روزنامه الاهرام مصر با چاپ مقالهای از ماجرای سفر خبرنگار خود به ایران، تأکید کرد که شیعیان، قرآن دیگری ندارند و تمام آنچه از وجود قرآن تحریفشده نزد ایرانیان گفته میشود، فتنهای است که جان عقاید اسلامی را نشانه گرفته.
به گزارش شهدای ایران، به نقل از روزنامه الاهرام مصر، «محمد شمروخ»، نویسنده و روزنامهنگار مصری گزارشی از سفر خود به ایران (شهرهای تهران و اصفهان) با عنوان «در جستجوی مصحف فاطمه[س] در ایران» در روزنامه الاهرام منتشر کرده است که ترجمه آن را در ادامه میخوانیم:
منظره قرآنهای چیدهشده در قفسهای کوچک واقع در نمازخانه فرودگاه تهران نخستین زاویه مهمی بود که توجه مرا به خود جلب کرد. یکی از نسخههای قرآن را برداشتم تا درباره آنچه در مصر از قرآن شیعیان میگویند و در ایران وجود دارد، از نزدیک اطلاع کسب کنم.
برخی میگویند، قرآن ایرانیان «مصحف فاطمه» نام دارد که هیچ سوره و آیهاش مطابق قرآن ما نیست؛ انتظار داشتم قرآن را که باز کنم، سورههای جدید در آن ببینم و یا حتی آیات این کتاب را با آنچه در مصحفهای دیگر هست، متفاوت و یا کلمات موجود در آیهها را جابجا ببینم. این تصوری بود که من از مطالبی که در فضای مجازی اینترنت موجود هست، داشتم؛ قرآن تحریف شده نزد ایرانیان شیعه! شایعهای با انگیزه سیاسی و مذهبی که در کشورهای عربی بهویژه در مصر تبدیل به باور شده است؛ اکاذیبی که نشر آن نهتنها سیمای مذهب شیعه بلکه همه پیروان مذاهب اسلامی را خدشهدار میکند.
در وهله نخست باز تردید داشتم اما مجالی نبود تا همه نسخههای قرآن نمازخانه فرودگاه را ببینم و مطمئن شوم ایرانیان قرآن دیگری دارند یا خیر؟!
طی اقامتم در ایران به مسجد هر خیابانی که در تهران و اصفهان میرفتم، سر میزدم تا از نزدیک نسخههای قرآن آنجا را مشاهده کنم. به دقت سورهها و حتی آیات را میخواندم اما اثری از کوچکترین تفاوت بین این قرآنها با نسخهای که داشتم، نبود مگر ترجمه فارسی موجود در برخی از این نسخهها که یا در صفحه مقابل بود و یا زیر آیات هر صفحه.
لذا به این باور رسیدم که تمام آنچه درباره وجود قرآنی دیگر در ایران بهویژه از سوی محافل سلفی در مصر عنوان میشود، تنها با هدف ایجاد فضایی ضدایرانی و مملو از تعصب مذهبی است که نتیجه آن نشر فتنه، عداوت و کینهتوزی بین پیروان مذاهب اسلامی است؛ و چه چیزی بدتر از این که ما مسلمانان بین خود تفرقه و دشمنی بیافرینیم؟
آنچه بیش از پیش توجه مرا به خود جلب کرد، این بود که هر نسخه از قرآن را که در جریان سفر به ایران مشاهده میکردم، با خط عثمانی نوشته شده بود؛ دقیقا مانند مصحفی که مصریها دارند و حتی در حرمین شریفین مکه و مدینه نزد سعودیها میبینیم. جالبتر این بود که در ابتدای همه نسخههای قرآن ایران، کمیته ویژهای بر امر چاپ مصحف نظارت دارد که اتفاقا برخی از اعضای آن از نمایندگان مرکز اسلامی الازهر مصر بودند.
لااقل تا به امروز قرآنی که شیعیان معتقدند «مصحف فاطمه» نام دارد، در اختیار پیروان این مذهب در ایران نیست، مصحف موجود در ایران همانی است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده و در زمان خلافت عمر جمعآوری و به دست خلافای بعدی یعنی عثمان و علی[ع] مکتوب شد.
مسئله مهم دیگری که لازم میدانم بر آن تأکید کنم، ماجرای بازدید من از خانه [امام] خمینی[ره]، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در جماران بود. با خود فکر میکردم شاید در اینجا بهعنوان منزل بالاترین مقام سیاسی و دینی در کشور ایران، مصحف شیعیان را بیابم؛ اما بیش از همه در این مکان بود که تعجبم برانگیخته شد؛ نسخه قرآن خمینی هم مانند همه قرآنهایی بود که در ایران دیده بودم!
کار به اینجا ختم نشد، در ادامه سری هم به مرقد [امام] خمینی زدم، برحسب عادت به سرعت چندین نسخه قرآن در این زیارتگاه را برداشتم و شروع به کنکاش کردم. جالب بود هر ایرانی که به قصد زیارت وارد این مکان میشد، پس از عرض ارادت به مقام شامخ خمینی مشغول نماز و دعا و ثنا میشد؛ درست مانند هر زیارتگاه دیگری که حتی در مصر هست و برای پیروان مذاهب در این کشور مقدس و معظم است.
اینجا دیگر به یقین رسیدم هرآنچه علیه ایران و شیعیان مطرح میشود، تنها با هدف فتنهانگیزی و تفرقهافکنی بین شیعیان و اهل تسنن است، بهویژه سالهای اخیر که در مصر هم بهشدت خودنمایی کرد و شاهد بودیم که علمای سلفی برای رسیدن به قدرت و کسب جایگاه سیاسی حاضر شدند، اخوانالمسلمین را ضد پیروان شیعه تحریک کنند؛ علیرغم اینکه تعداد شیعیان در این کشور بهقدری زیاد است که نمیتوان نام اقلیت را بر آنها گذاشت.
بنابراین بر خود لازم میدانم که در این مجال، تأکید کنم، اختلافات در اصول اعتقادی بین شیعه اثنی عشری که بیشترین پیروان را در بین شیعیان هم دارند، با اهل سنت تماماً شایعه و اکاذیب است که بیشتر سایتهای اینترنتی، شبکههای ماهوارهای و روزنامهها بدان دامن میزنند؛ برنامهای سیاسی برای فتنهافکنی در امت اسلام که خطر آن از خطر فتنهانگیزی بین مسلمانان و مسیحیان خاورمیانه اگر بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
اما این سخن درباره تحریف قرآن نزد شیعیان، خطرناکتر از هرچیز دیگر است؛ چراکه عمق یک اعتقاد را نشانه گرفته و شاهدیم که این شایعات پس از حمله آمریکا به افغانستان با هدف مقابله با تروریسم بیش از پیش جان گرفت. فتنه تحریف قرآن که برخی علمای سلفی در منابر وعظ و خطابه آن را به شیعیان نسبت میدهند، فتنهای است که جان عقاید اسلامی را نشانه گرفته؛ چراکه ایمان فرد مسلمان تنها با یقین و باور به مسایل اعتقادی است که کامل میشود. در پایان تأکید دارم، قرآنی که هماکنون در بین ما مسلمانان موجود است، کتابی واحد و نازل شده از جانب خداوند باری تعالی است که هیچ بطلان و تحریفی بدان راه نداشته و ندارد.[پایان گزارش روزنامه نگار مصری]
حقیقت مصحف فاطمه(سلامالله علیها) در اعتقاد شیعه امامیه
یادآور میشود، «مصحف فاطمه(س)» کتابی غیر از قرآن کریم است که حاوی مطالبی از اخبار آینده و اسراری است که توسط جبرئیل یا فرشته دیگر به حضرت فاطمه(س) القاء شده است؛ همچنین مشتمل بر وصیت حضرت زهرا(س) است که حضرت علی(ع) آن مطالب را تنظیم و تدوین کرده است؛ این مصحف در نزد امامان(ع) است. بنابراین آنچه بعضی به شیعه نسبت دادهاند که مصحف فاطمه(س) در نزد شیعیان همان قرآن حقیقی است و امام عصر(عج) هنگام ظهور، آن را آشکار میکند و آن غیر از این قرآنی است که در دسترس مسلمانان است، نسبت بیهوده و ناروا است.
همچنین حضرت آیتالله العظمی سبحانی در خصوص مصحف حضرت زهرا(س) که از ایشان پرسیده بودند، پاسخ دادهاند: «تا پایان قرن اول، لفظ «مصحف» به معنای کتاب مجلد و یا دفترچه جلد شده بود که افراد دانش و آگاهی خود را در آن ضبط میکردند. اگر بعدها قرآن را مصحف گفتهاند، چون از ذهنها بیرون آمد و بر برگها نوشته شد و به صورت مجلّد درآمد؛ با توجه به این مسئله، نباید در شگفت باشیم که دخت گرامی پیامبر اسلام(ص) دارای مصحفی باشد و دانش و آگاهیهای خود را، که از پدر بزرگوارش برگرفته بود، در آن بنویسد و برای فرزندان خود، به صورت بهترین میراث، به یادگار بگذارد... مصحف فاطمه(سلام الله علیها) ارتباطی به قرآن ندارد و کسانی که آن را دستاویزی برای تحریف قرآن قرار دادهاند، اگر مغرض نباشند، ناآگاهانه و بدون تحقیق درباره واقعیت آن سخن میگویند».
*ایکنا
منظره قرآنهای چیدهشده در قفسهای کوچک واقع در نمازخانه فرودگاه تهران نخستین زاویه مهمی بود که توجه مرا به خود جلب کرد. یکی از نسخههای قرآن را برداشتم تا درباره آنچه در مصر از قرآن شیعیان میگویند و در ایران وجود دارد، از نزدیک اطلاع کسب کنم.
برخی میگویند، قرآن ایرانیان «مصحف فاطمه» نام دارد که هیچ سوره و آیهاش مطابق قرآن ما نیست؛ انتظار داشتم قرآن را که باز کنم، سورههای جدید در آن ببینم و یا حتی آیات این کتاب را با آنچه در مصحفهای دیگر هست، متفاوت و یا کلمات موجود در آیهها را جابجا ببینم. این تصوری بود که من از مطالبی که در فضای مجازی اینترنت موجود هست، داشتم؛ قرآن تحریف شده نزد ایرانیان شیعه! شایعهای با انگیزه سیاسی و مذهبی که در کشورهای عربی بهویژه در مصر تبدیل به باور شده است؛ اکاذیبی که نشر آن نهتنها سیمای مذهب شیعه بلکه همه پیروان مذاهب اسلامی را خدشهدار میکند.
در وهله نخست باز تردید داشتم اما مجالی نبود تا همه نسخههای قرآن نمازخانه فرودگاه را ببینم و مطمئن شوم ایرانیان قرآن دیگری دارند یا خیر؟!
طی اقامتم در ایران به مسجد هر خیابانی که در تهران و اصفهان میرفتم، سر میزدم تا از نزدیک نسخههای قرآن آنجا را مشاهده کنم. به دقت سورهها و حتی آیات را میخواندم اما اثری از کوچکترین تفاوت بین این قرآنها با نسخهای که داشتم، نبود مگر ترجمه فارسی موجود در برخی از این نسخهها که یا در صفحه مقابل بود و یا زیر آیات هر صفحه.
لذا به این باور رسیدم که تمام آنچه درباره وجود قرآنی دیگر در ایران بهویژه از سوی محافل سلفی در مصر عنوان میشود، تنها با هدف ایجاد فضایی ضدایرانی و مملو از تعصب مذهبی است که نتیجه آن نشر فتنه، عداوت و کینهتوزی بین پیروان مذاهب اسلامی است؛ و چه چیزی بدتر از این که ما مسلمانان بین خود تفرقه و دشمنی بیافرینیم؟
آنچه بیش از پیش توجه مرا به خود جلب کرد، این بود که هر نسخه از قرآن را که در جریان سفر به ایران مشاهده میکردم، با خط عثمانی نوشته شده بود؛ دقیقا مانند مصحفی که مصریها دارند و حتی در حرمین شریفین مکه و مدینه نزد سعودیها میبینیم. جالبتر این بود که در ابتدای همه نسخههای قرآن ایران، کمیته ویژهای بر امر چاپ مصحف نظارت دارد که اتفاقا برخی از اعضای آن از نمایندگان مرکز اسلامی الازهر مصر بودند.
لااقل تا به امروز قرآنی که شیعیان معتقدند «مصحف فاطمه» نام دارد، در اختیار پیروان این مذهب در ایران نیست، مصحف موجود در ایران همانی است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده و در زمان خلافت عمر جمعآوری و به دست خلافای بعدی یعنی عثمان و علی[ع] مکتوب شد.
مسئله مهم دیگری که لازم میدانم بر آن تأکید کنم، ماجرای بازدید من از خانه [امام] خمینی[ره]، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در جماران بود. با خود فکر میکردم شاید در اینجا بهعنوان منزل بالاترین مقام سیاسی و دینی در کشور ایران، مصحف شیعیان را بیابم؛ اما بیش از همه در این مکان بود که تعجبم برانگیخته شد؛ نسخه قرآن خمینی هم مانند همه قرآنهایی بود که در ایران دیده بودم!
کار به اینجا ختم نشد، در ادامه سری هم به مرقد [امام] خمینی زدم، برحسب عادت به سرعت چندین نسخه قرآن در این زیارتگاه را برداشتم و شروع به کنکاش کردم. جالب بود هر ایرانی که به قصد زیارت وارد این مکان میشد، پس از عرض ارادت به مقام شامخ خمینی مشغول نماز و دعا و ثنا میشد؛ درست مانند هر زیارتگاه دیگری که حتی در مصر هست و برای پیروان مذاهب در این کشور مقدس و معظم است.
اینجا دیگر به یقین رسیدم هرآنچه علیه ایران و شیعیان مطرح میشود، تنها با هدف فتنهانگیزی و تفرقهافکنی بین شیعیان و اهل تسنن است، بهویژه سالهای اخیر که در مصر هم بهشدت خودنمایی کرد و شاهد بودیم که علمای سلفی برای رسیدن به قدرت و کسب جایگاه سیاسی حاضر شدند، اخوانالمسلمین را ضد پیروان شیعه تحریک کنند؛ علیرغم اینکه تعداد شیعیان در این کشور بهقدری زیاد است که نمیتوان نام اقلیت را بر آنها گذاشت.
بنابراین بر خود لازم میدانم که در این مجال، تأکید کنم، اختلافات در اصول اعتقادی بین شیعه اثنی عشری که بیشترین پیروان را در بین شیعیان هم دارند، با اهل سنت تماماً شایعه و اکاذیب است که بیشتر سایتهای اینترنتی، شبکههای ماهوارهای و روزنامهها بدان دامن میزنند؛ برنامهای سیاسی برای فتنهافکنی در امت اسلام که خطر آن از خطر فتنهانگیزی بین مسلمانان و مسیحیان خاورمیانه اگر بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
اما این سخن درباره تحریف قرآن نزد شیعیان، خطرناکتر از هرچیز دیگر است؛ چراکه عمق یک اعتقاد را نشانه گرفته و شاهدیم که این شایعات پس از حمله آمریکا به افغانستان با هدف مقابله با تروریسم بیش از پیش جان گرفت. فتنه تحریف قرآن که برخی علمای سلفی در منابر وعظ و خطابه آن را به شیعیان نسبت میدهند، فتنهای است که جان عقاید اسلامی را نشانه گرفته؛ چراکه ایمان فرد مسلمان تنها با یقین و باور به مسایل اعتقادی است که کامل میشود. در پایان تأکید دارم، قرآنی که هماکنون در بین ما مسلمانان موجود است، کتابی واحد و نازل شده از جانب خداوند باری تعالی است که هیچ بطلان و تحریفی بدان راه نداشته و ندارد.[پایان گزارش روزنامه نگار مصری]
حقیقت مصحف فاطمه(سلامالله علیها) در اعتقاد شیعه امامیه
یادآور میشود، «مصحف فاطمه(س)» کتابی غیر از قرآن کریم است که حاوی مطالبی از اخبار آینده و اسراری است که توسط جبرئیل یا فرشته دیگر به حضرت فاطمه(س) القاء شده است؛ همچنین مشتمل بر وصیت حضرت زهرا(س) است که حضرت علی(ع) آن مطالب را تنظیم و تدوین کرده است؛ این مصحف در نزد امامان(ع) است. بنابراین آنچه بعضی به شیعه نسبت دادهاند که مصحف فاطمه(س) در نزد شیعیان همان قرآن حقیقی است و امام عصر(عج) هنگام ظهور، آن را آشکار میکند و آن غیر از این قرآنی است که در دسترس مسلمانان است، نسبت بیهوده و ناروا است.
همچنین حضرت آیتالله العظمی سبحانی در خصوص مصحف حضرت زهرا(س) که از ایشان پرسیده بودند، پاسخ دادهاند: «تا پایان قرن اول، لفظ «مصحف» به معنای کتاب مجلد و یا دفترچه جلد شده بود که افراد دانش و آگاهی خود را در آن ضبط میکردند. اگر بعدها قرآن را مصحف گفتهاند، چون از ذهنها بیرون آمد و بر برگها نوشته شد و به صورت مجلّد درآمد؛ با توجه به این مسئله، نباید در شگفت باشیم که دخت گرامی پیامبر اسلام(ص) دارای مصحفی باشد و دانش و آگاهیهای خود را، که از پدر بزرگوارش برگرفته بود، در آن بنویسد و برای فرزندان خود، به صورت بهترین میراث، به یادگار بگذارد... مصحف فاطمه(سلام الله علیها) ارتباطی به قرآن ندارد و کسانی که آن را دستاویزی برای تحریف قرآن قرار دادهاند، اگر مغرض نباشند، ناآگاهانه و بدون تحقیق درباره واقعیت آن سخن میگویند».
*ایکنا