شهید هاشمینژاد گفت: وظیفه عموم مردم این است که ضایعات جنگ را با آغوش باز تحمل کنند؛ چرا که وضعیت جنگ را می بینند. اینکه به سرزمینمان تجاوز شده، به خانه مان حمله شده و ما برای دفاع از خانه و شرافت و ناموسمان مقابله میکنیم.
به گزارش شهدای ایران؛ بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) به مناسبت سالگرد شهادت شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد که در 7 مهرماه سال 1360 به شهادت رسید، یکی از سخنرانیهای منتشر نشده او را در مورد جنگ تحمیلی منتشر کرد. متن سخنان شهید هاشمی نژاد درباره وضعیت جبهههای جنگ و روحیه مردم و رزمندگان در این جنگ در ادامه میآید:
قبل از پیروزی انقلاب و در طول این سالها توده حامیان انقلاب مستضعفین و محرومین هستند. در جبهههای جنوب و غرب هم همین مستضعفین هستند که در خانههایشان سنگر ساخته و ایستادگی می کنند؛ البته میدانیم که رژیم کفر بعث عراق که در واقع عاملی برای آمریکا است، قصد داشت با ایجاد رعب و وحشت و کشتار افراد را وادار کند که شهرهای خودشان و منازل خودشان را ترک کنند و این نقشه درست همان نقشه ای است که اسرائیل در فلسطین پیاده کرد. در فلسطین، اسرائیل هر منطقه ای را اشغال میکرد، سعی میکرد مردمانی که ماندند با اذیت و آزار و فشار و تحت شکنجه قرار دادن وادارشان کنند که خانههایشان را ترک کنند و سرزمینهایشان را برای آنها باقی گذارند و این درست همان اقدامی است که رژیم بعث عراق در مقابل ملت ما انجام میدهد؛ اما خوشبختانه مردم ایستادهاند و بطور قاطع هم ایستاده اند. این قاطعیت در ایستادگی بسیار ارزشمند است. در آن مناطق خمپاره انداز دشمن مرتب کار میکند. خمپاره میاندازد. هواپیماهای دشمن مرتب شهر را بمباران می کنند. مردم واقعا آسایش ندارند و هر لحظه منتظر انفجاری هستند و می دانند شاید بمب بعدی نصیب خانه آنها شود. این حملات دشمن آنقدر وحشتناک است که زمان انفجار موشک مثل این است که شهری را روی شهری دیگر می کوبند. با تمام این تفاسیر و در عین حال مردم در جای خود محکم ایستاده اند.
یادم نمی رود زمانی که در اهواز بودم و برای نماز جمعه رفتم جمعیت زیادی از زن و مرد برای نماز جمعه در حسینیه اعظم جمع شده بودند و تعداد زیادی هم بیرون از حسینیه بودند این در حالی بود که خمپاره اندازها مشغول خمپاره اندازی بودند. اتفاقا وسط خطبه هواپیماهای عراق به اهواز حمله کردند در عین حال مردم سرجایشان بودند و تکان نخوردند. این از روحیه مردم که بسیار قوی است و قابل تقدیر است.
روحیه رزمنده ها
روحیه رزمنده های اسلام چه در جنوب و چه در غرب بسیار عالی است. فرض کنید تعدادی رزمنده که بیست روز داخل سنگر هستند؛ شب و روز در یک بیابان، پشت یک تپه در حالیکه خمپاره انداز دشمن مرتبا مشغول کار است و گاهی در روز چند نفر از دوستان شان به شهادت می رسند یا مجروح میشوند و امکانات بسیار کمی در اختیارشان است، با این حال کاملا به پیروزی مطمئن هستند؛ نه از سرما، نه از گرما، نه از کمبود مواد غذایی از هیچ چیز شکوه ندارند. تنها شکوه ای که دارند این است که چرا ما را در اینجا متوقف کردند و اجازه حمله به ما نمی دهند و تمام سعی این رزمندهها این است که هر چه زودتر حمله کنند و بتوانند موفق و پیروز شوند. در مورد این مسائلی که خدمتتان عرض میکنم بنده شخصا از رزمندههای حاضر در جبهه ها شنیده ام. این روحیه جدا روحیه عجیبی است. درست به عکس آنچه دشمن ما دارد. ضعف روحیه دشمن آنقدر مشهود است که در جبهه بچه ها مکرر نقل میکردند زمانی که به دشمن حمله میکنند آنها در اسرع وقت تمام سنگر را رها میکنند. تانکها و ماشینها را روشن میگذارند و خودشان را از آن قائله نجات میدهند. علت این رفتار عراقیها این است که به جنگشان ایمان ندارند؛ در حالی که شما از یک سرباز معمولی ایرانی سوال کنید که چرا میجنگی؟ خیلی ساده میگوید به من تجاوز شده. به شهر من تجاوز شده. به وطن من تجاوز شده. من دارم دفاع میکنم و دفاع حق ماست و حق هر موجود زنده ای است؛ بنابراین از نظر روحیه رزمنده ها جای هیچ گونه نگرانی نیست.
رزمندههای ما بسیار محکم و جان بر کف هستند. در همین زمینه خبری که چندی پیش در روزنامههای صبح بود نقل میکنم که برادر کوچکی به خودش نارنجک میبندد و زیر تانک میرود. تانک را منفجر میکند و خود به شهادت می رسد.
در کل جهان، در جنگها اصلی است که در تمام اعصار از آن استفاده می شده و آن انتخاب یک خط مشی است که این خط مشی در تقویت روحیه سربازان نقش موثر دارد؛ چون در جنگ انسان است که می جنگد و سلاح حکم وسیله را دارد و هر قدر روحیه یک سرباز نیرومندتر باشد بهتر می تواند بجنگد. تا این جا هم که دو ماه از شروع جنگ می گذرد ما تحسین دنیا را برانگیخته ایم و عکس آنچه دشمن فکر میکرد شده است. آن ها گمان می کردند می توانند دو روزه کار ایران را یکسره کنند؛ اما می بینیم که دو ماه از شروع جنگ می گذرد و ما هم چنان مقتدرانه مقابله میکنیم. این که ما میگوییم روحیه، اهمیت بالایی دارد. گمان نکنید منظور بر این است که سلاح هیچ نقشی ندارد. خیر؛ اینطور نیست بلکه مراد این است که کنار این وسیله باید ایمان هم باشد، تعهد هم باشد. فرض کنید خلبان ما که روحیه ای بالا برای دفاع دارد و در کام آتش میرود، علتش ایمان بالاست وگرنه او میداند که هواپیمایش ممکن است آسیب ببیند و ضامن سلامت او نیست با این حال این کار را می کند.
اخبار جنگ
اخباری که رادیو و تلویزیون ما میگویند صحیح ترین اخبار جنگی است. این سخن با توجه به دیدی است که بنده از نزدیک در جبهه ها داشتم. دقت داشته باشید که عرض کردم صحیح ترین اخبار است و نگفتم صد در صد اخبار صحیح است. حالا توضیح می دهم یعنی چه؟
ببینید بطور کلی اخبار جنگی و نظامی حالت تقریبی دارد. اخبار جنگ بطور کلی یک اخباری است مربوط به خودش، یعنی با محاسبه هایی نظامی انجام میشود. بنابراین اخبار نظامی اصولا اخبار تقریبی است. با توجه به این مسئله این واقعیتی است که عرض میکنم دقیق ترین و صحیح ترین اخبار ممکن را رادیو تلویزیون ایران میگوید. اگر این اخبار صحت نداشت، مردمی که در مناطق جنگی حضور دارند و حوادث را خودشان عینا می بینند و درک میکنند، اعتراض میکردند.
بنابراین من فکر میکنم که بهترین سند برای اینکه نشان بدهد که این اخبار درست است اینکه اگر این اخبار دروغ بود آنهایی که در مناطق جنگ زده هستند و این حوادث را صبح تا غروب میبینند، آنها فریادشان برمیخاست.
در این زمینه هم امام تأکید فرمودند که اخبار صحیح گفته بشود.
وظیفه عموم مردم
وظیفه عموم مردم این است که ضایعات جنگ را با آغوش باز تحمل کنند؛ چرا که وضعیت جنگ را می بینند. اینکه به سرزمینمان تجاوز شده، به خانه مان حمله شده و ما برای دفاع از خانه و شرافت و ناموسمان مقابله می کنیم. در این دفاع ممکن است امکاناتمان هم از بین برود. بالاخره جنگ ضایعاتی دارد. از آن جمله کمبود نفت، کمبود بنزین و مواد غذایی و مسائل مختلف دیگر. اینها ضایعاتی است که در هر جنگی وجود دارد. الان دشمن ما یعنی عراق به مراتب بیشتر از این در مضیقه است. خبرگزاریهای خارج هم کاملا این خبر را می گویند. عراق باید گوجه فرنگی و میوه و سایر مواد مورد نیازش را از خارج وارد کند.
باید تحمل کنیم. ناراحت نباشیم. نگران نباشیم. اجازه ندهیم دشمن سوءاستفاده بکند. به یاد بیاوریم برادرانمان در آنجا خون می دهند و ما از اینکه یک مقدار نفتمان، بنزینمان، امکانات زندگی مان کمتر بشود، نگران هستیم.
در صدر اسلام هم یاران پیامبر صبر کردند. وقتی پیغمبر اسلام بعد از 13 سال مبارزه حکومت اسلامی در مدینه بوجود آورد؛ ده سال مسلمانها برای حفظ این حکومت جنگیدند. به پیغمبر غر نزدند و از اول سر پیغمبر خدا فریاد برنداشتند که نان ما را تأمین کن. آب مارا تأمین کن. رفاه مان را تأمین کن. به عکس رفاه و درآمد و اقتصاد و آسایش خودشان را برای ادامه این انقلاب وقف کردند و ده سال برایش جنگیدند. ما باید از آنها درس بگیریم و اجازه ندهیم ضد انقلاب از کمبودهای حاصل از جنگ سوء استفاده کند.
قبل از پیروزی انقلاب و در طول این سالها توده حامیان انقلاب مستضعفین و محرومین هستند. در جبهههای جنوب و غرب هم همین مستضعفین هستند که در خانههایشان سنگر ساخته و ایستادگی می کنند؛ البته میدانیم که رژیم کفر بعث عراق که در واقع عاملی برای آمریکا است، قصد داشت با ایجاد رعب و وحشت و کشتار افراد را وادار کند که شهرهای خودشان و منازل خودشان را ترک کنند و این نقشه درست همان نقشه ای است که اسرائیل در فلسطین پیاده کرد. در فلسطین، اسرائیل هر منطقه ای را اشغال میکرد، سعی میکرد مردمانی که ماندند با اذیت و آزار و فشار و تحت شکنجه قرار دادن وادارشان کنند که خانههایشان را ترک کنند و سرزمینهایشان را برای آنها باقی گذارند و این درست همان اقدامی است که رژیم بعث عراق در مقابل ملت ما انجام میدهد؛ اما خوشبختانه مردم ایستادهاند و بطور قاطع هم ایستاده اند. این قاطعیت در ایستادگی بسیار ارزشمند است. در آن مناطق خمپاره انداز دشمن مرتب کار میکند. خمپاره میاندازد. هواپیماهای دشمن مرتب شهر را بمباران می کنند. مردم واقعا آسایش ندارند و هر لحظه منتظر انفجاری هستند و می دانند شاید بمب بعدی نصیب خانه آنها شود. این حملات دشمن آنقدر وحشتناک است که زمان انفجار موشک مثل این است که شهری را روی شهری دیگر می کوبند. با تمام این تفاسیر و در عین حال مردم در جای خود محکم ایستاده اند.
یادم نمی رود زمانی که در اهواز بودم و برای نماز جمعه رفتم جمعیت زیادی از زن و مرد برای نماز جمعه در حسینیه اعظم جمع شده بودند و تعداد زیادی هم بیرون از حسینیه بودند این در حالی بود که خمپاره اندازها مشغول خمپاره اندازی بودند. اتفاقا وسط خطبه هواپیماهای عراق به اهواز حمله کردند در عین حال مردم سرجایشان بودند و تکان نخوردند. این از روحیه مردم که بسیار قوی است و قابل تقدیر است.
روحیه رزمنده ها
روحیه رزمنده های اسلام چه در جنوب و چه در غرب بسیار عالی است. فرض کنید تعدادی رزمنده که بیست روز داخل سنگر هستند؛ شب و روز در یک بیابان، پشت یک تپه در حالیکه خمپاره انداز دشمن مرتبا مشغول کار است و گاهی در روز چند نفر از دوستان شان به شهادت می رسند یا مجروح میشوند و امکانات بسیار کمی در اختیارشان است، با این حال کاملا به پیروزی مطمئن هستند؛ نه از سرما، نه از گرما، نه از کمبود مواد غذایی از هیچ چیز شکوه ندارند. تنها شکوه ای که دارند این است که چرا ما را در اینجا متوقف کردند و اجازه حمله به ما نمی دهند و تمام سعی این رزمندهها این است که هر چه زودتر حمله کنند و بتوانند موفق و پیروز شوند. در مورد این مسائلی که خدمتتان عرض میکنم بنده شخصا از رزمندههای حاضر در جبهه ها شنیده ام. این روحیه جدا روحیه عجیبی است. درست به عکس آنچه دشمن ما دارد. ضعف روحیه دشمن آنقدر مشهود است که در جبهه بچه ها مکرر نقل میکردند زمانی که به دشمن حمله میکنند آنها در اسرع وقت تمام سنگر را رها میکنند. تانکها و ماشینها را روشن میگذارند و خودشان را از آن قائله نجات میدهند. علت این رفتار عراقیها این است که به جنگشان ایمان ندارند؛ در حالی که شما از یک سرباز معمولی ایرانی سوال کنید که چرا میجنگی؟ خیلی ساده میگوید به من تجاوز شده. به شهر من تجاوز شده. به وطن من تجاوز شده. من دارم دفاع میکنم و دفاع حق ماست و حق هر موجود زنده ای است؛ بنابراین از نظر روحیه رزمنده ها جای هیچ گونه نگرانی نیست.
رزمندههای ما بسیار محکم و جان بر کف هستند. در همین زمینه خبری که چندی پیش در روزنامههای صبح بود نقل میکنم که برادر کوچکی به خودش نارنجک میبندد و زیر تانک میرود. تانک را منفجر میکند و خود به شهادت می رسد.
در کل جهان، در جنگها اصلی است که در تمام اعصار از آن استفاده می شده و آن انتخاب یک خط مشی است که این خط مشی در تقویت روحیه سربازان نقش موثر دارد؛ چون در جنگ انسان است که می جنگد و سلاح حکم وسیله را دارد و هر قدر روحیه یک سرباز نیرومندتر باشد بهتر می تواند بجنگد. تا این جا هم که دو ماه از شروع جنگ می گذرد ما تحسین دنیا را برانگیخته ایم و عکس آنچه دشمن فکر میکرد شده است. آن ها گمان می کردند می توانند دو روزه کار ایران را یکسره کنند؛ اما می بینیم که دو ماه از شروع جنگ می گذرد و ما هم چنان مقتدرانه مقابله میکنیم. این که ما میگوییم روحیه، اهمیت بالایی دارد. گمان نکنید منظور بر این است که سلاح هیچ نقشی ندارد. خیر؛ اینطور نیست بلکه مراد این است که کنار این وسیله باید ایمان هم باشد، تعهد هم باشد. فرض کنید خلبان ما که روحیه ای بالا برای دفاع دارد و در کام آتش میرود، علتش ایمان بالاست وگرنه او میداند که هواپیمایش ممکن است آسیب ببیند و ضامن سلامت او نیست با این حال این کار را می کند.
اخبار جنگ
اخباری که رادیو و تلویزیون ما میگویند صحیح ترین اخبار جنگی است. این سخن با توجه به دیدی است که بنده از نزدیک در جبهه ها داشتم. دقت داشته باشید که عرض کردم صحیح ترین اخبار است و نگفتم صد در صد اخبار صحیح است. حالا توضیح می دهم یعنی چه؟
ببینید بطور کلی اخبار جنگی و نظامی حالت تقریبی دارد. اخبار جنگ بطور کلی یک اخباری است مربوط به خودش، یعنی با محاسبه هایی نظامی انجام میشود. بنابراین اخبار نظامی اصولا اخبار تقریبی است. با توجه به این مسئله این واقعیتی است که عرض میکنم دقیق ترین و صحیح ترین اخبار ممکن را رادیو تلویزیون ایران میگوید. اگر این اخبار صحت نداشت، مردمی که در مناطق جنگی حضور دارند و حوادث را خودشان عینا می بینند و درک میکنند، اعتراض میکردند.
بنابراین من فکر میکنم که بهترین سند برای اینکه نشان بدهد که این اخبار درست است اینکه اگر این اخبار دروغ بود آنهایی که در مناطق جنگ زده هستند و این حوادث را صبح تا غروب میبینند، آنها فریادشان برمیخاست.
در این زمینه هم امام تأکید فرمودند که اخبار صحیح گفته بشود.
وظیفه عموم مردم
وظیفه عموم مردم این است که ضایعات جنگ را با آغوش باز تحمل کنند؛ چرا که وضعیت جنگ را می بینند. اینکه به سرزمینمان تجاوز شده، به خانه مان حمله شده و ما برای دفاع از خانه و شرافت و ناموسمان مقابله می کنیم. در این دفاع ممکن است امکاناتمان هم از بین برود. بالاخره جنگ ضایعاتی دارد. از آن جمله کمبود نفت، کمبود بنزین و مواد غذایی و مسائل مختلف دیگر. اینها ضایعاتی است که در هر جنگی وجود دارد. الان دشمن ما یعنی عراق به مراتب بیشتر از این در مضیقه است. خبرگزاریهای خارج هم کاملا این خبر را می گویند. عراق باید گوجه فرنگی و میوه و سایر مواد مورد نیازش را از خارج وارد کند.
باید تحمل کنیم. ناراحت نباشیم. نگران نباشیم. اجازه ندهیم دشمن سوءاستفاده بکند. به یاد بیاوریم برادرانمان در آنجا خون می دهند و ما از اینکه یک مقدار نفتمان، بنزینمان، امکانات زندگی مان کمتر بشود، نگران هستیم.
در صدر اسلام هم یاران پیامبر صبر کردند. وقتی پیغمبر اسلام بعد از 13 سال مبارزه حکومت اسلامی در مدینه بوجود آورد؛ ده سال مسلمانها برای حفظ این حکومت جنگیدند. به پیغمبر غر نزدند و از اول سر پیغمبر خدا فریاد برنداشتند که نان ما را تأمین کن. آب مارا تأمین کن. رفاه مان را تأمین کن. به عکس رفاه و درآمد و اقتصاد و آسایش خودشان را برای ادامه این انقلاب وقف کردند و ده سال برایش جنگیدند. ما باید از آنها درس بگیریم و اجازه ندهیم ضد انقلاب از کمبودهای حاصل از جنگ سوء استفاده کند.