خرم تاکید کرد: تعجبآور بود که تمام کرسیهای رئیس و هیاترئیسه شورا در اختیار یک جناح قرار گیرد؛ این انتخابات به اصلاحطلبان نشان داد که باید بیشتر بر توسعه سیاسی تاکید کنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، احمد خرم، وزیر راه دولت اصلاحات طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: به دنبال برگزاری اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا، وزارت کشور گردهمایی یکصد هزار نفری منتخبان اولین دوره شوراها را در استادیوم آزادی برگزار کرد؛ این گردهمایی بزرگ نشان دهنده اهمیت این نهاد عمومی نزد مسئولین کشوری بود. همگان به خوبی میدانند هیچ نهاد عمومی یا غیردولتی وسیعتر، گستردهتر و پرقدرتتر از شوراها در جوامع دموکراتیک وجود ندارد. در دنیای متمدن امروز هم این انجمنها و شوراها هستند که شهرها و روستاها را اداره میکنند.
نیاز به توضیح نیست که اداره امور، انجام کارهای عمرانی و خدماتی در اکثر شهرها و روستاهای دنیای مدرن توسط خود مردم اداره میشود. ما هم در وزارت کشور آن سالها به این نتیجه رسیده بودیم که باید اصل شوراها را که در قانون اساسی کشور تبلور یافته بود احیا کنیم. همگان به خوبی میدانند از همین پایگاه است که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای جناحهای درگیر در معادلات سیاسی زمینه سازی میشود و به یک معنا میتوان ادعا کرد ورود به شورای شهر مقدمهای است برای برداشتن گامهای بلند تر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری توسط گروههای سیاسی.
اکنون تجربههای سالهای گذشته نشان داده فعالین سیاسی اهمیت کرسیهای شوراهای شهر را به خوبی درک میکنند. این اهمیت برای کلانشهرها بیش از شهرهای کوچک و روستاهاست و در این میان تهران به عنوان پایتخت سیاسی- اداری دارای اهمیتی غیرقابل انکار است. چه آنکه تجربه سالهای گذشته به جناحهای فعال کشور نشان داد که نباید به شورای شهر تهران و انتخابات آن بیتوجه باشند و از همه مهمتر به دلیل جایگاه ویژه سیاسی پایتخت، مدیریت آن هم برای جناحهای درگیر در معادلات قدرت دارای اهمیت است.
موضعگیریهای جناحهای سیاسی در انتخابات92 و پس از آن انتخاب شهردار و ریاست شورا در شهریور همان سال نشان داد که حضور در شورای شهرو شهرداری تهران چقدر برای جناحهای سیاسی و بر تعاملات آنها تاثیرگذار است. این اهمیت زمانی بیشتر احساس شد که توافق شد هیاترئیسه ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد و مدیریت شهرداری در اختیار اصولگرایان باقی بماند. اگر این تعامل همچنان در سال دوم فعالیت شورای شهر پایتخت برقرار بود باید همچنان ریاست شورا در اختیار اصلاحطلبان و کرسی مدیریت شهری در اختیار اصولگرایان باقی میماند یا حداقل نایبرئیسی شورای شهر تهران به یک اصولگرا میرسید.
در جوامع دموکراتیک بر اساس تعداد کرسیهای جناحهای حاکم به میزان مساوی دو طرف از حوزه مدیریت شهری بهره میگیرند. چنانکه در دولتهای ائتلافی هم قاعدتا اینگونه عمل میشود و صندلیهای دولت در اختیار جناحها با توجه به میزان رایشان تعیین میشود. اینکه جناحی بخواهد با برنامهریزی جناح دیگری را از تمام پستهای نظارتی و اجرایی حذف کند بیتردید، دستگاه اجرایی را دچار مشکل میکند. شهرداری تهران هم به مثابه یک قوه اجرایی که با عموم سر و کار دارد باید مورد نظارت دقیق قرار بگیرد؛ ابزار این نظارت در قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا تعریف شده است.
پرواضح است که عدم نظارت درست بر فعالیتهای شهرداری موجب سلب اعتماد عموم مردم میشود. بنابراین تعجبآور بود که تمام کرسیهای رئیس و هیاترئیسه شورا در اختیار یک جناح قرار گیرد. اگر انتخابات شواری شهر رقابتی تر بود بیتردید اصلاحطلبان شورا هم میتوانستند در هیاترئیسه حضور پیدا کنند. این انتخابات به اصلاحطلبان نشان داد که باید بیشتر بر توسعه سیاسی تاکید کنند.
در میان مردم شایع است که طی یک سال فعالیت شورای شهر و برگزاری دو انتخابات هیاترئیسه و یک انتخاب شهردار؛ هزینههای گزافی صورت گرفته که باید حساسیت دستگاههای نظارتی را برانگیزد تا مبادا اعتماد عمومی خدشهدار شود. با توجه به شایعاتی که اکنون در محافل سیاسی و عمومی دهان به دهان میگردد دستگاههای نظارتی لازم است برای پایان دادن به این شایعات وارد عمل شود تا شائبههایی که امروز شنیده شد از میان برود. سکوت و برخورد نکردن با شایعات موجب بیاعتمادی میشود. اصولگرایان بیم این را داشتند و این یک سال اصلاح طلبان از موقعیت خود استفاده و از جایگاه خود در مدیریت شورا بهره برداری سیاسی کنند. به همین دلیل مقابل اصلاحطلبان ایستادند تا کرسی ریاست شورا را در اختیار بگیرند.
همگان میدانند که شهرداری، باید به لحاظ مالی مورد نظارت و توجه بیشتر نهادهای نظارتی قرار بگیرد؛ چرا که به عنوان یک نهاد عمومی با مردم سر و کار دارد.اکنون متاسفانه برخی نهادها در این سازمان دچار عدم شفافیت مالی هستند. بدین دلیل است که فعالان سیاسی و حقوقی بر جایگاه نظارتی شورای شهر تاکید میکنند. بی تردید من هم به عنوان یک فرد آگاه از عدم رضایت مردم از برخی عملکردهای مالی شهرداری تهران آگاهی دارم و هر که بخواهد با اسناد و مدارک به او ثابت میکنم برخی از فعالیتها باید مورد بازرسی دقیقتر قرار گیرد.
نیاز به توضیح نیست که اداره امور، انجام کارهای عمرانی و خدماتی در اکثر شهرها و روستاهای دنیای مدرن توسط خود مردم اداره میشود. ما هم در وزارت کشور آن سالها به این نتیجه رسیده بودیم که باید اصل شوراها را که در قانون اساسی کشور تبلور یافته بود احیا کنیم. همگان به خوبی میدانند از همین پایگاه است که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای جناحهای درگیر در معادلات سیاسی زمینه سازی میشود و به یک معنا میتوان ادعا کرد ورود به شورای شهر مقدمهای است برای برداشتن گامهای بلند تر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری توسط گروههای سیاسی.
اکنون تجربههای سالهای گذشته نشان داده فعالین سیاسی اهمیت کرسیهای شوراهای شهر را به خوبی درک میکنند. این اهمیت برای کلانشهرها بیش از شهرهای کوچک و روستاهاست و در این میان تهران به عنوان پایتخت سیاسی- اداری دارای اهمیتی غیرقابل انکار است. چه آنکه تجربه سالهای گذشته به جناحهای فعال کشور نشان داد که نباید به شورای شهر تهران و انتخابات آن بیتوجه باشند و از همه مهمتر به دلیل جایگاه ویژه سیاسی پایتخت، مدیریت آن هم برای جناحهای درگیر در معادلات قدرت دارای اهمیت است.
موضعگیریهای جناحهای سیاسی در انتخابات92 و پس از آن انتخاب شهردار و ریاست شورا در شهریور همان سال نشان داد که حضور در شورای شهرو شهرداری تهران چقدر برای جناحهای سیاسی و بر تعاملات آنها تاثیرگذار است. این اهمیت زمانی بیشتر احساس شد که توافق شد هیاترئیسه ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد و مدیریت شهرداری در اختیار اصولگرایان باقی بماند. اگر این تعامل همچنان در سال دوم فعالیت شورای شهر پایتخت برقرار بود باید همچنان ریاست شورا در اختیار اصلاحطلبان و کرسی مدیریت شهری در اختیار اصولگرایان باقی میماند یا حداقل نایبرئیسی شورای شهر تهران به یک اصولگرا میرسید.
در جوامع دموکراتیک بر اساس تعداد کرسیهای جناحهای حاکم به میزان مساوی دو طرف از حوزه مدیریت شهری بهره میگیرند. چنانکه در دولتهای ائتلافی هم قاعدتا اینگونه عمل میشود و صندلیهای دولت در اختیار جناحها با توجه به میزان رایشان تعیین میشود. اینکه جناحی بخواهد با برنامهریزی جناح دیگری را از تمام پستهای نظارتی و اجرایی حذف کند بیتردید، دستگاه اجرایی را دچار مشکل میکند. شهرداری تهران هم به مثابه یک قوه اجرایی که با عموم سر و کار دارد باید مورد نظارت دقیق قرار بگیرد؛ ابزار این نظارت در قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا تعریف شده است.
پرواضح است که عدم نظارت درست بر فعالیتهای شهرداری موجب سلب اعتماد عموم مردم میشود. بنابراین تعجبآور بود که تمام کرسیهای رئیس و هیاترئیسه شورا در اختیار یک جناح قرار گیرد. اگر انتخابات شواری شهر رقابتی تر بود بیتردید اصلاحطلبان شورا هم میتوانستند در هیاترئیسه حضور پیدا کنند. این انتخابات به اصلاحطلبان نشان داد که باید بیشتر بر توسعه سیاسی تاکید کنند.
در میان مردم شایع است که طی یک سال فعالیت شورای شهر و برگزاری دو انتخابات هیاترئیسه و یک انتخاب شهردار؛ هزینههای گزافی صورت گرفته که باید حساسیت دستگاههای نظارتی را برانگیزد تا مبادا اعتماد عمومی خدشهدار شود. با توجه به شایعاتی که اکنون در محافل سیاسی و عمومی دهان به دهان میگردد دستگاههای نظارتی لازم است برای پایان دادن به این شایعات وارد عمل شود تا شائبههایی که امروز شنیده شد از میان برود. سکوت و برخورد نکردن با شایعات موجب بیاعتمادی میشود. اصولگرایان بیم این را داشتند و این یک سال اصلاح طلبان از موقعیت خود استفاده و از جایگاه خود در مدیریت شورا بهره برداری سیاسی کنند. به همین دلیل مقابل اصلاحطلبان ایستادند تا کرسی ریاست شورا را در اختیار بگیرند.
همگان میدانند که شهرداری، باید به لحاظ مالی مورد نظارت و توجه بیشتر نهادهای نظارتی قرار بگیرد؛ چرا که به عنوان یک نهاد عمومی با مردم سر و کار دارد.اکنون متاسفانه برخی نهادها در این سازمان دچار عدم شفافیت مالی هستند. بدین دلیل است که فعالان سیاسی و حقوقی بر جایگاه نظارتی شورای شهر تاکید میکنند. بی تردید من هم به عنوان یک فرد آگاه از عدم رضایت مردم از برخی عملکردهای مالی شهرداری تهران آگاهی دارم و هر که بخواهد با اسناد و مدارک به او ثابت میکنم برخی از فعالیتها باید مورد بازرسی دقیقتر قرار گیرد.