مهر قضايي که زير برگه معرفي به زندان خورد، به التماس افتاد او خواهش مي کرد تا زن جوان از شکايت خود صرف نظر کند، اما ...
شهدای ایران: جوان ۲۲ساله که به اتهام آتش زدن ۲ دستگاه خودروي سواري پژو آردي و ۲۰۶ دستگير شده بود، درحالي که توسط افسرپليس آگاهي به بازداشتگاه منتقل مي شد در بيان علت دستگيري و ماجرايي که برايش رخ داده بود گفت: پدرم مردي ثروتمند است و از همان دوران کودکي هيچ کمبودي در زندگي نداشتم هرچه اراده مي کردم برايم مي خريدند در دوران کودکي با دوچرخه هاي متفاوتي که داشتم هميشه نزد دوستانم احساس غرور مي کردم به هر چيزي که علاقه داشتم پدرم برايم مي خريد بزرگ تر که شدم همواره با دوستانم در کافي شاپ ها و رستوران ها پرسه مي زدم هر اندازه که مي خواستم پول خرج مي کردم و پدرم به راحتي اين پول ها را در اختيارم قرار مي داد. وقتي وارد دبيرستان شدم با آن که گواهينامه نداشتم يکي از خودروهاي پدرم را سوار مي شدم و با دوستانم به مناطق تفريحي حاشيه شهر مي رفتيم در اين مدت با چند دختر دبيرستاني هم ارتباط داشتم و هميشه سعي مي کردم گران ترين کادوها را براي آن ها بخرم احساس مي کردم يک سروگردن از دوستان ديگرم بالاترم گواهينامه که گرفتم پدرم يک دستگاه پرادوي سفيد رنگ برايم خريد. از آن روز به بعد بيشتر اوقاتم را با دختراني مي گذراندم که هرکدام از آن ها فکر مي کردند من قصد ازدواج با آنها را دارم در همين اثنا با زن ۳۰ساله اي که با وضعيت ظاهري نامناسبي در کنار خيابان ايستاده بود آشنا شدم و از آن روز به بعد رابطه من و ليدا بسيار نزديک شد تا آن که به صورت پنهاني او را به عقد موقت خودم درآوردم هيچ کس از اين ماجرا خبر نداشت و من بعد از مدرسه به منزل او مي رفتم چند ماهي گذشت تا اين که مجبور شدم به خدمت سربازي بروم. مدتي که ليدا در عقد موقتم بود حدود ۲۰ميليون تومان برايش خرج کردم، اما يک روز که از محل خدمتم در تهران بااو تماس گرفتم او با گفتن چند ناسزا مدعي شد که مدت عقد موقت ما به پايان رسيده است و من نبايد براي او ايجاد مزاحمت کنم. با شنيدن اين جمله به مشهد بازگشتم و فهميدم او به عقد جوان ديگري درآمده است آن شب حال خودم را نمي فهميدم آن قدر عصباني بودم که دست به کار احمقانه اي زدم شبانه ظرف بنزين را برداشتم و خودروي او را آتش زدم ولي خودروي ديگري هم که کنارش قرار داشت آتش گرفت و من دوباره به محل خدمتم بازگشتم تا اين که چند روز بعد دستگير شدم حالاهم مي دانم همه اين بدبختي ها به خاطر ارتباطات خياباني خودم به وجود آمده است اما ليدا حاضر به گذشت نيست...
ماجراي واقعي با همکاري پليس آگاهي خراسان رضوي
*خراسان
ماجراي واقعي با همکاري پليس آگاهي خراسان رضوي
*خراسان