعریف می کند که یک هفته پیش از حادثه اسیدپاشی، انگشت های دستش در کارگاه سنگ بری، خرد شده است. نمی خواهد عکسی از او منتشر شود.
از دخترش که حرف می زند، اخم می کند ، بغض می کند اما بغضش، گریه نمی شود . می گوید« اسیدپاش دخترم را باید بدهند به خودم...می دانم چه طور مجازاتش کنم...»
مانند دیگر قربانیان اسیدپاشی ، اسید هر روز بیشتر عوارضش را بر بدن سهیلا نمایان می کند اما پدر همچنان امیدوار است بتواند آخرین اجزای باقی مانده از زیبایی و سلامت دخترش را حفظ کند. جورکش در این گپ کوتاه ، از ناگفته های ماجرای اسیدپاشی به دخترش و احساسش نسبت به اسیدپاش حرف می زند.
حال سهیلا چه طور است ؟
ما فعلا او را از پشت پنجره شیشه ای اتاق ایزوله، می بینیم. امروز بلند بلند با او حرف زدم. فکر می کنم حرف های مان را می شنید. معلم سابقش، خانم همایون نژاد هم از اصفهان آمده است عیادتش. دوستان دیگری هم هستند که حضورشان باعث دلگرمی است.
دیروز که تلفنی با شما صحبت می کردم گفتید پشت در اتاق عمل هستید. آن جراحی برای درمان چشم هایش بود ؟
جراحی دیروز برای ترمیم بخش هایی از پوستش بود. قسمت هایی از پوست که هنوز سالم است به قسمت هایی که سوخته ، پیوند زدند. حالا بخش هایی از سطوح نسوخته بدنش هم، مجروح شده است.
چه میزان از بدن سهیلا سوخته و کدام اعضا بیشتر آسیب دیده است ؟
دخترم از ناحیه صورت، گوش چپ، گردن، دست ها و پاها، سوخته است.
دردش آنقدر شدید است که هر بار حتی برای عوض کردن پانسمانش باید بیهوش شود. اسید فعلاً بیشترین آسیب را به چشم ها، پوست و ریه اش زده است.
چرا اسید اندام های زیادی از بدن او را درگیر کرده است ؟
دخترم ساعت 6 عصر نهم مهر امسال وقتی از استخر شنا به خانه بر می گشته و مشغول گفتگوی تلفنی با مادرش بوده ، قربانی اسیدپاشی شده است. ضارب موتوری از پشت خودرو به او نزدیک شده و ناگهان مقدار زیادی اسید را به صورتش پاشیده است اما اسید به حدی زیاد و قوی بود که از روی صورت شره کرده و گردن، دست ها، شانه ها و پاها را سوزانده و حتی لباس ها و بخش هایی از خودرواش را هم تخریب کرده است.
من شنیدم ضارب به شیشه کوبیده و تظاهر کرده است که می خواهد نشانی بپرسد . این موضوع حقیقت دارد؟
نه. سهیلا شیشه خودرویش را پایین کشیده و ماشین را متوقف کرده بود تا با تلفن همراه گفتگو کند.
برخی می گویند سهیلا ادعا کرده فرد دیگری نیز ترک موتور بوده است.
در یک ماه پس از اسیدپاشی، سهیلا یا دائما زیر تیغ جراحی بوده یا بیهوش بوده است و کمتر فرصت شده درباره آن حادثه صحبت کند اما به هر حال ضارب از پشت سر به او نزدیک شده و دخترم او را دقیقا ندیده است.
از روز اسیدپاشی تا امروز چند بار جراحی شده است؟
تا کنون سه جراحی سنگین پوستی و یک جراحی سنگین چشم داشته است که این آخری حدود 8 ساعت طول کشید. به نظرم خداوند به او قدرتی ویژه داده است که می تواند این همه بیهوشی و درد و جراحی را تحمل کند.
به نقل از شما در فضای مجازی خواندم که یکی از چشم های سهیلا تخلیه شده است. این خبر را تایید می کنید ؟
نه. خوشبختانه هیچکدام از چشم هایش تخلیه نشده است. اولین چشم پزشکان می گفتند صد در صد یکی از چشم هایش را از دست داده و آن دیگری هم فقط 30 درصد بینایی خواهد داشت اما آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت به همراه یک گروه درمانی بسیار حرفه ای مسئولیت درمان دخترم را به عهده گرفتند.
آنها به ما امید داده اند 50 درصد بینایی یک چشمش بر می گردد. خواهش می کنم بنویسید ، تا به حال، انسانی به شرافت دکتر قاضی زاده هاشمی ندیده ام. او به فرزندم به عنوان یک ایرانی احترام گذاشت و شخصاً پیگیر درمانش شد. این برای ما بسیار ارزشمند است. دست تک تک پزشکانی را که در درمان سهیلا نقش دارند ، می بوسم.
سهیلا تحصیلات دانشگاهی دارد ؟
او دیپلم کامپیوتر دارد اما پیش از حادثه، درس می خواند که در رشته وکالت ادامه تحصیل بدهد.
اشاره کردید روز حادثه سهیلا از شنا بر می گشت ، اهل ورزش است؟
بله . فیلم ها و عکس هایش را باید ببینید، او یک دختر پر انرژی و ورزشکار است؛ کوهنورد، سوارکار، شناگر و صخره نورد .
چند فرزند دیگر دارید؟
همین یک دختر است و دو برادر.
شما سابقه جبهه دارید ؟
من به علت یک سری مسایل و مشکلات، حتی از خدمت سربازی هم معاف شدم .
انگشت های دست تان چرا شکسته است؟
یک هفته پیش از این حادثه ، شش انگشت دستم در سانحه ای در محل کار، خرد شد.
مگر شما چه کاره هستید؟
در کارگاه سنگ ساختمان کار می کنم. من نان خانواده ام را از دل سنگ بیرون می کشم. از 13 سالگی که پدرم فوت کرد ، نان آور خانواده ام بودم . سختی زیاد کشیدم ، کارم هم سخت است به همین خاطر، خودم هم مثل سنگ ها سخت شده ام.
چه وقت برای سهیلا گریه کردید ؟
من مردی نیستم که در انزار گریه کنم، خودم را محکم نگه می دارم ، دردم را می ریزم توی سینه ام بعد در خفا گریه می کنم. از مدتی که دخترم بیمار شده است قلب درد گرفته ام. من و سهیلا پیوند عاطفی عمیقی داریم . او هم دخترم است، هم دوستم . ما ، خیلی با هم صمیمی هستیم.
برخی در فضای مجازی ادعا کرده اند سهیلا حجاب کامل نداشته است. نظر شما چیست ؟
دختر من از استخر آمده بود. آرایش چندانی نداشت. موهایش را حتی رنگ نزده است. دخترم داخل خودرویش نشسته بود و بنابر این حتی تشخیص این که چطور لباس پوشیده ، غیر ممکن بود.
ما در سایت جام جم آنلاین یک بخش نظرسنجی راه انداختیم تا بفهمیم مردم کدام مجازات را برای اسیدپاش ها می پسندند. شمار زیادی قصاص را انتخاب کرده اند، گروه دوم رای به اعدام داده اند و شماری بسیار اندک خواسته اند اسیدپاش ها زندانی شوند یا دیه بپردازند. اگر شما قاضی بودید چه رأیی برای اسیدپاش ها صادر می کردید؟
من قاضی نیستم؛ پدرم. اگر آن مجرم بچه ام را با خودرو زیر گرفته بود یا با شلیک گلوله کشته بود، شاید سرانجام او را می بخشیدم اما شخصی که دخترم را به این شکل در آورده حسابش جداست.
دلم می خواهد قصاص شود. همانطور که او به صورت دخترم اسید پاشیده است باید با اسید مجازاتش کرد.
از پزشکان می خواهم تحقیق کنند و بفهمند والدین این اسیدپاش چگونه این حد از قساوت را به فرزندشان آموخته اند.
به نظر من جرم این فرد فقط متوجه من و خانواده ام نیست. او سعی کرده است امنیت ملی ما را خدشه دار کند و آرامش مان را در این کشور به تمسخر بگیرد. خواسته نشان دهد که می تواند یک ظرف اسید دستش بگیرد و آن را بپاشد به چشم جوانان این آب و خاک. این زخم برای همه ایران درد آور است، نه فقط برای من و خانواده ام.
کشورما هم دشمن داخلی دارد هم دشمن خارجی. دشمن خارجی آشکار است اما دشمن داخلی منافق است میان مردم عادی پنهان می شود و طبیعتا خطرناک تر است.
شنیده ام که در زمان خلافت حضرت علی ( ع) گروهی از اشرار به زنی یهودی حمله کردند و خلخال را از پایش باز کردند حضرت فرمودند که اگر مرد مسلمانی از این رسوایی از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد بلکه مرگ سزاوارتر است.
دختر من و خانواده ام همه مسلمانیم و اکنون اعضای خانواده من مورد تعرض قرار گرفته اند. به چشم خودم می بینم که مسئولان کشور چه در حوزه درمان دخترم و چه در حوزه پیگیری اسیدپاش همه تلاش شان را می کنند و همه مسئولان نظام در این زمینه متحد شده اند تا مجرم را پیدا کنند و به سزای عملش برسانند، از آنها سپاسگزارم و تقاضا دارم تا به نتیجه رسیدن این پرونده ، آرام نگیرند. البته من ایمان دارم که آنها را به زودی پیدا می کنند.
از زمانی که سهیلا مجروح شده ، شایعات زیادی درباره او در فضای مجازی منتشر شده است پاسخ شما به شایعه سازها چیست؟
شایعه همیشه وجود دارد. جلویش را نمی شود گرفت اما به هر حال من واقعیت را به گوش آنهایی که دوست دارند واقعیت را بشنوند ، می رسانم.
واقعیت این است که به بچه من ، وسط شهر ، اسید پاشیده شده و به شدت آسیب دیده و هم اکنون در حال گذراندن دوره درمانی اش است.
*جام جم
سهیلا، یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است که شدت آسیب دیدگی اش از 3 قربانی دیگر بیشتر بوده و فعلا در بیمارستان ...( نام بیمارستان در دفتر جام جم آنلاین محفوظ است ) چندین جراحی سنگین را تحمل کرده است.
ناصر جورکش، پدر سهیلا با انگشت هایی آتل بسته، به استقبالم می آید. تعریف می کند که یک هفته پیش از حادثه اسیدپاشی، انگشت های دستش در کارگاه سنگ بری، خرد شده است. نمی خواهد عکسی از او منتشر شود.
از دخترش که حرف می زند، اخم می کند ، بغض می کند اما بغضش، گریه نمی شود . می گوید« اسیدپاش دخترم را باید بدهند به خودم...می دانم چه طور مجازاتش کنم...»
مانند دیگر قربانیان اسیدپاشی ، اسید هر روز بیشتر عوارضش را بر بدن سهیلا نمایان می کند اما پدر همچنان امیدوار است بتواند آخرین اجزای باقی مانده از زیبایی و سلامت دخترش را حفظ کند. جورکش در این گپ کوتاه ، از ناگفته های ماجرای اسیدپاشی به دخترش و احساسش نسبت به اسیدپاش حرف می زند.
حال سهیلا چه طور است ؟
ما فعلا او را از پشت پنجره شیشه ای اتاق ایزوله، می بینیم. امروز بلند بلند با او حرف زدم. فکر می کنم حرف های مان را می شنید. معلم سابقش، خانم همایون نژاد هم از اصفهان آمده است عیادتش. دوستان دیگری هم هستند که حضورشان باعث دلگرمی است.
دیروز که تلفنی با شما صحبت می کردم گفتید پشت در اتاق عمل هستید. آن جراحی برای درمان چشم هایش بود ؟
جراحی دیروز برای ترمیم بخش هایی از پوستش بود. قسمت هایی از پوست که هنوز سالم است به قسمت هایی که سوخته ، پیوند زدند. حالا بخش هایی از سطوح نسوخته بدنش هم، مجروح شده است.
چه میزان از بدن سهیلا سوخته و کدام اعضا بیشتر آسیب دیده است ؟
دخترم از ناحیه صورت، گوش چپ، گردن، دست ها و پاها، سوخته است.
دردش آنقدر شدید است که هر بار حتی برای عوض کردن پانسمانش باید بیهوش شود. اسید فعلاً بیشترین آسیب را به چشم ها، پوست و ریه اش زده است.
چرا اسید اندام های زیادی از بدن او را درگیر کرده است ؟
دخترم ساعت 6 عصر نهم مهر امسال وقتی از استخر شنا به خانه بر می گشته و مشغول گفتگوی تلفنی با مادرش بوده ، قربانی اسیدپاشی شده است. ضارب موتوری از پشت خودرو به او نزدیک شده و ناگهان مقدار زیادی اسید را به صورتش پاشیده است اما اسید به حدی زیاد و قوی بود که از روی صورت شره کرده و گردن، دست ها، شانه ها و پاها را سوزانده و حتی لباس ها و بخش هایی از خودرواش را هم تخریب کرده است.
من شنیدم ضارب به شیشه کوبیده و تظاهر کرده است که می خواهد نشانی بپرسد . این موضوع حقیقت دارد؟
نه. سهیلا شیشه خودرویش را پایین کشیده و ماشین را متوقف کرده بود تا با تلفن همراه گفتگو کند.
برخی می گویند سهیلا ادعا کرده فرد دیگری نیز ترک موتور بوده است.
در یک ماه پس از اسیدپاشی، سهیلا یا دائما زیر تیغ جراحی بوده یا بیهوش بوده است و کمتر فرصت شده درباره آن حادثه صحبت کند اما به هر حال ضارب از پشت سر به او نزدیک شده و دخترم او را دقیقا ندیده است.
از روز اسیدپاشی تا امروز چند بار جراحی شده است؟
تا کنون سه جراحی سنگین پوستی و یک جراحی سنگین چشم داشته است که این آخری حدود 8 ساعت طول کشید. به نظرم خداوند به او قدرتی ویژه داده است که می تواند این همه بیهوشی و درد و جراحی را تحمل کند.
به نقل از شما در فضای مجازی خواندم که یکی از چشم های سهیلا تخلیه شده است. این خبر را تایید می کنید ؟
نه. خوشبختانه هیچکدام از چشم هایش تخلیه نشده است. اولین چشم پزشکان می گفتند صد در صد یکی از چشم هایش را از دست داده و آن دیگری هم فقط 30 درصد بینایی خواهد داشت اما آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت به همراه یک گروه درمانی بسیار حرفه ای مسئولیت درمان دخترم را به عهده گرفتند.
آنها به ما امید داده اند 50 درصد بینایی یک چشمش بر می گردد. خواهش می کنم بنویسید ، تا به حال، انسانی به شرافت دکتر قاضی زاده هاشمی ندیده ام. او به فرزندم به عنوان یک ایرانی احترام گذاشت و شخصاً پیگیر درمانش شد. این برای ما بسیار ارزشمند است. دست تک تک پزشکانی را که در درمان سهیلا نقش دارند ، می بوسم.
سهیلا تحصیلات دانشگاهی دارد ؟
او دیپلم کامپیوتر دارد اما پیش از حادثه، درس می خواند که در رشته وکالت ادامه تحصیل بدهد.
اشاره کردید روز حادثه سهیلا از شنا بر می گشت ، اهل ورزش است؟
بله . فیلم ها و عکس هایش را باید ببینید، او یک دختر پر انرژی و ورزشکار است؛ کوهنورد، سوارکار، شناگر و صخره نورد .
چند فرزند دیگر دارید؟
همین یک دختر است و دو برادر.
شما سابقه جبهه دارید ؟
من به علت یک سری مسایل و مشکلات، حتی از خدمت سربازی هم معاف شدم .
انگشت های دست تان چرا شکسته است؟
یک هفته پیش از این حادثه ، شش انگشت دستم در سانحه ای در محل کار، خرد شد.
مگر شما چه کاره هستید؟
در کارگاه سنگ ساختمان کار می کنم. من نان خانواده ام را از دل سنگ بیرون می کشم. از 13 سالگی که پدرم فوت کرد ، نان آور خانواده ام بودم . سختی زیاد کشیدم ، کارم هم سخت است به همین خاطر، خودم هم مثل سنگ ها سخت شده ام.
چه وقت برای سهیلا گریه کردید ؟
من مردی نیستم که در انزار گریه کنم، خودم را محکم نگه می دارم ، دردم را می ریزم توی سینه ام بعد در خفا گریه می کنم. از مدتی که دخترم بیمار شده است قلب درد گرفته ام. من و سهیلا پیوند عاطفی عمیقی داریم . او هم دخترم است، هم دوستم . ما ، خیلی با هم صمیمی هستیم.
برخی در فضای مجازی ادعا کرده اند سهیلا حجاب کامل نداشته است. نظر شما چیست ؟
دختر من از استخر آمده بود. آرایش چندانی نداشت. موهایش را حتی رنگ نزده است. دخترم داخل خودرویش نشسته بود و بنابر این حتی تشخیص این که چطور لباس پوشیده ، غیر ممکن بود.
ما در سایت جام جم آنلاین یک بخش نظرسنجی راه انداختیم تا بفهمیم مردم کدام مجازات را برای اسیدپاش ها می پسندند. شمار زیادی قصاص را انتخاب کرده اند، گروه دوم رای به اعدام داده اند و شماری بسیار اندک خواسته اند اسیدپاش ها زندانی شوند یا دیه بپردازند. اگر شما قاضی بودید چه رأیی برای اسیدپاش ها صادر می کردید؟
من قاضی نیستم؛ پدرم. اگر آن مجرم بچه ام را با خودرو زیر گرفته بود یا با شلیک گلوله کشته بود، شاید سرانجام او را می بخشیدم اما شخصی که دخترم را به این شکل در آورده حسابش جداست.
دلم می خواهد قصاص شود. همانطور که او به صورت دخترم اسید پاشیده است باید با اسید مجازاتش کرد.
از پزشکان می خواهم تحقیق کنند و بفهمند والدین این اسیدپاش چگونه این حد از قساوت را به فرزندشان آموخته اند.
به نظر من جرم این فرد فقط متوجه من و خانواده ام نیست. او سعی کرده است امنیت ملی ما را خدشه دار کند و آرامش مان را در این کشور به تمسخر بگیرد. خواسته نشان دهد که می تواند یک ظرف اسید دستش بگیرد و آن را بپاشد به چشم جوانان این آب و خاک. این زخم برای همه ایران درد آور است، نه فقط برای من و خانواده ام.
کشورما هم دشمن داخلی دارد هم دشمن خارجی. دشمن خارجی آشکار است اما دشمن داخلی منافق است میان مردم عادی پنهان می شود و طبیعتا خطرناک تر است.
شنیده ام که در زمان خلافت حضرت علی ( ع) گروهی از اشرار به زنی یهودی حمله کردند و خلخال را از پایش باز کردند حضرت فرمودند که اگر مرد مسلمانی از این رسوایی از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد بلکه مرگ سزاوارتر است.
دختر من و خانواده ام همه مسلمانیم و اکنون اعضای خانواده من مورد تعرض قرار گرفته اند. به چشم خودم می بینم که مسئولان کشور چه در حوزه درمان دخترم و چه در حوزه پیگیری اسیدپاش همه تلاش شان را می کنند و همه مسئولان نظام در این زمینه متحد شده اند تا مجرم را پیدا کنند و به سزای عملش برسانند، از آنها سپاسگزارم و تقاضا دارم تا به نتیجه رسیدن این پرونده ، آرام نگیرند. البته من ایمان دارم که آنها را به زودی پیدا می کنند.
از زمانی که سهیلا مجروح شده ، شایعات زیادی درباره او در فضای مجازی منتشر شده است پاسخ شما به شایعه سازها چیست؟
شایعه همیشه وجود دارد. جلویش را نمی شود گرفت اما به هر حال من واقعیت را به گوش آنهایی که دوست دارند واقعیت را بشنوند ، می رسانم.
واقعیت این است که به بچه من ، وسط شهر ، اسید پاشیده شده و به شدت آسیب دیده و هم اکنون در حال گذراندن دوره درمانی اش است.
*جام جم