شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران: خاله حالا که اونا خودشون رفتن شهید شدن و مردن بخاطر ما، ما باید فقط قبرشونو بشوریم؟

چهار پنج شهید گمنام که قبور مطهرشان در بین قبور شهیدان شهریاری و رضایی نژاد قرار دارد، همواره مورد توجه زائران آستان مبارک امامزاده صالح ابن موسی کاظم (ع) بوده اند.

نمی شودبه زیارت امامزاده صالح(ع) رفت و سر مزار شهدا نرفت، کوچک و بزرگ برایشان فاتحه می خوانند و با آنها درددل می کنند. اما در لابلای زائران این قبور مطهر شهدای گمنام  و شهدای بزرگ هسته ای کشور، دختر بچه ای با لباس مندرس را میبینم که چندین بار داخل یک بطری آب معدنی کوچک از حوض داخل حیاط آب پر میکند و بروی قبور می ریزد، دست می مالد و قبرها را می شورد.
وقتی به او اعتراض میکنند که آب ها را نپاش می گوید :"آخه من باید حتما اینا رو بشورم"
کمی که خلوت می شود ازا و اجازه می گیرم و دو سه عکس می اندازم. بعد می پرسم که چرا قبور را می شورد؟
انگار به آدم نادانی توضیح می دهد می گوید:"مگه نمیدونی ثواب داره؟"
از او می پرسم هر کاری ممکن است ثواب داشته باشد اما آنها را هم انجام می دهد؟
می گوید:" نه این آخه کار خوبیه. اینا وقتی آدمای اسرائیل و آمریکا می خواستن مارو بکشن رفتن خودشون بجای ما مردن. اینو یه بار یه خانمه که داشت قبرشونو میشست گفت و گفت منم بشورم. میدونی خاله همه اش این نیست که. یه بار مامانم مریض شده بود. نمیتونست کار کنه. مسعود یعنی اون آقاهه که خونش زندگی میکنیم و بهمون فال میده بیاریم بفروشیم، گفته بود باید برید ولی من ...خب؟... اومدم فالای مامانمو برداشتم آوردم اینجا دعا کردم خوب شه مامانم همون شب خوب شد. از اون موقع هربار بیام فال بفروشم میام میشورم قبراشونو. اصلا کیف میکنم می شورم خنک میشن. خب ثوابم داره. میدونی که خاله آدم ثواب کنه میره بهشت. تو بهشتم نه فال هست و نه بی شامی و گرسنگی. میریم پیش اینا... این راز قلب من بودا. پیش خودت بمونه. راستی خاله اسم اینا چیه؟"
وقتی می گویم اینها گمنامند تازه اول داستان است.
راز قلب مونادر شستن قبور شهدا


راز قلب مونادر شستن قبور شهدا

فهمیده ام دخترک فقیری است و دسترسی به مدرسه ندارد. به گفته خودش تلوزیون هم ندارند، پس بسیاری مسائل را نشنیده است.
سئوالات زیاد و عجیبی می پرسد و من بجای پاسخ به آنها گریه ام گرفته است.
آخر همه سئوالاتش می پرسد :" خاله حالا که اونا خودشون رفتن شهید شدن و مردن بخاطر ما، ما باید فقط قبرشونو بشوریم؟"
با این جمله اش مرا آتش می زند و گریه ام شدت می گیرد. کاش همه ما افکارمان نظیر این کودک فقیر بود.
کمی فکر می کنم و می گویم آنها حتی توقع این شستشو را هم ندارند، اما طبیعی است متوجه نشده و به من زل زده تا توضیحاتم را کامل کنم.
حرف هایم که تمام می شود می گویم یک فال به من بفروش. مبلغی بیشتر از قیمت فال به او می دهم و می گویم این را شهدا گفته اند به تو بدهم. از تو تشکر کرده اند که مزارشان را می شوری...
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
sam
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
0
0
گاهی اوقات ما هاکوچک ترازیک بچه دونابینا می شیم
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار