سیدجواد میرسلیمیآلطاهر از نزدیکان آیتالله طالقانی است. او از دوران کودکی به خاطر همجواری و همسایگی با ایشان حشر و نشر داشت. وی خاطرات زیادی از مرحوم طالقانی دارد. از او خواستیم که در قالب یادداشتی شفاهی به بیان این خاطرات بپردازد. اومولف کتابی در مورد آیتالله طالقانی به نام «سایههای رحمت» است.
به گزارش شهدای ایران، او میگوید: زمانی که جوان بودیم، میدیدیم که برخی بزرگان سیاسی برای دیدن آیتالله سید محمود طالقانی به روستایمان میآمدند. در یکی از این دیدارها که همزمان با وفات قطب مرجعیت آیتالله بروجردی(1340 شمسی) برگزار شده بود، عدهای از سیاسیون از جمله مرحوم مهندس بازرگان با اشاره فقدان این مرجع بزرگ از آیتالله طالقانی درخواست انتشار رساله عملیه کردند. آیتالله طالقانی در پاسخ گفتند که از رسالههای عملیه دیگر مراجع برای انجام تکالیف و آداب شرعی استفاده کنید. این پاسخ البته جمع را قانع نکرد و دوباره اصرار کردند و حتی گفتند که آقا ما فقط شما را میشناسیم و از شما تقلید میکنیم. بر همین اساس خودمان را مکلف به انجام دستورات شرعی میدانیم و آنچه از فرائض دینی میدانیم انجام میدهیم و درستی و نادرستی اعمال ما نیز به گردن شماست. آیتالله طالقانی پاسخ دادند که دین اسلام، دین هرج و مرج نیست که شما هر کاری را انجام دهید. الحمدالله که در این مملکت قحطالرجال اتفاق نیفتاده و انسانهای برجستهای در حوزه هستند و شما میتوانید با کمی جستجو مرجع تقلید خود را پیدا کنید. مرحوم مهندس بازرگان که گویی از پاسخ ایشان قانع نشده بود گفت: حاج آقا! چرا اما و اگر میآورید. خدا را شکر که شما یک شخصیت جهانی هستند و همه شما را میشناسند. الان هم موقع آن است که شما رساله عملیه خود را منتشر کنید تا مردم از شما تقلید کنند. چهره آیتالله طالقانی با شنیدن این حرف برافروخته شد و با همان حالت به مهندس بازرگان نگاه کردند و گفتند: آقای مهندس شما دیگر چرا این حرف را میزنید. ایشان با همان حالت خطاب به جمع گفتند که تعدد زیاد مراجع ممکن است باعث گروه گروه شدن مردم شود. من در شرایط فعلی با توجه به شناختی که دارم از حاج آقا روحالله تبعیت میکنم. این سخن ایشان در حالی مطرح شد که آیتالله طالقانی سالهای پیش موفق به کسب گواهی اجتهاد از مراجع بزرگ آن موقع شدند.
از دیگر نکاتی که در مورد ایشان به یاد میآورم توجه و علاقه نشان دادن به طلاب جوان بود. زمانی که ایشان به گلیرد میآمدند با همه اهالی محل گرم میگرفتند و بویژه به جوانان توجه خاصی نشان میدادند. گاهی آقا شرایطی را فراهم میآورد که به همراه عدهای از اهالی محل برای زیارت امامزاده یوسف به محله بادامستان بروند. اغلب مواقع در این گردشهای دسته جمعی، جوانان زیادی با ایشان همراه میشدند.
در یکی از این برنامههای گروهی، 3 طلبه جوان که هنوز ملبس نشده بودند به نامهای مفید کیایینژاد(نماینده سابق مردم طالقان در مجلس شورای اسلامی)، سید ذبیحالله سیدمیرزایی و احد معتمدیراد با ما بودند. جالب اینجا بود که آیتالله طالقانی مسابقه 2 بین این سه طلبه برگزار کرد و در این مسابقه، آقای کیایینژاد اول شد. این گردشهای گروهی علاوه بر اینکه زمینه را برای تربیت اخلاقی و روحی آماده میساخت، نشاط و شور جوانی را نیز به گروه تزریق میکرد.
منبع:جام جم ایاماز دیگر نکاتی که در مورد ایشان به یاد میآورم توجه و علاقه نشان دادن به طلاب جوان بود. زمانی که ایشان به گلیرد میآمدند با همه اهالی محل گرم میگرفتند و بویژه به جوانان توجه خاصی نشان میدادند. گاهی آقا شرایطی را فراهم میآورد که به همراه عدهای از اهالی محل برای زیارت امامزاده یوسف به محله بادامستان بروند. اغلب مواقع در این گردشهای دسته جمعی، جوانان زیادی با ایشان همراه میشدند.
در یکی از این برنامههای گروهی، 3 طلبه جوان که هنوز ملبس نشده بودند به نامهای مفید کیایینژاد(نماینده سابق مردم طالقان در مجلس شورای اسلامی)، سید ذبیحالله سیدمیرزایی و احد معتمدیراد با ما بودند. جالب اینجا بود که آیتالله طالقانی مسابقه 2 بین این سه طلبه برگزار کرد و در این مسابقه، آقای کیایینژاد اول شد. این گردشهای گروهی علاوه بر اینکه زمینه را برای تربیت اخلاقی و روحی آماده میساخت، نشاط و شور جوانی را نیز به گروه تزریق میکرد.