بحث حضور صرف در دانشگاه یک طرف قضیه است و بحث تعامل بین رئیسجمهور و دانشجویان طرف دیگر. در طول ریاستجمهوری رؤسای جمهور سابق و فعلی، نحوهی تعامل با دانشجویان در هنگام حضور رئیسجمهور در دانشگاهها متفاوت بوده است. بعضاً راه تعامل و گفتوشنود بسته بوده و در برخی موارد، این زمینه کاملاً فراهم بوده است؛ تا جایی که بدون کوچکترین برخوردی منجر به ایجاد حواشی بسیاری نیز شده است.
به گزارش شهدای ایران، حضور در دانشگاهها امری است که در طول ریاستجمهوری هرکدام از رؤسای جمهور بهنوبهی خود اتفاق افتاده است؛ البته حضور برخی کمرنگتر بوده و برخی دیگر پررنگتر. این مسئله میتواند بسترهای لازم را برای تعامل هرچه بیشتر میان مسئولین و دانشجویان، که سرمایههای اجتماعی یک جامعه محسوب میشوند، فراهم آورد و طی این تعامل سازنده، مسئولین از دغدغهها و مسائل و مشکلات دانشجویان آگاه شوند.
اهمیت این حضور به اندازهای است که رهبر معظم انقلاب بارها به مسئولین در خصوص حضور در دانشگاهها و جمعهای دانشجویی توصیه نمودهاند. ایشان طی بیانات خود در دیدار با جمعی از دانشجویان کشور، به حضور مسئولین در دانشگاهها و شنیدن انتقادات و حرفهای دانشجویان تأکید کرده و فرمودند:
«من عقیدهام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند؛ رؤساى سه قوه، مسئولین میانى، رئیس صداوسیما، مسئولین سپاه و نیروهاى مسلح؛ اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهاى گفتنىِ دانشجوها را بشنوند. هیچ چیزى جاى این گفتوگوى رودررو و چهرهبهچهره را نمیگیرد؛ همانى که سنت قدیمى روحانیون ما بوده که بنشینند روى منبر، با مردم چهرهبهچهره حرف بزنند. من الآن از همینجا به مسئولین سفارش میکنم که در جلسات دانشجویى شرکت کنند؛ بیایند، بشنوند از دانشجوها و بگویند به دانشجوها.»[۱]
اما بحث حضور صرف در دانشگاه یک طرف قضیه است و بحث تعامل بین رئیسجمهور و دانشجویان طرف دیگر. در طول ریاستجمهوری رؤسای جمهور سابق و فعلی، نحوهی تعامل با دانشجویان در هنگام حضور رئیسجمهور در دانشگاهها متفاوت بوده است. بعضاً راه تعامل و گفتوشنود بسته بوده و در برخی موارد این زمینه کاملاً فراهم بوده است؛ تا جایی که بدون کوچکترین برخوردی منجر به ایجاد حواشی بسیاری نیز شده است.
با توجه به اهمیت مسئلهی فوق، قصد داریم در این مجال، به بررسی نحوهی حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها و نحوهی تعامل آنها با گروههای دانشجویی بپردازیم. بدین منظور، برخی از مهمترین حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها مورد بازخوانی قرار گرفته است.
هاشمی رفسنجانی و دوران بیرونقی تعاملات
در سالهای آغازین انقلاب، دولتها درگیر مسائل پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بودند و فرصت چندانی برای توجه به سایر مسائل از جمله دانشجویان نداشتند. این رویه با روی کار آمدن هاشمی، در دولت پنجم و ششم نیز ادامه یافت. وی معتقد بود که در فضای پس از جنگ، نیاز اصلی کشور سازندگی ویرانیهای پس از جنگ است و مسائل دیگر در اولویتها بعدی قرار دارند و همین مسئله باعث شد دانشگاه و دانشجویان در حاشیه قرار گیرند.
از دیگر اتفاقاتی که سبب دوری و عدم تعامل هاشمی با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی شد، شکلگیری تفکر مبتنی بر تضعیف جریانهای منتقد بود. در آن دوران، نیرویهای جناح چپ، که نمود آن در دانشگاه اتحادیهی انجمنهای اسلامی یا دفتر تحکیم وحدت بود،بیشترین جریان منتقد دولت هاشمی محسوب میشدند که انتقاد از سوی این تشکلها منجر به تلاشهایی برای محدود کردن فعالیت آنها، خصوصاً انجمنهای اسلامی از سوی دولت شد. در همین راستا، یکی از معاونین وقت وزارت علوم دولت سازندگی دربارهی فضای حاکم بر دانشگاهها در دولت هاشمی، با بیان اینکه واقعیت این است که رابطهی آقای هاشمی با تشکلهای دانشجویی اصلاً خوب نبود، میگوید که در آن دوران اگر گروهی از دانشجویان انتقادی را مطرح میکردند، آقای هاشمی شدیداً برافروخته میشد و بلافاصله در نمازجمعهی بعدی به آن واکنش نشان میداد.
لذا با توجه به چنین شرایطی و در پیش گرفتن چنین رویکردی نسبت به دانشجویان، شاهد حضور کمرنگ هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش در دانشگاهها و اجازهی گفتوشنود با این قشر هستیم. البته هاشمی یکبار در ۱۶ آذر سال ۱۳۷۳ در اجتماع دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور حاضر شد که به علت فضای بسته و عدم توجه جدی وی به دانشجویان، یک سخنرانی رسمی محسوب شد؛ مراسمی بدون توجه به سخنان دانشجویان و یا در اختیار گذاشتن فرصتی برای طرح مسائل و دیدگاههای آنها. حضور دیگر هاشمی در دانشگاه امیرکبیر و سخنرانی وی برای دانشجویان بود که آن هم مانند حضور قبلی وی، تنها یک سخنرانی بهشمار آمد.
خاتمی و رویکردی نو در قبال جریانات دانشجویی
با روی کار آمدن خاتمی در سال ۷۶، رویکرد جدیدی از توجه رئیسجمهور به دانشجو و دانشگاه رقم خورد. وی که به قشر دانشجو بهعنوان پشتوانههای دولت خود مینگریست، توجه ویژهای را معطوف دانشگاه نمود. بهعنوان نمونه تا پیش از آن، روز دانشجو منحصر در پیام وزرای علوم و بهداشت میشد، اما با روی کار آمدن خاتمی، رئیسجمهور به یکی از اکرامکنندگان این روز تبدیل شد و در این دوران شاهد حضور پررنگتر رئیسجمهور در دانشگاه هستیم، هرچند که این حضور با حاشیههای بسیاری همراه بوده است.
حضور خاتمی در دانشگاه صنعتی شریف در ۱۶ آذر ۷۷، اولین حضور وی در دانشگاه و نیز اولین سخنرانی وی در روز دانشجو را رقم زد. از نکات قابل توجه این مراسم، فضای سنگین و امنیتی آن بود؛ بهگونهای که نام سؤالکنندگان از رئیسجمهور اعلام نمیشد و تنها به ذکر شمارهای بسنده میشد.
حضور دیگر خاتمی در میان دانشجویان در سال ۷۸ و در دانشگاه علم و صنعت بود. جالب اینکه از این حضور و سخنرانی خاتمی بهعنوان یکی از سخنرانیهای انقلابی و متعهدانهی وی یاد میشود؛ چراکه به مرزبندی صریح با دشمن پرداخته و دربارهی رابطه جمهوری اسلامی با آمریکا و وجود دیوار بلند بیاعتمادی میان دو کشور و بعضی خیانتهای آمریکا در حق مردم ایران، از جمله کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، سخن گفت.
از حواشی این مراسم این بود که عدهای از دانشجویان تصویر بزرگی از کارت عضویت رئیسجمهور در بسیج مستضعفین را با خویش حمل میکردند. برخی از دانشجویان در مراسم نیز هنگامی که برخی از شعارهای انقلابی دیگر دانشجویان را با سوت و کف سرکوب میکردند، شعار میدادند: «انحصار حیا کن، دانشگاه را رها کن.» دانشجویان حاضر در مراسم با شعارهای «دادگاه انقلابی، تشکر تشکر»، «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر» به ابراز نظر و دفاع از خاتمی در برابر ساختارشکنان پرهیاهو پرداختند.
در سال ۷۹ دانشگاه تربیت مدرس در حالی میزبان رئیس دولت اصلاحات شد که بعد از ختم شدن قائلهی ۱۸ تیر، تخریب محمد خاتمی توسط روزنامههای زنجیرهای در دستور کار قرار گرفت؛ تا جایی که فضای دانشگاه که دوستدار محمد خاتمی بود تغییر کرد. لذا حواشی حضور وی در دانشگاه، بعد از این جریانات بیش از قبل بود؛ بهگونهای که واکنشهای خاتمی را بههمراه داشت.
در این مراسم، که عدهای با تصاویر خاتمی و مصدق در میان جمعیت حضور داشتند، خاتمی اظهار داشت: «ما هنوز بلد نیستیم چگونه یکدیگر را تحمل کنیم، باید مواظب باشیم که وقتی یک گروه با رأی اکثریت روی کار میآید، اقلیت را کنار نزند و نیز اقلیتی که در انتخابات رأی نیاورده با هر شیوهای قصد کنار زدن اکثریت را نداشته باشد.»
همچنین نظم مجلس سخنرانی وی بارها بر هم خورد و وی از سوی دانشجویان ساختارشکنی که سخنان خاتمی به مذاق آنها خوش نمیآمد، هو شد؛ تا جایی که وی خطاب به عدهای که با هیاهو نظم مجلس را مدام به هم میریختند گفت: «در حیرتم که عدهای که عقبهشان صد نفر هم نیست، شلوغ میکنند و اجازه نمیدهند دانشجویان مراسم خود را برگزار کنند. شما باید جلوی اینها را بگیرید.» هیاهوی ساختارشکنان معمولاً زمانی رخ میداد که خاتمی در دفاع از عملکرد نظام سخن میگفت، همانند جریان پیگیری ماجرای قتلهای زنجیرهای.
آخرین حضور خاتمی در میان جمع دانشجویان، مربوط به روز دانشجوی سال ۸۳ در دانشگاه تهران میشود که از آن میتوان بهعنوان پرحاشیهترین حضور وی در دانشگاه یاد کرد. عواملی چون کوچک بودن سالن و هجوم دانشجویان و شکسته شدن شیشههای درب سالن، هیجاناتی را پیش از مراسم به وجود آورد که خود بر حواشی آن روز افزود. هنوز خاتمی در محل برگزاری مراسم حضور نیافته بود که شعارهایی همچون «خاتمی، خاتمی، استعفا، استعفا»، «دانشجو بیدار است، از خاتمی بیزار است»، «مرگ بر استبداد» و... در میان شرکتکنندگان ردوبدل میشد.
با حضور خاتمی، وی سخنرانی کوتاهی دربارهی ۱۶ آذر و ماندگاری آن انجام داد و بیشتر وقت جلسه به پرسشوپاسخ گذشت. عدهای از دانشجویان در هنگام سخنرانی خاتمی فریاد میزدند: «بسه دروغ، بسه دروغ» که خاتمی پاسخ داد: «شما باید منطقی باشید». بعد از سخنان نمایندهی برخی از تشکلهای دانشجویی، عدهای از دانشجویان فریاد زدند: «مرگ بر دیکتاتور، خاتمی، تو به ما پشت کردی» که خاتمی پاسخ داد: «نه هنوز رویم به طرف شماست.» خاتمی ادامه داد: «باید دموکراسی را قبول داشته باشیم. فقط دیکتاتورها هستند که غیرخودشان را قبول ندارند... ما باید عقاید مختلف یکدیگر را تحمل کنیم...» که عدهای شعار دادند: «باز دروغ، باز دروغ.» خاتمی گفت: «اگر بنای شما بر این است که من حرف نزنم، من پا میشوم و میروم. اگر به من حق میدهید که حرف بزنم، لطفاً ساکت باشید و هرکس نمیخواهد، برود بیرون تا کسان دیگر بیایند داخل.» خاتمی همچنین گفت: «حالا نوبت من است.» عدهای شعار دادند «مزخرف، مزخرف.» خاتمی گفت: «انشاءالله بعد از من کسانی خواهند آمد که خوب عمل خواهند کرد.»
اوج عصبانیت خاتمی زمانی بود که وی گفت من اولاً شهادت روشنفکریام را بدهم. در این هنگام عدهای شروع کردند به هو کردن خاتمی که در این زمان وی بهشدت برآشفت و اظهار داشت: «این خلاف مصالح دیگران و روش دموکراتیک است. چند نفری هستند که هو میکنند. کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند. آدم باشید. آدمهایی که تحمل دیگران را ندارند خدا نکند به قدرت برسند. در همهچیز انحراف ایجاد کردید، حالا آمدید اینجا نمیخواهید که ما حرف بزنیم.»
احمدینژاد و ادامهی روند تعاملات با دانشگاه
توجه به دانشگاه و دانشجویان با روی کار آمدن محمود احمدینژاد نیز بهعنوان رئیسجمهور دولتهای نهم و دهم ادامه یافت. حضور احمدینژاد در دانشگاه با فرازونشیبهایی همراه بود. وی که از بطن دانشگاه برخاسته بود، تعامل با دانشجویان را در دستور کار خود قرار داد.
حضور احمدینژاد در روز دانشجوی سال ۸۵ در دانشگاه امیرکبیر تهران، که از آن میتوان بهعنوان مهمترین حضور وی در دانشگاه یاد کرد، بسیار پرحاشیه بود. تلاش گسترده و برنامهریزیشدهای برای بر هم زدن سخنرانی رئیسجمهور به چشم میخورد و دامنهی توهینها، هیاهوها و جنجالها بهمراتب از سخنرانیهای خاتمی بیشتر و شدیدتر بود.
سخنرانی احمدینژاد با واکنش و شعارهای موافقان و مخالفان همراه بود. در بخشی از سخنرانی وی، عدهای شعار میدادند «آمریکا را رها کن، فکری به حال ما کن.» همچنین در میان سخنرانی وی، یک نفر از حاضران عکس رئیسجمهور را به آتش کشید و احمدینژاد نیز در واکنش به این اقدام گفت: «پیشگامان ما در راه دفاع از آزادی حقیقی و عدالت، مانند شهید رجایی، جان و تنشان را سوزاندند و افتخار امثال بنده رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی این ملت است. آمریکاییها بدانند ما اگر هزار بار هم بسوزیم، یک سانتیمتر از آرمانهایمان عقبنشینی نمیکنیم.»
آتش زدن عکس محمود احمدینژاد در دانشگاه امیرکبیر
در این مراسم، اهانتها و توهینهای بسیاری علیه احمدینژاد صورت گرفت، اما وی با صبر و تحمل، مواضع انقلابی و هوشمندانهای را اتخاذ کرد و در هیچ صحنهای و در پاسخ به هیچ اهانتی، کوچکترین عصبانیتی بروز نداد و در برابر بدترین توهینها و اهانتها، با لبخند و پاسخهای هوشمندانه از آنها عبور کرد.
و اما حسن روحانی و دانشگاه
به نظر میرسد دکتر روحانی، که با پشتوانه جریان اصلاحات بر سر کار آمده است، همانند رئیسجمهور دولت اصلاحات سعی دارد به دانشگاه و دانشجویان توجه خاصی نشان دهد و از این طریق، پایگاه اجتماعی خود را مستحکم نماید. اما باید دید که نحوهی تعامل وی با دانشجویان به چه نحوی است و آیا فضای گفتوشنود دوطرفه برای بیان دیدگاهها و انتقال نظرات فراهم است؟
با بررسی پنج حضور رئیسجمهور در دانشگاهها، شاید بتوان به سؤال مذکور پاسخ داد. اولین حضور حسن روحانی در دانشگاه به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در ۲۲ مهر ۹۲ در دانشگاه تهران بود که با برخی حواشی همراه شد؛ از نقد دانشجویان بسیجی به سرپرست وزارت علوم[۲][۳] شایان ذکر است که اجرای این مراسم در یک فضای امنیتی صورت گرفت و بسیاری از دانشجویان، که موفق نشده بودند در سالن علامه طباطبایی این دانشگاه حضور پیدا کنند، در بیرون از سالن تجمع کردند و خواستار حضور رئیسجمهور در جمع آنان شده بودند. نکتهی مهم اینکه برخلاف پیشبینی، سخنرانی روحانی بدون پرسشوپاسخ به پایان رسید و تنها نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و انجمن اسلامی موفق به قرائت بیانیهای شدند. تا خواستههای انجمن اسلامی در خصوص آزادی زندانیان.
حضور بعدی روحانی در دانشگاه، مربوط به ۱۶ آذر ۹۲ و دانشگاه شهید بهشتی میشود. این مراسم نیز بدون حاشیه نبود و شعارهای دانشجویان طرفدار و منتقد روحانی بارها در سالن به گوش میرسید. همچنین دانشجویان اعتراض داشتند که امروز روز دانشجوست و چرا باید عدهی زیادی از کارکنان داخل سالن باشند و ما نتوانیم در این مراسم حضور پیدا کنیم. از نکات قابل توجه این مراسم، پرسشوپاسخ دانشجویان با رئیسجمهور با فیلتر مجری برنامه بود؛ بدینگونه که مجری برنامه سؤالها را میپرسید. این اقدام مورد اعتراض اکثر دانشجویان قرار گرفت و با سر دادن شعار «سؤال ما نیست» نارضایتی خود را از اولین جلسهی پرسشوپاسخ میان رئیسجمهور و دانشجویان نشان دادند.
سومین حضور رئیسجمهور در دیماه ۹۲ و باز هم در دانشگاه شهید بهشتی رقم خورد. نام این حضور را، که به بهانهی تقدیر از برگزیدگان نوزدهمین جشنوارهی تحقیقاتی علوم پزشکی رازی صورت گرفته بود، نمیتوان حضور رئیسجمهور در جمع دانشجویان گذاشت؛ چراکهعمدهی صحبتهای روحانی به موضوع سلامت اختصاص یافت.
جالب اینکه چهارمین حضور رئیسجمهور در بهمنماه نیز در دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفت. اما این حضور برخلاف دفعههای پیش، با تندترین انتقادات وی نسبت به منتقدین دولت همراه شد. روحانی در این سخنرانی، در بخشی از سخنانش، با گلایه از برخی انتقادهای صورتگرفته از توافق ژنو، منتقدین را عدهای کمسواد خواند و خطاب به حاضران در مراسم گفت: «چرا یک عده کمسواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاهها چرا خصوصی حرف میزنند؟ چرا نمیآیند در میدان حرف بزنند؟...»
و اما آخرین حضور وی در دانشگاه مربوط به مهرماه ۹۳ و به بهانهی آغاز سال تحصیلی دانشگاهها بود و باز هم فرصتی برای بیان نظرات تشکلهای دانشجویی در نظر گرفته نشد و فضای امنیتی حاکم بر این مراسم بود؛ بهگونهای که یکی از دانشجویان نمونهی علوم پزشکی، که به نمایندگی از تمامی دانشجویان دانشگاه تهران سخنران این مراسم بود، در ابتدای سخنانش گفت:«مسئولان برگزاری مراسم به دلایل امنیتی نگذاشتند کاغذی همراه خود داشته باشم و اگر چیزی را فراموش کردم، حضار ببخشند.» جالب اینکه با وجود چنین شرایطی، روحانی اظهار داشت که در این یک سال تلاشمان این بوده که فضای دانشگاه از فضای امنیتی فاصله، فاصله و فاصله بگیرد!
طبق بررسیای که انجام شد، مشاهده میشود که در مجموع روحانی پنج حضور در دانشگاه داشته است که از این میان، تنها دو بار در جمع دانشجویان حاضر شده است و به جز یک مورد، حضور او در دانشگاهها عمدتاً به سخنرانیهای یکطرفه اختصاص داشته است که البته آن یک مورد پرسشوپاسخ هم با فیلتر مجری صورت گرفت.
با توجه به آنچه گفته شد، میبینیم که نحوهی حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها و تعامل با دانشجویان با درجات مختلفی صورت گرفته است، اما نکتهی حائز اهمیت میزان توجه واقعی به دانشجویان و فراهم کردن بستری برای اظهارنظر مستقیم با رئیسجمهور است. طبق بررسیهای صورتگرفته در فوق، میتوان گفت که از جمله دیدارهای دانشجویی که در آن فضای نقد دانشجویی و اظهارنظر بدون نگرانی از مسائل امنیتی وجود داشت، در زمان ریاستجمهوری احمدینژاد صورت پذیرفت؛ چراکه با وجود بدترین اهانتها، احمدینژاد کوچکترین واکنش تندی را از خود نشان نداد و با عوامل توهین برخوردی صورت نگرفت.
این در حالی است که مشاهده کردیم در دوران هاشمی دانشجویان در خفقان به سر میبردند و اجازه نقد و پرسشوپاسخ به آنها داده نمیشد. دوران خاتمی نیز با وجود توجه وی به دانشجویان، با پرخاشگریهای خاتمی همراه بود. اما نکتهی حائز اهمیت این است که در دولت یازدهم نیز علیرغم شعارهایی که داده میشود، فضای کافی برای جریانات دانشجویی فراهم نبوده است و این یکی از خطراتی است که میتواند زمینههای نارضایتی دانشجویان را فراهم نماید و این نکتهی دقیقی است که رئیس دولت یازدهم میبایست توجه کافی را به آن مبذول دارد.*
پی نوشت ها
[۱]. ۱۶ مرداد ۹۱.
[۲]. پس از سخنان توفیقی، آراسته مسئول بسیج دانشگاه تهران، خطاب به روحانی گفت: فردی را بهعنوان سرپرست وزارت علوم تعیین کردهاید که قانون اساسی و شورای نگهبان، که انتخابات را تأیید میکند، قبول ندارد و این مسئله را در سخنرانی سال ۸۸ خود نشان داده است. دانشجویان با تشویق خود سخنان وی را تأیید کردند.
[۳]. مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، بیانیهی این تشکل دانشجویی را قرائت کرد. در این بیانیه آمده بود: «بهواسطهی تلاشهای دکتر توفیقی، امید و نشاط به فضای دانشگاه بازگشته است که باید این فعالیتها استمرار یابد تا آب رفته به جوی بازگردد.» وی همچنین گفت: «آزادی زندانیانی که در حبس و حصر ماندهاند یک مطالبهی عمومی است.»
*برهان
اهمیت این حضور به اندازهای است که رهبر معظم انقلاب بارها به مسئولین در خصوص حضور در دانشگاهها و جمعهای دانشجویی توصیه نمودهاند. ایشان طی بیانات خود در دیدار با جمعی از دانشجویان کشور، به حضور مسئولین در دانشگاهها و شنیدن انتقادات و حرفهای دانشجویان تأکید کرده و فرمودند:
«من عقیدهام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند؛ رؤساى سه قوه، مسئولین میانى، رئیس صداوسیما، مسئولین سپاه و نیروهاى مسلح؛ اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهاى گفتنىِ دانشجوها را بشنوند. هیچ چیزى جاى این گفتوگوى رودررو و چهرهبهچهره را نمیگیرد؛ همانى که سنت قدیمى روحانیون ما بوده که بنشینند روى منبر، با مردم چهرهبهچهره حرف بزنند. من الآن از همینجا به مسئولین سفارش میکنم که در جلسات دانشجویى شرکت کنند؛ بیایند، بشنوند از دانشجوها و بگویند به دانشجوها.»[۱]
اما بحث حضور صرف در دانشگاه یک طرف قضیه است و بحث تعامل بین رئیسجمهور و دانشجویان طرف دیگر. در طول ریاستجمهوری رؤسای جمهور سابق و فعلی، نحوهی تعامل با دانشجویان در هنگام حضور رئیسجمهور در دانشگاهها متفاوت بوده است. بعضاً راه تعامل و گفتوشنود بسته بوده و در برخی موارد این زمینه کاملاً فراهم بوده است؛ تا جایی که بدون کوچکترین برخوردی منجر به ایجاد حواشی بسیاری نیز شده است.
با توجه به اهمیت مسئلهی فوق، قصد داریم در این مجال، به بررسی نحوهی حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها و نحوهی تعامل آنها با گروههای دانشجویی بپردازیم. بدین منظور، برخی از مهمترین حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها مورد بازخوانی قرار گرفته است.
هاشمی رفسنجانی و دوران بیرونقی تعاملات
در سالهای آغازین انقلاب، دولتها درگیر مسائل پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بودند و فرصت چندانی برای توجه به سایر مسائل از جمله دانشجویان نداشتند. این رویه با روی کار آمدن هاشمی، در دولت پنجم و ششم نیز ادامه یافت. وی معتقد بود که در فضای پس از جنگ، نیاز اصلی کشور سازندگی ویرانیهای پس از جنگ است و مسائل دیگر در اولویتها بعدی قرار دارند و همین مسئله باعث شد دانشگاه و دانشجویان در حاشیه قرار گیرند.
از دیگر اتفاقاتی که سبب دوری و عدم تعامل هاشمی با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی شد، شکلگیری تفکر مبتنی بر تضعیف جریانهای منتقد بود. در آن دوران، نیرویهای جناح چپ، که نمود آن در دانشگاه اتحادیهی انجمنهای اسلامی یا دفتر تحکیم وحدت بود،بیشترین جریان منتقد دولت هاشمی محسوب میشدند که انتقاد از سوی این تشکلها منجر به تلاشهایی برای محدود کردن فعالیت آنها، خصوصاً انجمنهای اسلامی از سوی دولت شد. در همین راستا، یکی از معاونین وقت وزارت علوم دولت سازندگی دربارهی فضای حاکم بر دانشگاهها در دولت هاشمی، با بیان اینکه واقعیت این است که رابطهی آقای هاشمی با تشکلهای دانشجویی اصلاً خوب نبود، میگوید که در آن دوران اگر گروهی از دانشجویان انتقادی را مطرح میکردند، آقای هاشمی شدیداً برافروخته میشد و بلافاصله در نمازجمعهی بعدی به آن واکنش نشان میداد.
لذا با توجه به چنین شرایطی و در پیش گرفتن چنین رویکردی نسبت به دانشجویان، شاهد حضور کمرنگ هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش در دانشگاهها و اجازهی گفتوشنود با این قشر هستیم. البته هاشمی یکبار در ۱۶ آذر سال ۱۳۷۳ در اجتماع دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور حاضر شد که به علت فضای بسته و عدم توجه جدی وی به دانشجویان، یک سخنرانی رسمی محسوب شد؛ مراسمی بدون توجه به سخنان دانشجویان و یا در اختیار گذاشتن فرصتی برای طرح مسائل و دیدگاههای آنها. حضور دیگر هاشمی در دانشگاه امیرکبیر و سخنرانی وی برای دانشجویان بود که آن هم مانند حضور قبلی وی، تنها یک سخنرانی بهشمار آمد.
خاتمی و رویکردی نو در قبال جریانات دانشجویی
با روی کار آمدن خاتمی در سال ۷۶، رویکرد جدیدی از توجه رئیسجمهور به دانشجو و دانشگاه رقم خورد. وی که به قشر دانشجو بهعنوان پشتوانههای دولت خود مینگریست، توجه ویژهای را معطوف دانشگاه نمود. بهعنوان نمونه تا پیش از آن، روز دانشجو منحصر در پیام وزرای علوم و بهداشت میشد، اما با روی کار آمدن خاتمی، رئیسجمهور به یکی از اکرامکنندگان این روز تبدیل شد و در این دوران شاهد حضور پررنگتر رئیسجمهور در دانشگاه هستیم، هرچند که این حضور با حاشیههای بسیاری همراه بوده است.
حضور خاتمی در دانشگاه صنعتی شریف در ۱۶ آذر ۷۷، اولین حضور وی در دانشگاه و نیز اولین سخنرانی وی در روز دانشجو را رقم زد. از نکات قابل توجه این مراسم، فضای سنگین و امنیتی آن بود؛ بهگونهای که نام سؤالکنندگان از رئیسجمهور اعلام نمیشد و تنها به ذکر شمارهای بسنده میشد.
حضور دیگر خاتمی در میان دانشجویان در سال ۷۸ و در دانشگاه علم و صنعت بود. جالب اینکه از این حضور و سخنرانی خاتمی بهعنوان یکی از سخنرانیهای انقلابی و متعهدانهی وی یاد میشود؛ چراکه به مرزبندی صریح با دشمن پرداخته و دربارهی رابطه جمهوری اسلامی با آمریکا و وجود دیوار بلند بیاعتمادی میان دو کشور و بعضی خیانتهای آمریکا در حق مردم ایران، از جمله کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، سخن گفت.
از حواشی این مراسم این بود که عدهای از دانشجویان تصویر بزرگی از کارت عضویت رئیسجمهور در بسیج مستضعفین را با خویش حمل میکردند. برخی از دانشجویان در مراسم نیز هنگامی که برخی از شعارهای انقلابی دیگر دانشجویان را با سوت و کف سرکوب میکردند، شعار میدادند: «انحصار حیا کن، دانشگاه را رها کن.» دانشجویان حاضر در مراسم با شعارهای «دادگاه انقلابی، تشکر تشکر»، «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر» به ابراز نظر و دفاع از خاتمی در برابر ساختارشکنان پرهیاهو پرداختند.
در سال ۷۹ دانشگاه تربیت مدرس در حالی میزبان رئیس دولت اصلاحات شد که بعد از ختم شدن قائلهی ۱۸ تیر، تخریب محمد خاتمی توسط روزنامههای زنجیرهای در دستور کار قرار گرفت؛ تا جایی که فضای دانشگاه که دوستدار محمد خاتمی بود تغییر کرد. لذا حواشی حضور وی در دانشگاه، بعد از این جریانات بیش از قبل بود؛ بهگونهای که واکنشهای خاتمی را بههمراه داشت.
در این مراسم، که عدهای با تصاویر خاتمی و مصدق در میان جمعیت حضور داشتند، خاتمی اظهار داشت: «ما هنوز بلد نیستیم چگونه یکدیگر را تحمل کنیم، باید مواظب باشیم که وقتی یک گروه با رأی اکثریت روی کار میآید، اقلیت را کنار نزند و نیز اقلیتی که در انتخابات رأی نیاورده با هر شیوهای قصد کنار زدن اکثریت را نداشته باشد.»
همچنین نظم مجلس سخنرانی وی بارها بر هم خورد و وی از سوی دانشجویان ساختارشکنی که سخنان خاتمی به مذاق آنها خوش نمیآمد، هو شد؛ تا جایی که وی خطاب به عدهای که با هیاهو نظم مجلس را مدام به هم میریختند گفت: «در حیرتم که عدهای که عقبهشان صد نفر هم نیست، شلوغ میکنند و اجازه نمیدهند دانشجویان مراسم خود را برگزار کنند. شما باید جلوی اینها را بگیرید.» هیاهوی ساختارشکنان معمولاً زمانی رخ میداد که خاتمی در دفاع از عملکرد نظام سخن میگفت، همانند جریان پیگیری ماجرای قتلهای زنجیرهای.
آخرین حضور خاتمی در میان جمع دانشجویان، مربوط به روز دانشجوی سال ۸۳ در دانشگاه تهران میشود که از آن میتوان بهعنوان پرحاشیهترین حضور وی در دانشگاه یاد کرد. عواملی چون کوچک بودن سالن و هجوم دانشجویان و شکسته شدن شیشههای درب سالن، هیجاناتی را پیش از مراسم به وجود آورد که خود بر حواشی آن روز افزود. هنوز خاتمی در محل برگزاری مراسم حضور نیافته بود که شعارهایی همچون «خاتمی، خاتمی، استعفا، استعفا»، «دانشجو بیدار است، از خاتمی بیزار است»، «مرگ بر استبداد» و... در میان شرکتکنندگان ردوبدل میشد.
با حضور خاتمی، وی سخنرانی کوتاهی دربارهی ۱۶ آذر و ماندگاری آن انجام داد و بیشتر وقت جلسه به پرسشوپاسخ گذشت. عدهای از دانشجویان در هنگام سخنرانی خاتمی فریاد میزدند: «بسه دروغ، بسه دروغ» که خاتمی پاسخ داد: «شما باید منطقی باشید». بعد از سخنان نمایندهی برخی از تشکلهای دانشجویی، عدهای از دانشجویان فریاد زدند: «مرگ بر دیکتاتور، خاتمی، تو به ما پشت کردی» که خاتمی پاسخ داد: «نه هنوز رویم به طرف شماست.» خاتمی ادامه داد: «باید دموکراسی را قبول داشته باشیم. فقط دیکتاتورها هستند که غیرخودشان را قبول ندارند... ما باید عقاید مختلف یکدیگر را تحمل کنیم...» که عدهای شعار دادند: «باز دروغ، باز دروغ.» خاتمی گفت: «اگر بنای شما بر این است که من حرف نزنم، من پا میشوم و میروم. اگر به من حق میدهید که حرف بزنم، لطفاً ساکت باشید و هرکس نمیخواهد، برود بیرون تا کسان دیگر بیایند داخل.» خاتمی همچنین گفت: «حالا نوبت من است.» عدهای شعار دادند «مزخرف، مزخرف.» خاتمی گفت: «انشاءالله بعد از من کسانی خواهند آمد که خوب عمل خواهند کرد.»
اوج عصبانیت خاتمی زمانی بود که وی گفت من اولاً شهادت روشنفکریام را بدهم. در این هنگام عدهای شروع کردند به هو کردن خاتمی که در این زمان وی بهشدت برآشفت و اظهار داشت: «این خلاف مصالح دیگران و روش دموکراتیک است. چند نفری هستند که هو میکنند. کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند. آدم باشید. آدمهایی که تحمل دیگران را ندارند خدا نکند به قدرت برسند. در همهچیز انحراف ایجاد کردید، حالا آمدید اینجا نمیخواهید که ما حرف بزنیم.»
احمدینژاد و ادامهی روند تعاملات با دانشگاه
توجه به دانشگاه و دانشجویان با روی کار آمدن محمود احمدینژاد نیز بهعنوان رئیسجمهور دولتهای نهم و دهم ادامه یافت. حضور احمدینژاد در دانشگاه با فرازونشیبهایی همراه بود. وی که از بطن دانشگاه برخاسته بود، تعامل با دانشجویان را در دستور کار خود قرار داد.
حضور احمدینژاد در روز دانشجوی سال ۸۵ در دانشگاه امیرکبیر تهران، که از آن میتوان بهعنوان مهمترین حضور وی در دانشگاه یاد کرد، بسیار پرحاشیه بود. تلاش گسترده و برنامهریزیشدهای برای بر هم زدن سخنرانی رئیسجمهور به چشم میخورد و دامنهی توهینها، هیاهوها و جنجالها بهمراتب از سخنرانیهای خاتمی بیشتر و شدیدتر بود.
سخنرانی احمدینژاد با واکنش و شعارهای موافقان و مخالفان همراه بود. در بخشی از سخنرانی وی، عدهای شعار میدادند «آمریکا را رها کن، فکری به حال ما کن.» همچنین در میان سخنرانی وی، یک نفر از حاضران عکس رئیسجمهور را به آتش کشید و احمدینژاد نیز در واکنش به این اقدام گفت: «پیشگامان ما در راه دفاع از آزادی حقیقی و عدالت، مانند شهید رجایی، جان و تنشان را سوزاندند و افتخار امثال بنده رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی این ملت است. آمریکاییها بدانند ما اگر هزار بار هم بسوزیم، یک سانتیمتر از آرمانهایمان عقبنشینی نمیکنیم.»
آتش زدن عکس محمود احمدینژاد در دانشگاه امیرکبیر
در این مراسم، اهانتها و توهینهای بسیاری علیه احمدینژاد صورت گرفت، اما وی با صبر و تحمل، مواضع انقلابی و هوشمندانهای را اتخاذ کرد و در هیچ صحنهای و در پاسخ به هیچ اهانتی، کوچکترین عصبانیتی بروز نداد و در برابر بدترین توهینها و اهانتها، با لبخند و پاسخهای هوشمندانه از آنها عبور کرد.
و اما حسن روحانی و دانشگاه
به نظر میرسد دکتر روحانی، که با پشتوانه جریان اصلاحات بر سر کار آمده است، همانند رئیسجمهور دولت اصلاحات سعی دارد به دانشگاه و دانشجویان توجه خاصی نشان دهد و از این طریق، پایگاه اجتماعی خود را مستحکم نماید. اما باید دید که نحوهی تعامل وی با دانشجویان به چه نحوی است و آیا فضای گفتوشنود دوطرفه برای بیان دیدگاهها و انتقال نظرات فراهم است؟
با بررسی پنج حضور رئیسجمهور در دانشگاهها، شاید بتوان به سؤال مذکور پاسخ داد. اولین حضور حسن روحانی در دانشگاه به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در ۲۲ مهر ۹۲ در دانشگاه تهران بود که با برخی حواشی همراه شد؛ از نقد دانشجویان بسیجی به سرپرست وزارت علوم[۲][۳] شایان ذکر است که اجرای این مراسم در یک فضای امنیتی صورت گرفت و بسیاری از دانشجویان، که موفق نشده بودند در سالن علامه طباطبایی این دانشگاه حضور پیدا کنند، در بیرون از سالن تجمع کردند و خواستار حضور رئیسجمهور در جمع آنان شده بودند. نکتهی مهم اینکه برخلاف پیشبینی، سخنرانی روحانی بدون پرسشوپاسخ به پایان رسید و تنها نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و انجمن اسلامی موفق به قرائت بیانیهای شدند. تا خواستههای انجمن اسلامی در خصوص آزادی زندانیان.
حضور بعدی روحانی در دانشگاه، مربوط به ۱۶ آذر ۹۲ و دانشگاه شهید بهشتی میشود. این مراسم نیز بدون حاشیه نبود و شعارهای دانشجویان طرفدار و منتقد روحانی بارها در سالن به گوش میرسید. همچنین دانشجویان اعتراض داشتند که امروز روز دانشجوست و چرا باید عدهی زیادی از کارکنان داخل سالن باشند و ما نتوانیم در این مراسم حضور پیدا کنیم. از نکات قابل توجه این مراسم، پرسشوپاسخ دانشجویان با رئیسجمهور با فیلتر مجری برنامه بود؛ بدینگونه که مجری برنامه سؤالها را میپرسید. این اقدام مورد اعتراض اکثر دانشجویان قرار گرفت و با سر دادن شعار «سؤال ما نیست» نارضایتی خود را از اولین جلسهی پرسشوپاسخ میان رئیسجمهور و دانشجویان نشان دادند.
سومین حضور رئیسجمهور در دیماه ۹۲ و باز هم در دانشگاه شهید بهشتی رقم خورد. نام این حضور را، که به بهانهی تقدیر از برگزیدگان نوزدهمین جشنوارهی تحقیقاتی علوم پزشکی رازی صورت گرفته بود، نمیتوان حضور رئیسجمهور در جمع دانشجویان گذاشت؛ چراکهعمدهی صحبتهای روحانی به موضوع سلامت اختصاص یافت.
جالب اینکه چهارمین حضور رئیسجمهور در بهمنماه نیز در دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفت. اما این حضور برخلاف دفعههای پیش، با تندترین انتقادات وی نسبت به منتقدین دولت همراه شد. روحانی در این سخنرانی، در بخشی از سخنانش، با گلایه از برخی انتقادهای صورتگرفته از توافق ژنو، منتقدین را عدهای کمسواد خواند و خطاب به حاضران در مراسم گفت: «چرا یک عده کمسواد باید حرف بزنند؟ اساتید دانشمند ما، بزرگان دانشگاهها چرا خصوصی حرف میزنند؟ چرا نمیآیند در میدان حرف بزنند؟...»
و اما آخرین حضور وی در دانشگاه مربوط به مهرماه ۹۳ و به بهانهی آغاز سال تحصیلی دانشگاهها بود و باز هم فرصتی برای بیان نظرات تشکلهای دانشجویی در نظر گرفته نشد و فضای امنیتی حاکم بر این مراسم بود؛ بهگونهای که یکی از دانشجویان نمونهی علوم پزشکی، که به نمایندگی از تمامی دانشجویان دانشگاه تهران سخنران این مراسم بود، در ابتدای سخنانش گفت:«مسئولان برگزاری مراسم به دلایل امنیتی نگذاشتند کاغذی همراه خود داشته باشم و اگر چیزی را فراموش کردم، حضار ببخشند.» جالب اینکه با وجود چنین شرایطی، روحانی اظهار داشت که در این یک سال تلاشمان این بوده که فضای دانشگاه از فضای امنیتی فاصله، فاصله و فاصله بگیرد!
طبق بررسیای که انجام شد، مشاهده میشود که در مجموع روحانی پنج حضور در دانشگاه داشته است که از این میان، تنها دو بار در جمع دانشجویان حاضر شده است و به جز یک مورد، حضور او در دانشگاهها عمدتاً به سخنرانیهای یکطرفه اختصاص داشته است که البته آن یک مورد پرسشوپاسخ هم با فیلتر مجری صورت گرفت.
با توجه به آنچه گفته شد، میبینیم که نحوهی حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها و تعامل با دانشجویان با درجات مختلفی صورت گرفته است، اما نکتهی حائز اهمیت میزان توجه واقعی به دانشجویان و فراهم کردن بستری برای اظهارنظر مستقیم با رئیسجمهور است. طبق بررسیهای صورتگرفته در فوق، میتوان گفت که از جمله دیدارهای دانشجویی که در آن فضای نقد دانشجویی و اظهارنظر بدون نگرانی از مسائل امنیتی وجود داشت، در زمان ریاستجمهوری احمدینژاد صورت پذیرفت؛ چراکه با وجود بدترین اهانتها، احمدینژاد کوچکترین واکنش تندی را از خود نشان نداد و با عوامل توهین برخوردی صورت نگرفت.
این در حالی است که مشاهده کردیم در دوران هاشمی دانشجویان در خفقان به سر میبردند و اجازه نقد و پرسشوپاسخ به آنها داده نمیشد. دوران خاتمی نیز با وجود توجه وی به دانشجویان، با پرخاشگریهای خاتمی همراه بود. اما نکتهی حائز اهمیت این است که در دولت یازدهم نیز علیرغم شعارهایی که داده میشود، فضای کافی برای جریانات دانشجویی فراهم نبوده است و این یکی از خطراتی است که میتواند زمینههای نارضایتی دانشجویان را فراهم نماید و این نکتهی دقیقی است که رئیس دولت یازدهم میبایست توجه کافی را به آن مبذول دارد.*
پی نوشت ها
[۱]. ۱۶ مرداد ۹۱.
[۲]. پس از سخنان توفیقی، آراسته مسئول بسیج دانشگاه تهران، خطاب به روحانی گفت: فردی را بهعنوان سرپرست وزارت علوم تعیین کردهاید که قانون اساسی و شورای نگهبان، که انتخابات را تأیید میکند، قبول ندارد و این مسئله را در سخنرانی سال ۸۸ خود نشان داده است. دانشجویان با تشویق خود سخنان وی را تأیید کردند.
[۳]. مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، بیانیهی این تشکل دانشجویی را قرائت کرد. در این بیانیه آمده بود: «بهواسطهی تلاشهای دکتر توفیقی، امید و نشاط به فضای دانشگاه بازگشته است که باید این فعالیتها استمرار یابد تا آب رفته به جوی بازگردد.» وی همچنین گفت: «آزادی زندانیانی که در حبس و حصر ماندهاند یک مطالبهی عمومی است.»
*برهان