دبیر دومین همایش ادبی طاهره صفارزاده خواستار برگزاری کنگرهای بینالمللی به منظور تبیین اندیشههای شاعران و ادیبان بزرگ معاصر ایران همچون طاهره صفارزاده شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر مراسم اختتامیه دومین جایزه ادبی طاهره صفارزاده عصر روز گذشته (یکشنبه) پنجم آبان با حضور جمعی از فعالان فرهنگ و ادب در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری که به نیابت از محسن مومنی شریف سخنرانی می کرد با اشاره به حق مادری طاهره صفارزاده بر گردن حوزه هنری اظهار داشت: حق طاهره صفارزاده آن طور که شایسته اوست ادا نشده است هر چند که همیشه آثارش از نام او جلوتر حرکت کرده است. با این حال به باور من او بزرگتر از اندازه ای است که جامعه امروز ما او را می شناسد.
وی در ادامه با اشاره به توجه ویژه مرحوم صفارزاده به ادعیه در سالهای پایانی عمر اظهار داشت: در فاصله سالهای 81 تا 86 مرحوم صفارزاده کارهای خوبی در حوزه ادعیه انجام داد و فضای زندگی خودش را نیز با آن گره زده بود و می دانیم که همه اهالی دعا اهل نجات هم هستند.
وی همچنین با اشاره به خاطره ای از مرحوم صفارزاده گفت: در ملاقاتی به من می گفت که در عالم رویا دیده است که نامش را به صورتی نورانی در آسمان نوشته اند و خودش از این مسئله ذوق زده شده بود و آن را نشانه پذیرفته شده ترجمه قرآنش در محضر خداوند می دانست.
در ادامه این مراسم و پس از شعرخوانی پونه نکویی، رضا اسماعیلی دبیر این همایش در سخنانی اظهار داشت: برای این مراسم دوستانی که در تدارک ساخت کلیپ بودند گلایه می کردند که هیچ عکس، فیلم، مستند و یا صدای درخور توجهی از مرحوم صفارزاده وجود ندارد و این مسئله مایه خسران است البته ما از قصیر امین پور، حسن حسینی، نصرالله مردانی و سلمان هراتی هم غفلت کردیم و امروز برای معرفی آنها به نسل جدید دستمان خالی است. امیدوارم که از این به بعد از این غفلت دور شویم و از فرصت ها برای ساخت مستندهایی در ارتباط با شاعران و هنرمندانمان استفاده کنیم.
وی ادامه داد: مرحوم صفارزاده برترین الگو برای شاعران آئینی ما به شمار می رود آن هم در شرایطی که شعر آئینی ما آکنده از مدح و منقبت شده است و اندیشه و حکمت و بیدارگری در آن کم شده است.
با این حال در کنار آثار مرحوم صفارزاده دلمان به حضور اساتیدی چون استاد موسوی گرمارودی گرم است که آثارش سرشار از بیدارگری و مولفه های دینی است.
اسماعیلی افزود: یکی از بزرگترین آرزوهایم این است که ستادی ملی و شورای سیاستگذاری ملی در ارتباط با چهره هایی مانند مرحوم صفارزاده و یا استاد گرمارودی تشکیل دهیم که در آن همه نهادهای فرهنگی حضور دارند پس تلاش می کنند تا یک همایش بین المللی برای معرفی این اندوخته ها برپا شود. مردم جهان امروزه از چهره های کوچکتر از این مفاخر بت می سازند اما ما از آنها غفلت می کنیم با این حال امیدوارم که در سالهای آینده شاهد برگزاری کنگره ای جهانی به نام مرحوم صفارزاده باشیم.
سخنران دیگر این مراسم حجت الاسلام سید محمود دعایی سرپرست موسسه اطلاعات بود. وی با اشاره به شان معنوی و مناعت طبع صفارزاده در سخنان خود به بهرام قاسمی سردبیر وقت روزنامه اطلاعات اشاره کرد و گفت: آقای قاسمی که امروز یکی از دیپلمات های برجسته کشور هستند همزه وصل من و مرحوم صفارزاده شد. یادم هست در اوایل انقلاب که مسئولیت موسسه اطلاعات را به من داده بودند به دلیل اینکه سالها بود از فضای ایران دور بودم و احساس می کردم به تنهایی از عهده این مسئولیت برنخواهم آمد به مرحوم شهید بهشتی مراجعه کردم و از ایشان کمک خواستم ایشان هم نیروهایی به ما معرفی کرد که یکی از آنها آقای قاسمی بود.
آن موقع قرار بر این بود که برای جذب نیرو در روزنامه به سراغ افراد شاخص برویم و قاسمی هم که از یاران فکور مرحوم صفارزاده بود پیشنهاد داد که اگر ایشان بپذیرند که بر صفحات ادبی ما نظارت بکنند بسیار ارزشمند است به ویژه این که به امام هم علاقه ویژه ای دارد.
دعایی گفت: مرحوم صفارزاده آن وقت ها در اپارتمانی در اطراف میدان فلسطین زندگی می کرد؛ منزلی اجاره ای که از سوی بنیاد مستضعفان مصادره شده بود اما خانم صفارزاده در عین حال که اجاره اش را به بنیاد می داد اجاره بهای دیگری را نیز به حساب صاحب منزل که فراری بود واریز می کرد و به گفته خودش حق الناس را نیز در کنار دولت اسلامی رعایت می کرد. من با چنین منشی با ایشان آشنا شدم و از او برای همکاری دعوت کردم و ایشان هم گفتند که اگر اثری برای انتشار داشته باشند اول از همه به اطلاعات خواهند داد که چنین نیز شد و ما نیز همواره آنها را منتشر می کردیم .
سرپرست موسسه اطلاعات در ادامه سخنان خود با اشاره به دائم الذکر و عابد و زاهد بودن مرحوم صفارزاده اظهار داشت: او به دلیل پایبندی به این شیوه زندگی و انس با قرآن به حالاتی شبیه مکاشفه دست پیدا کرده بود و از این مسئله نگران بود که آیا با تداوم ازکار باید آن را ادامه دهد یا نه. دوست داشت با یک پیر دیر و کارشناس برجسته در این زمینه مشورت کند که در آن دوران سرآمدشان امام راحل بود. من با احترام به این شیوه بر خودم فرض دیدم که برای وی قرار ملاقاتی بگیرم به همین خاطر با مرحوم احمد آقا با وی تماس گرفتم و وقتی برای خانم صفارزاده گرفتیم.
دعایی ادامه داد: وقتی تلفنی این ماجرا را به ایشان منتقل کردم از شدت شوق در پشت تلفن گریست تا اینکه موعد دیدار رسید. صبح وقتی که برای دیدار با امام به درب منزل او رفتم از من پرسید حجاب من شرعی است ولی چادر سر نمی کنم برای این دیدار با چادر بیایم یا نه من پاسخ دادم که من محترماتی مانند شما زیاد دیده ام که به دیدار امام بروند و ایشان نیز به دیدار آنها احترام می گذارد و به همین خاطر شما هم نیازی به چادر ندارید البته در ذهنم بود که ما برای نخستین بار یک روشنفکر مذهبی را به دیدار امام می بریم و نباید کاری کنیم که بعدها بگویند چادر سرمان کردند و بردند. با این حال زمانی که نزدیک حسینیه جماران شدیم دیدیم که مرحوم صفارزاده کیفش را باز کرد و چادر نمازش را روی سرش کرد و گفت: می خواهم که این چادر متبرک شود.
وی در ادامه با اشاره به آن جلسه دیدار گفت: در محضر امام خانم صفارزاده را معرفی کردم و شعری را که او در وصف امام زمانی که در پاریس بودند سروده بود را خواندم یادم هست که هر چه شعر را ادامه می دادم صدای گریه او بلندتر می شد تا جایی که دیگر هق هق می کرد و اشک می ریخت به حضرت امام گفتم ایشان با شما صحبت خصوصی دارند و خودم بیرون آمدم نیم ساعتی که گذشت خانم صفارزاده از اتاق بیرون آمد با طمانینه و آرامش و گفت حالا دیگر سبک شدم و راهم را پیدا کردم جالب اینکه بعد از ما هم نوبت دیدار به خانم مریم ریاضی رسیده بود که در آن زمان مجری سرشناس خبر تلویزیون بود بعد از اینکه دیدار او به پایان رسید کنجکاو بودیم که از امام چه خواسته است و او هم گفت از امام خواسته ام که در قیامت بنده را شفاعت کنند و امام هم پاسخ داده است که اگر شفاعتی بود چشم!
سرپرست موسسه اطلاعات در ادامه با اشاره به وجهه جهانی فعالیت های ادبی مرحوم صفارزاده گفت: او برای من نقل کرده است که زمانی برای معالجه به آلمان رفته بود و در آنجا مسئول پذیرش بیمارستان که از اهالی ادب بوده و مشترک یک مجله ادبی و می بینید که شعری از خانم صفارزاده بر روی جلد آن منتشر شده است و همین باعث شده است که او با ادب بیشتری در آن زمان به وی خدمت کنند.
وی همچنین با اشاره به ماجرای ازدواج طاهره صفارزاده در دوران میانسالی گفت: همسر دوم خانم صفارزاده برای نخستین بار در دوران جوانی و زمانی که استاد طاهره در دانشگاه بود از او خواستگاری کرده اما به دلیل ثروتمندی اش با پاسخ منفی او روبرو شده بود اما بار دوم و پس از آنکه می بیند آن فرد سالها به پای او صبر کرد و می گوید که ثروتش را در مسیر اهداف صفارزاده خرج خواهد کرد به وی پاسخ مثبت می دهد. بعد از فوت او هم خانم صفارزاده خانه اش را وقف بنیاد قرآنی کرد و امیدواریم که ثروتی که قانونا به وی به ارث می رسد مورد استفاده ای قرار بگیرد که مورد توجه او بوده است هر چند که تاکنون این مسئله محقق نشده است.
یکی از نکات قابل توجه این مراسم حضور سید علی موسوی گرمارودی در آن بود. زمانی که گرمارودی برای شعرخوانی و با عنوان همسنگر طاهره صفارزاده به روی سن دعوت شد وی با بیان اینکه هنوز هم آراء صفارزاده در حوزه مسائل نظری شعر بسیار برای ما راهگشاست به خوانش یکی از اشعار خود در وصف حضرت زینب (س) پرداخت.
در ابتدای این مراسم علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری که به نیابت از محسن مومنی شریف سخنرانی می کرد با اشاره به حق مادری طاهره صفارزاده بر گردن حوزه هنری اظهار داشت: حق طاهره صفارزاده آن طور که شایسته اوست ادا نشده است هر چند که همیشه آثارش از نام او جلوتر حرکت کرده است. با این حال به باور من او بزرگتر از اندازه ای است که جامعه امروز ما او را می شناسد.
وی در ادامه با اشاره به توجه ویژه مرحوم صفارزاده به ادعیه در سالهای پایانی عمر اظهار داشت: در فاصله سالهای 81 تا 86 مرحوم صفارزاده کارهای خوبی در حوزه ادعیه انجام داد و فضای زندگی خودش را نیز با آن گره زده بود و می دانیم که همه اهالی دعا اهل نجات هم هستند.
وی همچنین با اشاره به خاطره ای از مرحوم صفارزاده گفت: در ملاقاتی به من می گفت که در عالم رویا دیده است که نامش را به صورتی نورانی در آسمان نوشته اند و خودش از این مسئله ذوق زده شده بود و آن را نشانه پذیرفته شده ترجمه قرآنش در محضر خداوند می دانست.
در ادامه این مراسم و پس از شعرخوانی پونه نکویی، رضا اسماعیلی دبیر این همایش در سخنانی اظهار داشت: برای این مراسم دوستانی که در تدارک ساخت کلیپ بودند گلایه می کردند که هیچ عکس، فیلم، مستند و یا صدای درخور توجهی از مرحوم صفارزاده وجود ندارد و این مسئله مایه خسران است البته ما از قصیر امین پور، حسن حسینی، نصرالله مردانی و سلمان هراتی هم غفلت کردیم و امروز برای معرفی آنها به نسل جدید دستمان خالی است. امیدوارم که از این به بعد از این غفلت دور شویم و از فرصت ها برای ساخت مستندهایی در ارتباط با شاعران و هنرمندانمان استفاده کنیم.
وی ادامه داد: مرحوم صفارزاده برترین الگو برای شاعران آئینی ما به شمار می رود آن هم در شرایطی که شعر آئینی ما آکنده از مدح و منقبت شده است و اندیشه و حکمت و بیدارگری در آن کم شده است.
با این حال در کنار آثار مرحوم صفارزاده دلمان به حضور اساتیدی چون استاد موسوی گرمارودی گرم است که آثارش سرشار از بیدارگری و مولفه های دینی است.
اسماعیلی افزود: یکی از بزرگترین آرزوهایم این است که ستادی ملی و شورای سیاستگذاری ملی در ارتباط با چهره هایی مانند مرحوم صفارزاده و یا استاد گرمارودی تشکیل دهیم که در آن همه نهادهای فرهنگی حضور دارند پس تلاش می کنند تا یک همایش بین المللی برای معرفی این اندوخته ها برپا شود. مردم جهان امروزه از چهره های کوچکتر از این مفاخر بت می سازند اما ما از آنها غفلت می کنیم با این حال امیدوارم که در سالهای آینده شاهد برگزاری کنگره ای جهانی به نام مرحوم صفارزاده باشیم.
سخنران دیگر این مراسم حجت الاسلام سید محمود دعایی سرپرست موسسه اطلاعات بود. وی با اشاره به شان معنوی و مناعت طبع صفارزاده در سخنان خود به بهرام قاسمی سردبیر وقت روزنامه اطلاعات اشاره کرد و گفت: آقای قاسمی که امروز یکی از دیپلمات های برجسته کشور هستند همزه وصل من و مرحوم صفارزاده شد. یادم هست در اوایل انقلاب که مسئولیت موسسه اطلاعات را به من داده بودند به دلیل اینکه سالها بود از فضای ایران دور بودم و احساس می کردم به تنهایی از عهده این مسئولیت برنخواهم آمد به مرحوم شهید بهشتی مراجعه کردم و از ایشان کمک خواستم ایشان هم نیروهایی به ما معرفی کرد که یکی از آنها آقای قاسمی بود.
آن موقع قرار بر این بود که برای جذب نیرو در روزنامه به سراغ افراد شاخص برویم و قاسمی هم که از یاران فکور مرحوم صفارزاده بود پیشنهاد داد که اگر ایشان بپذیرند که بر صفحات ادبی ما نظارت بکنند بسیار ارزشمند است به ویژه این که به امام هم علاقه ویژه ای دارد.
دعایی گفت: مرحوم صفارزاده آن وقت ها در اپارتمانی در اطراف میدان فلسطین زندگی می کرد؛ منزلی اجاره ای که از سوی بنیاد مستضعفان مصادره شده بود اما خانم صفارزاده در عین حال که اجاره اش را به بنیاد می داد اجاره بهای دیگری را نیز به حساب صاحب منزل که فراری بود واریز می کرد و به گفته خودش حق الناس را نیز در کنار دولت اسلامی رعایت می کرد. من با چنین منشی با ایشان آشنا شدم و از او برای همکاری دعوت کردم و ایشان هم گفتند که اگر اثری برای انتشار داشته باشند اول از همه به اطلاعات خواهند داد که چنین نیز شد و ما نیز همواره آنها را منتشر می کردیم .
سرپرست موسسه اطلاعات در ادامه سخنان خود با اشاره به دائم الذکر و عابد و زاهد بودن مرحوم صفارزاده اظهار داشت: او به دلیل پایبندی به این شیوه زندگی و انس با قرآن به حالاتی شبیه مکاشفه دست پیدا کرده بود و از این مسئله نگران بود که آیا با تداوم ازکار باید آن را ادامه دهد یا نه. دوست داشت با یک پیر دیر و کارشناس برجسته در این زمینه مشورت کند که در آن دوران سرآمدشان امام راحل بود. من با احترام به این شیوه بر خودم فرض دیدم که برای وی قرار ملاقاتی بگیرم به همین خاطر با مرحوم احمد آقا با وی تماس گرفتم و وقتی برای خانم صفارزاده گرفتیم.
دعایی ادامه داد: وقتی تلفنی این ماجرا را به ایشان منتقل کردم از شدت شوق در پشت تلفن گریست تا اینکه موعد دیدار رسید. صبح وقتی که برای دیدار با امام به درب منزل او رفتم از من پرسید حجاب من شرعی است ولی چادر سر نمی کنم برای این دیدار با چادر بیایم یا نه من پاسخ دادم که من محترماتی مانند شما زیاد دیده ام که به دیدار امام بروند و ایشان نیز به دیدار آنها احترام می گذارد و به همین خاطر شما هم نیازی به چادر ندارید البته در ذهنم بود که ما برای نخستین بار یک روشنفکر مذهبی را به دیدار امام می بریم و نباید کاری کنیم که بعدها بگویند چادر سرمان کردند و بردند. با این حال زمانی که نزدیک حسینیه جماران شدیم دیدیم که مرحوم صفارزاده کیفش را باز کرد و چادر نمازش را روی سرش کرد و گفت: می خواهم که این چادر متبرک شود.
وی در ادامه با اشاره به آن جلسه دیدار گفت: در محضر امام خانم صفارزاده را معرفی کردم و شعری را که او در وصف امام زمانی که در پاریس بودند سروده بود را خواندم یادم هست که هر چه شعر را ادامه می دادم صدای گریه او بلندتر می شد تا جایی که دیگر هق هق می کرد و اشک می ریخت به حضرت امام گفتم ایشان با شما صحبت خصوصی دارند و خودم بیرون آمدم نیم ساعتی که گذشت خانم صفارزاده از اتاق بیرون آمد با طمانینه و آرامش و گفت حالا دیگر سبک شدم و راهم را پیدا کردم جالب اینکه بعد از ما هم نوبت دیدار به خانم مریم ریاضی رسیده بود که در آن زمان مجری سرشناس خبر تلویزیون بود بعد از اینکه دیدار او به پایان رسید کنجکاو بودیم که از امام چه خواسته است و او هم گفت از امام خواسته ام که در قیامت بنده را شفاعت کنند و امام هم پاسخ داده است که اگر شفاعتی بود چشم!
سرپرست موسسه اطلاعات در ادامه با اشاره به وجهه جهانی فعالیت های ادبی مرحوم صفارزاده گفت: او برای من نقل کرده است که زمانی برای معالجه به آلمان رفته بود و در آنجا مسئول پذیرش بیمارستان که از اهالی ادب بوده و مشترک یک مجله ادبی و می بینید که شعری از خانم صفارزاده بر روی جلد آن منتشر شده است و همین باعث شده است که او با ادب بیشتری در آن زمان به وی خدمت کنند.
وی همچنین با اشاره به ماجرای ازدواج طاهره صفارزاده در دوران میانسالی گفت: همسر دوم خانم صفارزاده برای نخستین بار در دوران جوانی و زمانی که استاد طاهره در دانشگاه بود از او خواستگاری کرده اما به دلیل ثروتمندی اش با پاسخ منفی او روبرو شده بود اما بار دوم و پس از آنکه می بیند آن فرد سالها به پای او صبر کرد و می گوید که ثروتش را در مسیر اهداف صفارزاده خرج خواهد کرد به وی پاسخ مثبت می دهد. بعد از فوت او هم خانم صفارزاده خانه اش را وقف بنیاد قرآنی کرد و امیدواریم که ثروتی که قانونا به وی به ارث می رسد مورد استفاده ای قرار بگیرد که مورد توجه او بوده است هر چند که تاکنون این مسئله محقق نشده است.
یکی از نکات قابل توجه این مراسم حضور سید علی موسوی گرمارودی در آن بود. زمانی که گرمارودی برای شعرخوانی و با عنوان همسنگر طاهره صفارزاده به روی سن دعوت شد وی با بیان اینکه هنوز هم آراء صفارزاده در حوزه مسائل نظری شعر بسیار برای ما راهگشاست به خوانش یکی از اشعار خود در وصف حضرت زینب (س) پرداخت.