کرباسی، کارگردان مستند «فاکتور صوری» گفت: در اثر ما فضای تخریب به هیچ وجه وجود ندارد. اقتضای مدیوم مستند در موضوعات اقتصادی- اجتماعی این است که نقد کنیم. وظیفه من مستندساز این نیست که شرح مفصل راهکار دهم. وظیفه من آگاه کردن مردم است.
به گزارش شهدای ایران، سیدمهدی کرباسی نام مستندساز جوان کشورمان است که کارگردانی تازهترین مستند سفیرفیلم، یعنی «فاکتور صوری» درباره نقد نظام بانکی کشور را برعهده دارد. در کارنامه این فیلمساز جوان آثاری همچون مستند کوتاه «راه ناتمام»، «شام آخر»، «ستارههای فردا»، «بچهها خسته نباشید» و ... دیده میشود. در ادامه متن گفتوگو با این مستندساز جوان را میبینید.
چه زمانی ایده تولید «فاکتور صوری» به ذهنتان رسید؟
سوالی که همواره در دوران پس از انقلاب اسلامی مطرح بود، این بود که چه میزان از معاملات و تعاملات بانکی که مردم انجام میدهند شرعی است؟ همیشه این شبهه وجود داشت که اقدامات بانکها رباخواری باشد. این سوال مطرح بود که مقدار سودی که میگیرند یا به مردم میدهند در این موضوع تاثیری دارد یا خیر؟ خلاصه اینها مسائلی بود که همواره وجود داشته و میتوان گفت هیچگاه پاسخ مدونی که برای مردم قابلیت فهم داشته باشد به آن داده نشده است. پاسخی که این فرآیند را تشریح کند و سعی کند به ابعاد مختلف موضوع بپردازد. این بود که تصمیم گرفتیم محتوای مستند را همین موضوع قرار دهیم تا پاسخ این سوال را که معاملات بانکی ربا است یا خیر، دریابیم.
ایده اصلی فیلم برای نویسنده اثر، رضا صادقی بود. او ایده را مطرح کرد و من نیز به این دلیل که دغدغه عمومی نسبت به این موضوع وجود داشت کار را قبول کردم. این ایده تقریبا در سال 90 شکل گرفت، اما در همان حد ایده باقی ماند تا تقریباً اواسط سال 91 که کار را شروع کردیم و توانستیم تا اواخر سال 92 به نسخه اولیه برسیم و بهار 93 هم مشغول اصلاحات کار شدیم.
پیش از این در قالبهای دیگری به موضوع بانکداری با رویکردی نظیر رویکرد ما یعنی وجهه شرعی معاملات بانکی، پرداخت شده بود اما در قالب مستند این کار انجام نشده بود یا حداقل من اطلاعی ندارم. از جمله این آثار صحبتهای حسن عباسی در فضاهای مختلف بود، البته در این مورد خاص نظر ما این بود که نظر او کمی با نظر مراجع تقلید تفاوت دارد. در ابتدایی که ما به این موضوع ورود کردیم، ایده و نظر ما نیز مشابه با او بود و فکر می کردیم بانک را به هیچ وجه نمی شود شرعی کرد اما وقتی بیشتر تحقیق و بررسی کردیم، دیدیم که غالب مراجع تقلید و شورای نگهبان آنچه که به عنوان بانکداری بدون ربا در قانون طراحی شده را حداقل از حیث شرعی و فقهی تایید کردند. مشکل بیشتر در حوزه ایده آل نبودن آن و مثلا ناعادلانه بودن آن است و نیز اینکه امروز آن قانون اجرا نمی شود. اما برخی مثل عباسی معتقدند که نظام بانک به هیچ وجه از صورت ربوی خارج نمی شود که نظر مراجع تقلید چیز دیگری است.
اگر بخواهم مثالی روشن بزنم ما در فیلم از صحبتهای امام استفاده کردهایم، صحبتهایی کاملا هجوم برنده به بانک. اما در حقیقت اتفاقی که میافتد شما میبینید این جنس صحبتهای امام تا اواخر سال 61 و اوایل 62 ادامه دارد و در اوایل سال 62 که قانون بانکداری بدون ربا تصویب میشود و در فیلم نیز بدان اشاره میشود، دیگر ما صحبتهایی اینچنینی از امام نمیشنویم و به تبع آن از سمت رهبری. این قانون مورد تأیید همه مراجع است و ایشان موافق این قانون هستند.
تا جایی که من مطلع هستم همه مراجع میگویند اگر این قانون اجرا شود، بانکهای ما به لحاظ شرعی مشکلی نخواهند داشت. اما این رویکرد که بگوییم بانکداری ما از اساس ربوی است، چون از غرب آمده است یا ریشه در یهودیت دارد و آنجا ربا میگرفتند صحیح نیست. اگر اینگونه بود همین کار سینماییای که ما داریم انجام میدهیم و همینطور بسیاری از فعالیتهای دیگر کهدر ابتدا در غرب شکل گرفته و ما از آنها استفاده دیگری میکنیم، زیر سوال میرود. ما باید ببینیم چه کارکردی را از سیستم میخواهیم و آن سیستم توانمندی این را دارد که آن کارکرد را به ما بدهد یا خیر. یعنی این باید مبنای ما باشد؛ نه اینکه از کجا آمده است. ما میتوانیم الگوهای درست را از غربیها بیاموزیم؛ نظیر نظم و ساماندهی برخی امور که بعضا حضرت آقا هم الگوبرداری و بومیسازی آنها را کار صحیحی و ثوابی دانستهاند.
ما میتوانیم بومیسازی کنیم تا مطابق اهداف خود، آنها را تطبیق دهیم. باید در کنار ساز و کار، ساختار را نیز تغییر دهیم. امروز نیز این اتفاق در فضای بانکها افتاده است. ما تغییر ساز و کاری داشتیم، اما ساختار متناسب با این سازوکار را تعریف نکردیم. مثلا قانون را عوض کردیم اما حسابداری بانک را عوض نکردیم. امروز بانک به فکر سود خود است. در بانکداری بدون ربا میگوئیم بانک فقط باید حقالوکاله دریافت کند، بعد عملا اتفاقی که میافتد چیز دیگری است. مثلا فردی یک میلیون به بانک میدهد، بانک بایستی چهار درصد از آن شخص حق الوکاله بگیرد تا وکیل این شخص شود و پولش را در یک صنعت بگذارد. او میگذارد و مثلا این پروژه 60 درصد سود میدهد. اینجا باید بانک 4 درصد سود خود را بردارد و 56 درصد سود را به فرد بدهد، اما عملا این اتفاق نمیافتد، بانک میآید سود مشتری را به عنوان هزینه در حسابداری خود مینویسند. لذا بانکها روز به روز گسترش پیدا میکنند.
حرفی که در فیلم زدیم این بود که این تغییرنکردن ساختار عملا منجر به دورزدن قانون شده و این دورزدن منجر به ربویشدن معاملات سیستم شده است. یک وقت از اساس میگوییم این بانک ربوی است، زمانی دیگر نیز هست که میگوییم ما بنا به اندیشه شهید صدر آمدیم این تغییر اولیه را دادیم اما باید یک گام ثانویه میداشت که نظام بانکداری اسلامی شود اما آن اتفاق نیفتاده و این است که کار ناقص باعث ربویشدن معاملات شده است. نه اینکه ما بگوییم ماهیت بانک ربا است.
یعنی کوتاهی مسئولان در نظارت بر بانکها مسبب ربویشدن معاملات شده است؟
بله. بانک مرکزی نهادی است که باید روی اجراشدن این قانون نظارت داشته باشد. وظیفه ساختارسازی نیز برعهده بانک مرکزی بوده که باید طی این سالها انجام میشد.
مخاطب فیلم شما کیست؟
ما دو جامعه مخاطب داشتیم. به نظر من در فضای بانکداری ما این آگاهی وجود دارد، مسئله اینجاست که خیلی دغدغه ای نیست که حرکتی انجام شود. این بود که دوست داشتیم مردم از این موضوع آگاه شوند. یک نگاه حداقلی از فیلم این است که بگوئیم به واسطه ساختار غلط، برخی عملیات بانکها ربوی شدند. اما یک نگاه بالاتر این است که مشکل ربویبودن را حل کردیم اما درد انقلاب اسلامی تنها این نیست! درد این است که ما باید عدالت را نیز در این ساختار و نظام بانکی در نظر داشته باشیم و پیاده کنیم. معاملات بانکی در کلان جامعه عدالت را محقق نمیکند. تحقق عدالت در عقود اسلامی به شیوه تعامل بین طرفین نیز برمیگردد و صرف رعایت صورت یک عقد شرعی به معنی رعایت عدالت نیست.
امروز در شرایط موجود، ما شاهد هستیم که بانکها اغلب اوقات تنها مرجع مردم برای دریافت تسهیلات هستند. لذا عملا یک جریان انحصاری شکل میگیرد که توازن را به نفع بانک بهم میزند. شخص مجبور است به خاطر نیازهایش شرایط را بپذیرد و عملا اینجا بحث عدالت در سیستم مغفول واقع میشود. ایجاد ساختار و نظامهای مبتنی بر عدالت و نگاه اسلامی، نیازمند نیروی انسانی است که خبره و نخبه باشد تا بر روی این حوزه عمیق شود. فلذا یکی دیگر از مخاطبان اصلی ما قشر دانشجویان هستند که دغدغه حداقلی نسبت به این موضوع دارند. دانشجویان و طلاب دغدغهمند توانمندی کار و فکر در این حوزه را دارند. ما با فضایی که ایجاد کردیم تلاشمان این بوده که این دغدغه را به سمت اقدام اصلاحی و تفکر عمیق در این حوزه سوق دهیم.
با این اوصاف تمرکزی برای اکران فیلم برای این قشر دارید؟
بله. اغلب کارهای سفیر اینگونه بوده و قشر دانشجوها را مورد خطاب قرار داده و به فراخور اینکه خود نیز متشکل از جمع دانشجوی است، در این کار نیز اینگونه خواهد بود. در اکران مستند «فاکتور صوری» نیز به واسطه آنکه این مستند موضوع خاصی را هدف قرار داده، تمرکز خاصی بر نمایش برای اقشار دانشجویان و طلاب داریم.
در روند پژوهش و ساخت مستند، مشکلی در ارائه اطلاعات از طرف مسئولین برای شما پیش نیامد؟
بله. البته طبیعی است. صداوسیما ملاحظات خاص خود را دارد. به طور مثال قرار بود در برنامه تلویزیونی مناظره با موضوع اجرایی شدن قانون بانکداری بدون ربا شرکت کنیم، اما نمیدانیم چطور شد که موضوع برنامه در لحظه آخر به موضوع بنگاهداری بانکها عوض شد. گفتند نظر سازمان این بوده که نباید به این موضوع بپردازیم. در فضای مردم نیز گاهی شاهد ترس از بیان نظراتشان بودیم. جاهایی احساس میکردیم که مردم تمایل به مصاحبه ندارند. یا در بخش مصاحبههای کشاورزی در سفرمان به شهر بابل، خیلی از افراد به واسطه برخوردهایی که قبلا با آنها شده بود، ترس از مصاحبه داشتند.
همچنین در فضای بانک، بسیاری مسئولین حاضر به مصاحبه نمیشدند. مجبور شدیم تنها با آنها صحبت کنیم و تصویر نگرفتیم. در مورد مدیران و مسئولان، زمان زیادی را صرف درخواست مصاحبه میکردیم و از دفترشان وقت میگرفتیم اما به در بسته میخوردیم. البته ما نیز گروه جوانی بودیم و شاید شناختهشده نیستم و شاید این موضوع باعث میشد که فرد نخواهد با ما صحبت کند. البته با دکتر طالبی رییس بانک کشاورزی، مصاحبه ای کردیم که به دلایل فنی از آن استفاده نکردیم.
در اثر ما فضای تخریب به هیچ وجه وجود ندارد. اما فضای نقد وجود دارد. در اثر ما ارائه راهکار و اینکه واقعا باید چه کار کرد بوده است. جفت این دو موضوع در کنار هم بود.اقتضای مدیوم مستند در موضوعات اقتصادی- اجتماعی این است که نقد کنیم. علت آنکه مستندهای سفیر این خصوصیات را دارد این است که وظیفه من مستندساز این نیست که شرح مفصل راهکار دهم، وظیفه محققان این حوزه است که به طراحی ساختار کمک کنند. وظیفه من این است که مردم را آگاه کنم. اما اگر من بخواهم راهکار تشریح کنم، آن دیگر مستند نمیشود. یک برنامه گفتگوی در تلویزیون میشود که معلوم نیست چقدر مخاطب داشته باشد. به نظر من چنین مستندهایی حتی میتواند به بیشترشدن مخاطب آن برنامهها کمک کند. یعنی مردم یک فهم اولیه نسبت به موضوع پیدا میکنند تا مطالب تخصصیتر و عمیقتر را بهتر فهم کنند.
نیت ما نیز همین بوده است. ما با توجه به دو مخاطب مورد نظر خود، اثری را ساختیم که بتوانیم در فضای دانشجویان بادغدغه، جرقهای ایجاد کنیم تا بتوانیم در زمینه اقتصاد اسلامی کار کنیم و در آن عمیق شویم و از ظرفیتی که اقتصاد در فضای قرآن و احادیث دارد استفاده کنیم برای اینکه نظامسازی شکل گیرد. هدف دوم نیز آگاهی بخشی به مردم و ایجاد حس مطالبه بود.
واضحترین پیشنهاد این است که هر کسی که میخواهد راجع به هر چیزی نظر بدهد و نقد کند _ نمیگویم اثر هنری، هر چیزی _ اولین موضوع این است که آگاهی داشته باشد و بداند که در مورد چه چیزی میخواهد صحبت کند. من نمیدانم آیا واقعا درست است ما درمورد چیزی که نمیدانیم و تنها شنیدهایم نظر دهیم؟ اصلا میتوان اینطوری نظر صحیحی داد؟ به نظرم این از اخلاق به دور است. فلذا همه را دعوت میکنم به دیدن این مستند پیش از نظر دادن.
عوامل سازنده مستند «فاکتور صوری» را معرفی کنید.
صادقی نویسنده و جعفری راوی بودند. رضوانی و من تهیهکننده اثر بودیم. پژوهش کار بر عهده میرطاهر و زارع بود و فیلم با همکاری و مشورت اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) حاصل شد. پارسا هروی کار آهنگسازی، یحیی ابراهیمی کار جلوههای ویژه و حسین فکری کار دستیاری تدوین این مستند را برعهده داشتند.
فعالین فرهنگی دانشگاهها و شهرها می توانند با مراجعه به آدرس http://safirfilm.ir/registration یا از طریق شماره تماس 09384460344 اقدام به ثبت نام جهت اکران این مستند کنند.
*تسنیم
چه زمانی ایده تولید «فاکتور صوری» به ذهنتان رسید؟
سوالی که همواره در دوران پس از انقلاب اسلامی مطرح بود، این بود که چه میزان از معاملات و تعاملات بانکی که مردم انجام میدهند شرعی است؟ همیشه این شبهه وجود داشت که اقدامات بانکها رباخواری باشد. این سوال مطرح بود که مقدار سودی که میگیرند یا به مردم میدهند در این موضوع تاثیری دارد یا خیر؟ خلاصه اینها مسائلی بود که همواره وجود داشته و میتوان گفت هیچگاه پاسخ مدونی که برای مردم قابلیت فهم داشته باشد به آن داده نشده است. پاسخی که این فرآیند را تشریح کند و سعی کند به ابعاد مختلف موضوع بپردازد. این بود که تصمیم گرفتیم محتوای مستند را همین موضوع قرار دهیم تا پاسخ این سوال را که معاملات بانکی ربا است یا خیر، دریابیم.
ایده اصلی فیلم برای نویسنده اثر، رضا صادقی بود. او ایده را مطرح کرد و من نیز به این دلیل که دغدغه عمومی نسبت به این موضوع وجود داشت کار را قبول کردم. این ایده تقریبا در سال 90 شکل گرفت، اما در همان حد ایده باقی ماند تا تقریباً اواسط سال 91 که کار را شروع کردیم و توانستیم تا اواخر سال 92 به نسخه اولیه برسیم و بهار 93 هم مشغول اصلاحات کار شدیم.
پیش از این در قالبهای دیگری به موضوع بانکداری با رویکردی نظیر رویکرد ما یعنی وجهه شرعی معاملات بانکی، پرداخت شده بود اما در قالب مستند این کار انجام نشده بود یا حداقل من اطلاعی ندارم. از جمله این آثار صحبتهای حسن عباسی در فضاهای مختلف بود، البته در این مورد خاص نظر ما این بود که نظر او کمی با نظر مراجع تقلید تفاوت دارد. در ابتدایی که ما به این موضوع ورود کردیم، ایده و نظر ما نیز مشابه با او بود و فکر می کردیم بانک را به هیچ وجه نمی شود شرعی کرد اما وقتی بیشتر تحقیق و بررسی کردیم، دیدیم که غالب مراجع تقلید و شورای نگهبان آنچه که به عنوان بانکداری بدون ربا در قانون طراحی شده را حداقل از حیث شرعی و فقهی تایید کردند. مشکل بیشتر در حوزه ایده آل نبودن آن و مثلا ناعادلانه بودن آن است و نیز اینکه امروز آن قانون اجرا نمی شود. اما برخی مثل عباسی معتقدند که نظام بانک به هیچ وجه از صورت ربوی خارج نمی شود که نظر مراجع تقلید چیز دیگری است.
اگر بخواهم مثالی روشن بزنم ما در فیلم از صحبتهای امام استفاده کردهایم، صحبتهایی کاملا هجوم برنده به بانک. اما در حقیقت اتفاقی که میافتد شما میبینید این جنس صحبتهای امام تا اواخر سال 61 و اوایل 62 ادامه دارد و در اوایل سال 62 که قانون بانکداری بدون ربا تصویب میشود و در فیلم نیز بدان اشاره میشود، دیگر ما صحبتهایی اینچنینی از امام نمیشنویم و به تبع آن از سمت رهبری. این قانون مورد تأیید همه مراجع است و ایشان موافق این قانون هستند.
تا جایی که من مطلع هستم همه مراجع میگویند اگر این قانون اجرا شود، بانکهای ما به لحاظ شرعی مشکلی نخواهند داشت. اما این رویکرد که بگوییم بانکداری ما از اساس ربوی است، چون از غرب آمده است یا ریشه در یهودیت دارد و آنجا ربا میگرفتند صحیح نیست. اگر اینگونه بود همین کار سینماییای که ما داریم انجام میدهیم و همینطور بسیاری از فعالیتهای دیگر کهدر ابتدا در غرب شکل گرفته و ما از آنها استفاده دیگری میکنیم، زیر سوال میرود. ما باید ببینیم چه کارکردی را از سیستم میخواهیم و آن سیستم توانمندی این را دارد که آن کارکرد را به ما بدهد یا خیر. یعنی این باید مبنای ما باشد؛ نه اینکه از کجا آمده است. ما میتوانیم الگوهای درست را از غربیها بیاموزیم؛ نظیر نظم و ساماندهی برخی امور که بعضا حضرت آقا هم الگوبرداری و بومیسازی آنها را کار صحیحی و ثوابی دانستهاند.
ما میتوانیم بومیسازی کنیم تا مطابق اهداف خود، آنها را تطبیق دهیم. باید در کنار ساز و کار، ساختار را نیز تغییر دهیم. امروز نیز این اتفاق در فضای بانکها افتاده است. ما تغییر ساز و کاری داشتیم، اما ساختار متناسب با این سازوکار را تعریف نکردیم. مثلا قانون را عوض کردیم اما حسابداری بانک را عوض نکردیم. امروز بانک به فکر سود خود است. در بانکداری بدون ربا میگوئیم بانک فقط باید حقالوکاله دریافت کند، بعد عملا اتفاقی که میافتد چیز دیگری است. مثلا فردی یک میلیون به بانک میدهد، بانک بایستی چهار درصد از آن شخص حق الوکاله بگیرد تا وکیل این شخص شود و پولش را در یک صنعت بگذارد. او میگذارد و مثلا این پروژه 60 درصد سود میدهد. اینجا باید بانک 4 درصد سود خود را بردارد و 56 درصد سود را به فرد بدهد، اما عملا این اتفاق نمیافتد، بانک میآید سود مشتری را به عنوان هزینه در حسابداری خود مینویسند. لذا بانکها روز به روز گسترش پیدا میکنند.
حرفی که در فیلم زدیم این بود که این تغییرنکردن ساختار عملا منجر به دورزدن قانون شده و این دورزدن منجر به ربویشدن معاملات سیستم شده است. یک وقت از اساس میگوییم این بانک ربوی است، زمانی دیگر نیز هست که میگوییم ما بنا به اندیشه شهید صدر آمدیم این تغییر اولیه را دادیم اما باید یک گام ثانویه میداشت که نظام بانکداری اسلامی شود اما آن اتفاق نیفتاده و این است که کار ناقص باعث ربویشدن معاملات شده است. نه اینکه ما بگوییم ماهیت بانک ربا است.
یعنی کوتاهی مسئولان در نظارت بر بانکها مسبب ربویشدن معاملات شده است؟
بله. بانک مرکزی نهادی است که باید روی اجراشدن این قانون نظارت داشته باشد. وظیفه ساختارسازی نیز برعهده بانک مرکزی بوده که باید طی این سالها انجام میشد.
مخاطب فیلم شما کیست؟
ما دو جامعه مخاطب داشتیم. به نظر من در فضای بانکداری ما این آگاهی وجود دارد، مسئله اینجاست که خیلی دغدغه ای نیست که حرکتی انجام شود. این بود که دوست داشتیم مردم از این موضوع آگاه شوند. یک نگاه حداقلی از فیلم این است که بگوئیم به واسطه ساختار غلط، برخی عملیات بانکها ربوی شدند. اما یک نگاه بالاتر این است که مشکل ربویبودن را حل کردیم اما درد انقلاب اسلامی تنها این نیست! درد این است که ما باید عدالت را نیز در این ساختار و نظام بانکی در نظر داشته باشیم و پیاده کنیم. معاملات بانکی در کلان جامعه عدالت را محقق نمیکند. تحقق عدالت در عقود اسلامی به شیوه تعامل بین طرفین نیز برمیگردد و صرف رعایت صورت یک عقد شرعی به معنی رعایت عدالت نیست.
امروز در شرایط موجود، ما شاهد هستیم که بانکها اغلب اوقات تنها مرجع مردم برای دریافت تسهیلات هستند. لذا عملا یک جریان انحصاری شکل میگیرد که توازن را به نفع بانک بهم میزند. شخص مجبور است به خاطر نیازهایش شرایط را بپذیرد و عملا اینجا بحث عدالت در سیستم مغفول واقع میشود. ایجاد ساختار و نظامهای مبتنی بر عدالت و نگاه اسلامی، نیازمند نیروی انسانی است که خبره و نخبه باشد تا بر روی این حوزه عمیق شود. فلذا یکی دیگر از مخاطبان اصلی ما قشر دانشجویان هستند که دغدغه حداقلی نسبت به این موضوع دارند. دانشجویان و طلاب دغدغهمند توانمندی کار و فکر در این حوزه را دارند. ما با فضایی که ایجاد کردیم تلاشمان این بوده که این دغدغه را به سمت اقدام اصلاحی و تفکر عمیق در این حوزه سوق دهیم.
با این اوصاف تمرکزی برای اکران فیلم برای این قشر دارید؟
بله. اغلب کارهای سفیر اینگونه بوده و قشر دانشجوها را مورد خطاب قرار داده و به فراخور اینکه خود نیز متشکل از جمع دانشجوی است، در این کار نیز اینگونه خواهد بود. در اکران مستند «فاکتور صوری» نیز به واسطه آنکه این مستند موضوع خاصی را هدف قرار داده، تمرکز خاصی بر نمایش برای اقشار دانشجویان و طلاب داریم.
در روند پژوهش و ساخت مستند، مشکلی در ارائه اطلاعات از طرف مسئولین برای شما پیش نیامد؟
بله. البته طبیعی است. صداوسیما ملاحظات خاص خود را دارد. به طور مثال قرار بود در برنامه تلویزیونی مناظره با موضوع اجرایی شدن قانون بانکداری بدون ربا شرکت کنیم، اما نمیدانیم چطور شد که موضوع برنامه در لحظه آخر به موضوع بنگاهداری بانکها عوض شد. گفتند نظر سازمان این بوده که نباید به این موضوع بپردازیم. در فضای مردم نیز گاهی شاهد ترس از بیان نظراتشان بودیم. جاهایی احساس میکردیم که مردم تمایل به مصاحبه ندارند. یا در بخش مصاحبههای کشاورزی در سفرمان به شهر بابل، خیلی از افراد به واسطه برخوردهایی که قبلا با آنها شده بود، ترس از مصاحبه داشتند.
همچنین در فضای بانک، بسیاری مسئولین حاضر به مصاحبه نمیشدند. مجبور شدیم تنها با آنها صحبت کنیم و تصویر نگرفتیم. در مورد مدیران و مسئولان، زمان زیادی را صرف درخواست مصاحبه میکردیم و از دفترشان وقت میگرفتیم اما به در بسته میخوردیم. البته ما نیز گروه جوانی بودیم و شاید شناختهشده نیستم و شاید این موضوع باعث میشد که فرد نخواهد با ما صحبت کند. البته با دکتر طالبی رییس بانک کشاورزی، مصاحبه ای کردیم که به دلایل فنی از آن استفاده نکردیم.
در اثر ما فضای تخریب به هیچ وجه وجود ندارد. اما فضای نقد وجود دارد. در اثر ما ارائه راهکار و اینکه واقعا باید چه کار کرد بوده است. جفت این دو موضوع در کنار هم بود.اقتضای مدیوم مستند در موضوعات اقتصادی- اجتماعی این است که نقد کنیم. علت آنکه مستندهای سفیر این خصوصیات را دارد این است که وظیفه من مستندساز این نیست که شرح مفصل راهکار دهم، وظیفه محققان این حوزه است که به طراحی ساختار کمک کنند. وظیفه من این است که مردم را آگاه کنم. اما اگر من بخواهم راهکار تشریح کنم، آن دیگر مستند نمیشود. یک برنامه گفتگوی در تلویزیون میشود که معلوم نیست چقدر مخاطب داشته باشد. به نظر من چنین مستندهایی حتی میتواند به بیشترشدن مخاطب آن برنامهها کمک کند. یعنی مردم یک فهم اولیه نسبت به موضوع پیدا میکنند تا مطالب تخصصیتر و عمیقتر را بهتر فهم کنند.
نیت ما نیز همین بوده است. ما با توجه به دو مخاطب مورد نظر خود، اثری را ساختیم که بتوانیم در فضای دانشجویان بادغدغه، جرقهای ایجاد کنیم تا بتوانیم در زمینه اقتصاد اسلامی کار کنیم و در آن عمیق شویم و از ظرفیتی که اقتصاد در فضای قرآن و احادیث دارد استفاده کنیم برای اینکه نظامسازی شکل گیرد. هدف دوم نیز آگاهی بخشی به مردم و ایجاد حس مطالبه بود.
واضحترین پیشنهاد این است که هر کسی که میخواهد راجع به هر چیزی نظر بدهد و نقد کند _ نمیگویم اثر هنری، هر چیزی _ اولین موضوع این است که آگاهی داشته باشد و بداند که در مورد چه چیزی میخواهد صحبت کند. من نمیدانم آیا واقعا درست است ما درمورد چیزی که نمیدانیم و تنها شنیدهایم نظر دهیم؟ اصلا میتوان اینطوری نظر صحیحی داد؟ به نظرم این از اخلاق به دور است. فلذا همه را دعوت میکنم به دیدن این مستند پیش از نظر دادن.
عوامل سازنده مستند «فاکتور صوری» را معرفی کنید.
صادقی نویسنده و جعفری راوی بودند. رضوانی و من تهیهکننده اثر بودیم. پژوهش کار بر عهده میرطاهر و زارع بود و فیلم با همکاری و مشورت اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) حاصل شد. پارسا هروی کار آهنگسازی، یحیی ابراهیمی کار جلوههای ویژه و حسین فکری کار دستیاری تدوین این مستند را برعهده داشتند.
فعالین فرهنگی دانشگاهها و شهرها می توانند با مراجعه به آدرس http://safirfilm.ir/registration یا از طریق شماره تماس 09384460344 اقدام به ثبت نام جهت اکران این مستند کنند.
*تسنیم