مي خواستم براي ازدواج دائم با يکي از همکارانم، زندگي همسر او را متلاشي کنم تا به اين طريق از همکارم طلاق بگيرد اما در اين ميان همه چيز لو رفت و من طوري رسوا شدم که...
شهدای ایران: زن ۲۸ ساله که با دستور قضايي به اتهام هتک حرمت و افترا دستگير شده بود پس از لو رفتن ماجراي انتشار مطالب دروغين و توهين آميزش در شبکه هاي اجتماعي به کارآگاهان پليس فتا گفت: چند سال قبل با جواني به نام ياسر ازدواج کردم، اما پس از مدت کوتاهي فهميدم که نامزدم به مواد مخدر اعتياد دارد اگر چه او بيکار بود اما به خاطر اين که پدرش وضعيت مالي مناسبي داشت کمبودي را از نظر مالي احساس نمي کردم. ياسر چند ماه بعد از ازدواج مان و با کمک پدرش شغل مناسبي پيدا کرد ولي يک سال بعد او را به خاطر اعتياد اخراج کردند. در اين مدت من پسري به دنيا آورده بودم و تمام اوقاتم را در کنار او سپري مي کردم. اگر چه من و ياسر اختلافات زيادي با هم داشتيم اما بيشتر از هر چيزي «رفيق بازي هايش» عذابم مي داد. او هر روز دوستان نابابش را به منزل دعوت مي کرد و تا نيمه هاي شب مشغول استعمال مواد مخدر مي شدند. من سعي کردم به خاطر فرزندم زندگي ام را حفظ کنم ولي کارهاي خلاف او پاياني نداشت و اختلافات ما هر روز شدت مي گرفت تا اين که تقاضاي طلاق کردم و از او جدا شدم. اين در حالي بود که بنا به رأي دادگاه من مي توانستم هفته اي يک بار پسرم را ببينم اما ياسر نمي خواست که من با فرزندم ديدار کنم به همين خاطر مرا اذيت مي کرد و من از دوري فرزندم رنج مي کشيدم تا اين که يک روز ماجراي زندگي ام را براي يکي از همکارانم بازگو کردم. او نيز ادعا کرد که با همسرش اختلاف دارد و همسرش حتي لباس هاي او را اتو نمي کند. مدتي بعد «صادق» که خيلي از وضعيت زندگي اش ناراحت بود مرا به عقد موقت خود درآورد و از من خواست به خاطر اين که بتواند مرا به عقد دائم خود درآورد براي طلاق دادن همسر اولش به او کمک کنم. او يک گوشي تلفن هوشمند برايم آورد و از من خواست تا مطالب توهين آميزي را عليه همسرش در شبکه هاي اجتماعي منتشر کنم. او پس از اين ماجرا و به بهانه اين که همسرش در شبکه هاي اجتماعي ارتباطات غيراخلاقي دارد از دادگاه تقاضاي طلاق کرد اما قاضي پرونده که به مطالب منتشر شده در شبکه هاي اجتماعي مشکوک شده بود گوشي تلفن را براي بررسي و رديابي عامل انتشار اين مطالب به پليس فتا ارسال کرد و چند ساعت بعد کارآگاهان مرا دستگير کردند. حالا نه تنها نقشه شوم ما براي متلاشي کردن زندگي يک زن به نتيجه نرسيد بلکه خودم هم در بين همکاران و بستگانم رسوا شدم چرا که از قديم گفتند چاه مکن بهر کسي...
ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي
*خراسان