سودجويي مالک يک عکاسي غيرمجاز، زندگي مرا تا مرز نابودي کشاند، اما خوشبختانه او توسط کارآگاهان پليس فتا دستگير شد و ...
شهدای ایران:دختر ۱۹ ساله که به همراه نامزدش و براي پيگيري شکايت خود از مالک يک آتليه غيرمجاز به پليس فتا مراجعه کرده بود به تشريح ماجرا پرداخت و گفت: آخرين روز امتحانات سال آخر دوران متوسطه بود و من در حياط مدرسه منتظر دو دوست صميمي ام بودم تا آن ها از جلسه امتحان خارج شوند. آن روز حس عجيبي داشتم پس از ۳ سال قرار بود از همديگر جدا شويم و بغض گلويم را مي فشرد. ما ۳ دوست صميمي آن قدر به هم وابسته بوديم که نمي توانستيم دوري يکديگر را تحمل کنيم، اما تقدير چنين رقم زده بود و هر کدام از ما بايد به دنبال زندگي خود مي رفتيم روز قبل از امتحان تصميم گرفتيم تا هر سه نفر به يک عکاسي برويم و با چند عکس يادگاري خاطرات دوران دبيرستان را براي خودمان ثبت کنيم. آن روز من شور و شوق عجيبي داشتم مي خواستم زيباترين و بهترين عکس يادگاري را بگيرم به همين خاطر به دور از چشمان پدر و مادرم به يک آرايشگاه زنانه رفتم تا با مقداري آرايش در عکس يادگاري مان زيباتر جلوه کنم دوستانم که از جلسه امتحان بيرون آمدند همديگر را در آغوش گرفتيم و به يکديگر قول داديم که هيچ وقت همديگر را فراموش نکنيم پس از آن هم به سمت يک آتليه که در نزديکي منزل يکي از دوستانم بود به راه افتاديم و هر کدام از ما چند عکس به تنهايي گرفتيم. چند ماه بعد از اين ماجرا من با پسر يکي از دوستان صميمي پدرم ازدواج کردم و بدين ترتيب زندگي شيرين من و احمد آغاز شد هنوز بيشتر از ۸ ماه از دوران نامزدي ما نگذشته بود که نيش و کنايه هايي را از خانواده احمد مي شنيدم حرف هاي عجيب آن ها خيلي برايم زجرآور بود، اما دليل اين حرف ها را نمي دانستم تا اين که يک روز وقتي برادر شوهرم با کنايه از بي بند و باري من سخن گفت خيلي عصباني شدم و با او به مشاجره پرداختم در اثناي اين درگيري لفظي او از انتشار عکس آرايش کرده و تبليغاتي که از من در يکي از شبکه هاي اجتماعي بود خبر داد. ديگر نمي توانستم حرف هاي او را تحمل کنم با عصبانيت به سمت رايانه رفتم و با ديدن تصوير بزک کرده ام از شرم نتوانستم به چهره احمد نگاه کنم آن روز حقيقت ماجرا را براي احمد توضيح دادم و گفتم که بخشي از عکسم با فتوشاپ تغيير يافته است سپس با اعلام شکايت من، صاحب آتليه دستگير و مشخص شد که او مجوز قانوني براي فعاليت نداشته و از تصوير من براي تبليغات سوء استفاده کرده است.
ماجراي واقعي- با همکاري پليس
فتاي خراسان رضوي
*خراسان
ماجراي واقعي- با همکاري پليس
فتاي خراسان رضوي
*خراسان