نامه ای خدمت امام خمینی(ره) نوشتیم مبنی بر اینکه ما مقلد شما هستیم و اما به شما دسترسی نداریم می خواستیم کسی را معرفی کنید.امام(ره) مرقوم فرمودند: «به جناب حجت الاسلام مهدوی کنی که به نظر اینجانب قریب الفتواست مراجعه فرمایید.»
به گزارش شهدای ایران به نقل از آدینه، حاج محسن رفیق دوست از دوران کودکی و زمانی که حضرت آیت الله مهدوی کنی طلبه جوانی در مدرسه آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان در مسجد لرزاده بود همراه ایشان بوده است. در گپ و گفتی از ایشان خواستیم کمی درباره نحوه آشنایی اش با آیت الله مهدوی و خاطرات قبل و بعد از انقلاب اسلامی برای ما بگوید. مشروح این گفتگوی خواندنی در ادامه از نظرتان می گذرد.
اولین آشنایی شما با حضرت آیت الله مهدوی کنی به چه دوره ای باز می گردد؟
بهتر آن باشد که سر دلبران / در حدیث آید به نزد دیگران
65 سال پیش من شاید حدود شش سالم بود که مسجد لرزاده ساخته شد. البته آن زمان به مراتب کوچکتر از الان بود. مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان که موسس این مسجد بودند 10 یا 12 حجره طلبگی در این مسجد هم ساخته بودند. در واقع آیت الله برهان یک مدرس و حوزه علمیه هم در کنار مسجد ساخته بودند. من در سنین پنج شش سالگی مکبر آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان بودم. در این مدرس با اولین طلبه ای که آشنا شدم آیت الله مهدوی کنی بودند که حدود 10 سال از من بزرگتر بودند. این آشنایی اولیه به تدریج به ارادت ما نسبت به ایشان تبدیل شد و بعد از این یکی از کسانی که ما در مسائل شرعی به ایشان مراجعه می کردیم حضرت آیت الله مهدوی کنی بود. بعدها در جاهای مختلفی که ایشان حضور پیدا می کردند مثلا در مسجد جاوید و یا مسجد جلیلی یکی از مشتری های دائمی ایشان ما بودیم.
بهترین خاطره ای که از آن ایام به یاد دارید چیست؟
بهترین خاطره ای که از قبل انقلاب می توانم بگویم این است که ما 5 نفر بودیم به نام های مرحوم حاج تقی الهی، آقای کهدی فداقی، علی حیدری، مصطفی حائری و بنده محسن رفیقدوست که رفاقت دیرینه ای با همدیگر داشتیم و در مبارزه همراه همدیگر بودیم. حضرت امام خمینی(ره) که به نجف تبعید شده بودند به خاطر چاپ اعلامیه های ایشان سه نفر از ما را ایادی رژیم گرفتند. من و آقای مصطفی حائری فرار کردیم. ما یک نامه ای خدمت امام خمینی(ره) نوشتیم مبنی بر اینکه ما مقلد شما هستیم و از رساله شما استفاده می کنیم. اما در حوادث واقعه و مسائل مستحدثه با توجه به اینکه به شما دسترسی نداریم می خواستیم کسی را معرفی کنید تا در این مسائل به ایشان رجوع کنیم. مرحوم سید احمد آقای خمینی این نامه را بردند و حضرت امام(ره) زیر نامه ما مرقوم فرمودند: «به جناب حجت الاسلام مهدوی کنی که به اینجانب قریب الفتواست مراجعه فرمایید.»
آن نامه و مرقومه حضرت امام(ره) الان پیش شماست؟
نخیر! آن موقع در خیابان آب منگول یک مکانی بود به نام مکتب صادقیه که محفل مذهبی ها بود. کنار مکتب صادقیه منزل آقا مصطفی حائری بود. ما آیت الله مهدوی کنی را یک شب برای شام دعوت کردیم منزل آقای حائری و این نامه و مرقومه حضرت امام(ره) را خدمت ایشان دادیم. متاسفانه کپی هم نگرفتیم.من دقیقا یادم هست سالهای اول انقلاب در جلسه ای که در دانشگاه امام صادق(ع) بود از آیت الله مهدوی در خصوص نامه پرسیدم که یادشان بود اما نمی دانستند که نامه را کجا گذاشته اند.
در این سالها آیت الله مهدوی کنی را چطور شناختید؟
آنچه بنده از شحص آیت الله مهدوی می شناسم و می دانم این است که خیلی از صفاتی که از قول معصومین(علیهم السلام) و از قول حضرت بقیه الله الاعظم(عج) در مورد نائب امام زمان و مرجع تقلید عنوان شده در وجود آیت الله مهدوی کنی قابل مشاهده است. فقاهت، صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا علی هواه و مطیعا لامر مولاه همه در وجود آیت الله مهدوی موج می زند.
ایشان در زمان حضرت امام خمینی(ره) مطیع محض ایشان بودند. امروز هم کاملا مطیع مقام معظم رهبری و در اختیار ایشان هستند. همه را هم به این اطاعت عبادت گونه دعوت می کنند. در هیچ مسئله ای من از ایشان هوای نفس ندیدم. شخصیت آیت الله مهدوی کنی به گونه ای است که همه ایشان را دوست دارند. ایشان همانطور که امام و مقام معظم رهبری می خواستند همواره منادی وحدت بوده و هستند.
ارزیابی حضرت عالی از شخصیت و جایگاه علمی آیت الله مهدوی کنی چگونه است؟
من عقیده ام این است که اگر آیت الله مهدوی تشخیص می دادند که رساله بدهند امروز در رده اول مراجع تقلید جهان تشیع بودند. اما ایشان اینطور تشخیص دادند که با تاسیس دانشگاه امام صادق(ع) کادرسازی کنند.امروز اگر بی سر و صدا در در نقاطی از کشور کار درست و دقیقی انجام می شود شما حضور پر رنگ یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) را می بینید. به تدریج آثار و برکات این کادرسازی در مدیریت کشور در حال روشن شدن است.
چرا آیت الله مهدوی کنی تشخیص دادند برای کادر سازی به دانشگاه بیایند و به حوزه نرفتند؟
البته ایشان الان حوزه هم دارند. منتهی یک کمبود و فقدان سبب نگاه و التفات ویژه ایشان به دانشگاه شد.من دو دوره همکاری هایی با دانشگاه امام صادق(ع) داشتم. تشخیص آیت الله مهدوی کنی درست بود. کادرسازی که امروز در دانشگاه امام صادق(ع) صورت می پذیرد بی نظیر و بی بدیل است.این دانشگاه ساخته شده تا نقاط ضعفی که در کادرهای نظام است را پر کند.
علت اینکه حضرت امام(ره) تولیت مدرسه مروی را به آیت الله مهدوی کنی سپردند چه بود؟
همان طور که می دانید در وقف نامه مدرسه مروی قید شده که اعلم علمای تهران می بایست تولیت این مدرسه را بر عهده بگیرد. خب امام با توجه به نامه ای که قبلا به ما دادند تشخیصشان در خصوص آیت الله مهدوی کنی اینگونه بود.
بعد از پیروزی انقلاب آیا در زمانی که آیت الله مهدوی مسئولیت کمیته ها را بر عهده داشتند با ایشان ارتباطی داشتید؟
قبلا از اینکه من سپاهی بشوم کمیته ای بودم و بعدا هم با کمیته ها ارتباط داشتیم. البته آیت الله مهدوی کنی در کمیته ها یک ریاست عالیه داشتند و بیشتر امور را آیت الله باقری کنی اداره می کردند. اما در دوره های مختلفی که ایشان در دولت بودند چه در زمان نخست وزیری، چه وزارت کشور و ... آثار تقوا، پاکدستی و شایسته سالاری در مجموعه تحت امر ایشان به چشم می خورد.
حضرت عالی اینکه یک شخصیتی مانند آیت الله مهدوی کنی با این بعد علمی و فقهی عظیم حاضر می شود کارگزار اجرایی نظام شود و پست های به ظاهر معمولی و ساده مثل وزارت کشور را بپذیرد را چگونه تحلیل می کنید؟
من یک روز همین سوال را از ایشان کردم. آیت الله مهدوی کنی در پاسخ فرمودند: نظام جمهوری اسلامی آنقدر ارزش دارد که هر کاری به ایشان بدهند با منت می پذیرند.
به نظر شما آیا دانشگاه امام صادق(ع) پس از گذشت سه دهه از عمر خود به اهداف عالیه اش رسیده است؟
ممکن است بگوییم که صد در صد به اهداف خودش نرسیده اما کاملا موفق بوده است. من مقداری اهل تحقیق و تفحص هستم. امروز هر تحقیقی که در حوزه علوم انسانی می درخشد و متبلور می شود مشاهده می کنید یکی از دانشجویان و یا فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق بی سر و صدا آنجا کار می کند. امروز به جرات می توان گفت همانطور که مقام معظم رهبری فرموده اند دانشگاه امام صادق در مسیر مرجعیت علمی و اسلامی سازی محیط علمی کشور گام بر می دارد.
با توجه به مسئولیت های حساس و کلیدی که حضرت عالی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید مهمترین خاطره ای که از آیت الله مهدوی کنی پس از انقلاب دارید، چیست؟
کمتر از یک سال قبل از رحلت حضرت امام خمینی(ره) ایشان یک انتصابی در سپاه انجام داده بودند که من نسبت به آن انتصاب مسئله پیدا کرده بودم. البته خودم را مطیع محض امام می دانستم اما نسبت به آن انتصاب تردید داشتم. در جلسه ای به طور اتفاقی در کنار آیت الله مهدوی کنی قرار گرفتم و خطاب به ایشان گفتم نظر شما در خصوص انتصاب جدید چیست؟ آیت الله مهدوی کنی گفتند: از من راجع به انتصاب امام می پرسی؟ اصولا این سئوال در قاموس تو جایی دارد؟ سریع استغفار کن و در دلت تردیدی راه نده.
اولین آشنایی شما با حضرت آیت الله مهدوی کنی به چه دوره ای باز می گردد؟
بهتر آن باشد که سر دلبران / در حدیث آید به نزد دیگران
65 سال پیش من شاید حدود شش سالم بود که مسجد لرزاده ساخته شد. البته آن زمان به مراتب کوچکتر از الان بود. مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان که موسس این مسجد بودند 10 یا 12 حجره طلبگی در این مسجد هم ساخته بودند. در واقع آیت الله برهان یک مدرس و حوزه علمیه هم در کنار مسجد ساخته بودند. من در سنین پنج شش سالگی مکبر آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان بودم. در این مدرس با اولین طلبه ای که آشنا شدم آیت الله مهدوی کنی بودند که حدود 10 سال از من بزرگتر بودند. این آشنایی اولیه به تدریج به ارادت ما نسبت به ایشان تبدیل شد و بعد از این یکی از کسانی که ما در مسائل شرعی به ایشان مراجعه می کردیم حضرت آیت الله مهدوی کنی بود. بعدها در جاهای مختلفی که ایشان حضور پیدا می کردند مثلا در مسجد جاوید و یا مسجد جلیلی یکی از مشتری های دائمی ایشان ما بودیم.
بهترین خاطره ای که از آن ایام به یاد دارید چیست؟
بهترین خاطره ای که از قبل انقلاب می توانم بگویم این است که ما 5 نفر بودیم به نام های مرحوم حاج تقی الهی، آقای کهدی فداقی، علی حیدری، مصطفی حائری و بنده محسن رفیقدوست که رفاقت دیرینه ای با همدیگر داشتیم و در مبارزه همراه همدیگر بودیم. حضرت امام خمینی(ره) که به نجف تبعید شده بودند به خاطر چاپ اعلامیه های ایشان سه نفر از ما را ایادی رژیم گرفتند. من و آقای مصطفی حائری فرار کردیم. ما یک نامه ای خدمت امام خمینی(ره) نوشتیم مبنی بر اینکه ما مقلد شما هستیم و از رساله شما استفاده می کنیم. اما در حوادث واقعه و مسائل مستحدثه با توجه به اینکه به شما دسترسی نداریم می خواستیم کسی را معرفی کنید تا در این مسائل به ایشان رجوع کنیم. مرحوم سید احمد آقای خمینی این نامه را بردند و حضرت امام(ره) زیر نامه ما مرقوم فرمودند: «به جناب حجت الاسلام مهدوی کنی که به اینجانب قریب الفتواست مراجعه فرمایید.»
آن نامه و مرقومه حضرت امام(ره) الان پیش شماست؟
نخیر! آن موقع در خیابان آب منگول یک مکانی بود به نام مکتب صادقیه که محفل مذهبی ها بود. کنار مکتب صادقیه منزل آقا مصطفی حائری بود. ما آیت الله مهدوی کنی را یک شب برای شام دعوت کردیم منزل آقای حائری و این نامه و مرقومه حضرت امام(ره) را خدمت ایشان دادیم. متاسفانه کپی هم نگرفتیم.من دقیقا یادم هست سالهای اول انقلاب در جلسه ای که در دانشگاه امام صادق(ع) بود از آیت الله مهدوی در خصوص نامه پرسیدم که یادشان بود اما نمی دانستند که نامه را کجا گذاشته اند.
در این سالها آیت الله مهدوی کنی را چطور شناختید؟
آنچه بنده از شحص آیت الله مهدوی می شناسم و می دانم این است که خیلی از صفاتی که از قول معصومین(علیهم السلام) و از قول حضرت بقیه الله الاعظم(عج) در مورد نائب امام زمان و مرجع تقلید عنوان شده در وجود آیت الله مهدوی کنی قابل مشاهده است. فقاهت، صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا علی هواه و مطیعا لامر مولاه همه در وجود آیت الله مهدوی موج می زند.
ایشان در زمان حضرت امام خمینی(ره) مطیع محض ایشان بودند. امروز هم کاملا مطیع مقام معظم رهبری و در اختیار ایشان هستند. همه را هم به این اطاعت عبادت گونه دعوت می کنند. در هیچ مسئله ای من از ایشان هوای نفس ندیدم. شخصیت آیت الله مهدوی کنی به گونه ای است که همه ایشان را دوست دارند. ایشان همانطور که امام و مقام معظم رهبری می خواستند همواره منادی وحدت بوده و هستند.
ارزیابی حضرت عالی از شخصیت و جایگاه علمی آیت الله مهدوی کنی چگونه است؟
من عقیده ام این است که اگر آیت الله مهدوی تشخیص می دادند که رساله بدهند امروز در رده اول مراجع تقلید جهان تشیع بودند. اما ایشان اینطور تشخیص دادند که با تاسیس دانشگاه امام صادق(ع) کادرسازی کنند.امروز اگر بی سر و صدا در در نقاطی از کشور کار درست و دقیقی انجام می شود شما حضور پر رنگ یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) را می بینید. به تدریج آثار و برکات این کادرسازی در مدیریت کشور در حال روشن شدن است.
چرا آیت الله مهدوی کنی تشخیص دادند برای کادر سازی به دانشگاه بیایند و به حوزه نرفتند؟
البته ایشان الان حوزه هم دارند. منتهی یک کمبود و فقدان سبب نگاه و التفات ویژه ایشان به دانشگاه شد.من دو دوره همکاری هایی با دانشگاه امام صادق(ع) داشتم. تشخیص آیت الله مهدوی کنی درست بود. کادرسازی که امروز در دانشگاه امام صادق(ع) صورت می پذیرد بی نظیر و بی بدیل است.این دانشگاه ساخته شده تا نقاط ضعفی که در کادرهای نظام است را پر کند.
علت اینکه حضرت امام(ره) تولیت مدرسه مروی را به آیت الله مهدوی کنی سپردند چه بود؟
همان طور که می دانید در وقف نامه مدرسه مروی قید شده که اعلم علمای تهران می بایست تولیت این مدرسه را بر عهده بگیرد. خب امام با توجه به نامه ای که قبلا به ما دادند تشخیصشان در خصوص آیت الله مهدوی کنی اینگونه بود.
بعد از پیروزی انقلاب آیا در زمانی که آیت الله مهدوی مسئولیت کمیته ها را بر عهده داشتند با ایشان ارتباطی داشتید؟
قبلا از اینکه من سپاهی بشوم کمیته ای بودم و بعدا هم با کمیته ها ارتباط داشتیم. البته آیت الله مهدوی کنی در کمیته ها یک ریاست عالیه داشتند و بیشتر امور را آیت الله باقری کنی اداره می کردند. اما در دوره های مختلفی که ایشان در دولت بودند چه در زمان نخست وزیری، چه وزارت کشور و ... آثار تقوا، پاکدستی و شایسته سالاری در مجموعه تحت امر ایشان به چشم می خورد.
حضرت عالی اینکه یک شخصیتی مانند آیت الله مهدوی کنی با این بعد علمی و فقهی عظیم حاضر می شود کارگزار اجرایی نظام شود و پست های به ظاهر معمولی و ساده مثل وزارت کشور را بپذیرد را چگونه تحلیل می کنید؟
من یک روز همین سوال را از ایشان کردم. آیت الله مهدوی کنی در پاسخ فرمودند: نظام جمهوری اسلامی آنقدر ارزش دارد که هر کاری به ایشان بدهند با منت می پذیرند.
به نظر شما آیا دانشگاه امام صادق(ع) پس از گذشت سه دهه از عمر خود به اهداف عالیه اش رسیده است؟
ممکن است بگوییم که صد در صد به اهداف خودش نرسیده اما کاملا موفق بوده است. من مقداری اهل تحقیق و تفحص هستم. امروز هر تحقیقی که در حوزه علوم انسانی می درخشد و متبلور می شود مشاهده می کنید یکی از دانشجویان و یا فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق بی سر و صدا آنجا کار می کند. امروز به جرات می توان گفت همانطور که مقام معظم رهبری فرموده اند دانشگاه امام صادق در مسیر مرجعیت علمی و اسلامی سازی محیط علمی کشور گام بر می دارد.
با توجه به مسئولیت های حساس و کلیدی که حضرت عالی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید مهمترین خاطره ای که از آیت الله مهدوی کنی پس از انقلاب دارید، چیست؟
کمتر از یک سال قبل از رحلت حضرت امام خمینی(ره) ایشان یک انتصابی در سپاه انجام داده بودند که من نسبت به آن انتصاب مسئله پیدا کرده بودم. البته خودم را مطیع محض امام می دانستم اما نسبت به آن انتصاب تردید داشتم. در جلسه ای به طور اتفاقی در کنار آیت الله مهدوی کنی قرار گرفتم و خطاب به ایشان گفتم نظر شما در خصوص انتصاب جدید چیست؟ آیت الله مهدوی کنی گفتند: از من راجع به انتصاب امام می پرسی؟ اصولا این سئوال در قاموس تو جایی دارد؟ سریع استغفار کن و در دلت تردیدی راه نده.