بنده مدتی فرمانده سپاه لرستان بودم و همان زمان از شهید رجایی که رئیس جمهور بود دعوت کردم که به لرستان بیاید.
به گزارش شهدای ایران، سردار یوسف فروتن از فعالان قبل از انقلاب و فرمانده سپاه لرستان بعد از انقلاب بود. وی جزو شورای مرکزی تاسیس سپاه پاسداران بود و مسولیت اولین روابط عمومی و سخنگویی این نهاد انقلابی را بر عهده داشت. سردار فروتن به ذکر خاطراتش از دوران انقلاب و حضورش در سپاه پرداخت. در ادامه بخشی از این گفتوگو را که خاطره ای است از شهید رجایی میخوانید و شرح کامل این مصاحبه در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
بنده آقای رجایی را خیلی دوست میداشتم. ایشان خیلی مرتب و منظم بود و خیلی کم حرف اما جدی و قاطع. من چند خاطره با ایشان دارم. آقای رجایی وقتی رئیس جمهور شدند از من خواستند دو مسئولیت در کابینهشان بگیرم، اول اینکه وزیر کشاورزی شوم و دوم اینکه مدیر بخش صنایع ملی باشم. راستش در هر دو مورد تنم لرزید چون خودم را خیلی کوچکتر از این دو مسئولیت می دانستم. اما او با صراحت گفت: نه من تو را می شناسم و مدیریت تو را می خواهم.
اما خاطرهای که باعث شد از شهید رجایی درس بیاموزم این بود که: بنده مدتی فرمانده سپاه لرستان بودم و همان زمان از او دعوت کردم که به لرستان بیاید. شهید رجایی گفت: اگر می خواهی بیایم باید همه چیز خیلی ساده باشد. اگر بیایم ببینم تشریفات کردی یا عده ای سرباز گذاشتی ایست بله قربان بگویند از همانجا بر می گردم. چون میدانستم آنقدر قاطع هست که به حرفش عمل کند گفتم: قول می دهم ساده باشد.
در جلسه ای داخل دورود گفت: فروتن غذا هم معمولی باشد، من نون و پنیر و انگور خیلی دوست دارم. گفتم: همین غذا باشد؟ گفت: بله. ما هم همین را گذاشتیم.
بچه ها که دیدند همه چیز خیلی ساده اس انگور را با همان جعبه آب گرفتند و گذاشتند سر سفره. آنجا ایشان ناراحت شد و گفت: من گفتم ساده اما نه بی سلیقه.
این خاطره هیچ وقت از ذهن من فراموش نمیشود چرا که ایشان در عین سادهگی به تمیزی و زیبایی هم بسیار اهمیت میدادند. شخصیتهایی مانند شهید رجایی واقعا کم بودند.
*افکار نیوز
بنده آقای رجایی را خیلی دوست میداشتم. ایشان خیلی مرتب و منظم بود و خیلی کم حرف اما جدی و قاطع. من چند خاطره با ایشان دارم. آقای رجایی وقتی رئیس جمهور شدند از من خواستند دو مسئولیت در کابینهشان بگیرم، اول اینکه وزیر کشاورزی شوم و دوم اینکه مدیر بخش صنایع ملی باشم. راستش در هر دو مورد تنم لرزید چون خودم را خیلی کوچکتر از این دو مسئولیت می دانستم. اما او با صراحت گفت: نه من تو را می شناسم و مدیریت تو را می خواهم.
اما خاطرهای که باعث شد از شهید رجایی درس بیاموزم این بود که: بنده مدتی فرمانده سپاه لرستان بودم و همان زمان از او دعوت کردم که به لرستان بیاید. شهید رجایی گفت: اگر می خواهی بیایم باید همه چیز خیلی ساده باشد. اگر بیایم ببینم تشریفات کردی یا عده ای سرباز گذاشتی ایست بله قربان بگویند از همانجا بر می گردم. چون میدانستم آنقدر قاطع هست که به حرفش عمل کند گفتم: قول می دهم ساده باشد.
در جلسه ای داخل دورود گفت: فروتن غذا هم معمولی باشد، من نون و پنیر و انگور خیلی دوست دارم. گفتم: همین غذا باشد؟ گفت: بله. ما هم همین را گذاشتیم.
بچه ها که دیدند همه چیز خیلی ساده اس انگور را با همان جعبه آب گرفتند و گذاشتند سر سفره. آنجا ایشان ناراحت شد و گفت: من گفتم ساده اما نه بی سلیقه.
این خاطره هیچ وقت از ذهن من فراموش نمیشود چرا که ایشان در عین سادهگی به تمیزی و زیبایی هم بسیار اهمیت میدادند. شخصیتهایی مانند شهید رجایی واقعا کم بودند.
*افکار نیوز