شب پنجشنبه زمانی که از خیابان ساحلی خرم آباد عبور می کردم با صحنه ای روبه رو شدم که به خاط زجر آور بودن آن صحنه نتوانستم بی تفاوت باشم و به محل وقوع این اتفاق غیر اخلاقی رفتم و تذکر لسانی دادم.
شهدای ایران:طلبه آمر به معروف گفت: بعد از ضربه خوردن من پلیس و اورژانس حاضر نشدن به صحنه بیایند و بیمارستان هم از پذیرش من کوتاهی می کرد.
حجت الاسلام محسن میرزایی درگفت و گو با لرستان خبر، اظهار کرد: شب پنجشنبه زمانی که از خیابان ساحلی خرم آباد عبور می کردم با صحنه ای روبه رو شدم که به خاط زجر آور بودن آن صحنه نتوانستم بی تفاوت باشم و به محل وقوع این اتفاق غیر اخلاقی رفتم و تذکر لسانی دادم.
وی افزود: خودوری پرایدی که یک دختر و پسر در آن بودند در ملا عام کاری خلاف شرع می کردند و من با زبان نرم تذکر دادم که راننده با تلفن حرف زد و جلو رفت و با اشاره به من گفت بیا که من هم رفتم .
طلبه آمر به معروف گفت: من فکر کردم که می خواهد در یک گوشه حرف بزنیم ولی راننده پراید داشته با دوستانش تماس می گرفته که بیایند.
حجت الاسلام میرزایی گفت: من با اشاره راننده پراید جلوتر رفتم تا به یک کوچه رسیدیم که شیشه ماشین را پائین کشید و با هم حرف می زدیم که یک مرتبه شیشه را بالا کشید و دنده عقب گرفت تا من را با خودش بکشد و دست من گیر افتاد که با زحمت دست خودم را بیرون کشیدم.
طلبه آمر به معروف گفت: بعد از چند دقیقه دوستان راننده پراید که 3 الی 4 نفر بودند سر رسیدند و با فحاشی شدید به من حمله کرده و رکیک ترین فحش ها را به من و نظام دادند و من سکوت کردم.
وی افزود: سپس سریع یک نفر آنها از پشت سر من را گرفت و چند نفر دیگر نیز از جلو به سمت قلب من با قمه حمله کردند و من برای جلوگیری از فرو رفتن قمه به قلبم دست چپم را سپر کردم و قمه به دستم خورد و چندین ضربه زدند و بازوی دست چپم راپاره کرد.
حجت الاسلام میرزایی اظهار کرد: بعد از جراحت من ضاربان از محل متواری شدند و با رسیدن چند نفر از دوستانم با 115 و 110 تماس گرفتند که حاضر نشدند به محل بیایند و همکاری نکردند و من حدود 20 دقیه روی زمین مانده بودم و خون از بدنم می رفت
وی تصریح کرد: شدت خونریزی من زیاد بود ولی کسی نبود کمکی کندکه در نهایت دوستان با موتور من را به بیمارستان رساندند.
طلبه امر به معروف لرستان افزود: در بیمارستان هم ناباورانه با رفتار عجیب صحبت های بد پزشک و دستیار پزشک مواجه شدم به طوری که دستیار پزشک مدام مرا ملامت می کرد که نباید دخالت می کردم که ناگهان پزشک بیمارستان با کلمات زشتی گفت این طلبه خودش هم جز ارازل و اوباش است وگرنه دست به چنین اقداماتی نمی زد.
وی با انتقاد از عدم رسیدگی کادر پزشکی و بیمارستان اظهار کرد: با اینکه خون ریزی شدید داشتم بیمارستان حاضر به پذیرش نبود و ما مدارکی مثل کارت ملی و مبلغ زیادی جهت پذیرش در خواست می کرد و پزشک هم به هیچ عنوان به بنده رسیدگی نمی کرد حتی به من دست هم نمی زد و تنها کار آموز ها زخم های من را شست و شوی سطحی دادند.
حجت الاسلام محسن میرزایی درگفت و گو با لرستان خبر، اظهار کرد: شب پنجشنبه زمانی که از خیابان ساحلی خرم آباد عبور می کردم با صحنه ای روبه رو شدم که به خاط زجر آور بودن آن صحنه نتوانستم بی تفاوت باشم و به محل وقوع این اتفاق غیر اخلاقی رفتم و تذکر لسانی دادم.
وی افزود: خودوری پرایدی که یک دختر و پسر در آن بودند در ملا عام کاری خلاف شرع می کردند و من با زبان نرم تذکر دادم که راننده با تلفن حرف زد و جلو رفت و با اشاره به من گفت بیا که من هم رفتم .
طلبه آمر به معروف گفت: من فکر کردم که می خواهد در یک گوشه حرف بزنیم ولی راننده پراید داشته با دوستانش تماس می گرفته که بیایند.
حجت الاسلام میرزایی گفت: من با اشاره راننده پراید جلوتر رفتم تا به یک کوچه رسیدیم که شیشه ماشین را پائین کشید و با هم حرف می زدیم که یک مرتبه شیشه را بالا کشید و دنده عقب گرفت تا من را با خودش بکشد و دست من گیر افتاد که با زحمت دست خودم را بیرون کشیدم.
طلبه آمر به معروف گفت: بعد از چند دقیقه دوستان راننده پراید که 3 الی 4 نفر بودند سر رسیدند و با فحاشی شدید به من حمله کرده و رکیک ترین فحش ها را به من و نظام دادند و من سکوت کردم.
وی افزود: سپس سریع یک نفر آنها از پشت سر من را گرفت و چند نفر دیگر نیز از جلو به سمت قلب من با قمه حمله کردند و من برای جلوگیری از فرو رفتن قمه به قلبم دست چپم را سپر کردم و قمه به دستم خورد و چندین ضربه زدند و بازوی دست چپم راپاره کرد.
وی تصریح کرد: شدت خونریزی من زیاد بود ولی کسی نبود کمکی کندکه در نهایت دوستان با موتور من را به بیمارستان رساندند.
طلبه امر به معروف لرستان افزود: در بیمارستان هم ناباورانه با رفتار عجیب صحبت های بد پزشک و دستیار پزشک مواجه شدم به طوری که دستیار پزشک مدام مرا ملامت می کرد که نباید دخالت می کردم که ناگهان پزشک بیمارستان با کلمات زشتی گفت این طلبه خودش هم جز ارازل و اوباش است وگرنه دست به چنین اقداماتی نمی زد.
وی با انتقاد از عدم رسیدگی کادر پزشکی و بیمارستان اظهار کرد: با اینکه خون ریزی شدید داشتم بیمارستان حاضر به پذیرش نبود و ما مدارکی مثل کارت ملی و مبلغ زیادی جهت پذیرش در خواست می کرد و پزشک هم به هیچ عنوان به بنده رسیدگی نمی کرد حتی به من دست هم نمی زد و تنها کار آموز ها زخم های من را شست و شوی سطحی دادند.