به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ رژیم بعثی عراق در دوران دفاع مقدس با شناسایی نقاط مهم و استراتژیک اقتصادی سعی در مختل کردن وضعیت کشور و معیشت مردم می کرد که یکی از این مراکز بندر امام خمینی است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بندر امام خمینی به دلیل داشتن امکانات راهآهن و جادهای مناسب و نزدیکی به پایتخت و نواحی مرکزی ایران و همچنین داشتن تأسیسات مدرن بارگیری و تخلیه بار و قابلیت پهلوگیری تعداد زیاد کشتیها نسبت به سایر بنادر و نیز مجاورت با بندر نفتی ماهشهر از توانمندی بیشتری در حمل و نقل کالاهای ترانزیتی برخوردار بود.
بنابراین بیشتر کشتیهای تجاری و نفتکشها در مسیر این بندر در رفت و آمد بودند.
نیروهای متخاصم عراقی با پشتیبانی تسلیحاتی استکبار جهانی با واگذاری انواع هواپیماهای مدرن از جمله جنگنده سوپراتاندارد و بالگردهای سوپرفلون حامل موشکهای فوق مدرن اگزوسه و سایر امکانات ماهوارهای و اطلاعاتی سعی در فلج کردن توان اقتصادی ایران اسلامی را با بهرهگیری از تسلیحات واگذاری اربابان خود و ناامن کردن خلیج همیشگی فارس را داشته و با توجه به نزدیکی بندر فاو عراق به خلیج با پرواز بالگردهای سوپر فلون فرانسوی مجهز به موشکهای ضد کشتی اگزوسه که در جنگ بین آرژانتین و انگلستان به شهرت جهانی رسیده بود، باعث صدمه زدن و غرق کردن تعداد زیادی ازکشتیهای تجاری در مسیر بوشهر و درداخل ورودی خور موسی میگردیدند و سبب خسارات فراوانی به دولت ایران اسلامی شده و آن را به عنوان یک برگ برنده در منطقه آبی محسوب و با تبلیغات جهانی سعی درکمرنگ کردن شکستهای ارتش خود در خشکی از طرف رزمندگان اسلام بودند.
مسئولین نظام و نیروهای مسلح ایران، بهترین گزینه برای مقابله با تاکتیک جدید دشمن زبون را، انهدام امکانات، تأسیسات و تجهیزات آنها درمنطقه آبی دانسته و به این نتیجه رسیدند که گزینه مناسب برای این این عملیات استفاده از بالگرد های کبرا هوانیروز است، زیرا از این نوع بالگرد در کشور سازنده نیز در نیروی دریایی استفاده میشود دارای 2 موتور قوی میباشد و امکان پرواز روی آب از نظر ایمنی بلامانع است ولی برادران خلبان کبرا در هوانیروز،تجربه پرواز روی آب را قبلانداشته و نیاز به آموزش داشتند که با اعزام تعدادی از خلبانان کبری به پایگاه دریایی ماهشهر آموزش لازم داده شد و تعدادی تجهیزات موردنیاز از قبیل جلیقههای نجات و سایر ملزومات به هوانیروز واگذارگردید و یک عملیات مشترک دریایی با همکاری بالگردهای کبرای هوانیروز و دلاوران هوا دریای نیروی دریایی ارتش آغاز،که مسئولیت هدایت عملیات با توجه به تجربه به هوا دریا واگذار گردید و به نام عملیات اژدر نامگذار شد و هدف، اسکورت کشتیها و نفتکشها در مسیرهای تعیین شده و درگیری و انهدام بالگردها و تجهیزات دشمن بود.
عملیات به این صورت برنامهریزی شده بود که ابتدا کلیه کشتیهای باری و نفتکشها به مقصد بندر امام حرکت کنند، پس از عبور از تنگه هرمز در بندر بوشهر لنگر انداخته تا تعداد آنها به حد یک کاروان 15 الی 20 فروندی برسد، سپس با هماهنگی با یگانهای عملیاتی مستقر در منطقه 24 ساعت قبل از حرکت کاروانها، دستور عملیاتی مربوطه صادر میگردید تا آمادگی مقابله با حملات احتمالی دشمن را داشته باشند.
هوانیروز مستقر در منطقه پس از گرفتن دستور عملیاتی با طلوع آفتاب یک تیم پروازی متشکل از یک فروندبالگردکبری مجهز به موشک و یک فروند مجهز به راکتانداز از محل استقرار خود در کنار رودخانه جراحی به سوی بندر امام اعزام میگردد و در آنجا یک فروند بالگرد 212 نیروی دریایی به عنوان بالگرد نجات و رسکیو به آنها ملحق و پس از طی کردن آبهای خورموسی در شبه جزیرهای به نام بویه سیف که مشرف به شمال غربی خلیج فارس و مناطق ساحل غربی عراق و دهانه بندر فاو وامالقصر بود فرود میآمدند و در آنجا بالگرد خاموش و منتظر دستورات از طریق بیسیم بودند.
سپس کاروان کشتیها و نفتکشها به حرکت در میآمدند و ناوهای جنگی نیروی دریایی در مسیر آبی آنها را اسکورت میکردند و جنگندههای نیروی هوایی، پوشش هوایی منطقه را تأمین میکردند.
با ظاهر شدن حرکت کاروان کشتیها، نیروهای عراقی با استفاده از جنگدههای سوپراتاندارد و میراژ و بالگردهای سوپر فلون به سوی کاروان مورد بحث پرواز میکردند ولی رادار منطقه بلافاصله پرواز آنها را به اطلاع تیمهای پروازی هوانیروز مستقر در شبه جزیره بوی سیف میرساند و تیم آتش از جزیره پرواز و یک فروند بالگرد سیکورسکی نیروی دریایی که مجهز به سیستمهای ناوبری و رادارهای سطحی بود به تیم آتش ملحق و به عنوان لیدر پروازی تیم آتش را به سوی اهداف هدایت میکرد.
خلبانان تیز پرواز هوانیروز که در روی خشکی مهارتهای خود را در سرنگونی بالگردهای عراقی و انهدام تجهیزات آنها به اثبات رسانیده بودند، این بار با همکاری خلبانان شجاع نیروی دریایی، با بالگردهای عراقی درگیر و آنها را وادار به عقبنشینی و فرار مینمودند و کاروانهای کشتی با خیال راحت به مسیر خود ادامه داده و سالم به مقصد میرسیدند.
در عملیاتهای مشترک هوانیروز و هوادریا و دیگر یگانهای نیروی دریایی در عملیات اژدر هیچ شناوری از کاروانهای تجاری و نفتی ایران اسلامی از آن تاریخ مورد اصابت آتش دشمن قرار نگرفته و بالگردهای کبری هوانیروز ضمن عملیات مشترک اژدر موفق به انهدام اهداف دیگر منجمله سکوهای نفتی البکر والامیه در منطقه فاو و سکوهای دیدهبانی و پستهای شنود شناور و ثبت دشمن گردیدند و باردیگر به نیروهای بعثی ثابت شد که حتی اگر دنیا با تمام امکانات آنها را پشتیبانی تسلیحاتی کنند، قادر به مقابله با نیروهای مسلح ایران اسلامی نیستند.
در این عملیاتهای غرور آفرین، شهامت خلبانان بالگردهای کبرای هوانیروز قابل تحسین بود ولی متأسفانه به تعدادی از بالگردهای نیروی دریایی و هوانیروز در اثر حملات دشمن زبون صدمات و خساراتی وارد گردید.
در یکی از این رویدادها، بالگرد کبری شماره 4494 ـ 3 در مورخه 19 /1 / 63 به خلبانی خلبان ایرج ماسوله و کمک خلبانی خلبان عباسزاده که همراه تیم آتش در مأموریت اسکورت کاروان کشتیها بودند، بالگرد 212 نیروی دریایی که بالگرد رسکیو هم بود، مورد اصابت آتش دشمن قرار گرفته و در آبهای خلیج سرنگون میشود و بالگرد دوم کبری مورد بحث نیز هدف ترکش در ناحیه شیشهها و ملخها میگردد که خلبان جهت ادامه پرواز و دید کافی اقدام به رهاسازی شیشههای بالای سرخلبانان میکند (بالگرد کبری مجهز به سیستم jetisson سیستم رهاسازی شیشههای بالای سرخلبانان در مواقع ضروری میباشد).
با رها سازی شیشهها و نفوذ باد و رطوبت هوای خلیج کار هدایت بالگرد به مشکل بر میخورد ولی خلبانان با مهارت و خونسردی عملیات اسکورت را تا پایان ادامه داده و به سلامتی در شبه جزیره بوی سیف فرود میآید.
بنده به عنوان بازرس فنی و افسر کنترل کیفیت پس از بازدید و بررسیهای دقیق، قسمتهای ترکش خورده را ترمیم ولی به علت نداشتن امکانات و ابزار آلات مربوطه در منطقه با هماهنگی مسئولین، بالگرد را بدون داشتن شیشه، مجاز به پرواز به شهرستان مسجد سلیمان کردم و بالگرد به خلبانی خلبان ایرج ماسوله و کمک خلبانی بنده با ارتفاع و سرعت کم از جزیره پرواز و پس از طی ماهشهر ـ اهواز به پایگاه مسجد سلیمان رسیدیم البته بدون هیچ گونه رویدادی.
با توجه به آمادگی کارکنان فنی در پایگاه در اسرع وقت، شیشههای بالگرد جایگزین و آماده عملیاتی گردید و به خطر پرواز بازگشت.
راوی: سرهنگ بازنشسته فنی هوایی ناصر نجیمی