«علی» جوانی 22ساله است که به اتهام کیفقاپی و سرقت تلفن همراه توسط ماموران پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است.
به گزارش شهدای ایران، این جوان و همدستش هنگام دستگیری روی ماموران شمشیر کشیدند و سرانجام با شلیک گلوله پلیس زخمی و دستگیر شدند. علی در گفتوگویی درباره جرایمش توضیح داده است.
چند شاکی داری؟
20 شاکی. 100 شاکی دیگر بیدلیل سر ما ریختهاند. ما اینهمه دزدی نداشتیم.
معمولا سرقتها را چه زمانی و چگونه انجام میدادید؟
صبحها، با موتور باکسر آبیرنگ من.
همه شبها برای سرقت میروند شما چرا صبح میرفتید؟
صبح شلوغ است و مردم انتظارش را ندارند.
گوشیهایی را که میدزدیدید چه میکردید؟
در چهارراه مولوی به مالخر میفروختیم.
چه مدت بود دزدی میکردید؟
حدود دوماه. حدود هفت تا هشتمیلیونتومان گیر آوردیم.
با پولی که به دست آوردید چه کردید؟
قبل از این هم دستگیر شده بودم که بهخاطر آن باید به شاکیان پول میدادم.
مگر سابقه داری؟
آره سابقه دارم. زندان بودم. با سندی که پدرم گذاشت بیرون آمدم.
ماجرای آن سابقه چه بود؟
مربوط به دوسال پیش است. تازه کار را شروع کرده بودم که یکی از بچهها دستگیر شد و ما را هم لو داد، ما را به آگاهی بردند و 30 شاکی سرم ریختند. من آنقدر نزده بودم.
دفعه قبل چقدر بدهکار شدی و چه مقدار از بدهیات را پرداخت کردهای؟
حدود 30میلیونتومان بدهکار شدم که پول چندنفر از شاکیان را با گوشیقاپیهای اینبار پرداخت کردم.
به چه دلیل شمشیر حمل میکردید. آیا کسی را هم زدید؟
نه فقط میبردیم که کسی دنبالمان نیاید. اصلا درگیر نمیشدیم.
اما در پرونده نوشته شده است با ماموران درگیر شدهاید و برای آنها شمشیر کشیدهاید.
از زندان میترسیدیم.
در این مدتی که بازداشت هستی کسی برای پیگیری کارهایت آمده است؟
زنم وقتی بیمارستان بودم برای ملاقاتم آمد اما بعد از آن کسی نیامد.
چرا بیمارستان بودی؟
وقتی که از دست ماموران فرار میکردیم به ما تیراندازی کردند. گلوله به شکمم خورده بود.
کی ازدواج کردی و همسرت چندساله است؟
دو، سهسال پیش. همسرم 19ساله است.
وقتی به خواستگاری رفتی هم دزدی میکردی؟
نه آنموقع دزدی نمیکردم. تراشکار بودم.
چقدر درس خواندهای؟
دیپلم ریاضیفیزیک دارم.
خانهتان کجاست و چند خواهر و برادر داری؟
دوخواهر دارم و خانهمان پیروزی است.
برای مالباختگان احساس ناراحتی نمیکردی؟
سکوت...
چند شاکی داری؟
20 شاکی. 100 شاکی دیگر بیدلیل سر ما ریختهاند. ما اینهمه دزدی نداشتیم.
معمولا سرقتها را چه زمانی و چگونه انجام میدادید؟
صبحها، با موتور باکسر آبیرنگ من.
همه شبها برای سرقت میروند شما چرا صبح میرفتید؟
صبح شلوغ است و مردم انتظارش را ندارند.
گوشیهایی را که میدزدیدید چه میکردید؟
در چهارراه مولوی به مالخر میفروختیم.
چه مدت بود دزدی میکردید؟
حدود دوماه. حدود هفت تا هشتمیلیونتومان گیر آوردیم.
با پولی که به دست آوردید چه کردید؟
قبل از این هم دستگیر شده بودم که بهخاطر آن باید به شاکیان پول میدادم.
مگر سابقه داری؟
آره سابقه دارم. زندان بودم. با سندی که پدرم گذاشت بیرون آمدم.
ماجرای آن سابقه چه بود؟
مربوط به دوسال پیش است. تازه کار را شروع کرده بودم که یکی از بچهها دستگیر شد و ما را هم لو داد، ما را به آگاهی بردند و 30 شاکی سرم ریختند. من آنقدر نزده بودم.
دفعه قبل چقدر بدهکار شدی و چه مقدار از بدهیات را پرداخت کردهای؟
حدود 30میلیونتومان بدهکار شدم که پول چندنفر از شاکیان را با گوشیقاپیهای اینبار پرداخت کردم.
به چه دلیل شمشیر حمل میکردید. آیا کسی را هم زدید؟
نه فقط میبردیم که کسی دنبالمان نیاید. اصلا درگیر نمیشدیم.
اما در پرونده نوشته شده است با ماموران درگیر شدهاید و برای آنها شمشیر کشیدهاید.
از زندان میترسیدیم.
در این مدتی که بازداشت هستی کسی برای پیگیری کارهایت آمده است؟
زنم وقتی بیمارستان بودم برای ملاقاتم آمد اما بعد از آن کسی نیامد.
چرا بیمارستان بودی؟
وقتی که از دست ماموران فرار میکردیم به ما تیراندازی کردند. گلوله به شکمم خورده بود.
کی ازدواج کردی و همسرت چندساله است؟
دو، سهسال پیش. همسرم 19ساله است.
وقتی به خواستگاری رفتی هم دزدی میکردی؟
نه آنموقع دزدی نمیکردم. تراشکار بودم.
چقدر درس خواندهای؟
دیپلم ریاضیفیزیک دارم.
خانهتان کجاست و چند خواهر و برادر داری؟
دوخواهر دارم و خانهمان پیروزی است.
برای مالباختگان احساس ناراحتی نمیکردی؟
سکوت...