آقای احمدینژاد ادبیات سیاسیاش در خارج از کشور، ادبیات انقلابی و هجومی بود و انفعالی نبود و پس از حرفی که میزد، فضای سنگینی در سطح جهانی ایجاد میشد.
به گزارش شهدای ایران، حجتالاسلام محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی دولت دهم بر این باور است که هنوز مردم میخواهند احمدینژاد برگردد و اعتقاد دارد که مجلس بعدی مجلس اصولگرایان است و طیف اصولگریان هم جبهه پایداری را تنها نمیگذارند. وی معتقد است که دولت یازدهم درک کرد که مردم به دولت قبل تعصب دارند و برای همین بود که انتقادات خود به دولت قبل را متوقف کرد و به راهکارهایی برای تحقق وعدههای خود اندیشید. مشروح گفتوگو میرتاج الدینی با«آرمان»را در ذیل میخوانید:
با توجه به اینکه یکسال و یک ماه از آغاز فعالیت دولت تدبیر وامید میگذرد، عملکرد این دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به سابقه کاری که در مجلس و دولت داشتم عملکرد یکسال را برای ارزیابی کافی نمیدانم. در یک سال طلیعه حرکتی دولت مشخص میشود، بنابراین نباید انتظار کارهای عملیاتی اثربخش را از یک دولت در سال اول فعالیتش داشته باشیم بلکه رویکردها، جهتگیریها، برنامهریزیها بیشتر در این یک سال معلوم میشود. باز زمانی یک سال زمان کافی برای اظهارنظر به عملکرد دولت نیست.
با توجه به اینکه به جهتگیری و برنامهریزیهای دولت اشاره کردید، فکر میکنید این دولت توانست در همین مسیر گامهای خوبی بردارد؟
اگر بخواهم به این سوال به نحو دیگری پاسخ بدهم، باید بگویم که تا اندازهای جهتگیریها و رویکردهای دولت در این یکسال مشخص شده است. عملکرد دولت در این مدت که کارخود را آغاز کرده است به صورت نسبی دیدم؛ دولت آقای روحانی با یک رویکرد نقادی تمام عیار نسبت به دولت قبلی بروز و ظهور داشت و به نوعی میخواستند همه آنچه را که دولت قبلی انجام داده بود را زیر تیغ نقد خودشان قرار دهند.
به هر حال آنچه تحویل دولت یازدهم شد ماحصل عملکرد دولت قبل بود که باید به اطلاع جامعه میرسید.
اینطور چرا نمیگویید که به دلیل ورود مدیران و مسئولان جدید به دستگاهها و نهادها، طبیعی است که وضعیت موجود را بررسی کنند و گزارشهایی به دولت و شخص آقای رئیسجمهور بدهند که متاسفانه همه این گزارشها، اظهارنظرها با رویکرد انتقادی بود. براین اعتقاد هستم که عملکرد دولت یازدهم در این بخش، یک جهتگیری ناقص بود و درست نبود چرا که هر دولتی که بر سر کار میآید باید همت خود را معطوف به این امر کند که مشکلات جامعه و مردم را حل کند و آثار خوبی از خود به جای بگذارد.
اینکه یک نفر بیاید همه اقدامات و فعالیتهای دولت قبل از خودش را نفی کند، رویکرد درستی نیست بلکه باید با این جهت پیش برویم که کارهای و اقدامات مثبتی در گذشته انجام شده و مثلا این اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نیست وارد ارزیابی دولت قبلی شویم. این موضوع را هم لازم است مطرح کنم که در کارهای بزرگ، اشتباهاتی هم رخ میدهد و نواقصی هم پیش میآید. ما اگر اشتباهات و نواقص را در کنار کارهایی که انجام شده است بیان کنیم، مردم بیشتر میپذیرند تا اینکه تنها بخواهیم نفی کنیم. بنابراین این رویکرد در ماههای اول دولت یازدهم بیشتر بود که شاهد بودیم این انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد که حتی دولت از نیمه دوم سال اول رویکردش عوض شد.
منظورتان از تغییر رویکرد دولت چیست؟
یعنی دولت و رئیسجمهور به سمتی رفتند که کارها و اقدامات خودشان را عنوان کنند. دولت در شش ماه اول کاری خود نمیتوانست گزارشی از کارهایش ارائه بدهد به همین دلیل انتقاد از دولت قبل را پیش روی خود قرار داد حتی در گزارش صد روزه آقای رئیسجمهور همین جهتگیری و رویکردها دیده میشد یعنی تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهای زیادی به این مساله وارد شد بنابراین از نیمه دوم سال گذشته یعنی در یک سال اول دولت، جهتگیری دولت یک مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئیسجمهور به میزانی از کارهای خودشان گفتند و البته انتقاد بطور کامل قطع نشد و در بخشهایی باز هم انتقاد کردند.
فکر نمیکنید دولت قبل جای نقد داشت ؟
من این موضوع را نفی نکردم املای نانوشته غلط ندارد. دولتی 8 سال روی کار باشد حتما جای نقد دارد. بعضیها همین یک سال عملکرد آقای روحانی در دولت یازدهم را چقدر نقد میکنند. 4 سال دولت تکمیل شود، باز عدهای نقد میکنند. کسی که روی کار است، بطور حتم برای حل مشکلات، فعالیت و تلاش میکند اما همه مشکلات را نمیتواند حل کند. نواقصی هم حتما وجود دارد. در زمان آقای احمدینژاد، شخص رئیسجمهور فضای نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اینکه فضا باز بود، نقد دولتهای قبل نسبت به آن دولت کمتر به گوش میرسید و یکی هم مخالفین و منتقدین دولتهای نهم ودهم بیشتر بودند.
باز هم تکرار میکنم که فضای نقد در اینجا بازتر بود در حالی که در گذشته اینچنین نبود. زمان آقای خاتمی هم یکپارچه دوم خردادیها و اصلاحطلبها از رئیسجمهور و دولت حمایت میکردند و فقط جریان ارزشی که آن موقع اصولگرایان بودند و بعدها جبهه اصولگرایان شکل گرفت، انتقاد میکردند اما نسبت به دولتهای نهم ودهم، جریان اصلاحطلب مخالف بود، نقد تمام عیار داشت و علاوه بر آن بخشها و طیفهایی از داخل جریان اصولگرا دولتهای نهم و دهم را نقد میکردند.
خیلی از تحلیل گران سیاسی بر این باور هستند که آقای روحانی یک ویرانه را تحویل گرفت.
من این را قبول ندارم برای اینکه آقای احمدینژاد چندین بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارشهای بسیار جامع و گستردهای ارائه کرد. او هم در دیدار همه مسئولین و کارگزاران با مقام معظم رهبری و هم دو یا سه مورد به تلویزیون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر این گزارشها را ببینیم و منصفانه نگاه کنیم، در بخشهای مختلف تولید صنعت، فولاد، سیمان، برق، جادهسازی، مسکن و… همه اینها معلوم میشود که دولتهای نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولتهای قبلی کار کرده است.
چطور کسی میتواند آنقدر غیرمنصفانه قضاوت کند و بگوید ویرانهای را تحویل گرفته است. برای نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وایت رسیده بود. ما در کشور قطعی برقی نداشتیم، حتی صادرات هم داشتیم؛ این میشود ویرانه؟ ساخت نزدیک 2 میلیون مسکن مهر در دولتهای قبلی برنامهریزی شد و نزدیک یک میلیون و سیصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسکن برای تکمیل ماند که به این دولت تحویل شد. اگر ما برای هر خانواده متوسط طبقات پایین 4-5 نفر در نظر بگیریم، مشکل مسکن یک میلیون مسکن مهر یعنی 5 میلیون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب کنیم، 6 میلیون و 500 هزار نفر حل شده بود، این ویرانه است؟
هر دولت بیاید و مشکل مسکن دو میلیون نفر را حل کند، شاهکار انجام داده است اینها میگویند که ویرانه است. چون هنوز عملکردی از خودشان نداشتند که به مردم گزارش بدهند، باید گذشته را نقد میکردند که این روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملکرد دولت را میدیدند. دولتی که چهار دوره کل کشور را بگردد و کل کابینه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزدیک استانی، کار آسانی نبود. یک زمانی همه متمرکز میشدند در مرکز کشور و استانهای دیگر هم به دولت توجه داشتند ولی این رویکرد را آقای احمدینژاد شروع کرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر یک سری مشکلات پیش آمد که اگر آن مشکلات نبود، بیشتر از این هم میتوانست برود. اگر من اینطور بحث میکنم به این معنا نیست که بگویم هیچ انتقادی وارد نیست.
اشاره به سفرهای استانی داشتید، چرا آقای احمدینژاد بصورت فلهای مصوب و طرحهای عمرانی و غیر عمرانی را تصویب میکرد؟
جواب شما را اینگونه بدهم که هر چه جلوتر میرویم، قضایا بیشتر روشن میشود اول این صحبتی که شما میکنید، درست نیست. خوشبختانه بعد از یکسال از عمر دولت جدید، قضایا دارد بیشتر روشن میشود. این حرکت حرکت مثبت و مقبولی بود که الان این دولت هم آغاز کرده است.
چه حرکتی؟
آقای احمدینژاد نخستین جلسه هیات دولت را در مشهد تشکیل داد ولی آقای روحانی آن را به تاخیر انداخت که در همین سفر من در خبرها شنیدم 190 تصمیم درباره استان خراسان گرفتند، این فلهای نیست؟
بهتر از ما میدانید که تصمیم با تصویب تفاوت دارد.
بله مزاح لفظی که نداریم؛ اسمش را بذاریم تصمیم یا مصوبه یک چیز است.
آقای میرتاج الدینی تصمیم و تصویب معنایش متفاوت است.
از شما بعیداست این را میگویید، من در دولت بودم، در دولت قبلی هم بعدها برای اینکه بحثهای حقوقی بین دولت و مجلس پیش آمده بود، مصوبه را عنوان دیگری میگفتند ولی ماهیت هم یک چیز است. بالاخره تصمیم میگیرند که مثلا جادهای در این روستا یا در استان اصلاح یا ساخته بشود، یک بیمارستانی ساخته شود، پلی ساخته شود، اینها تصمیمات است اسمش را میشود مصوبه گذاشت.
دولت قبلی بدون حضور هیچ کارشناسی و در همان استان مصوبهها را تصویب میکرد؟
خیر؛ اینطور نبود. دولت دهم قبل از اینکه به شهری سفر کند، مسائل و مشکلات آنجا را بررسی و حتی جلساتی نیز میگذاشتند. این صحبتهایی که میشود شانتاژ و فضاسازی تبلیغاتی بود که عدهای هم علیه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جریان کار بودم؛ از دو سه ماه قبل که عزیزان میخواستند به یک استانی بروند، کارها شروع میشد. اول در خود استان، کارگروههای مختلف معاون عمرانی استاندار درگیر بودند.
در شهرها پیشنهادهای خودشان را میدانند و بعد این پیشنهادات به استان میرسید و در آنجا بررسی میکردند. یکی دوهفته قبل از سفر میآمدند در تهران، جلساتی با حضور معاون اول برگزار میشد و این پیشنهادات را بررسی میکردند و یک جلساتی هم با حضور نمایندگان مجلس برای همین موضوع تشکیل میشد. من، خودم به عنوان معاون پارلمانی آن دولت، از نزدیک شاهد بودم که پیشنهادات را سبک و سنگین میکردند. در نهایت از این پیشنهادات، برخی را برای هر کدام از وزارتخانهها میگذاشتند و درباره آنها تصمیماتی میگرفتند و میآوردند در دولت چون در دولت باید تصویب میشد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهای قبلی را بررسی میکردند و میگفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصمیم درباره وزارتخانه شماست که باید انجام میدادید. به آنها میگفتند از این 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل کردید و 10 مصوبه دیگر مانده است و باید درباره عملیاتی نشدن آنها توضیح دهید.
به بحث دیگری بپردازیم؛ راستی دانشگاه ایرانیان آقای احمدینژاد به کجا رسیده است؟
در جریان جزییاتش نیستم از این سوال عبور کنیم.
آقای ترکان یک صحبتی داشتند مبنی بر اینکه هنوز دولت قبل اتومبیلها و ساختمانهای اداری را برنگردانده است. چرا برنمیگردانند؟
این هم من در جزییاتش نیستم. معاون نهاد آقای بقایی بود و میتوانید از ایشان چنین سوالی را بپرسید ولی یکی از اتومبیلهای دولت تا یک ماه و نیم در اختیار من بود تا اینکه منتقل شدیم به صداو سیما و ماشینها را به نهاد ریاستجمهوری تحویل دادیم. ماشینی که در اختیار بقیه وزرا بود، هم همینطور حالا اگر چیزی باشد، من در جریان نیستم.
انتخابات مجلس دهم را چطور میبینید؟
انتخابات مجلس دهم میتواند یکی از پرشورترین، رقابتیترین و حساسترین رقابتها باشد. به دلیل اینکه جریان اصولگرا در انتخابات ریــاستجــمــهـوری، شکست خورده بود و یک مقدار خودشان را جمع وجور کردهاند.
فکر میکنید دلیل اصلی شکست آنها چه بود؟
چون در دو، سه انتخابات پیروزی پشت سر هم مثل ریاستجمهوری، مجالس هفتم و هشتم حتی نهم شدند و این موضوع آنها را یک مقدار خاطر جمع کرده بود که همیشه رویکرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جریان اصولگرایی ایجاد شده بود. این انتخابات ریاستجمهوری اخیر که جریان اصولگرا با تشتت آمد، کاندیداهای متعدد داشت و جریان اصلاحطلب تدبیر کرد، کاندیداهایشان را یکی کردند و پیروز شدند.
این انتخابات طبعا یک هشدار برای جریان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بیشتری داشته و طیفهای درون این جبهه و جریان به هم نزدیک شوند. از طرف دیگر با توجه به پیروزیای که آقای روحانی در ریاستجمهوری داشتند، طرفداران ایشان و همینطور جریانات نزدیک به جریان اصلاحطلبی یا طیفهایی از داخل جریان اصلاحطلبی برای انتخابات مجلس فعالتر خواهند شد چون اکثریت مجلس در دوره دهم، بسیار تعیینکننده است بنابراین انتخابات مجلس بعدی را پر شور و رقابتی میدانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات ریاستجمهوری نیست که یک نفر نماد یک جریان میشود و همه به او اقبال میکنند. مجلس واقعا مجلس مردمی است و در شهرستانها، شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ، مردم نماینده خودشان را انتخاب میکنند.
بنابراین نمایندگان فعلی پایگاه مردمی دارند و فارغ از جریان سیاسی و فارغ از اینکه مربوط به کدام جریان سیاسی هستند از پایگاه مردمی برخوردارند که بر همین اساس ارتباطات مردمی آنها قوی است و این ارتباط را با مردم هم حفظ کردند. به دلیل اینکه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلمانی داشتم و دارم، یکی از دغدغههای بسیار جدی و همیشگی نمایندگان مجلس پیگیری مشکلات و مسائل حوزه انتخاباتی خودشان و حل مشکلات مردم است که این رویکرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه میدهند، بنابراین یک پایگاه مردمی دارند.
پیش بینی میکنید مجلس دهم مجلس اصولگرا میشود؟
من پیش بینی نمیکنم اما اقلیت آن مجلس جاندار و قوی خواهد بود.
همچنان جبهه پایداری سر جایش هست؟
جبهه پایداری یک طیف از اصولگرایان است.
طیف سیاسی خارج مجلس جبهه پایداری چطور؟
آنها هم در داخل جریان اصولگرا هستند. اینها با هم کنار میآیند و با جریان اصولگرایان میشوند.
تعامل دولت و مجلس را چطور میبینید؟
هیات رئیسه مجلس تلاشش بر این است تعامل بین دولت و مجلس خوب باشد. این رویکرد را میپسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم باید دولت را برای حل مشکلات جامعه کمک کرد چون بار سنگین اداری کشور بر دوش دولت است. اگر دولت در کشمکش مسائل سیاسی قرار بگیرد، نخستین قربانی این کشمکش، مردم هستند و مسائل و مشکلات جامعه حل نمیشود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسی کنیم، همیشه رویکرد مجالس این بوده که هیات رئیسه مجلس و شخص رئیس مجلس سعی میکردند تعامل منطقی بین دولت و مجلس شکل بگیرد و بتوانند به دولت کمک کند الان هم این رویکرد وجود دارد.
این تاکید باید در مجلس بعدی هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدین جدی برای دولت وجود دارد ولی همینطور که اشاره کردم، رقابتهای سیاسی در جای خودش و جامعه پویا و سیاسی این رقابتها را همیشه خواهد داشت و نمیتوانیم اینها را حذف کنیم چون از بالندگی جامعه میکاهد اما برای حل معضلات جامعه به صورت اقتصادی و معیشت مردم، همیشه رویکرد تعاملی را باید حفظ کنیم مجلس هم باید به کمک دولت بیاید در این جریان دولت بتواند مشکلات مردم را حل کند.
تعامل دولت قبل و مجلس را چطور میبینید؟
تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر این رابطه خیلی بهم خورد.
دلیلش را در چه میبینید؟
همیشه در اختلاف بین دولت و مجلس مسائل سیاسی بیشتر تاثیرگذار است و علتش هم همین است.
این تغییر نگرش سیاسی از سوی دولت بود یا از سوی مجلس؟
انتقادها نسبت به دولت از سوی مجلس بیشتر شده بود.
فکر نمیکنید به خاطر عملکرد دولت بود؟
اشاره داشتم که عملکرد همیشه جای نقد و بررسی دارد اما حاشیههای سیاسی بیشتر غالب بود.
از چه جانب، مجلس یا دولت؟
انتقادهایی که مجلسیها به دولت داشتند.
فکر میکنید انتقادهایشان منطقی بود یا نه؟
موردی باید بررسی شود. بطور کلی نمیشود نظر داد. بالاخره در مواقعی حق با مجلس و برخی اوقات هم حق با دولت بود.
ادبیات سیاسی احمدینژاد را چطور میبینید؟
آقای احمدینژاد ادبیات سیاسیاش در خارج از کشور، ادبیات انقلابی و هجومی بود و انفعالی نبود و پس از حرفی که میزد، فضای سنگینی در سطح جهانی ایجاد میشد.
ادبیات آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
ادبیات آقای روحانی ادبیات دیپلماتیک است.
شما کدام را میپسندید؟
معتقدم نباید انفعالی عمل کنیم، انقلاب اسلامی در دنیا به وجود آمد نباید در مقابل جریانات حاکمیت در جهان منفعل باشد و همین حرکت کوبنده امام (ره) بود که در دنیا مستضعفین را جذب و آنها را علیه نهضتهای آزادیبخش در جهان جمع کرد، رویکرد انقلاب اسلامی این است. شهید رجایی وقتی در مجمع عمومی سازمان ملل صحبت میکند سخنرانی قاطع و انقلابی در مقابل ابرقدرتها ارائه داد، پاهای خودش را نشان میدهد که پاهای من از رژیمی شکنجه شده که شما از این رژیم حمایت میکردید. امام وقتی انقلاب کرد، بسیج مستضعفین را تشکیل داد نه بسیج جوانان انقلابی و مسلمان ایران بلکه بسیج مستضعفین جهان و پیامهایی که دادند، با رویکرد انقلاب بود. دولت نباید رویکرد انقلاب را فراموش کند. دولت برآمده از این انقلاب است البته با رعایت سه عنصر اصلی که مقام معظم رهبری تاکید کرده و آن عبارت است از حکمت، مصلحت و تدبیر که باید رعایت شود.
آقای احمدینژاد در انتخابات شرکت میکند؟
چیزی اعلام نکرده است، خودش که برای مجلس نمیآید.
اطرافیان ایشان چه طور؟
من در جریان نیستم چون در مکانها و مقاطع مختلف که صحبت کرده است، نسبت به اینکه برای مجلس کاری کرده باشد موضوعی را اعلام نکرده است.
انتخابات ریاستجمهوری چطور؟
هنوز خیلی زود است اما مردم از الان این خواسته را دارند.
از مدیریت آقای ضرغامی چقدر مانده است؟
درباره ریاست سازمان صداوسیما، مقام معظم رهبری تصمیم میگیرند، بنابراین هیچ کس مطلع نیست که چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حکم آقای ضرغامی که هست و ایشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را باید همه منتظر باشیم که مقام معظم رهبری تصمیم خودشان را اعلام کنند.
*میدان 72
با توجه به اینکه یکسال و یک ماه از آغاز فعالیت دولت تدبیر وامید میگذرد، عملکرد این دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به سابقه کاری که در مجلس و دولت داشتم عملکرد یکسال را برای ارزیابی کافی نمیدانم. در یک سال طلیعه حرکتی دولت مشخص میشود، بنابراین نباید انتظار کارهای عملیاتی اثربخش را از یک دولت در سال اول فعالیتش داشته باشیم بلکه رویکردها، جهتگیریها، برنامهریزیها بیشتر در این یک سال معلوم میشود. باز زمانی یک سال زمان کافی برای اظهارنظر به عملکرد دولت نیست.
با توجه به اینکه به جهتگیری و برنامهریزیهای دولت اشاره کردید، فکر میکنید این دولت توانست در همین مسیر گامهای خوبی بردارد؟
اگر بخواهم به این سوال به نحو دیگری پاسخ بدهم، باید بگویم که تا اندازهای جهتگیریها و رویکردهای دولت در این یکسال مشخص شده است. عملکرد دولت در این مدت که کارخود را آغاز کرده است به صورت نسبی دیدم؛ دولت آقای روحانی با یک رویکرد نقادی تمام عیار نسبت به دولت قبلی بروز و ظهور داشت و به نوعی میخواستند همه آنچه را که دولت قبلی انجام داده بود را زیر تیغ نقد خودشان قرار دهند.
به هر حال آنچه تحویل دولت یازدهم شد ماحصل عملکرد دولت قبل بود که باید به اطلاع جامعه میرسید.
اینطور چرا نمیگویید که به دلیل ورود مدیران و مسئولان جدید به دستگاهها و نهادها، طبیعی است که وضعیت موجود را بررسی کنند و گزارشهایی به دولت و شخص آقای رئیسجمهور بدهند که متاسفانه همه این گزارشها، اظهارنظرها با رویکرد انتقادی بود. براین اعتقاد هستم که عملکرد دولت یازدهم در این بخش، یک جهتگیری ناقص بود و درست نبود چرا که هر دولتی که بر سر کار میآید باید همت خود را معطوف به این امر کند که مشکلات جامعه و مردم را حل کند و آثار خوبی از خود به جای بگذارد.
اینکه یک نفر بیاید همه اقدامات و فعالیتهای دولت قبل از خودش را نفی کند، رویکرد درستی نیست بلکه باید با این جهت پیش برویم که کارهای و اقدامات مثبتی در گذشته انجام شده و مثلا این اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نیست وارد ارزیابی دولت قبلی شویم. این موضوع را هم لازم است مطرح کنم که در کارهای بزرگ، اشتباهاتی هم رخ میدهد و نواقصی هم پیش میآید. ما اگر اشتباهات و نواقص را در کنار کارهایی که انجام شده است بیان کنیم، مردم بیشتر میپذیرند تا اینکه تنها بخواهیم نفی کنیم. بنابراین این رویکرد در ماههای اول دولت یازدهم بیشتر بود که شاهد بودیم این انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد که حتی دولت از نیمه دوم سال اول رویکردش عوض شد.
منظورتان از تغییر رویکرد دولت چیست؟
یعنی دولت و رئیسجمهور به سمتی رفتند که کارها و اقدامات خودشان را عنوان کنند. دولت در شش ماه اول کاری خود نمیتوانست گزارشی از کارهایش ارائه بدهد به همین دلیل انتقاد از دولت قبل را پیش روی خود قرار داد حتی در گزارش صد روزه آقای رئیسجمهور همین جهتگیری و رویکردها دیده میشد یعنی تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهای زیادی به این مساله وارد شد بنابراین از نیمه دوم سال گذشته یعنی در یک سال اول دولت، جهتگیری دولت یک مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئیسجمهور به میزانی از کارهای خودشان گفتند و البته انتقاد بطور کامل قطع نشد و در بخشهایی باز هم انتقاد کردند.
فکر نمیکنید دولت قبل جای نقد داشت ؟
من این موضوع را نفی نکردم املای نانوشته غلط ندارد. دولتی 8 سال روی کار باشد حتما جای نقد دارد. بعضیها همین یک سال عملکرد آقای روحانی در دولت یازدهم را چقدر نقد میکنند. 4 سال دولت تکمیل شود، باز عدهای نقد میکنند. کسی که روی کار است، بطور حتم برای حل مشکلات، فعالیت و تلاش میکند اما همه مشکلات را نمیتواند حل کند. نواقصی هم حتما وجود دارد. در زمان آقای احمدینژاد، شخص رئیسجمهور فضای نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اینکه فضا باز بود، نقد دولتهای قبل نسبت به آن دولت کمتر به گوش میرسید و یکی هم مخالفین و منتقدین دولتهای نهم ودهم بیشتر بودند.
باز هم تکرار میکنم که فضای نقد در اینجا بازتر بود در حالی که در گذشته اینچنین نبود. زمان آقای خاتمی هم یکپارچه دوم خردادیها و اصلاحطلبها از رئیسجمهور و دولت حمایت میکردند و فقط جریان ارزشی که آن موقع اصولگرایان بودند و بعدها جبهه اصولگرایان شکل گرفت، انتقاد میکردند اما نسبت به دولتهای نهم ودهم، جریان اصلاحطلب مخالف بود، نقد تمام عیار داشت و علاوه بر آن بخشها و طیفهایی از داخل جریان اصولگرا دولتهای نهم و دهم را نقد میکردند.
خیلی از تحلیل گران سیاسی بر این باور هستند که آقای روحانی یک ویرانه را تحویل گرفت.
من این را قبول ندارم برای اینکه آقای احمدینژاد چندین بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارشهای بسیار جامع و گستردهای ارائه کرد. او هم در دیدار همه مسئولین و کارگزاران با مقام معظم رهبری و هم دو یا سه مورد به تلویزیون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر این گزارشها را ببینیم و منصفانه نگاه کنیم، در بخشهای مختلف تولید صنعت، فولاد، سیمان، برق، جادهسازی، مسکن و… همه اینها معلوم میشود که دولتهای نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولتهای قبلی کار کرده است.
چطور کسی میتواند آنقدر غیرمنصفانه قضاوت کند و بگوید ویرانهای را تحویل گرفته است. برای نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وایت رسیده بود. ما در کشور قطعی برقی نداشتیم، حتی صادرات هم داشتیم؛ این میشود ویرانه؟ ساخت نزدیک 2 میلیون مسکن مهر در دولتهای قبلی برنامهریزی شد و نزدیک یک میلیون و سیصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسکن برای تکمیل ماند که به این دولت تحویل شد. اگر ما برای هر خانواده متوسط طبقات پایین 4-5 نفر در نظر بگیریم، مشکل مسکن یک میلیون مسکن مهر یعنی 5 میلیون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب کنیم، 6 میلیون و 500 هزار نفر حل شده بود، این ویرانه است؟
هر دولت بیاید و مشکل مسکن دو میلیون نفر را حل کند، شاهکار انجام داده است اینها میگویند که ویرانه است. چون هنوز عملکردی از خودشان نداشتند که به مردم گزارش بدهند، باید گذشته را نقد میکردند که این روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملکرد دولت را میدیدند. دولتی که چهار دوره کل کشور را بگردد و کل کابینه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزدیک استانی، کار آسانی نبود. یک زمانی همه متمرکز میشدند در مرکز کشور و استانهای دیگر هم به دولت توجه داشتند ولی این رویکرد را آقای احمدینژاد شروع کرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر یک سری مشکلات پیش آمد که اگر آن مشکلات نبود، بیشتر از این هم میتوانست برود. اگر من اینطور بحث میکنم به این معنا نیست که بگویم هیچ انتقادی وارد نیست.
اشاره به سفرهای استانی داشتید، چرا آقای احمدینژاد بصورت فلهای مصوب و طرحهای عمرانی و غیر عمرانی را تصویب میکرد؟
جواب شما را اینگونه بدهم که هر چه جلوتر میرویم، قضایا بیشتر روشن میشود اول این صحبتی که شما میکنید، درست نیست. خوشبختانه بعد از یکسال از عمر دولت جدید، قضایا دارد بیشتر روشن میشود. این حرکت حرکت مثبت و مقبولی بود که الان این دولت هم آغاز کرده است.
چه حرکتی؟
آقای احمدینژاد نخستین جلسه هیات دولت را در مشهد تشکیل داد ولی آقای روحانی آن را به تاخیر انداخت که در همین سفر من در خبرها شنیدم 190 تصمیم درباره استان خراسان گرفتند، این فلهای نیست؟
بهتر از ما میدانید که تصمیم با تصویب تفاوت دارد.
بله مزاح لفظی که نداریم؛ اسمش را بذاریم تصمیم یا مصوبه یک چیز است.
آقای میرتاج الدینی تصمیم و تصویب معنایش متفاوت است.
از شما بعیداست این را میگویید، من در دولت بودم، در دولت قبلی هم بعدها برای اینکه بحثهای حقوقی بین دولت و مجلس پیش آمده بود، مصوبه را عنوان دیگری میگفتند ولی ماهیت هم یک چیز است. بالاخره تصمیم میگیرند که مثلا جادهای در این روستا یا در استان اصلاح یا ساخته بشود، یک بیمارستانی ساخته شود، پلی ساخته شود، اینها تصمیمات است اسمش را میشود مصوبه گذاشت.
دولت قبلی بدون حضور هیچ کارشناسی و در همان استان مصوبهها را تصویب میکرد؟
خیر؛ اینطور نبود. دولت دهم قبل از اینکه به شهری سفر کند، مسائل و مشکلات آنجا را بررسی و حتی جلساتی نیز میگذاشتند. این صحبتهایی که میشود شانتاژ و فضاسازی تبلیغاتی بود که عدهای هم علیه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جریان کار بودم؛ از دو سه ماه قبل که عزیزان میخواستند به یک استانی بروند، کارها شروع میشد. اول در خود استان، کارگروههای مختلف معاون عمرانی استاندار درگیر بودند.
در شهرها پیشنهادهای خودشان را میدانند و بعد این پیشنهادات به استان میرسید و در آنجا بررسی میکردند. یکی دوهفته قبل از سفر میآمدند در تهران، جلساتی با حضور معاون اول برگزار میشد و این پیشنهادات را بررسی میکردند و یک جلساتی هم با حضور نمایندگان مجلس برای همین موضوع تشکیل میشد. من، خودم به عنوان معاون پارلمانی آن دولت، از نزدیک شاهد بودم که پیشنهادات را سبک و سنگین میکردند. در نهایت از این پیشنهادات، برخی را برای هر کدام از وزارتخانهها میگذاشتند و درباره آنها تصمیماتی میگرفتند و میآوردند در دولت چون در دولت باید تصویب میشد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهای قبلی را بررسی میکردند و میگفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصمیم درباره وزارتخانه شماست که باید انجام میدادید. به آنها میگفتند از این 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل کردید و 10 مصوبه دیگر مانده است و باید درباره عملیاتی نشدن آنها توضیح دهید.
به بحث دیگری بپردازیم؛ راستی دانشگاه ایرانیان آقای احمدینژاد به کجا رسیده است؟
در جریان جزییاتش نیستم از این سوال عبور کنیم.
آقای ترکان یک صحبتی داشتند مبنی بر اینکه هنوز دولت قبل اتومبیلها و ساختمانهای اداری را برنگردانده است. چرا برنمیگردانند؟
این هم من در جزییاتش نیستم. معاون نهاد آقای بقایی بود و میتوانید از ایشان چنین سوالی را بپرسید ولی یکی از اتومبیلهای دولت تا یک ماه و نیم در اختیار من بود تا اینکه منتقل شدیم به صداو سیما و ماشینها را به نهاد ریاستجمهوری تحویل دادیم. ماشینی که در اختیار بقیه وزرا بود، هم همینطور حالا اگر چیزی باشد، من در جریان نیستم.
انتخابات مجلس دهم را چطور میبینید؟
انتخابات مجلس دهم میتواند یکی از پرشورترین، رقابتیترین و حساسترین رقابتها باشد. به دلیل اینکه جریان اصولگرا در انتخابات ریــاستجــمــهـوری، شکست خورده بود و یک مقدار خودشان را جمع وجور کردهاند.
فکر میکنید دلیل اصلی شکست آنها چه بود؟
چون در دو، سه انتخابات پیروزی پشت سر هم مثل ریاستجمهوری، مجالس هفتم و هشتم حتی نهم شدند و این موضوع آنها را یک مقدار خاطر جمع کرده بود که همیشه رویکرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جریان اصولگرایی ایجاد شده بود. این انتخابات ریاستجمهوری اخیر که جریان اصولگرا با تشتت آمد، کاندیداهای متعدد داشت و جریان اصلاحطلب تدبیر کرد، کاندیداهایشان را یکی کردند و پیروز شدند.
این انتخابات طبعا یک هشدار برای جریان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بیشتری داشته و طیفهای درون این جبهه و جریان به هم نزدیک شوند. از طرف دیگر با توجه به پیروزیای که آقای روحانی در ریاستجمهوری داشتند، طرفداران ایشان و همینطور جریانات نزدیک به جریان اصلاحطلبی یا طیفهایی از داخل جریان اصلاحطلبی برای انتخابات مجلس فعالتر خواهند شد چون اکثریت مجلس در دوره دهم، بسیار تعیینکننده است بنابراین انتخابات مجلس بعدی را پر شور و رقابتی میدانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات ریاستجمهوری نیست که یک نفر نماد یک جریان میشود و همه به او اقبال میکنند. مجلس واقعا مجلس مردمی است و در شهرستانها، شهرهای کوچک و شهرهای بزرگ، مردم نماینده خودشان را انتخاب میکنند.
بنابراین نمایندگان فعلی پایگاه مردمی دارند و فارغ از جریان سیاسی و فارغ از اینکه مربوط به کدام جریان سیاسی هستند از پایگاه مردمی برخوردارند که بر همین اساس ارتباطات مردمی آنها قوی است و این ارتباط را با مردم هم حفظ کردند. به دلیل اینکه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلمانی داشتم و دارم، یکی از دغدغههای بسیار جدی و همیشگی نمایندگان مجلس پیگیری مشکلات و مسائل حوزه انتخاباتی خودشان و حل مشکلات مردم است که این رویکرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه میدهند، بنابراین یک پایگاه مردمی دارند.
پیش بینی میکنید مجلس دهم مجلس اصولگرا میشود؟
من پیش بینی نمیکنم اما اقلیت آن مجلس جاندار و قوی خواهد بود.
همچنان جبهه پایداری سر جایش هست؟
جبهه پایداری یک طیف از اصولگرایان است.
طیف سیاسی خارج مجلس جبهه پایداری چطور؟
آنها هم در داخل جریان اصولگرا هستند. اینها با هم کنار میآیند و با جریان اصولگرایان میشوند.
تعامل دولت و مجلس را چطور میبینید؟
هیات رئیسه مجلس تلاشش بر این است تعامل بین دولت و مجلس خوب باشد. این رویکرد را میپسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم باید دولت را برای حل مشکلات جامعه کمک کرد چون بار سنگین اداری کشور بر دوش دولت است. اگر دولت در کشمکش مسائل سیاسی قرار بگیرد، نخستین قربانی این کشمکش، مردم هستند و مسائل و مشکلات جامعه حل نمیشود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسی کنیم، همیشه رویکرد مجالس این بوده که هیات رئیسه مجلس و شخص رئیس مجلس سعی میکردند تعامل منطقی بین دولت و مجلس شکل بگیرد و بتوانند به دولت کمک کند الان هم این رویکرد وجود دارد.
این تاکید باید در مجلس بعدی هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدین جدی برای دولت وجود دارد ولی همینطور که اشاره کردم، رقابتهای سیاسی در جای خودش و جامعه پویا و سیاسی این رقابتها را همیشه خواهد داشت و نمیتوانیم اینها را حذف کنیم چون از بالندگی جامعه میکاهد اما برای حل معضلات جامعه به صورت اقتصادی و معیشت مردم، همیشه رویکرد تعاملی را باید حفظ کنیم مجلس هم باید به کمک دولت بیاید در این جریان دولت بتواند مشکلات مردم را حل کند.
تعامل دولت قبل و مجلس را چطور میبینید؟
تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر این رابطه خیلی بهم خورد.
دلیلش را در چه میبینید؟
همیشه در اختلاف بین دولت و مجلس مسائل سیاسی بیشتر تاثیرگذار است و علتش هم همین است.
این تغییر نگرش سیاسی از سوی دولت بود یا از سوی مجلس؟
انتقادها نسبت به دولت از سوی مجلس بیشتر شده بود.
فکر نمیکنید به خاطر عملکرد دولت بود؟
اشاره داشتم که عملکرد همیشه جای نقد و بررسی دارد اما حاشیههای سیاسی بیشتر غالب بود.
از چه جانب، مجلس یا دولت؟
انتقادهایی که مجلسیها به دولت داشتند.
فکر میکنید انتقادهایشان منطقی بود یا نه؟
موردی باید بررسی شود. بطور کلی نمیشود نظر داد. بالاخره در مواقعی حق با مجلس و برخی اوقات هم حق با دولت بود.
ادبیات سیاسی احمدینژاد را چطور میبینید؟
آقای احمدینژاد ادبیات سیاسیاش در خارج از کشور، ادبیات انقلابی و هجومی بود و انفعالی نبود و پس از حرفی که میزد، فضای سنگینی در سطح جهانی ایجاد میشد.
ادبیات آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
ادبیات آقای روحانی ادبیات دیپلماتیک است.
شما کدام را میپسندید؟
معتقدم نباید انفعالی عمل کنیم، انقلاب اسلامی در دنیا به وجود آمد نباید در مقابل جریانات حاکمیت در جهان منفعل باشد و همین حرکت کوبنده امام (ره) بود که در دنیا مستضعفین را جذب و آنها را علیه نهضتهای آزادیبخش در جهان جمع کرد، رویکرد انقلاب اسلامی این است. شهید رجایی وقتی در مجمع عمومی سازمان ملل صحبت میکند سخنرانی قاطع و انقلابی در مقابل ابرقدرتها ارائه داد، پاهای خودش را نشان میدهد که پاهای من از رژیمی شکنجه شده که شما از این رژیم حمایت میکردید. امام وقتی انقلاب کرد، بسیج مستضعفین را تشکیل داد نه بسیج جوانان انقلابی و مسلمان ایران بلکه بسیج مستضعفین جهان و پیامهایی که دادند، با رویکرد انقلاب بود. دولت نباید رویکرد انقلاب را فراموش کند. دولت برآمده از این انقلاب است البته با رعایت سه عنصر اصلی که مقام معظم رهبری تاکید کرده و آن عبارت است از حکمت، مصلحت و تدبیر که باید رعایت شود.
آقای احمدینژاد در انتخابات شرکت میکند؟
چیزی اعلام نکرده است، خودش که برای مجلس نمیآید.
اطرافیان ایشان چه طور؟
من در جریان نیستم چون در مکانها و مقاطع مختلف که صحبت کرده است، نسبت به اینکه برای مجلس کاری کرده باشد موضوعی را اعلام نکرده است.
انتخابات ریاستجمهوری چطور؟
هنوز خیلی زود است اما مردم از الان این خواسته را دارند.
از مدیریت آقای ضرغامی چقدر مانده است؟
درباره ریاست سازمان صداوسیما، مقام معظم رهبری تصمیم میگیرند، بنابراین هیچ کس مطلع نیست که چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حکم آقای ضرغامی که هست و ایشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را باید همه منتظر باشیم که مقام معظم رهبری تصمیم خودشان را اعلام کنند.
*میدان 72