یک کارگردان شبهروشنفکر که به رغم ادعاهای اپوزیسیونی خود همواره از امکانات عمومی برخوردار است و به طور دائم در مراکز دولتی نمایش اجرا میکند، روش جدیدی برای کاسبی یافته است.
شهدای ایران: محمدرضا رحمانیان در فضاي كوچك تالار فرهنگسراي نياوران دست به ايده طبقهبندي رديفها و اجراي سيستم قيمت پلكاني براي بليت تئاتر زده است.
به گزارش جوان آنلاین، در اين روش كه براي 13 رديف ناقابل تئاتر نياوران در حال اجرا است، هرچه بيننده به صحنه تئاتر نزديكتر باشد و بازيگر تئاتر را از فاصله نزديكتري ببيند بايد پول بيشتري بدهد و اگر كسي نتوانست پول بيشتري بدهد به صندليهاي عقبتر تبعيد ميشود. نمايش «تكگويي براي تماشاگر» با اين سيستم قرار است به چه چيزي برسد؟ پول بيشتر؟ اجراي سيستم طبقاتي در تئاتر بر اساس ليبرال سرمايهداري كه بر خلاف عقايد سوسياليستي دوست تئاتري ماست، يا اينكه فقط بحث كسب درآمد وسط است و همه اين فلسفهها با ديدن برق پول، رنگ ميبازد.
رحمانيان با كمك فرهنگسراي نياوران در حال پيادهسازي بدعتي در تئاتر كشور است كه در نهايت به ضرر هنر نمايش تمام خواهد شد. كساني كه ادعا دارند از تئاتر دولتي بدشان ميآيد و پول دولت را دوست ندارند، با هماهنگي بخش دولتي در حال برنامهريزي براي كسب درآمد بيشتر از تماشاگران تئاتر هستند. بعد از مدتي هم به دليل چشم و همچشمي، ديگر كارگردانهاي تئاتر هم به وسوسه ميافتند تا همين روش را پياده كنند و به سرعت همه تالارهاي تئاتر تماشاگران را به رديفهاي چندگانه تقسيم ميكنند كه احتمالاً گروه اول مختص سوگليهاي پولدار، گروه دوم دوستان عزيز دست به جيب و گروه سوم هم جايگاه بيچارههاي عشق تئاتر خواهد شد. تنها چيزي كه تئاتر ما كم داشت، فخرفروشي براي رديف صندليها بود كه حالا به لطف كاسبكاري بعضيها اين مهم محقق شد. آن وقت چه چيزي از تئاتر ايران باقي خواهد ماند؟ خدا داند!
به گزارش جوان آنلاین، در اين روش كه براي 13 رديف ناقابل تئاتر نياوران در حال اجرا است، هرچه بيننده به صحنه تئاتر نزديكتر باشد و بازيگر تئاتر را از فاصله نزديكتري ببيند بايد پول بيشتري بدهد و اگر كسي نتوانست پول بيشتري بدهد به صندليهاي عقبتر تبعيد ميشود. نمايش «تكگويي براي تماشاگر» با اين سيستم قرار است به چه چيزي برسد؟ پول بيشتر؟ اجراي سيستم طبقاتي در تئاتر بر اساس ليبرال سرمايهداري كه بر خلاف عقايد سوسياليستي دوست تئاتري ماست، يا اينكه فقط بحث كسب درآمد وسط است و همه اين فلسفهها با ديدن برق پول، رنگ ميبازد.
رحمانيان با كمك فرهنگسراي نياوران در حال پيادهسازي بدعتي در تئاتر كشور است كه در نهايت به ضرر هنر نمايش تمام خواهد شد. كساني كه ادعا دارند از تئاتر دولتي بدشان ميآيد و پول دولت را دوست ندارند، با هماهنگي بخش دولتي در حال برنامهريزي براي كسب درآمد بيشتر از تماشاگران تئاتر هستند. بعد از مدتي هم به دليل چشم و همچشمي، ديگر كارگردانهاي تئاتر هم به وسوسه ميافتند تا همين روش را پياده كنند و به سرعت همه تالارهاي تئاتر تماشاگران را به رديفهاي چندگانه تقسيم ميكنند كه احتمالاً گروه اول مختص سوگليهاي پولدار، گروه دوم دوستان عزيز دست به جيب و گروه سوم هم جايگاه بيچارههاي عشق تئاتر خواهد شد. تنها چيزي كه تئاتر ما كم داشت، فخرفروشي براي رديف صندليها بود كه حالا به لطف كاسبكاري بعضيها اين مهم محقق شد. آن وقت چه چيزي از تئاتر ايران باقي خواهد ماند؟ خدا داند!