روایت از شهدا مثل روایت از حماسه عظیم عاشورا نیازی به افزودنی ندارد. فقط یک بیان هنرمندانه میخواهد. این حوادث آنقدر پتانسیل برای استقامت و حماسه دارد که نیازی به اغراق نیست. این موضوع مهم را امام خامنهای به خوبی بیان میکنند.
شهدای ایران ، "شما که دفاع مقدس را روایت میکنید، بخصوص آنهائى که روایت هنرى میکنند، در واقع آئینهاى هستید در مقابل یک مظهر جمال و جلال، که او را منعکس میکنید. .. شما امروز آنها را در واقع با کار هنرى خودتان بازآفرینى میکنید...خود این کار فرهنگى و کار هنرى شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است"
اینها تعابیریست که امام خامنهای در 24 شهریورماه 88 و در دیدارشان با اصحاب هنر دفاع مقدس، برای هنرمندان این عرصه برشمردند. با توجه به اینکه امروز در دنیا، جبهه های مقابل نظام در خارج و داخل کشور، بر آن مبنا قدم برمیدارند که هشت سال دفاع بی نظیر و مقدس رزمندگانمان را نادیده بگیرند و با جایگزین کردن جذابیتهای کاذب غربی به جای فرهنگ پایداری و یادآوری حوزه ایثار، فرهنگ مقاومت را در نسل جدید کمرنگ تر کنند، پرداختن به بحث دفاع مقدس ، به خصوص در مقوله هنر آن بسیار مورد توجه است، هنر تاثیرگذارترین حوزه در میان مردم و ماندگارترین روش برای تثبیت جایگاه ارزشی بحث دفاع در اذهان نسل آینده است. به همین جهت رهبر معظم انقلاب از نقش هنر به عنوان "بازآفرینی" وقایع جنگ در مفهوم کار ارزشی یاد میکنند و درجه این کار را از حیث مقابله با فرهنگ کاذب مداخله جو، که با واقعیات هنر دفاع مقدس مقابله میکند در درجه جهاد معرفی میکنند.
تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب مربوط به دفاع مقدس بود
یکی از اصلیترین آسیبهایی که در زمینه کار فرهنگی دفاع مقدس دچار شدهایم، این است که موضوعات، در قالب چند سوژه خاص باقی میماند، یا تصور میشود که کارهای هنری تماما با مضامین تکراری تولید میشود. چنین دیدگاهی بعد از مدتی، مخاطبان و طرفداران را به نتیجهای نادرست سوق میدهد که مساله دفاع مقدس یک بحث تکراری و کلیشهایست و دیگر برای تولید، جای ایده نو ندارد. درحالیکه طبق آسیب شناسی امام خامنهای این مشکل، دقیقا به این قضیه برمیگردد که ما دفاع مقدس را در جایگاه چند موضوع خاص محصور کردهایم:
"این میدان یک میدان بسیار وسیعى است و واقعاً هنوز بسیارى از بخشهاى آن کشف نشده است. نه اینکه انسان یا ذهنها نتواند آن را به دست بیاورد و بفهمد و بشناسد، نه، منعکس نشده. نباید تصور کرد که مضامین دفاع مقدس، مضامین تکرارى است. خیلى از مفاهیم و مضامین در مجموعهى این تلاش هشت ساله وجود داشته که هنوز دربارهى آنها کار نشده، فکر نشده..."
مثالهای امام خامنهای برای پرمخاطب بودن آثار دفاع مقدس
دومین آسیب شناسی که رهبر معظم انقلاب نسبت به بحث هنر در دفاع مقدس در جامعه دارند، بحث "تصورِ غلطِ نبود ِ مخاطب" است. این تفکر جزو مواردی است که موجی ناامید کننده درباره تولید اثر درحوزه دفاع مقدس ایجاد میکند و توجیه نابجایی میِشود برای کم کاری در این حیطه:
" اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعه ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسى این را خیال کند. تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینههاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینه فیلم و سینما، چه در زمینه کتاب، خاطره، داستان..."(24/6/88)
کتاب "خاکهای نرم کوشک" نوشتهٔ سعید عاکف در حوزهٔ دفاع مقدس خاطرات همسر و دوستان شهید عبدالحسین برونسی را درباره شهید نقل میکند. این کتاب در کمتر از دو سال به بیش از 100مرتبه تجدید چاپ رسید و به پرفروش ترین کتاب حوزه دفاع مقدس تبدیل شد. کتاب "دا" نوشته سیده اعظم حسینی و در واقع روایت خاطرات سیده زهرا حسینی در بصره و خرمشهر است که سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی این کتاب را تشکیل میدهد. این کتاب برترین اثر ادبی سال 87 شد و پر فروش ترین کتاب دفاع مقدس در چند سال متوالی بوده است . اولین کتاب خاطرات یک زن در دوران دفاع مقدس است که به زبان های خارجی چاپ شده. بیش از 150 بار تجدید چاپ شده است و قریب چهار میلیون نسخه از آن تاکنون به فروش رسیده. این مثال ها دلیلی بر صدق این گفتار در ادبیات دفاع مقدس است و امام خامنهای آنها را مصداقی مطرح میکنند.
همچنین در مقوله هنر و فیلمسازی به پر فروش ترینفیلم های سینما که اکثرا با مضامین دفاع مقدس است اشاره میکنند. مثل فیلم "آژانس شیشهای " که به عنوان بهترین فیلم 30 سال سینمای پس از انقلاب برگزیده شد ، "لیلی با من است" و "اخراجیها" که رکورد فروشش چهاربرابر پرفروشترینهای بعد خودش بود. زیرا که اینها بیشترین مشتریها، فروشها و جاذبهها را داشته است. و البته دلیل کم مشتری بودن بعضی از اثرها را در حوزه دفاع مقدس نقص در ساختار آن عنوان میکنند.
اشکال در مضمون و محتوا نیست، در ساخت است
"البته بعضى از کارها هست، مشترى پیدا نمیکند؛ این، در قالب است، در کیفیت است، در مایههاى کمِ هنرى است که به خرج داده میشود و در یک اثر به کار میرود و طبعاً طالب پیدا نمیکند. بنابراین در این زمینه هرچه بتوان کار کرد، هرچه بتوان سرمایه گذارى مالى و مدیریتى و وقتى و اینها کرد، جا دارد؛ و سفارش ما این است. دوستان هنرمند هم با شوق و امید، این کار را دنبال کنند. البته این کار افراد پا به رکاب و آماده و مسئولیت شناس لازم دارد؛ یعنى کسانى که حقیقتاً احساس مسئولیت کنند و حالت تنبلى و خوابآلودگى و اینها در انسان نباشد. یک چنین عناصرى میتوانند خوب در این عرصه و در این میدان نقش ایفاء کنند..."(24/6/88)
تجربه ثابت کرده، کاربرد هنر برای جذابیت بخشیدن به اثر بسیار موثر است. چیزی که در سینمای ما کمتر به چشم میخورد. زیرا برخی کارگردانان از پس ترکیب مطلوب "محتوا" و "فرم" بخوبی برنمیآیند. یا آنچنان به سوژه به طور خاص میپردازند که کار از جذابیتهای هنری سینما جا میماند و کم بهره میشود. در واقع محتوا از فرم جلو میزند. گاهی هم برعکس آنقدر جلوه دادن به سکانسهای سینمایی به لحاظ فرم پر رنگ است، که سوژه لابلای هنرنماییها گم میشود. و در واقع فرم از محتوا جلو میزند. برای از بین بردن این مشکلات نیازمند آنیم که با مدیریت بهتر بر هزینهها و امکانات موجود، اختصاص سرمایه گذاری بیشتر و وقت گذاشتن روی ساخت، به خصوص در کار دفاع مقدس که اهمیت ویژهی آن را احساس کردهایم، به اصلاح ساختارها و قالب ها روی بیاوریم. این کار میسر نمیشود مگر با مسئولیت پذیری دغدغه مندان این عرصه و فرهنگ سازی برای دغدغه مند شدن.
بزرگترین هنر نویسنده، ترسیم لحظات حساس است/چون نمیتوانند تصویر کنند، نقطهچین میگذارند
این موضوع در نوشته ها و آثار مکتوب هم صادق است. و برای آنکه اثر به یک اثر جذاب و مطلوب تبدیل شود نیاز است برخی نکات خاص را بخصوص درباره آثار دفاع مقدس مدنظر قرار داد. امام خامنهای سال 92 در دیدار با راوی و نویسنده کتاب لشکر خوبان در بیان ویژگی های خوب این کتاب به چند نکته اساسی درباره برجسته شدن اثر اشاره ظریفی میکنند و میفرمایند: "یکی از بزرگترین هنرهای نویسندهها - یعنی کسانی که روایت مینویسند، چه رماننویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - یکی از مهمترین بخشهای کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضی از کتابها را انسان نگاه میکند، داستان مفصّلی است، وقتی به آن لحظه حسّاسی که یک حادثه درونی در وجود یک شخصیّتی از شخصیّتهای این داستان دارد شکل میگیرد یا یک اتّفاق مهمّی دارد در بیرون میافتد، چون نمیتوانند تصویر کنند، از اینجاها میگذرند؛ مثل کسی که نقطهچین کند یک بخشی را، نقطهچین میکنند، میگذرند... یکی از محسنات این نگارشهای خوب و برجسته این است که این لحظههای حسّاس را توانستهاند تصویر کنند، توانستهاند تشریح کنند، توانستهاند بیان کنند. بعضی از لحظهها هست که جز با تصویر جسمانی و نمایشی قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسی بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگی است؛ حس را منتقل میکند به خواننده از هر زبانی؛ یعنی به هر زبانی این جور نوشتهها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود."
جهانی کردن معارف دفاع مقدس/اگر این کتابها ترجمه و در جهان منتشر بشود، میدانید چه اتفاقی در دنیا میافتد؟
وقتی لیست فیلم های بین المللی پر شد از سلایق تولیدکنندگان اروپایی یا به فرموده خود رهبری "آثارمان امکان انعکاس بینالمللى، کمتر پیدا کرد" جایی هم نمیماند برای فیلم های منحصر به فرد ایران و دفاع مقدس هشت سالهاش. تنها گاهی اوقات جبر قوانین حاکم بر این جشنواره های بین المللی مجال کمی میدهد تا یکی دو عنوان هم ازسینمای ایران شرکت بین المللی داشته باشد.
اما آیا نقص کار در سیاستگذاریهای این جشنوارههاست؟ مهندسی عظیم فکری رهبر معظم انقلاب این مورد را اشکال کار ما در عرصه هنر و ادبیات دفاع مقدس نمیداند. بلکه مستمعین و خوانندگان را مختص جشنواره های بین المللی نمیدانند و نقص کار را در ارائه ضعیف ما در ترجمه اثر و صدور آن به ملل دیگر میدانند:
"این جشنوارههاى بینالمللى، کارهائى را که حقیقتاً راوى خوب و درستى از دفاع مقدس یا از انقلاب یا از ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى باشد، مطلقاً به خود راه نمیدهند و دوست ندارند... سیاست جشنوارههاى بینالمللى، سیاست برخلاف و برعکس این است؛ اما بالاخره مستمع به این جشنوارهها اختصاص ندارد و میتوان مستمعینى، طالبانى، خوانندگانى براى کتابها، بینندگانى براى فیلمهاى دفاع مقدس پیدا کرد؛ در صورتى که براى کار و اثر ترجمه درست و خوبى انجام بگیرد که به نظر من یکى از عرصههاى کار این است."(24/6/88)
امام خامنهای در سخنانی پیرامون کتاب گردان نهم ترجمه آثار ادبی ارزنده را روشی برای جهانی کردن معارف دفاع مقدس عنوان میکنند و در این باره میگویند:"این کتابها همچنین شایستگی ترجمه به زبانهای زنده دنیا را دارند. هم کتابهای خاطرات شفاهی و هم خاطرات مربوط به اسرای عراقی. اگر این کتابها به زبان انگلیسی و اسپانیولی و عربی و زبان اردو ترجمه و در جهان منتشر بشود، میدانید چه اتفاقی در دنیا میافتد؟"
نگذارید روضهخوانی برای شهدا، به سرنوشت روضهخوانی برای سیدالشهداء(ع) - در دورههائی - دچار بشود/همان چیزی که هست را بیان کنید؛ منتها بیان هنرمندانه
وقتی اثری چه در حوزه کار ادبیات، چه در هنر و دیگر عرصههای فرهنگ، مستند و وابسته به مطالعات دقیق و منسجم نباشد هیچگونه ارزش استناد کردن و البته مانور دادن ندارد. زمانی یک مجموعه هنر، ارزش افتخارکردن را پیدا میکند که آمیختگیش با واقعیت ماجرا مرزبندی نداشته باشد. در کار دفاع مقدس هم که تمام زمینه های روایی، داستانی و هنری برگرفته از هشت سال مقاومت قابل تامل است، هر کار اثرگذار نیازمند "تحقیق" و پژوهش بسیار است. برای مستند سازی کار هنری، اصل تحقیق باید به عنوان اولین اصل مدنظر قرار داده شود. جزئیات را نیز در قالب اثر بگنجانیم چرا که در این حوزه قرار است مقاومت و دلاوری و فرهنگ ایثار یک نسل به آیندگان منتقل شود. هرچه تکیه به تاریخ اثر و تدوین تحقیقات صورت گرفته بیشتر باشد، اثر باورپذیرتر و قابل درکتر است:
"خوشبختانه تحقیقات خوبى هم دارد در بعضى از مراکز انجام میگیرد - هم در آن بخشهائى که اسناد را در اختیار دارند؛ نگهدارى اسناد، پردازش اسناد، تدوین اسناد؛ اینها خیلى مهم است؛ اینها نبایستى بگذارند از دست برود؛ در اختیار محققین قرار بگیرد و انشاءاللَّه ادبیات دفاع مقدس از تحقیق استفاده کند؛ هنر دفاع مقدس هم از ادبیات و تحقیق حداکثر استفاده را انشاءاللَّه بکند."
روایت از شهدا مثل روایت از حماسه عظیم عاشورا نیازی به افزودنی ندارد. فقط یک بیان هنرمندانه میخواهد. این حوادث آنقدر پتانسیل برای استقامت و حماسه دارد که نیازی به اغراق نیست. این موضوع مهم را امام خامنهای در سال89 در دیدار با مسئولان مؤسسه روایت سیره شهدا به خوبی بیان میکنند و میفرمایند:
"گاهی اوقات انسان خیال میکند برای شیرین کردن یک قضیه در چشم مخاطبین، باید آن را با پیرایهها و اغراقهائی بیامیزد؛ بعد که از یک افق بالاتری نگاه میکند، میبیند نه، این پیرایهها - چون مصنوع ما بود - نه فقط بر ارزش آن عنصر حقیقی نیفزود، بلکه گاهی از آن کاست. اتقان را در نظر بگیرید و روایت را روایت صحیح قرار بدهید؛ نگذارید روضهخوانی برای شهدا، به سرنوشت روضهخوانی برای سیدالشهداء(ع) - در دورههائی - دچار بشود. همان چیزی که هست را بیان کنید؛ منتها بیان هنرمندانه. ما میخواهیم کمبودهای هنرمندی خودمان را در تبیین حوادث عاشورا، با اضافه کردن افزودنیهای غیرلازم پر کنیم؛ در حالی که نه، اگر ما بلد باشیم و ما هنرمند باشیم، هیچ افزودنیای لازم نیست."
این کتابها میتواند منبع دهها فیلم و دهها رمان باشد
امام خامنهای در یکی از فرمایشاتشان به خوبی پلی میزنند میان ادبیات خوب و سینمای خوب. و از اصحاب هنر و فرهنگ و مسئولان میخواهند که آن را عینیت ببخشند. ایشان معتقدند میتوان از آثار ممتاز ادبی در زمینه دفاع مقدس محتوای خوبی برای سینمای حماسی نیز استخراج کرد و این نکتهآی است که باید مدنظر قرار بگیرد. ایشان این نکات را در سخنانی پیرامون کتاب گردان نهم عنوان کرده و میفرمایند:
"ماجرایی که این آقای گلعلی بابایی در کتاب «همپای صاعقه» برخورد شهید وزوایی و آقای متوسلیان را نقل میکند، این ماجرا خودش دستمایه یک فیلم است، از این قضیه یک فیلم زیبای هنری درست میشود. کتابهای بسیار خوبی در رابطه با دفاع مقدس نوشته شده است. این کتابها منبع دهها فیلم و دهها رمان میتواند بشود. اگر نویسندگان ما و هنرمندان تلاش وسیعی آغاز کنند، عرصه دفاع مقدس شایستگی دهها رمان دفاع مقدس را دارد. همین کتابی که درباره «گردان نهم» تهران اخیراً گلعلی بابایی نوشته و شهید وزوایی و دیگران را مفصلاً شرح داده است، انسان وقتی این کتاب را میخواند، به معجزه انقلاب پی میبرد. "
ریزشها و رویشهای فرهنگ دفاع مقدس
نقد و بررسی در آثار هنری در حوزه دفاع مقدس، مثل نقد در دیگر حوزهها، تنها بهانهایست برای محاسبه آنچه کردهایم و ترسیم افق آنچه باید از این به بعد انجام دهیم. نه آنقدر در نقدهایمان خوش بین باشیم و کمرنگ کنیم کمبودها را که نقص ها فراموش شود و نه آنقدر کفه انتقاد از عملکردها را سنگین کنیم که دلیلی شود بر ایجاد یاس و نا امیدی در این حوزه. چیزی که در این میان ما را خوش بین میکند به ادامه مسیر، البته با در نظر گرفتن اصلاح ساختارها، امیدواری رهبر فرزانه انقلاب است در بحث رویشهای این عرصه و پیشرفت رو به جلوی آن. صحبت های رهبری در این باب همیشه امیدوارکننده است، و این نشان از آن است که کار در چند سال گذشته پیشرفت خوبی داشته. البته ایشان همین بحث اهمیت توجه به رویشها را پیش تر به خود هنرمندان تذکر دادهاند:
" نباید تصور کرد که آنچه میگوئیم، بیان میکنیم، انتقاد میکنیم، پیشنهاد میدهیم، این تأثیرى نمىبخشد و جائى مورد توجه و مورد عمل قرار نمیگیرد؛ اینجور نیست. تا حالا هم ما در زمینه ادبیات دفاع مقدس، هم هنر دفاع مقدس پیشرفت داشتیم... اینى که ما بگوئیم عقب رفت داشتیم، عقبگرد داشتیم، ریزشمان بیشتر از رویش بوده، نه، اینها را من قبول ندارم؛ ما پیشرفت داشتیم، تکامل داشتیم؛ ممکن است آنچه که بوده، از انتظار ما کمتر بوده؛ این خوب است. اینکه ما انتظار بیشترى داشته باشیم از آنچه که اتفاق افتاده، از واقعیت راضى نباشیم و به واقعیتها قانع نباشیم، این خیلى چیز خوبى است، لیکن اینکه تصور کنیم این همه تلاش که شده در طول این سالها، پا زدیم و جلو نرفتیم، این درست نیست. نخیر، درست پیش رفتیم، جلو رفتیم، کار انجام گرفته..."(24/6/88)
زیباییهاى دفاع هشت ساله یک ملت/شما سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کردید؟
پیش تر امام خامنهای اصل کار برای حوزه دفاع مقدس را یک نیاز ضروری برای نگاه زیبا شناسانه هنرمند عنوان میکردند. ایشان با تحلیل نگاه هنرمندانه یک فیلمساز و یانویسنده این ضرورت را بررسی کردند و مصداق بعضی موضوعات مرتبط با جنگ را نام بردند:
"کار هنرمند این است؛ یعنى ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون مىکِشد و نشان مىدهد. ... شما به عنوان کسى که دنبال زیباییها مىگردید، چطور مىتوانید زیباییهاى دفاع هشت ساله یک ملتِ دست خالى را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. الان چند سالى است که کتابهایى درباره سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند ...این زیباییهایى که آدم در زندگى ...شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا کند و یا اینهایى که حالا هستند، نظیرش را شما کجا مىتوانید پیدا کنید؟... سینماى معناگرا؛ خوب کدام معنا شیواتر و عمیقتر از احساس فداکارى و ایثار است. اینها زیبایى است، اینها را استخراج کنید... خیلى حرف دارید براى گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسىِ بینالمللىِ پلیسى، مىتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرئت داد و این گستاخى را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایى فروختند؟ آنهایى که آن سنگرهاى هشتضلعى و پنجضلعى را درست کردند، چه کسانى بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأمورین عالىرتبه سیاسى، امنیتى و نظامىاى که از کشورهاى مختلف - از جمله امریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانى بودند؟ شما به اینها نپرداختید. اصلاً شخصیت صدام کیست؟ اینها براى قصهنویسى جا دارد." – (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعى از کارگردانان سینما و تلویزیون 1385/03/23 )
این حجم کارى که انجام دادیم، در مقابل آنچه که باید انجام بگیرد، بسیار کم است
هشت سال پیش انتقادات رهبر معظم انقلاب بیشتر در زمینهِ کمیت و کیفیت کار در حوزه دفاع مقدس بود و در این مقوله روی بحث کتاب و حوزه ادبیات دفاع مقدس تاکید ویژهای داشتند. ایشان تاکید میکنند که پرداختن به مقوله دفاع مقدس فقط برای افتخار کردن نیست بلکه درسةای بسیاری از مقاطع مختلف آن میتوان گرفت. کاری که سایر کشورها هم در مورد جنگهای داخلیشان انجام میدهند و در مورد آن کتاب مینویسند:
"در مقوله خاطرات و تاریخ جنگ، من میخواهم تکیه و تأکید کنم. ما همه این حجم کارى که انجام دادیم، در مقابل آنچه که باید انجام بگیرد، بسیار کم است... هم از لحاظ کمیت، بسیار کمتر از آن چیزى است که باید باشد، هم از لحاظ کیفیت - اگرچه بعضى از کیفیات آنها واقعاً خوب است - اما در مجموع، آن کیفیتى که باید نشان دهنده زیباییها، ظرافتها، لطفها، برجستگیها و درخشندگیهاى این دوران عجیب باشد، نیست و هنوز خیلى جا براى حرف زدن هست؛ خیلى. ببینید! وقتى گفته میشود که مثلاً ما ششصد یا هزار عنوان کتاب درباره دفاع مقدس نوشتهایم، بعضیها خیال میکنند که این خیلى زیاد است؛ نه، این خیلى کم است. جنگ یکى از مقاطع حساس تاریخ براى همه ملتهاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسى این حادثه براى آن ملتها، سرشار از درس است. نه اینکه فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکى از بخشهاى قضیه است؛ ...در دنیا روى جنگهایى که اتفاق میافتد، خیلى کار میکنند؛ ... من فقط این یک رقم را عرض بکنم: این جنگهاى داخلى امریکا - که معروف به جنگهاى انفصال است که تقریباً از سال هزار و هشتصد و شصت شروع شده و چهار سال هم طول کشیده؛ و در سال هزار و هشتصد و شصت و چهار یا شصت و پنج هم تمام شده است؛ ...یک نویسنده امریکایى میگوید: درباره این جنگها بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است! براى چهار سال جنگ، آن هم جنگ بىافتخار - جنگ دو بخش از یک ملت با همدیگر افتخارى ندارد - ... دفاع مقدس، جنگِ سرتاپا افتخار است؛ ..." – (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از رزمندگان، ایثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس (1385/07/29 )
و البته در همه دیدارها ایشان روی بحث پرداختن به زندگینامه حقیقی فرماندهان جوان جنگ که با قدرت فضای نابرابر جنگ را مدیریت میکردند تاکید داشته و دارند. زیرا این حوزه موضوعی در بحث هشت سال مقاومت ما موضوعیست که به خاطر گستردگی فراوان همیشه جای کار دارد و حرف برای گفتن ...
اینها تعابیریست که امام خامنهای در 24 شهریورماه 88 و در دیدارشان با اصحاب هنر دفاع مقدس، برای هنرمندان این عرصه برشمردند. با توجه به اینکه امروز در دنیا، جبهه های مقابل نظام در خارج و داخل کشور، بر آن مبنا قدم برمیدارند که هشت سال دفاع بی نظیر و مقدس رزمندگانمان را نادیده بگیرند و با جایگزین کردن جذابیتهای کاذب غربی به جای فرهنگ پایداری و یادآوری حوزه ایثار، فرهنگ مقاومت را در نسل جدید کمرنگ تر کنند، پرداختن به بحث دفاع مقدس ، به خصوص در مقوله هنر آن بسیار مورد توجه است، هنر تاثیرگذارترین حوزه در میان مردم و ماندگارترین روش برای تثبیت جایگاه ارزشی بحث دفاع در اذهان نسل آینده است. به همین جهت رهبر معظم انقلاب از نقش هنر به عنوان "بازآفرینی" وقایع جنگ در مفهوم کار ارزشی یاد میکنند و درجه این کار را از حیث مقابله با فرهنگ کاذب مداخله جو، که با واقعیات هنر دفاع مقدس مقابله میکند در درجه جهاد معرفی میکنند.
تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب مربوط به دفاع مقدس بود
یکی از اصلیترین آسیبهایی که در زمینه کار فرهنگی دفاع مقدس دچار شدهایم، این است که موضوعات، در قالب چند سوژه خاص باقی میماند، یا تصور میشود که کارهای هنری تماما با مضامین تکراری تولید میشود. چنین دیدگاهی بعد از مدتی، مخاطبان و طرفداران را به نتیجهای نادرست سوق میدهد که مساله دفاع مقدس یک بحث تکراری و کلیشهایست و دیگر برای تولید، جای ایده نو ندارد. درحالیکه طبق آسیب شناسی امام خامنهای این مشکل، دقیقا به این قضیه برمیگردد که ما دفاع مقدس را در جایگاه چند موضوع خاص محصور کردهایم:
"این میدان یک میدان بسیار وسیعى است و واقعاً هنوز بسیارى از بخشهاى آن کشف نشده است. نه اینکه انسان یا ذهنها نتواند آن را به دست بیاورد و بفهمد و بشناسد، نه، منعکس نشده. نباید تصور کرد که مضامین دفاع مقدس، مضامین تکرارى است. خیلى از مفاهیم و مضامین در مجموعهى این تلاش هشت ساله وجود داشته که هنوز دربارهى آنها کار نشده، فکر نشده..."
مثالهای امام خامنهای برای پرمخاطب بودن آثار دفاع مقدس
دومین آسیب شناسی که رهبر معظم انقلاب نسبت به بحث هنر در دفاع مقدس در جامعه دارند، بحث "تصورِ غلطِ نبود ِ مخاطب" است. این تفکر جزو مواردی است که موجی ناامید کننده درباره تولید اثر درحوزه دفاع مقدس ایجاد میکند و توجیه نابجایی میِشود برای کم کاری در این حیطه:
" اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعه ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسى این را خیال کند. تحقیقاً پرمشترىترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینههاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینه فیلم و سینما، چه در زمینه کتاب، خاطره، داستان..."(24/6/88)
کتاب "خاکهای نرم کوشک" نوشتهٔ سعید عاکف در حوزهٔ دفاع مقدس خاطرات همسر و دوستان شهید عبدالحسین برونسی را درباره شهید نقل میکند. این کتاب در کمتر از دو سال به بیش از 100مرتبه تجدید چاپ رسید و به پرفروش ترین کتاب حوزه دفاع مقدس تبدیل شد. کتاب "دا" نوشته سیده اعظم حسینی و در واقع روایت خاطرات سیده زهرا حسینی در بصره و خرمشهر است که سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی این کتاب را تشکیل میدهد. این کتاب برترین اثر ادبی سال 87 شد و پر فروش ترین کتاب دفاع مقدس در چند سال متوالی بوده است . اولین کتاب خاطرات یک زن در دوران دفاع مقدس است که به زبان های خارجی چاپ شده. بیش از 150 بار تجدید چاپ شده است و قریب چهار میلیون نسخه از آن تاکنون به فروش رسیده. این مثال ها دلیلی بر صدق این گفتار در ادبیات دفاع مقدس است و امام خامنهای آنها را مصداقی مطرح میکنند.
همچنین در مقوله هنر و فیلمسازی به پر فروش ترینفیلم های سینما که اکثرا با مضامین دفاع مقدس است اشاره میکنند. مثل فیلم "آژانس شیشهای " که به عنوان بهترین فیلم 30 سال سینمای پس از انقلاب برگزیده شد ، "لیلی با من است" و "اخراجیها" که رکورد فروشش چهاربرابر پرفروشترینهای بعد خودش بود. زیرا که اینها بیشترین مشتریها، فروشها و جاذبهها را داشته است. و البته دلیل کم مشتری بودن بعضی از اثرها را در حوزه دفاع مقدس نقص در ساختار آن عنوان میکنند.
اشکال در مضمون و محتوا نیست، در ساخت است
"البته بعضى از کارها هست، مشترى پیدا نمیکند؛ این، در قالب است، در کیفیت است، در مایههاى کمِ هنرى است که به خرج داده میشود و در یک اثر به کار میرود و طبعاً طالب پیدا نمیکند. بنابراین در این زمینه هرچه بتوان کار کرد، هرچه بتوان سرمایه گذارى مالى و مدیریتى و وقتى و اینها کرد، جا دارد؛ و سفارش ما این است. دوستان هنرمند هم با شوق و امید، این کار را دنبال کنند. البته این کار افراد پا به رکاب و آماده و مسئولیت شناس لازم دارد؛ یعنى کسانى که حقیقتاً احساس مسئولیت کنند و حالت تنبلى و خوابآلودگى و اینها در انسان نباشد. یک چنین عناصرى میتوانند خوب در این عرصه و در این میدان نقش ایفاء کنند..."(24/6/88)
تجربه ثابت کرده، کاربرد هنر برای جذابیت بخشیدن به اثر بسیار موثر است. چیزی که در سینمای ما کمتر به چشم میخورد. زیرا برخی کارگردانان از پس ترکیب مطلوب "محتوا" و "فرم" بخوبی برنمیآیند. یا آنچنان به سوژه به طور خاص میپردازند که کار از جذابیتهای هنری سینما جا میماند و کم بهره میشود. در واقع محتوا از فرم جلو میزند. گاهی هم برعکس آنقدر جلوه دادن به سکانسهای سینمایی به لحاظ فرم پر رنگ است، که سوژه لابلای هنرنماییها گم میشود. و در واقع فرم از محتوا جلو میزند. برای از بین بردن این مشکلات نیازمند آنیم که با مدیریت بهتر بر هزینهها و امکانات موجود، اختصاص سرمایه گذاری بیشتر و وقت گذاشتن روی ساخت، به خصوص در کار دفاع مقدس که اهمیت ویژهی آن را احساس کردهایم، به اصلاح ساختارها و قالب ها روی بیاوریم. این کار میسر نمیشود مگر با مسئولیت پذیری دغدغه مندان این عرصه و فرهنگ سازی برای دغدغه مند شدن.
بزرگترین هنر نویسنده، ترسیم لحظات حساس است/چون نمیتوانند تصویر کنند، نقطهچین میگذارند
این موضوع در نوشته ها و آثار مکتوب هم صادق است. و برای آنکه اثر به یک اثر جذاب و مطلوب تبدیل شود نیاز است برخی نکات خاص را بخصوص درباره آثار دفاع مقدس مدنظر قرار داد. امام خامنهای سال 92 در دیدار با راوی و نویسنده کتاب لشکر خوبان در بیان ویژگی های خوب این کتاب به چند نکته اساسی درباره برجسته شدن اثر اشاره ظریفی میکنند و میفرمایند: "یکی از بزرگترین هنرهای نویسندهها - یعنی کسانی که روایت مینویسند، چه رماننویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - یکی از مهمترین بخشهای کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضی از کتابها را انسان نگاه میکند، داستان مفصّلی است، وقتی به آن لحظه حسّاسی که یک حادثه درونی در وجود یک شخصیّتی از شخصیّتهای این داستان دارد شکل میگیرد یا یک اتّفاق مهمّی دارد در بیرون میافتد، چون نمیتوانند تصویر کنند، از اینجاها میگذرند؛ مثل کسی که نقطهچین کند یک بخشی را، نقطهچین میکنند، میگذرند... یکی از محسنات این نگارشهای خوب و برجسته این است که این لحظههای حسّاس را توانستهاند تصویر کنند، توانستهاند تشریح کنند، توانستهاند بیان کنند. بعضی از لحظهها هست که جز با تصویر جسمانی و نمایشی قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسی بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگی است؛ حس را منتقل میکند به خواننده از هر زبانی؛ یعنی به هر زبانی این جور نوشتهها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود."
جهانی کردن معارف دفاع مقدس/اگر این کتابها ترجمه و در جهان منتشر بشود، میدانید چه اتفاقی در دنیا میافتد؟
وقتی لیست فیلم های بین المللی پر شد از سلایق تولیدکنندگان اروپایی یا به فرموده خود رهبری "آثارمان امکان انعکاس بینالمللى، کمتر پیدا کرد" جایی هم نمیماند برای فیلم های منحصر به فرد ایران و دفاع مقدس هشت سالهاش. تنها گاهی اوقات جبر قوانین حاکم بر این جشنواره های بین المللی مجال کمی میدهد تا یکی دو عنوان هم ازسینمای ایران شرکت بین المللی داشته باشد.
اما آیا نقص کار در سیاستگذاریهای این جشنوارههاست؟ مهندسی عظیم فکری رهبر معظم انقلاب این مورد را اشکال کار ما در عرصه هنر و ادبیات دفاع مقدس نمیداند. بلکه مستمعین و خوانندگان را مختص جشنواره های بین المللی نمیدانند و نقص کار را در ارائه ضعیف ما در ترجمه اثر و صدور آن به ملل دیگر میدانند:
"این جشنوارههاى بینالمللى، کارهائى را که حقیقتاً راوى خوب و درستى از دفاع مقدس یا از انقلاب یا از ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى باشد، مطلقاً به خود راه نمیدهند و دوست ندارند... سیاست جشنوارههاى بینالمللى، سیاست برخلاف و برعکس این است؛ اما بالاخره مستمع به این جشنوارهها اختصاص ندارد و میتوان مستمعینى، طالبانى، خوانندگانى براى کتابها، بینندگانى براى فیلمهاى دفاع مقدس پیدا کرد؛ در صورتى که براى کار و اثر ترجمه درست و خوبى انجام بگیرد که به نظر من یکى از عرصههاى کار این است."(24/6/88)
امام خامنهای در سخنانی پیرامون کتاب گردان نهم ترجمه آثار ادبی ارزنده را روشی برای جهانی کردن معارف دفاع مقدس عنوان میکنند و در این باره میگویند:"این کتابها همچنین شایستگی ترجمه به زبانهای زنده دنیا را دارند. هم کتابهای خاطرات شفاهی و هم خاطرات مربوط به اسرای عراقی. اگر این کتابها به زبان انگلیسی و اسپانیولی و عربی و زبان اردو ترجمه و در جهان منتشر بشود، میدانید چه اتفاقی در دنیا میافتد؟"
نگذارید روضهخوانی برای شهدا، به سرنوشت روضهخوانی برای سیدالشهداء(ع) - در دورههائی - دچار بشود/همان چیزی که هست را بیان کنید؛ منتها بیان هنرمندانه
وقتی اثری چه در حوزه کار ادبیات، چه در هنر و دیگر عرصههای فرهنگ، مستند و وابسته به مطالعات دقیق و منسجم نباشد هیچگونه ارزش استناد کردن و البته مانور دادن ندارد. زمانی یک مجموعه هنر، ارزش افتخارکردن را پیدا میکند که آمیختگیش با واقعیت ماجرا مرزبندی نداشته باشد. در کار دفاع مقدس هم که تمام زمینه های روایی، داستانی و هنری برگرفته از هشت سال مقاومت قابل تامل است، هر کار اثرگذار نیازمند "تحقیق" و پژوهش بسیار است. برای مستند سازی کار هنری، اصل تحقیق باید به عنوان اولین اصل مدنظر قرار داده شود. جزئیات را نیز در قالب اثر بگنجانیم چرا که در این حوزه قرار است مقاومت و دلاوری و فرهنگ ایثار یک نسل به آیندگان منتقل شود. هرچه تکیه به تاریخ اثر و تدوین تحقیقات صورت گرفته بیشتر باشد، اثر باورپذیرتر و قابل درکتر است:
"خوشبختانه تحقیقات خوبى هم دارد در بعضى از مراکز انجام میگیرد - هم در آن بخشهائى که اسناد را در اختیار دارند؛ نگهدارى اسناد، پردازش اسناد، تدوین اسناد؛ اینها خیلى مهم است؛ اینها نبایستى بگذارند از دست برود؛ در اختیار محققین قرار بگیرد و انشاءاللَّه ادبیات دفاع مقدس از تحقیق استفاده کند؛ هنر دفاع مقدس هم از ادبیات و تحقیق حداکثر استفاده را انشاءاللَّه بکند."
روایت از شهدا مثل روایت از حماسه عظیم عاشورا نیازی به افزودنی ندارد. فقط یک بیان هنرمندانه میخواهد. این حوادث آنقدر پتانسیل برای استقامت و حماسه دارد که نیازی به اغراق نیست. این موضوع مهم را امام خامنهای در سال89 در دیدار با مسئولان مؤسسه روایت سیره شهدا به خوبی بیان میکنند و میفرمایند:
"گاهی اوقات انسان خیال میکند برای شیرین کردن یک قضیه در چشم مخاطبین، باید آن را با پیرایهها و اغراقهائی بیامیزد؛ بعد که از یک افق بالاتری نگاه میکند، میبیند نه، این پیرایهها - چون مصنوع ما بود - نه فقط بر ارزش آن عنصر حقیقی نیفزود، بلکه گاهی از آن کاست. اتقان را در نظر بگیرید و روایت را روایت صحیح قرار بدهید؛ نگذارید روضهخوانی برای شهدا، به سرنوشت روضهخوانی برای سیدالشهداء(ع) - در دورههائی - دچار بشود. همان چیزی که هست را بیان کنید؛ منتها بیان هنرمندانه. ما میخواهیم کمبودهای هنرمندی خودمان را در تبیین حوادث عاشورا، با اضافه کردن افزودنیهای غیرلازم پر کنیم؛ در حالی که نه، اگر ما بلد باشیم و ما هنرمند باشیم، هیچ افزودنیای لازم نیست."
این کتابها میتواند منبع دهها فیلم و دهها رمان باشد
امام خامنهای در یکی از فرمایشاتشان به خوبی پلی میزنند میان ادبیات خوب و سینمای خوب. و از اصحاب هنر و فرهنگ و مسئولان میخواهند که آن را عینیت ببخشند. ایشان معتقدند میتوان از آثار ممتاز ادبی در زمینه دفاع مقدس محتوای خوبی برای سینمای حماسی نیز استخراج کرد و این نکتهآی است که باید مدنظر قرار بگیرد. ایشان این نکات را در سخنانی پیرامون کتاب گردان نهم عنوان کرده و میفرمایند:
"ماجرایی که این آقای گلعلی بابایی در کتاب «همپای صاعقه» برخورد شهید وزوایی و آقای متوسلیان را نقل میکند، این ماجرا خودش دستمایه یک فیلم است، از این قضیه یک فیلم زیبای هنری درست میشود. کتابهای بسیار خوبی در رابطه با دفاع مقدس نوشته شده است. این کتابها منبع دهها فیلم و دهها رمان میتواند بشود. اگر نویسندگان ما و هنرمندان تلاش وسیعی آغاز کنند، عرصه دفاع مقدس شایستگی دهها رمان دفاع مقدس را دارد. همین کتابی که درباره «گردان نهم» تهران اخیراً گلعلی بابایی نوشته و شهید وزوایی و دیگران را مفصلاً شرح داده است، انسان وقتی این کتاب را میخواند، به معجزه انقلاب پی میبرد. "
ریزشها و رویشهای فرهنگ دفاع مقدس
نقد و بررسی در آثار هنری در حوزه دفاع مقدس، مثل نقد در دیگر حوزهها، تنها بهانهایست برای محاسبه آنچه کردهایم و ترسیم افق آنچه باید از این به بعد انجام دهیم. نه آنقدر در نقدهایمان خوش بین باشیم و کمرنگ کنیم کمبودها را که نقص ها فراموش شود و نه آنقدر کفه انتقاد از عملکردها را سنگین کنیم که دلیلی شود بر ایجاد یاس و نا امیدی در این حوزه. چیزی که در این میان ما را خوش بین میکند به ادامه مسیر، البته با در نظر گرفتن اصلاح ساختارها، امیدواری رهبر فرزانه انقلاب است در بحث رویشهای این عرصه و پیشرفت رو به جلوی آن. صحبت های رهبری در این باب همیشه امیدوارکننده است، و این نشان از آن است که کار در چند سال گذشته پیشرفت خوبی داشته. البته ایشان همین بحث اهمیت توجه به رویشها را پیش تر به خود هنرمندان تذکر دادهاند:
" نباید تصور کرد که آنچه میگوئیم، بیان میکنیم، انتقاد میکنیم، پیشنهاد میدهیم، این تأثیرى نمىبخشد و جائى مورد توجه و مورد عمل قرار نمیگیرد؛ اینجور نیست. تا حالا هم ما در زمینه ادبیات دفاع مقدس، هم هنر دفاع مقدس پیشرفت داشتیم... اینى که ما بگوئیم عقب رفت داشتیم، عقبگرد داشتیم، ریزشمان بیشتر از رویش بوده، نه، اینها را من قبول ندارم؛ ما پیشرفت داشتیم، تکامل داشتیم؛ ممکن است آنچه که بوده، از انتظار ما کمتر بوده؛ این خوب است. اینکه ما انتظار بیشترى داشته باشیم از آنچه که اتفاق افتاده، از واقعیت راضى نباشیم و به واقعیتها قانع نباشیم، این خیلى چیز خوبى است، لیکن اینکه تصور کنیم این همه تلاش که شده در طول این سالها، پا زدیم و جلو نرفتیم، این درست نیست. نخیر، درست پیش رفتیم، جلو رفتیم، کار انجام گرفته..."(24/6/88)
زیباییهاى دفاع هشت ساله یک ملت/شما سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کردید؟
پیش تر امام خامنهای اصل کار برای حوزه دفاع مقدس را یک نیاز ضروری برای نگاه زیبا شناسانه هنرمند عنوان میکردند. ایشان با تحلیل نگاه هنرمندانه یک فیلمساز و یانویسنده این ضرورت را بررسی کردند و مصداق بعضی موضوعات مرتبط با جنگ را نام بردند:
"کار هنرمند این است؛ یعنى ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون مىکِشد و نشان مىدهد. ... شما به عنوان کسى که دنبال زیباییها مىگردید، چطور مىتوانید زیباییهاى دفاع هشت ساله یک ملتِ دست خالى را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. الان چند سالى است که کتابهایى درباره سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند ...این زیباییهایى که آدم در زندگى ...شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا کند و یا اینهایى که حالا هستند، نظیرش را شما کجا مىتوانید پیدا کنید؟... سینماى معناگرا؛ خوب کدام معنا شیواتر و عمیقتر از احساس فداکارى و ایثار است. اینها زیبایى است، اینها را استخراج کنید... خیلى حرف دارید براى گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسىِ بینالمللىِ پلیسى، مىتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرئت داد و این گستاخى را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایى فروختند؟ آنهایى که آن سنگرهاى هشتضلعى و پنجضلعى را درست کردند، چه کسانى بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأمورین عالىرتبه سیاسى، امنیتى و نظامىاى که از کشورهاى مختلف - از جمله امریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانى بودند؟ شما به اینها نپرداختید. اصلاً شخصیت صدام کیست؟ اینها براى قصهنویسى جا دارد." – (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعى از کارگردانان سینما و تلویزیون 1385/03/23 )
این حجم کارى که انجام دادیم، در مقابل آنچه که باید انجام بگیرد، بسیار کم است
هشت سال پیش انتقادات رهبر معظم انقلاب بیشتر در زمینهِ کمیت و کیفیت کار در حوزه دفاع مقدس بود و در این مقوله روی بحث کتاب و حوزه ادبیات دفاع مقدس تاکید ویژهای داشتند. ایشان تاکید میکنند که پرداختن به مقوله دفاع مقدس فقط برای افتخار کردن نیست بلکه درسةای بسیاری از مقاطع مختلف آن میتوان گرفت. کاری که سایر کشورها هم در مورد جنگهای داخلیشان انجام میدهند و در مورد آن کتاب مینویسند:
"در مقوله خاطرات و تاریخ جنگ، من میخواهم تکیه و تأکید کنم. ما همه این حجم کارى که انجام دادیم، در مقابل آنچه که باید انجام بگیرد، بسیار کم است... هم از لحاظ کمیت، بسیار کمتر از آن چیزى است که باید باشد، هم از لحاظ کیفیت - اگرچه بعضى از کیفیات آنها واقعاً خوب است - اما در مجموع، آن کیفیتى که باید نشان دهنده زیباییها، ظرافتها، لطفها، برجستگیها و درخشندگیهاى این دوران عجیب باشد، نیست و هنوز خیلى جا براى حرف زدن هست؛ خیلى. ببینید! وقتى گفته میشود که مثلاً ما ششصد یا هزار عنوان کتاب درباره دفاع مقدس نوشتهایم، بعضیها خیال میکنند که این خیلى زیاد است؛ نه، این خیلى کم است. جنگ یکى از مقاطع حساس تاریخ براى همه ملتهاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسى این حادثه براى آن ملتها، سرشار از درس است. نه اینکه فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکى از بخشهاى قضیه است؛ ...در دنیا روى جنگهایى که اتفاق میافتد، خیلى کار میکنند؛ ... من فقط این یک رقم را عرض بکنم: این جنگهاى داخلى امریکا - که معروف به جنگهاى انفصال است که تقریباً از سال هزار و هشتصد و شصت شروع شده و چهار سال هم طول کشیده؛ و در سال هزار و هشتصد و شصت و چهار یا شصت و پنج هم تمام شده است؛ ...یک نویسنده امریکایى میگوید: درباره این جنگها بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است! براى چهار سال جنگ، آن هم جنگ بىافتخار - جنگ دو بخش از یک ملت با همدیگر افتخارى ندارد - ... دفاع مقدس، جنگِ سرتاپا افتخار است؛ ..." – (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از رزمندگان، ایثارگران و فرماندهان دوران دفاع مقدس (1385/07/29 )
و البته در همه دیدارها ایشان روی بحث پرداختن به زندگینامه حقیقی فرماندهان جوان جنگ که با قدرت فضای نابرابر جنگ را مدیریت میکردند تاکید داشته و دارند. زیرا این حوزه موضوعی در بحث هشت سال مقاومت ما موضوعیست که به خاطر گستردگی فراوان همیشه جای کار دارد و حرف برای گفتن ...