«مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم، وقتی به حرم امیرالمومنین علی(ع) مشرف شدم از حضرت خواستم این حالت را از من بگیرد، حضرت هم آن حال را از من گرفت و از آن به بعد مردم را به صورت های عادی میدیدم».
شهدای ایران:در سال 1295ه ق کودکی در سعیدآباد گلپایگان، در یک خانواده روحانی متولد شد که او را «جمال الدین»نام نهادند. جمال الدین خواندن و نوشتن را درروستای خود فرا گرفت و دروس مقدماتی حوزه را نزد برادران خود آموخت، سپس برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه اصفهان شد.
پدر وی آیت الله حاج آقا حسین گلپایگانی از فقهای بزرگ گلپایگان بود، نقل است هنگامی که نوادگان حضرت آیت الله سید حسین گلپایگانی، مقبره ایشان را درسعید آباد گلپایگان تجدید بنا می نمودند، جسد پاک و شریفش پس از 110سال سالم و تازه پدیدار شده بود.
*تحصیل در حوزه علمیه اصفهان
سید جمال الدین در مدرسه علمیه «الماسیه» اصفهان مشغول به تحصیل می شود و در این مدت «قوانین» را نزد مرحوم حاجی میرزا بدیع می آموزد، رسائل و مکاسب را نزد بزرگانی همچون عبدالکریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقة الاسلام ، سید محمد تقی مدرسی و آیت الله سید محمد باقر درچه ای فراگرفت.
علوم معقول و منقول و اخلاق را نزد بزرگانی چون آخوند ملا محمد کاشی که حکیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و جهانگیر خان قشقایی از بزرگترین حکما و فیلسوفان اسلامی آموخت.
*هجرت به دیار ولایت
سید جمال الدین در سال1319ه ق آهنگ نجف اشرف کرد، هنگامی که در مسیر از گلپایگان گذشت مورد استقبال علمای آن شهر قرار گرفت و در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمد کاظم خراسانی حاضر شد، خارج فقه و اصول را درحوزه درس او فراگرفت . او علاوه بر درس آخوند خراسانی از درس حاج آفا رضا همدانی و سید محمد کاظم یزدی نیز بهره برد.
*من یک طاقچه درس نائینی را دارم
سید جمال الدین حدود 30سال در درس میرزای نائینی شرکت نمود، تقریرات زیادی از درس های او را به رشته تحریر درآورد، آقا جمال الدین می گفت:«من یک طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم».
*تربیت شاگردان
در درس مرحوم سید جمال الدین گلپایگانی تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی شرکت می کردند اکثر آن ها به درجه اجتهاد رسیدند برخی از مهم ترین شاگردان وی عبارتند از:آیت الله احمد فیاض،آیت الله حاج شیخ حیدرعلی محقق، آیت الله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی، آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی، آیت الله محمد حسین طهرانی، آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی، آیت الله سید علی گلپایگانی، آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، آیت الله سید مرتضی حسینی فیروز آبادی که اخلاق و عرفان را نزد آیت الله سید جمال الدین کسب کرد، آیت الله شیخ محمد حسین کلباسی اصفهانی، آیت الله شیخ عباس خالصی خراسانی و ده ها تن از بزرگان و علمایی که هرکدام چراغ فروزان هدایت و دستگیری از ایتام آل محمد(ص) بودند.
*تالیفات معظم له
از این عالم بزرگ و وارسته همانند، سایر بزرگان و علمای ربانی، آثار و تالیفات زیادی به جای مانده است «کتاب اجتهاد و تقلید»، «اجتماع امر و نهی»، «الغیبه و چند مسئله فقهی»، «الترتب»، «جواز بقاء تقلید برمیت»، «دیوان اشعار» که حاوی اشعار فارسی و عربی است،« رساله عملیه»،« رساله منجزات المریض»، «رساله لاضرر و لاضرار»، «قاعده فراغ و التجاوز»، «جعل طرق»، «حدیث لاضرر و لاضرار»، «کتاب الصلاه»، «المکاسب» و چندین کتاب ارزشمند دیگر که برای چاپ آماده شده اند.
*در وادی سیر و سلوک
آن عالم بزرگ درکنار درس و بحث علمی هیچ گاه از تهذیب نفس غافل نبود در دوران جوانی که دراصفهان مشغول به تحصیل علوم دینی بود از محضر"جهانگیر خان "و "آخوند کاشی" درس تهذیب نفس آموخت، پس از عزیمت به نجف نیز در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله سید مرتضی کشمیری و آیت الله سید احمد کربلایی بهره ها برد و از اشارات عارف کامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهره مند بود تا این که حائز رتبه ای از کرامات گردید.از وی حالات عجیبی در مسجد کوفه، مسجد سهله و وادی السلام مشاهده شده است، آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین می گوید:«دائما صحیفه مبارکه سجادیه درمقابل ایشان دراطاق خلوت بود، و همین که از مطالعه فارغ می شد، به خواندن آن مشغول می گشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش موثر و دلی سوخته داشت....»
از صدای گریه های نیمه شب و مناجات و راز و نیازش به درگاه الهی حکایاتی از سوی همسایگانش نقل شده است، او درتهذیب به مرتبه ای رسیده بود وقتی از اصفهان به سمت نجف اشرف رهسپار شده بود، مردم را به صورت های برزخی آنان می دید و خود او گفته بود«مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم، وقتی به حرم امیرالمومنین(ع) مشرف شدم از حضرت خواستم این حالت را از من بگیرد، حضرت هم آن حال را از من گرفت و از آن به بعد مردم را به صورت های عادی می دیدم».
*مرجعیت و علاقه آیت الله العظمی بروجردی به ایشان
ایشان در دورانی که دراصفهان مشغول به تحصیل بود با آیت الله العظمی بروجردی هم درس و هم مباحثه
بود آیت الله العظمی بروجردی، چه هنگامی که در بروجرد بودند و چه اوقاتی که به قم هجرت نمود، نامه هایی به ایشان می نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشکل و حوادث که واقع می شد از او استمداد می نمود.
در دوران مرجعیت حضرت آیت الله بروجردی، هرگاه نامه ای از حاج آقا جمال الدین به دست ایشان می رسید، به احترام نامه حاج آقا جمال از جا بلند می شد آن را می بوسید و گریه می کرد و روی چشمانش می گذاشت.
*غروب جمال عارفان
آن عالم ربانی و فقیه صمدانی، پس از عمری مجاهدت علمی و معنوی سرانجام در29محرم الحرام سال1377 ه ق درسن 82سالگی دارفانی را وداع گفت و روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست.
ایشان وصیت کرده بودند مرا درمقبره العلما دفن کنید و اگر نشدجنازه مرا به وادی السلام ببرید که وقتی جنازه مطهر ایشان را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن نمایند آن را به وادی السلام بردند و درمکانی که درزمان حیاتش همیشه به آنجا می آمد و فاتحه و دعا می خواند دفن کردند.
روحش قرین رحمت بی کران الهی باد
*حوزه
پدر وی آیت الله حاج آقا حسین گلپایگانی از فقهای بزرگ گلپایگان بود، نقل است هنگامی که نوادگان حضرت آیت الله سید حسین گلپایگانی، مقبره ایشان را درسعید آباد گلپایگان تجدید بنا می نمودند، جسد پاک و شریفش پس از 110سال سالم و تازه پدیدار شده بود.
*تحصیل در حوزه علمیه اصفهان
سید جمال الدین در مدرسه علمیه «الماسیه» اصفهان مشغول به تحصیل می شود و در این مدت «قوانین» را نزد مرحوم حاجی میرزا بدیع می آموزد، رسائل و مکاسب را نزد بزرگانی همچون عبدالکریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقة الاسلام ، سید محمد تقی مدرسی و آیت الله سید محمد باقر درچه ای فراگرفت.
علوم معقول و منقول و اخلاق را نزد بزرگانی چون آخوند ملا محمد کاشی که حکیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و جهانگیر خان قشقایی از بزرگترین حکما و فیلسوفان اسلامی آموخت.
*هجرت به دیار ولایت
سید جمال الدین در سال1319ه ق آهنگ نجف اشرف کرد، هنگامی که در مسیر از گلپایگان گذشت مورد استقبال علمای آن شهر قرار گرفت و در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند ملا محمد کاظم خراسانی حاضر شد، خارج فقه و اصول را درحوزه درس او فراگرفت . او علاوه بر درس آخوند خراسانی از درس حاج آفا رضا همدانی و سید محمد کاظم یزدی نیز بهره برد.
*من یک طاقچه درس نائینی را دارم
سید جمال الدین حدود 30سال در درس میرزای نائینی شرکت نمود، تقریرات زیادی از درس های او را به رشته تحریر درآورد، آقا جمال الدین می گفت:«من یک طاقچه تقریرات درس آقای نائینی را دارم».
*تربیت شاگردان
در درس مرحوم سید جمال الدین گلپایگانی تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی شرکت می کردند اکثر آن ها به درجه اجتهاد رسیدند برخی از مهم ترین شاگردان وی عبارتند از:آیت الله احمد فیاض،آیت الله حاج شیخ حیدرعلی محقق، آیت الله سید محمد جمال هاشمی گلپایگانی، آیت الله حاج سید احمد گلپایگانی، آیت الله محمد حسین طهرانی، آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی، آیت الله سید علی گلپایگانی، آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی، آیت الله سید مرتضی حسینی فیروز آبادی که اخلاق و عرفان را نزد آیت الله سید جمال الدین کسب کرد، آیت الله شیخ محمد حسین کلباسی اصفهانی، آیت الله شیخ عباس خالصی خراسانی و ده ها تن از بزرگان و علمایی که هرکدام چراغ فروزان هدایت و دستگیری از ایتام آل محمد(ص) بودند.
*تالیفات معظم له
از این عالم بزرگ و وارسته همانند، سایر بزرگان و علمای ربانی، آثار و تالیفات زیادی به جای مانده است «کتاب اجتهاد و تقلید»، «اجتماع امر و نهی»، «الغیبه و چند مسئله فقهی»، «الترتب»، «جواز بقاء تقلید برمیت»، «دیوان اشعار» که حاوی اشعار فارسی و عربی است،« رساله عملیه»،« رساله منجزات المریض»، «رساله لاضرر و لاضرار»، «قاعده فراغ و التجاوز»، «جعل طرق»، «حدیث لاضرر و لاضرار»، «کتاب الصلاه»، «المکاسب» و چندین کتاب ارزشمند دیگر که برای چاپ آماده شده اند.
*در وادی سیر و سلوک
آن عالم بزرگ درکنار درس و بحث علمی هیچ گاه از تهذیب نفس غافل نبود در دوران جوانی که دراصفهان مشغول به تحصیل علوم دینی بود از محضر"جهانگیر خان "و "آخوند کاشی" درس تهذیب نفس آموخت، پس از عزیمت به نجف نیز در این وادی از انفاس قدسیه آیت الله سید مرتضی کشمیری و آیت الله سید احمد کربلایی بهره ها برد و از اشارات عارف کامل، حاج شیخ علی محمد نجف آبادی همواره بهره مند بود تا این که حائز رتبه ای از کرامات گردید.از وی حالات عجیبی در مسجد کوفه، مسجد سهله و وادی السلام مشاهده شده است، آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره او چنین می گوید:«دائما صحیفه مبارکه سجادیه درمقابل ایشان دراطاق خلوت بود، و همین که از مطالعه فارغ می شد، به خواندن آن مشغول می گشت، آهش سوزان و اشکش روان و سخنش موثر و دلی سوخته داشت....»
از صدای گریه های نیمه شب و مناجات و راز و نیازش به درگاه الهی حکایاتی از سوی همسایگانش نقل شده است، او درتهذیب به مرتبه ای رسیده بود وقتی از اصفهان به سمت نجف اشرف رهسپار شده بود، مردم را به صورت های برزخی آنان می دید و خود او گفته بود«مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم که ملول شدم، وقتی به حرم امیرالمومنین(ع) مشرف شدم از حضرت خواستم این حالت را از من بگیرد، حضرت هم آن حال را از من گرفت و از آن به بعد مردم را به صورت های عادی می دیدم».
*مرجعیت و علاقه آیت الله العظمی بروجردی به ایشان
ایشان در دورانی که دراصفهان مشغول به تحصیل بود با آیت الله العظمی بروجردی هم درس و هم مباحثه
بود آیت الله العظمی بروجردی، چه هنگامی که در بروجرد بودند و چه اوقاتی که به قم هجرت نمود، نامه هایی به ایشان می نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشکل و حوادث که واقع می شد از او استمداد می نمود.
در دوران مرجعیت حضرت آیت الله بروجردی، هرگاه نامه ای از حاج آقا جمال الدین به دست ایشان می رسید، به احترام نامه حاج آقا جمال از جا بلند می شد آن را می بوسید و گریه می کرد و روی چشمانش می گذاشت.
*غروب جمال عارفان
آن عالم ربانی و فقیه صمدانی، پس از عمری مجاهدت علمی و معنوی سرانجام در29محرم الحرام سال1377 ه ق درسن 82سالگی دارفانی را وداع گفت و روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست.
ایشان وصیت کرده بودند مرا درمقبره العلما دفن کنید و اگر نشدجنازه مرا به وادی السلام ببرید که وقتی جنازه مطهر ایشان را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن نمایند آن را به وادی السلام بردند و درمکانی که درزمان حیاتش همیشه به آنجا می آمد و فاتحه و دعا می خواند دفن کردند.
روحش قرین رحمت بی کران الهی باد
*حوزه