فیلم آتش بس2 مسیری برای شدن ندارد؛ یک اجرای سطحی از چند محور کلیشهای است: آدمهای این روزگار، باری به هر جهتند؛ سنتیها بی مایه و به دردنخور و کهنه و املند؛ زن و مردها روی مسایل مبتذل زندگی، دور میخورند و...
به گزارش شهدای ایران، فیلم آتش بس2 مسیری برای شدن ندارد؛ یک اجرای سطحی از چند محور کلیشهای است: آدمهای این روزگار، باری به هر جهتند؛ سنتیها بی مایه و به دردنخور و کهنه اند؛ زن و مردها روی مسایل مبتذل زندگی، دور میخورند و... و البته باز هم کلی طنازی بی مایه و هجو بی پایه؛ ادعای در افتادن با ابتذال در مسیر و با ابزاری به مراتب مبتذل تر! به عبارت دیگر باید گفت این فیلم، مثل پاک کردن شیشه با دستمال کثیف است.
«همه مردم ایران عقدهای هستند! مگر میشود کسی در ایران زندگی کند و عقدهای نباشد» ! این جملات گهربار متعلق است به سرکار خانم تهمینه میلانی کارگردان محترم فیلم سینمایی آتش بس 1 و 2. تردیدی نیست که چنین جملهای فاقد ارزش و اهمیت برای توجه و تحلیل و پاسخگویی است اما میتواند راه خوبی باشد برای ورود به نقد و تحلیل آخرین ساخته ایشان: آتش بس 2.
چرا معتقدیم آتش بس اثری عقده مند است؟
این فیلم در یک کلمه اثری «عقده گرایانه» است. اثری که همه انرژی خود را در تراکم و تزاحم انواع و اقسام عقدهها، به ظهور رسانده است. فیلمی به شدت شیک، که بناست خودش را در مسیر جلوه گری ساختمانهای مجلل و بازیگران خوش لباس و ماشینهای اشرافی، ارضا کند. داستان، اختلاف یک زوج جوان است و مایه طنز! در این بین کودکی هم هست که آکسسوار صحنه است بیشتر تا شخصیت و حتی تیپ.
فیلمی بی مسیر برای شدن؛ یک آتش بس بی مبنا
فیلم، مسیری برای شدن ندارد؛ یک اجرای سطحی از چند محور کلیشهای است: آدمهای این روزگار، باری به هر جهتند؛ سنتها بی مایه و به دردنخور و کهنه و املند؛ زن و مردها روی مسایل مبتذل زندگی، دور میخورند و...
و البته باز هم کلی طنازی بی مایه و هجو بی پایه؛ ادعای در افتادن با ابتذال در مسیر و با ابزاری به مراتب مبتذل تر! به عبارت دیگر باید گفت این فیلم، مثل پاک کردن شیشه با دستمال کثیف است.
سینمایی که خودش نیاز به تذکر دارد می خواهد جامعه را تذکر و تنبه دهد و هدایت نماید! داستان فیلم چیست؟ زوج جوان؛ مشکل کجاست؟ درگیریهای آنها. مسئله کدام است؟ سنتهای دمدمه فرهنگی ما. آنهم با سطحیترین و مبتذلترین اجرای ممکن!
در این فیلم، غیر از مسیر کلی داستان، که چارچوبی ضعیف و ورزنیامده دارد، ما با انبوهی شعار روبروییم. شعارهایی از انواع و اقسام و در مسیرهایی مختلف و با اهدافی که معلوم نیست. حالا این شعار گاهی برای کسب مجوز ساخت و نمایش فیلم است، گاهی برای ارضای نیاز فمینیستی، گاهی برای رهاشدن در مسیر فرهنگ اباحه گری جنسی که در این فیلم به خصوص به وضع بدی، ظهور و بروز دارد.
اباحه جنسی؛ از ادا و اطوارها و برخی دیالوگهای زوج جوان تا دیگران...
گفتیم که با یک فیلم «عقده گرا» روبروییم و در ادامه ادلهمان باید اشاره کنیم به فرم به تصویرکشیده شدن موضوعات و معضلات مفروض فیلم. اینکه اساسا «مسئله» اصلی فیلم چیست بماند؛ سوال اینجاست که چه دستاوردی از این شکل بیان داستان و نحوه روایت و دیگر نمایههای فیلم نصیب مخاطب میشود.
آیا ما با یک اثر آسیب شناسانه فرهنگی و اجتماعی روبروییم؟
و این همان چیزی است که فیلم ادعایش را دارد. اما مشکل اینجاست که این مسئله صرفا در حد ادعا باقی میماند و فیلم به سرعت میرود سراغ مسایل اصلیش: از شعارهای پوچ فمینیستی تا ادا و اطوارهای جنسی.
در واقع میشود گفت فیلم آتش بس 2 تلاش کرده است به مجموعهای یکپارچه از دستاوردهای شبه روشنفکرانه اش -که بدجوری هم در مایههای نازل و ضعیف معنا و تعریف میشود – نایل آمده و هم حظی از فحش دادن به سنت ببرد و هم فتح گیشه کند.
وقتی می شود کسی هم به مردم توهین نماید و هم ادای دفاع از جوانان را درآورد، هم با چند جمله کلیشهای مهوع، مجوز ساخت و اکران بگیرد و هم فمینیسم را بازتولید و احیای سینمایی کند. خلاصه اوضاعی است برای خودش در این قالب سینمایی!
شاید بی نیاز به گفتن باشد اینکه بازی فوق العاده بد بهرام رادان و میترا حجاز در کنار زمختی و لختی لباسها و بیش از حد شیک بودن همه چیز که به تهوع میزند، فضای فیلم را کاملاً مماس کرده برای یک دافعه برانگیزی تمام عیار!
یک فلاش بک اطلاعاتی!
فیلم سینمایی «آتش بس 2» ، قسمت دوم اولین فیلم میلیاردی تاریخ سینمای ایران به کارگردانی تهمینه میلانی است. از آخرین ساخته تهمینه میلانی، فیلم سینمایی «یکی از ما دو نفر» 4 سال میگذرد. زوج اصلی فیلم «آتش بس 1» مهناز افشار و محمدرضا گلزار بودند. اما این بار زوج اصلی «آتش بس 2» میترا حجار و بهرام رادان هستند که در رابطهی زناشویی خود دچار مشکل میشوند.
خلاصهای از آنچه در فیلم میگذرد
یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند پس از سالها، مشاور خانوادهی خود را به طور اتفاقی در فرودگاه ملاقات میکنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سالهایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور به سر میبرد، مرور میکنند.
تهمینه میلانی کیست؟
تهمینه میلانی در سال ۱۳۳۹ در شهر تبریز به دنیا آمد. در دوران دبیرستان به تهران نقل مکان کرد و در دبیرستانهای شرف و مرجان به ادامه تحصیل پرداخت. سال ۱۳۵۷ در رشته برق دانشگاه تبریز قبول شد. همزمان با پیروزی انقلاب و بسته شدن دانشگاهها به تهران بازگشت و در رشته معماری دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل گردید. با بسته شدن دانشگاهها حضور در جلسات شعرخوانی، نمایش فیلم و از فعالیتهایی این قبیل را برگزید. در یکی از این جلسات بود که با مسعود کیمیایی آشنا گردید و توانست نظر موافق او را در دستیاری وی در کارگاه آزاد فیلم جلب نماید.
بسیار جوان بود که به عنوان اولین تجربه سینمائی به عنوان منشی صحنه فیلم خط قرمز برگزیده شد. با بازشدن دانشگاهها در کنار کار در کارگاه آزاد فیلم به ادامه تحصیل پرداخت. او که به آرامی به کار در سینما آشنا میگردید شروع به نوشتن فیلمنامه (اگر فردا بیاید، دوستت دارم مادر، عشق و مرگ و …) و کار در دیگر فیلمها (ای ایران، جهیزیهای برای رباب، دل نمک و …) کرد.
از بچههای طلاق تا افسانه آه
اولین فیلم او بچههای طلاق جایزه بهترین فیلم اول را در جشنواره فجر برد و جایزه نقدی آن به او کمک کرد که مجدداً به همراه رضا بانکی و مهدی احمدی فیلم افسانه آه را بسازد. پس از شکست تجاری این فیلم، فیلم کمدی دیگه چه خبر با بازی ماهایا پطروسیان را ساخت. فیلمی که بسیار پرفروش شد.
دوم خرداد و نیمه پنهان کارگردان فمینیست
در سال ۱۳۷۶ و موقعیت خاص سیاسی پس از انتخابات دوم خرداد، میلانی فیلم دو زن را ساخت. به خاطر ساخت این فیلم، میلانی جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم فجر را برد و نامزد جایزه بهترین کارگردانی از همین جشنواره شد. میلانی که بارها در مصاحبههایش تاکید کرده که یک فمینیست ایرانی است (!) پس از موفقیت فیلم «دو زن» فیلمهای نیمه پنهان و واکنش پنجم را هر سه با بازی نیکی کریمی ساخت.
میلانی به خاطر ساخت این سه فیلم با واکنشهای تندی روبرو شد. در سال ۱۳۷۹ پس از به نمایش درآمدن فیلم نیمه پنهان دستگیر شد. جرم او «اقدام علیه امنیت ملی، محاربه با خدا، همکاری با گروههای معاند و تشویش اذهان عمومی از طریق آثارهنری» اعلام شد. وی ۴ روز در انفرادی و ۴ روز در بند عمومی زندان اوین به سر برد و با دخترانی آشنا شد که بعدها زندگی آنها را در فیلمی به نام «تسویه حساب» به تصویر کشید.
پس از فیلمهای سهگانه میلانی با بازی نیکی کریمی، فیلم زن زیادی با بازی مریلا زارعی در سال ۱۳۸۳ به نمایش درآمد. این فیلم هم در ادامه حال و هوای فیلمهای اخیر میلانی بود با واکنش سرد منتقدان مواجه شد اما به فروش خوبی دست پیدا کرد. در سال ۱۳۸۴ بر اساس کتاب «شفای کودک درون» اثر لوچیا کاپاکیونه فیلم آتش بس با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار را ساخت. این فیلم که در سال ۱۳۸۵ اکران شد، رکورد فروش صد میلیون تومان در هفته اول را به جای گذاشت. و حالا آتش بس 2 و مابقی ماجرا...؛
«همه مردم ایران عقدهای هستند! مگر میشود کسی در ایران زندگی کند و عقدهای نباشد» ! این جملات گهربار متعلق است به سرکار خانم تهمینه میلانی کارگردان محترم فیلم سینمایی آتش بس 1 و 2. تردیدی نیست که چنین جملهای فاقد ارزش و اهمیت برای توجه و تحلیل و پاسخگویی است اما میتواند راه خوبی باشد برای ورود به نقد و تحلیل آخرین ساخته ایشان: آتش بس 2.
چرا معتقدیم آتش بس اثری عقده مند است؟
این فیلم در یک کلمه اثری «عقده گرایانه» است. اثری که همه انرژی خود را در تراکم و تزاحم انواع و اقسام عقدهها، به ظهور رسانده است. فیلمی به شدت شیک، که بناست خودش را در مسیر جلوه گری ساختمانهای مجلل و بازیگران خوش لباس و ماشینهای اشرافی، ارضا کند. داستان، اختلاف یک زوج جوان است و مایه طنز! در این بین کودکی هم هست که آکسسوار صحنه است بیشتر تا شخصیت و حتی تیپ.
فیلمی بی مسیر برای شدن؛ یک آتش بس بی مبنا
فیلم، مسیری برای شدن ندارد؛ یک اجرای سطحی از چند محور کلیشهای است: آدمهای این روزگار، باری به هر جهتند؛ سنتها بی مایه و به دردنخور و کهنه و املند؛ زن و مردها روی مسایل مبتذل زندگی، دور میخورند و...
و البته باز هم کلی طنازی بی مایه و هجو بی پایه؛ ادعای در افتادن با ابتذال در مسیر و با ابزاری به مراتب مبتذل تر! به عبارت دیگر باید گفت این فیلم، مثل پاک کردن شیشه با دستمال کثیف است.
سینمایی که خودش نیاز به تذکر دارد می خواهد جامعه را تذکر و تنبه دهد و هدایت نماید! داستان فیلم چیست؟ زوج جوان؛ مشکل کجاست؟ درگیریهای آنها. مسئله کدام است؟ سنتهای دمدمه فرهنگی ما. آنهم با سطحیترین و مبتذلترین اجرای ممکن!
در این فیلم، غیر از مسیر کلی داستان، که چارچوبی ضعیف و ورزنیامده دارد، ما با انبوهی شعار روبروییم. شعارهایی از انواع و اقسام و در مسیرهایی مختلف و با اهدافی که معلوم نیست. حالا این شعار گاهی برای کسب مجوز ساخت و نمایش فیلم است، گاهی برای ارضای نیاز فمینیستی، گاهی برای رهاشدن در مسیر فرهنگ اباحه گری جنسی که در این فیلم به خصوص به وضع بدی، ظهور و بروز دارد.
گفتیم که با یک فیلم «عقده گرا» روبروییم و در ادامه ادلهمان باید اشاره کنیم به فرم به تصویرکشیده شدن موضوعات و معضلات مفروض فیلم. اینکه اساسا «مسئله» اصلی فیلم چیست بماند؛ سوال اینجاست که چه دستاوردی از این شکل بیان داستان و نحوه روایت و دیگر نمایههای فیلم نصیب مخاطب میشود.
آیا ما با یک اثر آسیب شناسانه فرهنگی و اجتماعی روبروییم؟
و این همان چیزی است که فیلم ادعایش را دارد. اما مشکل اینجاست که این مسئله صرفا در حد ادعا باقی میماند و فیلم به سرعت میرود سراغ مسایل اصلیش: از شعارهای پوچ فمینیستی تا ادا و اطوارهای جنسی.
در واقع میشود گفت فیلم آتش بس 2 تلاش کرده است به مجموعهای یکپارچه از دستاوردهای شبه روشنفکرانه اش -که بدجوری هم در مایههای نازل و ضعیف معنا و تعریف میشود – نایل آمده و هم حظی از فحش دادن به سنت ببرد و هم فتح گیشه کند.
وقتی می شود کسی هم به مردم توهین نماید و هم ادای دفاع از جوانان را درآورد، هم با چند جمله کلیشهای مهوع، مجوز ساخت و اکران بگیرد و هم فمینیسم را بازتولید و احیای سینمایی کند. خلاصه اوضاعی است برای خودش در این قالب سینمایی!
شاید بی نیاز به گفتن باشد اینکه بازی فوق العاده بد بهرام رادان و میترا حجاز در کنار زمختی و لختی لباسها و بیش از حد شیک بودن همه چیز که به تهوع میزند، فضای فیلم را کاملاً مماس کرده برای یک دافعه برانگیزی تمام عیار!
یک فلاش بک اطلاعاتی!
فیلم سینمایی «آتش بس 2» ، قسمت دوم اولین فیلم میلیاردی تاریخ سینمای ایران به کارگردانی تهمینه میلانی است. از آخرین ساخته تهمینه میلانی، فیلم سینمایی «یکی از ما دو نفر» 4 سال میگذرد. زوج اصلی فیلم «آتش بس 1» مهناز افشار و محمدرضا گلزار بودند. اما این بار زوج اصلی «آتش بس 2» میترا حجار و بهرام رادان هستند که در رابطهی زناشویی خود دچار مشکل میشوند.
خلاصهای از آنچه در فیلم میگذرد
یک زوج جوان و تحصیلکرده که عازم سفری به خارج از کشور هستند پس از سالها، مشاور خانوادهی خود را به طور اتفاقی در فرودگاه ملاقات میکنند و در مدت زمانی که منتظر پرواز خود هستند، اتفاقات سالهایی از زندگی خود را در مدتی که مشاور آنها در خارج از کشور به سر میبرد، مرور میکنند.
تهمینه میلانی کیست؟
تهمینه میلانی در سال ۱۳۳۹ در شهر تبریز به دنیا آمد. در دوران دبیرستان به تهران نقل مکان کرد و در دبیرستانهای شرف و مرجان به ادامه تحصیل پرداخت. سال ۱۳۵۷ در رشته برق دانشگاه تبریز قبول شد. همزمان با پیروزی انقلاب و بسته شدن دانشگاهها به تهران بازگشت و در رشته معماری دانشگاه علم و صنعت مشغول به تحصیل گردید. با بسته شدن دانشگاهها حضور در جلسات شعرخوانی، نمایش فیلم و از فعالیتهایی این قبیل را برگزید. در یکی از این جلسات بود که با مسعود کیمیایی آشنا گردید و توانست نظر موافق او را در دستیاری وی در کارگاه آزاد فیلم جلب نماید.
بسیار جوان بود که به عنوان اولین تجربه سینمائی به عنوان منشی صحنه فیلم خط قرمز برگزیده شد. با بازشدن دانشگاهها در کنار کار در کارگاه آزاد فیلم به ادامه تحصیل پرداخت. او که به آرامی به کار در سینما آشنا میگردید شروع به نوشتن فیلمنامه (اگر فردا بیاید، دوستت دارم مادر، عشق و مرگ و …) و کار در دیگر فیلمها (ای ایران، جهیزیهای برای رباب، دل نمک و …) کرد.
از بچههای طلاق تا افسانه آه
اولین فیلم او بچههای طلاق جایزه بهترین فیلم اول را در جشنواره فجر برد و جایزه نقدی آن به او کمک کرد که مجدداً به همراه رضا بانکی و مهدی احمدی فیلم افسانه آه را بسازد. پس از شکست تجاری این فیلم، فیلم کمدی دیگه چه خبر با بازی ماهایا پطروسیان را ساخت. فیلمی که بسیار پرفروش شد.
دوم خرداد و نیمه پنهان کارگردان فمینیست
در سال ۱۳۷۶ و موقعیت خاص سیاسی پس از انتخابات دوم خرداد، میلانی فیلم دو زن را ساخت. به خاطر ساخت این فیلم، میلانی جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم فجر را برد و نامزد جایزه بهترین کارگردانی از همین جشنواره شد. میلانی که بارها در مصاحبههایش تاکید کرده که یک فمینیست ایرانی است (!) پس از موفقیت فیلم «دو زن» فیلمهای نیمه پنهان و واکنش پنجم را هر سه با بازی نیکی کریمی ساخت.
میلانی به خاطر ساخت این سه فیلم با واکنشهای تندی روبرو شد. در سال ۱۳۷۹ پس از به نمایش درآمدن فیلم نیمه پنهان دستگیر شد. جرم او «اقدام علیه امنیت ملی، محاربه با خدا، همکاری با گروههای معاند و تشویش اذهان عمومی از طریق آثارهنری» اعلام شد. وی ۴ روز در انفرادی و ۴ روز در بند عمومی زندان اوین به سر برد و با دخترانی آشنا شد که بعدها زندگی آنها را در فیلمی به نام «تسویه حساب» به تصویر کشید.
پس از فیلمهای سهگانه میلانی با بازی نیکی کریمی، فیلم زن زیادی با بازی مریلا زارعی در سال ۱۳۸۳ به نمایش درآمد. این فیلم هم در ادامه حال و هوای فیلمهای اخیر میلانی بود با واکنش سرد منتقدان مواجه شد اما به فروش خوبی دست پیدا کرد. در سال ۱۳۸۴ بر اساس کتاب «شفای کودک درون» اثر لوچیا کاپاکیونه فیلم آتش بس با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار را ساخت. این فیلم که در سال ۱۳۸۵ اکران شد، رکورد فروش صد میلیون تومان در هفته اول را به جای گذاشت. و حالا آتش بس 2 و مابقی ماجرا...؛