گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران - محمد عمرانی ؛ احترام سادات و فروغ، بیش از چهل سال است كه با یكدیگر همسایهاند. پسران هر دو پس از گذشت بیشتر از 20 سال از پایان جنگ تحمیلی هنوز مفقودالاثر هستند. احترام سادات علاوه بر همسایگی و دوستی دیرینه ، وظیفه رسیدگی به وضع و حال خاله فروغ بیكس و تنها را كه به تشخیص پزشكان به سرطان مبتلاست نیز برعهده دارد.
نگار نوه بزرگ احترام علیرغم مخالفتهای مادرش، تصمیم میگیرد برای درس خواندن مدتی در كنار مادربزرگش زندگی كند. احترام و فروغ بیست سال است كه شنبه هر هفته به ستاد معراج شهدا میروند تا شاید خبری از فرزندان مفقود الاثر خود به دست بیاورند . یكی از این همین شنبهها به احترام سادات خبر میدهند كه فرزند شهیدش پیدا شده ولی او بهجای تحویل گرفتن جنازه از مسئول ستاد تقاضا میكند كه جنازه پسرش حسین را به جای جنازه محمد پسر فروغ خانم معرفی كند تا فروغ مبتلا به سرطان ،آخر عمری، خوشحال شود، اما فیض ( مسئول جوان ستاد) به شدت با این پیشنهاد مخالفت میكند و ...
بوسیدن روی ماه با قصهای كه شرح آن رفت به عنوان آخرین ساخته همایون اسعدیان و براساس طرحی از منوچهر محمدی تلاش میكند دو نگاه مختلف را كه در بسیاری موارد و در سالهای متمادی مقابل هم بودهاند هنرمندانه به همراهی و همگرایی دعوت نماید.
بهقول یكی از دوستان نویسنده حداقل حسن همكاری همایون اسعدیان ومنوچهر محمدی در سالهای اخیر به وجود آوردن فضایی متفاوت برای به تصویر كشیدن قصههای به ظاهر كلیشهای و تكراری است. "بوسیدن روی ماه" با كمترین عناصر دراماتیك و تنها با تكیه برتوان وتلاش قابل ستایش بازیگران خود، فیلمی متفاوت و تاثیرگذار از كار درآمده است. اینگونه میتوان گفت كه یكی از مهمترین شاخصههای آثار موفق مبتنی بر عینیت زندگی توجه به تمامی عناصر تشكیل دهنده قصه حتی جزئی ترینها و اهمیت دادن به كاراكترهای فرعی در كنار شخصیتهای محوری است. این فیلم روایت دیگر گونهای از مقایسه نسلهای مختلف یك جامعه در حال گذار است. احترام سادات، فروغ و آقای مصطفوی ( مسئول سابق ستاد معراج شهداء) نمایندگانی از نسل دیروزند كه علیرغم تعلق خاطر و دلبستگی به گذشته و ارزشهای خاص آن دوره با این موضوع كه افرادی از نسل جدید جایگزین آنها شوند، هیچ مخالفتی ندارند.اما از اشكالات كار آنها انتقاد میكنند و بهجای نفی امروزیها بیشتر به دنبال تصحیح رفتار نسل امروزند. نكته دیگری كه میتوان از پیامهای این فیلم دریافت نمود، اشاره به موضوع توجه نسل امروز به ظاهر كارها در مقابل توجه نسل دیروز به روح و جان هر عملی است و نكته ظریف دیگر در همین رابطه حمایت بیقید و شرط حاج احمد ( پسر بزرگ احترام سادات) از تصمیم مادر است كه نشان دهنده درك صحیح افراد نزدیك به نسل گذشته از دنیای بزرگ و باصفای آنان میباشد.
همایون اسعدیان كه در طول دو دهه فعالیت حرفهای خود از عكاسی فیلم گرفته ، تا دستیاری كارگردان، و كارگردانی چند فیلم نه چندان قابل توجه چون "آخر بازی" و " ده رقمی" را در كارنامه خود دارد، پس از ساخت مجموعه موفق " راه بیپایان" برای تلویزیون بهعنوان كارگردان هوشمند مورد توجه قرار گرفت و فیلم موفق" طلا ومس" حاصل كار در دورهای است كه از او انتظاری كمتر از این اثر نمیرفت. او در مصاحبهای درباره پیشینه كاری خود چنین گفته است:" ... در این بیست سال دوره كاریام خوب توانستهام از این سمت به سمت دیگر حركت كنم، مثلا اول میگفتند اكشن ساز است بعد گفتند نیست، بعد گفتند كمدیساز است، بعد آخر بازی را ساختم، بعد برای تلویزیون كار كردم و بعد " طلا و مس" و حالا هم این فیلم یعنی بوسیدن روی ماه او درباره طلا ومس میگوید:" این فیلم سفارش نبود. طرح اولیه را آقای محمدی دادند، اما من آنقدر طرح را دوست داشتم و آنقدر موضع انسانیاش دغدغهام بود كه از ساختن آن خوشحالم... به نظر بعضیها فیلم جانبدارانه است، اما من موافق نیستم." و در پاسخ به انتقادات درباره اینكه " بوسیدن روی ماه" با تعاریف كلاسیك ، ضد قصه است نیز میگوید:
" شاید در این فیلم قصه كمرنگ باشد و پیچیده نباشد ولی همه چیز كاملا باقصه پیشمیرود و ... اگر با تماشای فیلمهایم به این نتیجه رسیدهاید كه همایون اسعدیان دیدگاه مشخصی ندارد مسلما نتیجه كارهای خود من است. تصور خودم بر این است كه دغدغهام دیدن آدمها در موقعیتهای بحرانی است و ..." به هر حال فضای به تصویر درآمده در این فیلم از لوكیشن ( خانهای با معماری سنتی در جنوب شهر تهران) گرفته تا شخصیتهای محوری قصه آن،همراهی و كنارآمدن محیط وآدمهای دیروز با مظاهر و الگوهای جامعه مدرن امروز را میتوان یك نقاشی با شكوه از كرامت و بزرگی مردان و زنان ارزشمند و گرانمایهای دانست كه در گمنامی نام آورند ودر هر كوی وبرزن میتوان یكی از آنها را دید و از تماشای بزرگی آنان لذت برد. و درست به همین دلایل است كه میتوان به عیب و نقصهای فنی و محتوایی فیلم با دیده اغماض نگریست. از ترانه معروف " به كوی تو" با صدای كوروس سرهنگ زاده در این فیلم گرفته كه پیش از این در فیلم یه حبه قند و مجموعه تلویزیونی "اولین شب آرامش" نیز استفاده شده تا پك زدنهای قاچاقی نگار( نوه احترام سادات) به قلیان كه قبح این عمل را میریزد و... هر چند موسیقی و حتی سكوت در این فیلم به شكل مناسبی به خدمت گرفته شده اما در چند جای فیلم، موسیقی حضوری اضافه و نابجا دارد. همانند سكانس نشستن خاله فروغ بر سر تابوتی كه ظاهرا جنازه پسر اوست وصحنه منقلب شدن فروغ و گفتگوی حاج آقا مصطفوی ( مسئول سابق ستاد) با فیض( مسئول جدید ستاد) با موضوع روح داشتن وسایل مربوط به شهدا كه بهجای حُزن و كوبندگی بعد از سكوتی بیدلیل، موسیقی فیلم شاد ومترنم میگردد و ...
البته نباید از حق گذشت كه استفاده از موسیقی در " بوسیدن روی ماه" فارغ از هر گونه احساس گرایی ودر بسیاری موارد هماهنگ با تصویر است. و ناگفته نماند كه صحنههای بهیاد ماندنی زیادی در این فیلم وجود دارد كه بسیار خوب از كار درآمدهاند : همانند صحنه رد شدن "حاج آقا مصطفوی واحترام سادات از كنار استخر پارك شهر كه چند سال پیش در حادثهای چند كودك دبستانی در آن غرق شدند و فیلمساز اشارهای گذرا به آن داشته كه چندان بیربط با موضوع قصه فیلم نیست. و یا سكانسی كه مش قربون با ذوق و مسرت، خبر از عبور خیابانی جدید از میانه مغازه خود میدهد و از تغییر و نو شدن هیچ ترسی ندارد و صحنههای مقایسه رفتار فیض جوان با مصطفوی سالخورده كه اولی به ظاهر آرام است و دومی ظاهرا عصبی ولی درعمل شاهدیم كه مصطفوی در كارها آرام و استوار است و فیض عجول و كم حوصله و این كاراكتر نمادی از نسل امروز جامعه ماست كه گویی همیشه چند سال عقبتر از زمان خود است و برای جبران این عقبماندگی شتاب و عجله دارد. و حرف آخر درباره فیلم نیز جملهای از سازنده آن در مصاحبهای است كه ذكر آن رفت و نگارنده نیز مشابه آن را در كلام تماشاگران مختلف این فیلم شنیدهام"... وقتی جوانی با ظاهری امروزی میگوید بعد از دیدن این فیلم تا صبح گریه كرده یعنی این فیلم تاثیری گذاشته كه فیلمهای رسمی ایجاد نكردهاند."