کاوه خداشناس قبل از دوران دانشجویی فعالیت بازیگری را سال 78 با بازی در نمایش «هدهد» به کارگردانی منصور خلج آغاز و بعدها با گروههای دانشجویی همکاری کرد.
شهدای ایران: پس از آن سال 82 با بازی در فیلم سینمایی «خداحافظ رفیق» به کارگردانی بهزاد بهزادپور فعالیت خود را به شکل جدی آغاز کرد. او طی این سالها در سریالهایی مثل عملیات 125، رستگاران، پول کثیف، بانو، شب مهتاب، آسمان همیشه ابری نیست و شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بازی کرده است. خداشناس این روزها ایفاگر نقش عماد فاتحی در سریال تلویزیونی «معراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی است که از شبکه یک پخش میشود. داستان این سریال درباره دو گروه دانشجو با نامهای تشکلیها و تجسمیهاست که مدام با هم درگیر میشوند. عماد فاتحی سرگروه تشکلیهاست و تلاش میکند پیکر چند شهید گمنام را در دانشگاه به خاک بسپارد و از سوی دیگر تجسمیها به دنبال ساخت یک تندیس در دانشگاه هستند. همین مساله به اختلافاتی در میان آنها منجر میشود. با خداشناس درباره این سریال به گفتوگو نشستیم.
نقش عماد فاتحی در مقایسه با دیگر کارهای تلویزیونیتان متفاوت است. وقتی قرار است بازی در اثری را بپذیرید تا چه میزان به تفاوتهای نقش توجه میکنید تا مخاطب در کار جدیدتان شاهد بازی متفاوت از شما باشد؟
همه بازیگران علاقهمند هستند نقشهایی را بازی کنند که برایشان جای کار داشته باشد و آنها را به چالش وادارد. وقتی نقش ساده و تکبعدی باشد، مسلما برای بازیگر جذابیتی به همراه نخواهد داشت. من هم از این قاعده مستثنا نیستم و دوست دارم در هر اثری که بازی میکنم، نقشام حرفی برای مخاطب داشته باشد و بتوانم بخش دیگری از تواناییهایم را به تصویر بکشم.
زمانی که پیشنهاد بازی در فیلم ـ سریال معراجیها به کارگردانی مسعود دهنمکی به من شد و فیلمنامه را خواندم، خیلی از نقش عماد فاتحی خوشم آمد. احساس کردم این نقش هم پیچیدگیهای خاص خودش را به خاطر ویژگیهای روحیه عماد دارد و هم اینکه تخت نیست. ضمن اینکه فیلمنامه خیلی خوب نوشته شده بود و از همه ابعاد به شخصیت عماد و دیگر شخصیتهای قصه پرداخته شده بود، یعنی هیچ یک از شخصیتها در قصه رها نبودند و همین برای من جالب بود.
از سوی دیگر فیلمنامه جزو اولویتهای مهم برای بازیگر است. وقتی ما فیلمنامه را بخوانیم که با درایت نوشته شده باشد و قصه برای من به عنوان بازیگر قابل درک باشد و با شخصیتهای قصه همذاتپنداری کنم، مسلما برای بیننده هم قابل لمس است و میتواند با قصه ارتباط برقرار کند.
معتقدم فیلمنامه سریال معراجیها با دقت و تیزهوشی نوشته شده است و داستان و شخصیتها انسجام خوبی دارد. نقش عماد هم برای من جای کار داشت و به قول معروف شخصیت او چند لایه است.
قرار گرفتن عماد در شرایط ویژه دانشگاه، هدایت گروه تشکلیها، اتفاقاتی که بین او و نامزدش میافتد و... دست به دست هم میدهند و باعث میشود شخصیت عماد فاتحی تکبعدی نباشد. علاوه بر آن مسعود دهنمکی علاوه بر اینکه کارگردانی کار را به عهده داشت، سرپرست نویسندگان هم بود و در مرحله اجرا هر جا لازم بود تغییرات لازم در راستای بهبود قصه میداد.
همانطور که گفتید نقش عماد چند لایه بوده و مخاطب شاهد تضادهای فکری او با نامزدش است، به همین دلیل باید این تضادها و کلافهشدن عماد را در بازیتان به تصویر میکشیدید. برای اجرای این بخش از روحیات عماد آیا از قبل با کارگردان صحبت کردید؟
مجموعه تلویزیونی معراجیها شخصیتهای زیادی دارد و کارگردان درباره همه نقشها با بازیگران صحبت میکرد تا فراز و فرودهای نقش درست در بیایید. من و آقای دهنمکی هم درباره شخصیت عماد با هم صحبت کردیم و اینکه او چه عادتها و خصوصیات اخلاقی دارد.
یکی از ویژگیهای اخلاقی آقای دهنمکی این است که وقتی با بازیگر صحبت میکند و متوجه میشود او برای نقش و ابعاد روحیات شخصیت تحلیل دارد، دیگر بقیه کار را به او میسپارد و به بازیگر اعتماد میکند.
من هم وقتی قرارشد نقش عماد را بازی کنم، وقتی فیلمنامه را خواندم برای شخصیتپردازی عماد تحلیل داشتم و دلم میخواست این نقش را طوری بازی کنم که برای مخاطب باورپذیر باشد.
در مجموع تعامل دو طرفه میان ما شکل گرفته بود و کارگردان هم وقتی میدید به نقش نزدیک شدم و شناخت درستی از شخصیت عماد دارم، نقش را به خودم سپرده بود. البته باید تاکید کنم حجم کار در این سریال خیلی سنگین بود و در طول روز باید سکانسهای زیادی را ضبط میکردیم. خوشبختانه بعد از گذشت یکی دو روز دستم آمد که چطور باید بازی کنم و با سنگینی کار روبهرو شوم. ما در چند ماه تصویربرداری سریال معراجیها فقط کار نکردیم، بلکه کنار یکدیگر زندگی کردیم. مسلما اگر به هم اعتماد نداشتیم و کارگردان دست ما را به عنوان بازیگر برای ایفای نقشمان باز نمیگذاشت، کار برایمان سخت میشد.
البته منظورم از باز گذاشتن دست این است که کارگردان نظرات و تحلیلهایمان را قبل از ضبط هر پلان میپرسید و بعد از اینکه به نتیجه درست میرسیدیم، ضبط انجام میشد. یکی از ویژگیهای مثبت سریال معراجیها حضور یک گروه خوب و منسجم در کنار هم بود و توانستیم این سریال را به سرانجام برسانیم.
شما اشاره کردید حجم کار سنگین بود و در طول روز باید سکانسهای زیادی را ضبط میکردید. حجیم بودن کار و درآوردن تضادهای شخصیتی عماد، کار را برایتان دشوار نمیکرد؟
نه، سخت نبود، چون قبلا هم در دیگر مجموعههای تلویزیونی از جمله «عملیات 125» بازی کرده بودم که با حجم سنگینی از کار روبهرو بودم. اگر بازیگر بتواند با نقشی که قرار است بازی کند، عجین شود و با او ارتباط برقرار کند، بدون تردید مشکلات کار برایش هموار میشود. چالش نقش برای بازیگر جالب است، چون مرتب او را به فکر وا میدارد تا چالشها را به بهترین شکل اجرا کند.
برای بازی در سریال معراجیها سعی کردم از ظرفیتهای موجود استفاده کنم. گرچه سرعت کار بالا بود و مجالی نداشتیم که نفسی تازه کنیم، اما با تمام این فشارها همه با انگیزه کار میکردند و برای لحظهای کار قطع نمیشد.
البته این طور نبود که ما به ترتیب قسمتها را تصویربرداری کنیم. گاهی بخشی از صحنههای قسمت دوم را ضبط میکردیم و بعد بخشی از قسمت 25 را تصویربرداری میکردیم. در این مواقع این هنر بازیگر است که تداوم حسی خود را حفظ کند.
امیدوارم مخاطبان هر شب سریال معراجیها را دنبال کنند و از دیدن آن لذت ببرند و شخصیت عماد را هم دوست داشته باشند، چون قضاوت نهایی به عهده مردم است و آنها باید بگویند ما کارمان را درست انجام دادیم یا نه.
شما از آن قبیل بازیگرانی هستید که قبل از اینکه سر صحنه بروید، تمرین کرده یا همه چیز را به سر صحنه واگذار میکنید؟
وقتی بازیگر فیلمنامه را میخواند، شخصیتاش را تحلیل میکند، اما وقتی سر صحنه میرود با کارگردان صحبت میکند، گریم میشود، بازیگر نقش مقابلش مشخص میشود، فضا و میزانسنها و... روی حس ما برای نقشی که میخواهیم بازی کنیم، تاثیر میگذارد.
در این سریال گروه تشکلیها به لحاظ تفکر، کنفرانس دادن در دانشگاه و... مقتدر نشان داده میشوند و بر عکس گروه تجسمیها به عنوان آدمهای الکی به تصویر کشیده شدند که به همه چیز سطحی نگاه میکنند و عماد هم به عنوان سرگروه تشکلیها خیلی مثبت نشان داده میشود و این که هر کاری را انجام میدهد، درست است. به نظرتان بهتر نبود عماد را در شرایطی میدیدیم که او هم اشتباه میکند، چون همه آدمها اشتباه میکنند و هیچکس معصوم نیست؟
با نظر شما موافق هستم، اما هر چه سریال جلوتر برود، متوجه خواهید شد عماد هم اشتباه میکند و این طور نیست که همه افکار و کارهای او هم درست باشد. فیلمنامهنویسان به این مساله توجه کردند و ما عماد را به عنوان یک آدم دور از خطا نخواهیم دید. به عنوان مثال وقتی عماد مقابل خانه هم دانشکدهایاش میرود که پارتی گرفتند و فکر میکند شاید نامزدش هم آنجا باشد، رفتارهای غیرمنطقی نشان میدهد و شروع به پرخاش میکند. بنابراین این طور نیست که ما فقط روحیات مثبت عماد را ببینیم.
عماد هم اشتباه میکند، حتی زمانهایی که با معاون دانشکده (سیدمهرداد ضیایی) است، او مرتب به عماد میگوید صبور باشد، چون همه چیز در آرامش حل میشود یا در قسمتهای بعد خواهید دید که بین اعضای گروه تشکلیها هم مشکلاتی وجود دارد و این طور نیست که گروه آنها بدون ایراد باشد. باید بگذارید قصه جلوتر برود تا این مسائل را ببینید. یا فرید چهاردانگه (امیر نوری) را میبینید که چقدر افراطی در گروه تشکلیها عمل میکند. اتفاقا تعادلی که شما اشاره کردید بین گروه تشکلیها و تجسمیها نیست، به نظر من وجود دارد، چون در کنار فرید چهاردانگه در گروه تشکلیها ما فرد دیگری در گروه تجسمیها داریم که علی صادقی نقش او را بازی میکند و او هم در آن گروه یک مدل دیگر است.
در این سریال بده و بستانهای خوبی هم بین شما و امیر نوری، بازیگر نقش فرید چهاردانگه رد و بدل میشود. این موارد در فیلمنامه بود یا در صحنه شکل میگرفت؟
بازیگر نقش مقابل اهمیت زیادی دارد. وقتی او خوب بازی کند، انرژیاش را به طرف مقابل میدهد. درباره سوال شما باید بگویم برخی بده و بستانها در فیلمنامه بود و برخی از آنها در صحنه شکل میگرفت. گرفتن تسبیح و کیف در دست فرید، نظر خود امیر نوری بود.
کارگردان فضا را به گونهای برای ما شکل داده بود تا بتوانیم با خیال راحت کار را انجام بدهیم. دهنمکی از ما میخواست هر آنچه را قبل از ضبط به ذهنمان میآید، بگوییم و قبل از ضبط هر صحنه صحبت میکردیم. اگر موردی هم سر صحنه به ذهنمان میرسید و انجام میدادیم، کارگردان واکنش منفی نشان میداد و اگر میدید به نقش کمک میکند، میگذاشت انجام بدهیم و اگر درست نبود، حذف میشد.
تجربه کار در کنار همه بازیگران سریال معراجیها خیلی خوب بود. فضای بسیار صمیمانهای شکل گرفته بود تا اینکه آن اتفاق دلخراش رخ داد که برای همه گروه شوک بزرگی بود. ما روزهای خیلی خوبی در این گروه داشتیم، اما این اتفاق باعث شد حال همه ما بد شود.
خوشبختانه کارگردانی مثل دهنمکی این کار را ساخته که نهتنها تلاش میکرد فضای صمیمانهای در گروه به وجود بیاورد، بلکه از هر گونه تنش جلوگیری میکرد. وقتی گروه بدون تنش کار کند، مسلما روی بازیها تاثیر زیادی میگذارد و همه با نشاط و با انگیزه کار میکنند.
روزانه ما حدود 15 تا 20 دقیقه ضبط مفید داشتیم، اما فضای صمیمانه مانع خستگی میشد. الان هم سریال معراجیها را دنبال میکنم. امیدوارم مردم تا قسمت پایانی این سریال رضایت کامل داشته باشند.
*جام جم
نقش عماد فاتحی در مقایسه با دیگر کارهای تلویزیونیتان متفاوت است. وقتی قرار است بازی در اثری را بپذیرید تا چه میزان به تفاوتهای نقش توجه میکنید تا مخاطب در کار جدیدتان شاهد بازی متفاوت از شما باشد؟
همه بازیگران علاقهمند هستند نقشهایی را بازی کنند که برایشان جای کار داشته باشد و آنها را به چالش وادارد. وقتی نقش ساده و تکبعدی باشد، مسلما برای بازیگر جذابیتی به همراه نخواهد داشت. من هم از این قاعده مستثنا نیستم و دوست دارم در هر اثری که بازی میکنم، نقشام حرفی برای مخاطب داشته باشد و بتوانم بخش دیگری از تواناییهایم را به تصویر بکشم.
زمانی که پیشنهاد بازی در فیلم ـ سریال معراجیها به کارگردانی مسعود دهنمکی به من شد و فیلمنامه را خواندم، خیلی از نقش عماد فاتحی خوشم آمد. احساس کردم این نقش هم پیچیدگیهای خاص خودش را به خاطر ویژگیهای روحیه عماد دارد و هم اینکه تخت نیست. ضمن اینکه فیلمنامه خیلی خوب نوشته شده بود و از همه ابعاد به شخصیت عماد و دیگر شخصیتهای قصه پرداخته شده بود، یعنی هیچ یک از شخصیتها در قصه رها نبودند و همین برای من جالب بود.
از سوی دیگر فیلمنامه جزو اولویتهای مهم برای بازیگر است. وقتی ما فیلمنامه را بخوانیم که با درایت نوشته شده باشد و قصه برای من به عنوان بازیگر قابل درک باشد و با شخصیتهای قصه همذاتپنداری کنم، مسلما برای بیننده هم قابل لمس است و میتواند با قصه ارتباط برقرار کند.
معتقدم فیلمنامه سریال معراجیها با دقت و تیزهوشی نوشته شده است و داستان و شخصیتها انسجام خوبی دارد. نقش عماد هم برای من جای کار داشت و به قول معروف شخصیت او چند لایه است.
قرار گرفتن عماد در شرایط ویژه دانشگاه، هدایت گروه تشکلیها، اتفاقاتی که بین او و نامزدش میافتد و... دست به دست هم میدهند و باعث میشود شخصیت عماد فاتحی تکبعدی نباشد. علاوه بر آن مسعود دهنمکی علاوه بر اینکه کارگردانی کار را به عهده داشت، سرپرست نویسندگان هم بود و در مرحله اجرا هر جا لازم بود تغییرات لازم در راستای بهبود قصه میداد.
همانطور که گفتید نقش عماد چند لایه بوده و مخاطب شاهد تضادهای فکری او با نامزدش است، به همین دلیل باید این تضادها و کلافهشدن عماد را در بازیتان به تصویر میکشیدید. برای اجرای این بخش از روحیات عماد آیا از قبل با کارگردان صحبت کردید؟
مجموعه تلویزیونی معراجیها شخصیتهای زیادی دارد و کارگردان درباره همه نقشها با بازیگران صحبت میکرد تا فراز و فرودهای نقش درست در بیایید. من و آقای دهنمکی هم درباره شخصیت عماد با هم صحبت کردیم و اینکه او چه عادتها و خصوصیات اخلاقی دارد.
یکی از ویژگیهای اخلاقی آقای دهنمکی این است که وقتی با بازیگر صحبت میکند و متوجه میشود او برای نقش و ابعاد روحیات شخصیت تحلیل دارد، دیگر بقیه کار را به او میسپارد و به بازیگر اعتماد میکند.
من هم وقتی قرارشد نقش عماد را بازی کنم، وقتی فیلمنامه را خواندم برای شخصیتپردازی عماد تحلیل داشتم و دلم میخواست این نقش را طوری بازی کنم که برای مخاطب باورپذیر باشد.
در مجموع تعامل دو طرفه میان ما شکل گرفته بود و کارگردان هم وقتی میدید به نقش نزدیک شدم و شناخت درستی از شخصیت عماد دارم، نقش را به خودم سپرده بود. البته باید تاکید کنم حجم کار در این سریال خیلی سنگین بود و در طول روز باید سکانسهای زیادی را ضبط میکردیم. خوشبختانه بعد از گذشت یکی دو روز دستم آمد که چطور باید بازی کنم و با سنگینی کار روبهرو شوم. ما در چند ماه تصویربرداری سریال معراجیها فقط کار نکردیم، بلکه کنار یکدیگر زندگی کردیم. مسلما اگر به هم اعتماد نداشتیم و کارگردان دست ما را به عنوان بازیگر برای ایفای نقشمان باز نمیگذاشت، کار برایمان سخت میشد.
البته منظورم از باز گذاشتن دست این است که کارگردان نظرات و تحلیلهایمان را قبل از ضبط هر پلان میپرسید و بعد از اینکه به نتیجه درست میرسیدیم، ضبط انجام میشد. یکی از ویژگیهای مثبت سریال معراجیها حضور یک گروه خوب و منسجم در کنار هم بود و توانستیم این سریال را به سرانجام برسانیم.
شما اشاره کردید حجم کار سنگین بود و در طول روز باید سکانسهای زیادی را ضبط میکردید. حجیم بودن کار و درآوردن تضادهای شخصیتی عماد، کار را برایتان دشوار نمیکرد؟
نه، سخت نبود، چون قبلا هم در دیگر مجموعههای تلویزیونی از جمله «عملیات 125» بازی کرده بودم که با حجم سنگینی از کار روبهرو بودم. اگر بازیگر بتواند با نقشی که قرار است بازی کند، عجین شود و با او ارتباط برقرار کند، بدون تردید مشکلات کار برایش هموار میشود. چالش نقش برای بازیگر جالب است، چون مرتب او را به فکر وا میدارد تا چالشها را به بهترین شکل اجرا کند.
برای بازی در سریال معراجیها سعی کردم از ظرفیتهای موجود استفاده کنم. گرچه سرعت کار بالا بود و مجالی نداشتیم که نفسی تازه کنیم، اما با تمام این فشارها همه با انگیزه کار میکردند و برای لحظهای کار قطع نمیشد.
البته این طور نبود که ما به ترتیب قسمتها را تصویربرداری کنیم. گاهی بخشی از صحنههای قسمت دوم را ضبط میکردیم و بعد بخشی از قسمت 25 را تصویربرداری میکردیم. در این مواقع این هنر بازیگر است که تداوم حسی خود را حفظ کند.
امیدوارم مخاطبان هر شب سریال معراجیها را دنبال کنند و از دیدن آن لذت ببرند و شخصیت عماد را هم دوست داشته باشند، چون قضاوت نهایی به عهده مردم است و آنها باید بگویند ما کارمان را درست انجام دادیم یا نه.
شما از آن قبیل بازیگرانی هستید که قبل از اینکه سر صحنه بروید، تمرین کرده یا همه چیز را به سر صحنه واگذار میکنید؟
وقتی بازیگر فیلمنامه را میخواند، شخصیتاش را تحلیل میکند، اما وقتی سر صحنه میرود با کارگردان صحبت میکند، گریم میشود، بازیگر نقش مقابلش مشخص میشود، فضا و میزانسنها و... روی حس ما برای نقشی که میخواهیم بازی کنیم، تاثیر میگذارد.
در این سریال گروه تشکلیها به لحاظ تفکر، کنفرانس دادن در دانشگاه و... مقتدر نشان داده میشوند و بر عکس گروه تجسمیها به عنوان آدمهای الکی به تصویر کشیده شدند که به همه چیز سطحی نگاه میکنند و عماد هم به عنوان سرگروه تشکلیها خیلی مثبت نشان داده میشود و این که هر کاری را انجام میدهد، درست است. به نظرتان بهتر نبود عماد را در شرایطی میدیدیم که او هم اشتباه میکند، چون همه آدمها اشتباه میکنند و هیچکس معصوم نیست؟
با نظر شما موافق هستم، اما هر چه سریال جلوتر برود، متوجه خواهید شد عماد هم اشتباه میکند و این طور نیست که همه افکار و کارهای او هم درست باشد. فیلمنامهنویسان به این مساله توجه کردند و ما عماد را به عنوان یک آدم دور از خطا نخواهیم دید. به عنوان مثال وقتی عماد مقابل خانه هم دانشکدهایاش میرود که پارتی گرفتند و فکر میکند شاید نامزدش هم آنجا باشد، رفتارهای غیرمنطقی نشان میدهد و شروع به پرخاش میکند. بنابراین این طور نیست که ما فقط روحیات مثبت عماد را ببینیم.
عماد هم اشتباه میکند، حتی زمانهایی که با معاون دانشکده (سیدمهرداد ضیایی) است، او مرتب به عماد میگوید صبور باشد، چون همه چیز در آرامش حل میشود یا در قسمتهای بعد خواهید دید که بین اعضای گروه تشکلیها هم مشکلاتی وجود دارد و این طور نیست که گروه آنها بدون ایراد باشد. باید بگذارید قصه جلوتر برود تا این مسائل را ببینید. یا فرید چهاردانگه (امیر نوری) را میبینید که چقدر افراطی در گروه تشکلیها عمل میکند. اتفاقا تعادلی که شما اشاره کردید بین گروه تشکلیها و تجسمیها نیست، به نظر من وجود دارد، چون در کنار فرید چهاردانگه در گروه تشکلیها ما فرد دیگری در گروه تجسمیها داریم که علی صادقی نقش او را بازی میکند و او هم در آن گروه یک مدل دیگر است.
در این سریال بده و بستانهای خوبی هم بین شما و امیر نوری، بازیگر نقش فرید چهاردانگه رد و بدل میشود. این موارد در فیلمنامه بود یا در صحنه شکل میگرفت؟
بازیگر نقش مقابل اهمیت زیادی دارد. وقتی او خوب بازی کند، انرژیاش را به طرف مقابل میدهد. درباره سوال شما باید بگویم برخی بده و بستانها در فیلمنامه بود و برخی از آنها در صحنه شکل میگرفت. گرفتن تسبیح و کیف در دست فرید، نظر خود امیر نوری بود.
کارگردان فضا را به گونهای برای ما شکل داده بود تا بتوانیم با خیال راحت کار را انجام بدهیم. دهنمکی از ما میخواست هر آنچه را قبل از ضبط به ذهنمان میآید، بگوییم و قبل از ضبط هر صحنه صحبت میکردیم. اگر موردی هم سر صحنه به ذهنمان میرسید و انجام میدادیم، کارگردان واکنش منفی نشان میداد و اگر میدید به نقش کمک میکند، میگذاشت انجام بدهیم و اگر درست نبود، حذف میشد.
تجربه کار در کنار همه بازیگران سریال معراجیها خیلی خوب بود. فضای بسیار صمیمانهای شکل گرفته بود تا اینکه آن اتفاق دلخراش رخ داد که برای همه گروه شوک بزرگی بود. ما روزهای خیلی خوبی در این گروه داشتیم، اما این اتفاق باعث شد حال همه ما بد شود.
خوشبختانه کارگردانی مثل دهنمکی این کار را ساخته که نهتنها تلاش میکرد فضای صمیمانهای در گروه به وجود بیاورد، بلکه از هر گونه تنش جلوگیری میکرد. وقتی گروه بدون تنش کار کند، مسلما روی بازیها تاثیر زیادی میگذارد و همه با نشاط و با انگیزه کار میکنند.
روزانه ما حدود 15 تا 20 دقیقه ضبط مفید داشتیم، اما فضای صمیمانه مانع خستگی میشد. الان هم سریال معراجیها را دنبال میکنم. امیدوارم مردم تا قسمت پایانی این سریال رضایت کامل داشته باشند.
*جام جم