زنی میانسال روز 23فروردین سال گذشته به پلیس شهریار مراجعه کرد و گفت قصد دارد راز دو جنایت را برملا کند.
به گزارش شهدای ایران، این زن گفت: «من بهتازگی از شوهرم جدا شده و حالا تصمیم گرفتهام رازی را که شوهرم 12سال قبل به من گفته بود فاش کنم زیرا عذاب وجدان دارم و احساس میکنم شوهرم باید دستگیر و مجازات شود.»
این زن ادامه داد: «یکروز در خانه نشسته بودم که حسن وارد شد. او بسیار مضطرب و پریشان بود. وقتی از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است جواب داد با کمک یکی از دوستانش بهنام بهرام، دوست دیگر خود را به نام محمود به قتل رسانده است و حالا قصد دارد فرار کند. او چنددست لباس در ساک گذاشت و از خانه رفت. من آنموقع در اینباره حرفی نزدم تا اینکه مدتی بعد حسن دوباره برگشت و ایندفعه گفت بهرام را هم کشته است. شوهرم گفت چون میترسیده بهرام او را لو بدهد تصمیم گرفته وی را نیز به قتل برساند. آن زمان شوهرم ساختمانی نیمهکاره داشت و آنطور که به من گفت جنازه بهرام را در چاه آن خانه انداخته است.»
ماموران بعد از شنیدن حرفهای این زن تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها ابتدا به ساختمانی رفتند که همسر حسن مدعی شده بود جنازه در چاه آن است. ماموران بعد از جستوجو در چاه بقایای جنازه یک انسان را پیدا کردند. این کشف از صحت اظهارات زن میانسال خبر میداد به همین دلیل پلیس حسن را بازداشت کرد.
کارآگاهان در گام بعدی به تحقیق درباره محمود پرداختند و فهمیدند جنازه فردی با این نام و مشخصات 12سال قبل پیدا و وقوع قتل محرز شده بود اما قاتل از آن زمان تاکنون شناسایی نشده است.
حسن وقتی تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت به هر دو قتل اقرار کرد و گفت: «من و بهرام در زمینه ساختوساز با هم همکاری داشتیم. یکروز او نزد من آمد و گفت فهمیده محمود برای همسرش مزاحمت ایجاد میکند. او از من خواست کمک کنم از محمود انتقام بگیرد. من این پیشنهاد را قبول کردم و وقتی سراغ محمود رفتیم با او درگیر شدیم و من او را کشتم بعد فرار کردیم اما همیشه میترسیدم بهرام من را لو بدهد به همین دلیل او را نیز به قتل رساندم و جسدش را در چاه انداختم.»
متهم چندی بعد اظهاراتش را تغییر داد و اینبار ادعا کرد در قتل محمود هیچ نقشی نداشته و نمیداند او توسط چهکسی کشته شده است. حسن درباره قتل بهرام نیز گفت: «یکروز وقتی به خانه برگشتم دیدم بهرام در حیاط منزل من است. از او پرسیدم در خانهام چهکار میکنی؟ جواب داد به دعوت همسرم به آنجا رفته است از شنیدن این حرف بهشدت عصبانی شدم. از طرفی زنم به من گفت ادعای بهرام صحت ندارد و این مرد قصد داشته به او تعرض کند. با بهرام درگیر شدم و او را کشتم سپس جسدش را در چاه انداختم.»
ماموران وقتی با ادعای تازه متهم مواجه شدند از همسر سابق او پرسوجو کردند. اما این زن گفت اظهارات حسن صحت ندارد و بهرام به خانه آنها نرفته بوده. به این ترتیب مرد میانسال یکبار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. او ایندفعه ارتکاب هر دو قتل را انکار کرد و گفت: «من از ماجرای کشتهشدن محمود و بهرام هیچ اطلاعی ندارم. من و همسرم بهدلیل اختلافاتی که داشتیم از هم جدا شدیم و بعد از آن زنم برای گرفتن انتقام ادعاهایی را علیه من مطرح کرد در حالیکه این حرفها صحت ندارد.»
بازپرس جنایی در نهایت حسن را با توجه به مدارک موجود گناهکار تشخیص داد و برای او قرار مجرمیت صادر کرد سپس پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
این زن ادامه داد: «یکروز در خانه نشسته بودم که حسن وارد شد. او بسیار مضطرب و پریشان بود. وقتی از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است جواب داد با کمک یکی از دوستانش بهنام بهرام، دوست دیگر خود را به نام محمود به قتل رسانده است و حالا قصد دارد فرار کند. او چنددست لباس در ساک گذاشت و از خانه رفت. من آنموقع در اینباره حرفی نزدم تا اینکه مدتی بعد حسن دوباره برگشت و ایندفعه گفت بهرام را هم کشته است. شوهرم گفت چون میترسیده بهرام او را لو بدهد تصمیم گرفته وی را نیز به قتل برساند. آن زمان شوهرم ساختمانی نیمهکاره داشت و آنطور که به من گفت جنازه بهرام را در چاه آن خانه انداخته است.»
ماموران بعد از شنیدن حرفهای این زن تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها ابتدا به ساختمانی رفتند که همسر حسن مدعی شده بود جنازه در چاه آن است. ماموران بعد از جستوجو در چاه بقایای جنازه یک انسان را پیدا کردند. این کشف از صحت اظهارات زن میانسال خبر میداد به همین دلیل پلیس حسن را بازداشت کرد.
کارآگاهان در گام بعدی به تحقیق درباره محمود پرداختند و فهمیدند جنازه فردی با این نام و مشخصات 12سال قبل پیدا و وقوع قتل محرز شده بود اما قاتل از آن زمان تاکنون شناسایی نشده است.
حسن وقتی تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفت به هر دو قتل اقرار کرد و گفت: «من و بهرام در زمینه ساختوساز با هم همکاری داشتیم. یکروز او نزد من آمد و گفت فهمیده محمود برای همسرش مزاحمت ایجاد میکند. او از من خواست کمک کنم از محمود انتقام بگیرد. من این پیشنهاد را قبول کردم و وقتی سراغ محمود رفتیم با او درگیر شدیم و من او را کشتم بعد فرار کردیم اما همیشه میترسیدم بهرام من را لو بدهد به همین دلیل او را نیز به قتل رساندم و جسدش را در چاه انداختم.»
متهم چندی بعد اظهاراتش را تغییر داد و اینبار ادعا کرد در قتل محمود هیچ نقشی نداشته و نمیداند او توسط چهکسی کشته شده است. حسن درباره قتل بهرام نیز گفت: «یکروز وقتی به خانه برگشتم دیدم بهرام در حیاط منزل من است. از او پرسیدم در خانهام چهکار میکنی؟ جواب داد به دعوت همسرم به آنجا رفته است از شنیدن این حرف بهشدت عصبانی شدم. از طرفی زنم به من گفت ادعای بهرام صحت ندارد و این مرد قصد داشته به او تعرض کند. با بهرام درگیر شدم و او را کشتم سپس جسدش را در چاه انداختم.»
ماموران وقتی با ادعای تازه متهم مواجه شدند از همسر سابق او پرسوجو کردند. اما این زن گفت اظهارات حسن صحت ندارد و بهرام به خانه آنها نرفته بوده. به این ترتیب مرد میانسال یکبار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. او ایندفعه ارتکاب هر دو قتل را انکار کرد و گفت: «من از ماجرای کشتهشدن محمود و بهرام هیچ اطلاعی ندارم. من و همسرم بهدلیل اختلافاتی که داشتیم از هم جدا شدیم و بعد از آن زنم برای گرفتن انتقام ادعاهایی را علیه من مطرح کرد در حالیکه این حرفها صحت ندارد.»
بازپرس جنایی در نهایت حسن را با توجه به مدارک موجود گناهکار تشخیص داد و برای او قرار مجرمیت صادر کرد سپس پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.