شهدای ایران: شهید سید محمدعلی رحیمی سال 36 در اهواز به دنیا آمد. از نوجوانی فعالیت های فرهنگی انقلابی خود را آغاز نمود و پس از انقلاب در مراکزی مانند کمیته انقلاب اسلامی، کانون بعثت، وزارت ارشاد و سپاه فعالیت کرد و نهایتا در سازمان تبلیغات اسلامی مشغول به کار شد.
با رفتنش ایمان آوردم که بهشت را به بها دهند نه بهانه
شهید در طی فعالیت خود در سازمان، ماموریت های مختلفی به کشورهای آسیایی و آفریقایی از جمله هندوستان، پاکستان، افغانستان و نیجریه جهت بررسی اوضاع مسلمانان به خصوص شیعیان داشت. نوشته زیر قسمتی از خاطرات همسر وی است.
"یکی از چیزهایی که من از زندگی با شهید فهمیدم این است که نیاز نیست بروی دنبال کارهای بزرگ. اگر همان وظایف در ظاهر کوچکت را درست انجام دهی خود به خود کارهای بزرگ مقابلت قرار می گیرد و توفیق انجام دادنشان را پیدا می کنی و پله پله رشد می کنی. من این رشد کردن شهید را دیدم. این که هر روزم با دیروزش متفاوت بود را دیدم. این که هر رو سعی می کرد بهتر از قبل باشد را دیدم. مستحباتش، واجباتش، رفتارش، گفتارش.
دیگرعلی روزهای اول ازدواج نبود. همه چیزش عوض شده بود. دیگر از جنس ما نبود. همه چیزش برایم غریب بود. این شد که رفت و من جا ماندم و ایمان آوردم که بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
آخرین ماموریتش در سال 1374 به کشور پاکستان به عنوان رایزن فرهنگی و مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران بود که پس از گذشت یک سال و شش ماه از ماموریت در دفتر کارش به دست گروهک وهابی "جنگوی" به درجه رفیع شهادت نائل شد."
با رفتنش ایمان آوردم که بهشت را به بها دهند نه بهانه
شهید در طی فعالیت خود در سازمان، ماموریت های مختلفی به کشورهای آسیایی و آفریقایی از جمله هندوستان، پاکستان، افغانستان و نیجریه جهت بررسی اوضاع مسلمانان به خصوص شیعیان داشت. نوشته زیر قسمتی از خاطرات همسر وی است.
"یکی از چیزهایی که من از زندگی با شهید فهمیدم این است که نیاز نیست بروی دنبال کارهای بزرگ. اگر همان وظایف در ظاهر کوچکت را درست انجام دهی خود به خود کارهای بزرگ مقابلت قرار می گیرد و توفیق انجام دادنشان را پیدا می کنی و پله پله رشد می کنی. من این رشد کردن شهید را دیدم. این که هر روزم با دیروزش متفاوت بود را دیدم. این که هر رو سعی می کرد بهتر از قبل باشد را دیدم. مستحباتش، واجباتش، رفتارش، گفتارش.
دیگرعلی روزهای اول ازدواج نبود. همه چیزش عوض شده بود. دیگر از جنس ما نبود. همه چیزش برایم غریب بود. این شد که رفت و من جا ماندم و ایمان آوردم که بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
آخرین ماموریتش در سال 1374 به کشور پاکستان به عنوان رایزن فرهنگی و مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران بود که پس از گذشت یک سال و شش ماه از ماموریت در دفتر کارش به دست گروهک وهابی "جنگوی" به درجه رفیع شهادت نائل شد."