با پايان يافتن شرايط غبارآلود فتنه 88 پس از گذشت چند ماه از انتخابات دهم رياست جمهوري و بازگشت آرامش به كشور، فتنه و گردانندگان آن به خواست ملت تبديل به خط قرمزي شدند كه اين خط قرمز، در قامت چراغ خطري است كه بايد پشت آن توقف شود.
نویسنده : علي رضائي
شهدای ایران:با پايان يافتن شرايط غبارآلود فتنه 88 پس از گذشت چند ماه از انتخابات دهم رياست جمهوري و بازگشت آرامش به كشور، فتنه و گردانندگان آن به خواست ملت تبديل به خط قرمزي شدند كه اين خط قرمز، در قامت چراغ خطري است كه بايد پشت آن توقف شود.
در طول اين سالها براي همگان ثابت شد كه عبور از اين خط قرمز نه تنها بيتوجهي به خواست ملت است و با واكنش مردم مواجه ميشود كه اين عبور به منزله نزديك شدن به گردابي است كه اگر عمق گيرد، دولت و ملت را به درون خود ميكشد.
رهبر معظم انقلاب هم كه پيش از اين بارها و بارها نسبت به اين خطر و خط قرمز هشدار داده بودند، در ديدار اخيرشان با اعضاي هيئت دولت بار ديگر به اين موضوع اشاره كردند و فرمودند: «مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است كه آقايان وزرا بايد همانگونه كه در جلسه رأي اعتماد خود بر فاصلهگذاري با آن تأكيد كردند، همچنان بر آن پايبند باشند.»
اينك براي آنكه بيشتر اين خط قرمز را بشناسيم و بدانيم كه چرا بايد از آن فاصله گرفت، خطراتي كه فتنه 88 طي چندين ماه، ملت، دولت، كشور و نظام اسلامي را تهديد ميكرد، يادآوري ميشود تا براي برخي كه شايد همچنان به اين باور نرسيدهاند، ذهنشان به واقعيت نزديك شود.
عوارض ماندگار فتنه
بزرگترين خطري كه فتنه 88 در كشور به جاي گذاشت، ريشه دواني تفكراتي بود كه همواره با انديشههاي گردانندگان فتنه آبياري ميشود؛ تفكراتي كه نشئت گرفته از توهمات است و در چارچوب يك راهبرد غلط سعي دارد براي اثبات خود و جريان خود، تمام رقبا و اطرافيان را متهم كند. صاحبان اين تفكرات در ساخت اين اتهامات و پروندهسازيها تا جايي پيش ميروند كه بدون ارائه هيچ سند و مدركي همچون مدعيان سال 88، تمام اصول و مباني را زير سؤال ميبرند و در نهايت ميكوشند هر آنچه را كه در تخيلات خود ميبينند، به منصه ظهور برسانند.
ظلم تاريخي به نظام
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ظلمهاي زيادي از سوي برخي داخليها و خارجيها در حق ملت و دولت ايران روا شد كه هر كدام از آنها در جاي خود قابل بررسي و پردازش است. فتنه 88 اما ظلمي عميقتر از بسياري از ظلمهاي گذشته بود كه از يك سو قصد رونمايي از شيوه ديكتاتوري خياباني براي رسيدن به اهداف سياسي و ختم انتخابات و مردم سالاري ديني را در كشور داشت و از سوي ديگر خطراتي براي كشور ايجاد كرد كه نابودكننده بسياري از اندوختهها به شمار ميرفت.
شكستن وحدت مردم و ايجاد شكاف بين نيروهاي انقلاب از جمله آن موارد است كه ثمره اعتماد چندين ساله به نظام جمهوري اسلامي بود و بخشي از آن براي چند ماه روي شعلههاي فتنه 88 در حال سوختن بود. «شورش عليه جمهوريت»، رويهاي كه اگر ادامه مييافت، اقتدار نظام به چالش كشيده ميشد و از اين پس طي هر مرحله از انتخابات، بايد منتظر ديكتاتوري خياباني فتنهگران براي ريختن خونهاي بيگناه روي زمين ميمانديم.
طراحي آگاهانه
نكته مهمي كه در اين بين بسيار حائز اهميت است، وجود طراحيهاي آگاهانه در مسير فتنه 88 از سوي گردانندگان بود. آنچنان كه آنها از شكست خود در انتخابات آگاه و مطلع بودند اما با يك طراحي آگاهانه درصدد جبران شكست برآمدند؛ البته جبراني از جنس برهم زدن نظم و امنيت و به آتش كشيدن صحنه انتخابات و ابطال رأي مردم! در اين طراحي كه با عقبه و پشتيباني خارجي همراه بود، آنها هر چند كه به اهداف خود نرسيدند اما هزينههاي سنگيني روي دست نظام گذاشتند از جمله آنكه در خيابانهاي تهران به نفع اسرائيل و امريكا شعار داده شد، حرمت قانون شكسته شد، دشمنان انقلاب شاد شدند، زمينه تحريمهاي جديد عليه نظام فراهم شد، ادعاهاي ضد حقوق بشري عليه ايران تشديد شد و مباني و اصول انقلابي و ديني مورد توهين و اهانت قرار گرفت.
نه عذرخواهي، نه پشيماني
مسئله ديگري كه همچنان خطر فتنه و فتنهگران را باقي گذاشته است، بقاي عوامل فتنه 88 بر ادعاهاي پوچ و بدون سند و مدركشان است كه همچنان ميكوشند از هر فرصتي براي ادامه راه قانونشكني و شورش عليه جمهوريت نظام استفاده كنند. اين عده حتي پس از آنكه دروغهايشان براي مردم رو شد و افكار عمومي به حقايق پس از انتخابات دهم رياست جمهوري آگاه شدند، باز هم حاضر به پذيرش خطا و اشتباه خود در مسير انتخابات و قدرت نبودند و نيستند و هنوز پس از گذشت چند سال از آن حوادث، بدون ذرهاي پشيماني از اشتباهات آشكار خود، در تلاشند تا با نفوذ در ادارات و دستگاههاي دولتي، جاي پاي تازهاي براي فتنه باز كنند تا شايد روزگاري در آينده، طراحي آگاهانه خود (كه در سال 88 با شكست مواجه شد) را به نتيجه نهايي دلخواه برسانند.
فتنه مساوي با اصلاحطلبي نيست
با توجه به اين موارد كه همگي خطر فتنهگران را ثابت ميكند و ضرورت توجه و دقت براي فاصلهگيري از خط قرمز فتنه را نشان ميدهد، اما يادآوري اين نكته قابلتوجه است كه فتنه با اصلاحات تفاوت دارد و دور از انصاف است اگر تمام اصلاحطلبان را زير چتر فتنه نشان دهيم. هر چند كه در آن ايام برخي از اصلاحطلبان، با اقدام يا سكوت معنادار خود از حوادث پيش آمده حمايت ميكردند، اما فتنه مساوي با اصلاحطلبي نيست.
فتنه مرتبط با تجديدنظرطلباني است كه عقبه خارجي دارند و از هر فرصتي حتي براي ضربه زدن به اصلاحاتي كه حامي نظام است هم استفاده ميكنند. بنابراين كسي مخالف حضور اصلاحطلبان حامي نظام و انقلاب در پستهاي دولتي نيست و آنچه بايد از آن فاصله گرفت، خط قرمزي است كه ثمره تفكرات تجديدنظرطلبانه عدهاي فريب خورده عليه انقلاب اسلامي است و بعضاً با حضور در دستگاههاي اداري ميكوشند بر رفتارهاي خلاف قانون خود تأكيد كنند؛ رفتارهايي كه در سال 88 هزينههاي زيادي بر نظام جمهوري اسلامي تحميل كرد و تدبير و اميد حكم ميكند كه براي جلوگيري از تكرار آن حوادث و هزينهها، از صاحبان آن رفتارها در حال و آينده دوري شود.
منبع :جوان آنلاین
در طول اين سالها براي همگان ثابت شد كه عبور از اين خط قرمز نه تنها بيتوجهي به خواست ملت است و با واكنش مردم مواجه ميشود كه اين عبور به منزله نزديك شدن به گردابي است كه اگر عمق گيرد، دولت و ملت را به درون خود ميكشد.
رهبر معظم انقلاب هم كه پيش از اين بارها و بارها نسبت به اين خطر و خط قرمز هشدار داده بودند، در ديدار اخيرشان با اعضاي هيئت دولت بار ديگر به اين موضوع اشاره كردند و فرمودند: «مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است كه آقايان وزرا بايد همانگونه كه در جلسه رأي اعتماد خود بر فاصلهگذاري با آن تأكيد كردند، همچنان بر آن پايبند باشند.»
اينك براي آنكه بيشتر اين خط قرمز را بشناسيم و بدانيم كه چرا بايد از آن فاصله گرفت، خطراتي كه فتنه 88 طي چندين ماه، ملت، دولت، كشور و نظام اسلامي را تهديد ميكرد، يادآوري ميشود تا براي برخي كه شايد همچنان به اين باور نرسيدهاند، ذهنشان به واقعيت نزديك شود.
عوارض ماندگار فتنه
بزرگترين خطري كه فتنه 88 در كشور به جاي گذاشت، ريشه دواني تفكراتي بود كه همواره با انديشههاي گردانندگان فتنه آبياري ميشود؛ تفكراتي كه نشئت گرفته از توهمات است و در چارچوب يك راهبرد غلط سعي دارد براي اثبات خود و جريان خود، تمام رقبا و اطرافيان را متهم كند. صاحبان اين تفكرات در ساخت اين اتهامات و پروندهسازيها تا جايي پيش ميروند كه بدون ارائه هيچ سند و مدركي همچون مدعيان سال 88، تمام اصول و مباني را زير سؤال ميبرند و در نهايت ميكوشند هر آنچه را كه در تخيلات خود ميبينند، به منصه ظهور برسانند.
ظلم تاريخي به نظام
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ظلمهاي زيادي از سوي برخي داخليها و خارجيها در حق ملت و دولت ايران روا شد كه هر كدام از آنها در جاي خود قابل بررسي و پردازش است. فتنه 88 اما ظلمي عميقتر از بسياري از ظلمهاي گذشته بود كه از يك سو قصد رونمايي از شيوه ديكتاتوري خياباني براي رسيدن به اهداف سياسي و ختم انتخابات و مردم سالاري ديني را در كشور داشت و از سوي ديگر خطراتي براي كشور ايجاد كرد كه نابودكننده بسياري از اندوختهها به شمار ميرفت.
شكستن وحدت مردم و ايجاد شكاف بين نيروهاي انقلاب از جمله آن موارد است كه ثمره اعتماد چندين ساله به نظام جمهوري اسلامي بود و بخشي از آن براي چند ماه روي شعلههاي فتنه 88 در حال سوختن بود. «شورش عليه جمهوريت»، رويهاي كه اگر ادامه مييافت، اقتدار نظام به چالش كشيده ميشد و از اين پس طي هر مرحله از انتخابات، بايد منتظر ديكتاتوري خياباني فتنهگران براي ريختن خونهاي بيگناه روي زمين ميمانديم.
طراحي آگاهانه
نكته مهمي كه در اين بين بسيار حائز اهميت است، وجود طراحيهاي آگاهانه در مسير فتنه 88 از سوي گردانندگان بود. آنچنان كه آنها از شكست خود در انتخابات آگاه و مطلع بودند اما با يك طراحي آگاهانه درصدد جبران شكست برآمدند؛ البته جبراني از جنس برهم زدن نظم و امنيت و به آتش كشيدن صحنه انتخابات و ابطال رأي مردم! در اين طراحي كه با عقبه و پشتيباني خارجي همراه بود، آنها هر چند كه به اهداف خود نرسيدند اما هزينههاي سنگيني روي دست نظام گذاشتند از جمله آنكه در خيابانهاي تهران به نفع اسرائيل و امريكا شعار داده شد، حرمت قانون شكسته شد، دشمنان انقلاب شاد شدند، زمينه تحريمهاي جديد عليه نظام فراهم شد، ادعاهاي ضد حقوق بشري عليه ايران تشديد شد و مباني و اصول انقلابي و ديني مورد توهين و اهانت قرار گرفت.
نه عذرخواهي، نه پشيماني
مسئله ديگري كه همچنان خطر فتنه و فتنهگران را باقي گذاشته است، بقاي عوامل فتنه 88 بر ادعاهاي پوچ و بدون سند و مدركشان است كه همچنان ميكوشند از هر فرصتي براي ادامه راه قانونشكني و شورش عليه جمهوريت نظام استفاده كنند. اين عده حتي پس از آنكه دروغهايشان براي مردم رو شد و افكار عمومي به حقايق پس از انتخابات دهم رياست جمهوري آگاه شدند، باز هم حاضر به پذيرش خطا و اشتباه خود در مسير انتخابات و قدرت نبودند و نيستند و هنوز پس از گذشت چند سال از آن حوادث، بدون ذرهاي پشيماني از اشتباهات آشكار خود، در تلاشند تا با نفوذ در ادارات و دستگاههاي دولتي، جاي پاي تازهاي براي فتنه باز كنند تا شايد روزگاري در آينده، طراحي آگاهانه خود (كه در سال 88 با شكست مواجه شد) را به نتيجه نهايي دلخواه برسانند.
فتنه مساوي با اصلاحطلبي نيست
با توجه به اين موارد كه همگي خطر فتنهگران را ثابت ميكند و ضرورت توجه و دقت براي فاصلهگيري از خط قرمز فتنه را نشان ميدهد، اما يادآوري اين نكته قابلتوجه است كه فتنه با اصلاحات تفاوت دارد و دور از انصاف است اگر تمام اصلاحطلبان را زير چتر فتنه نشان دهيم. هر چند كه در آن ايام برخي از اصلاحطلبان، با اقدام يا سكوت معنادار خود از حوادث پيش آمده حمايت ميكردند، اما فتنه مساوي با اصلاحطلبي نيست.
فتنه مرتبط با تجديدنظرطلباني است كه عقبه خارجي دارند و از هر فرصتي حتي براي ضربه زدن به اصلاحاتي كه حامي نظام است هم استفاده ميكنند. بنابراين كسي مخالف حضور اصلاحطلبان حامي نظام و انقلاب در پستهاي دولتي نيست و آنچه بايد از آن فاصله گرفت، خط قرمزي است كه ثمره تفكرات تجديدنظرطلبانه عدهاي فريب خورده عليه انقلاب اسلامي است و بعضاً با حضور در دستگاههاي اداري ميكوشند بر رفتارهاي خلاف قانون خود تأكيد كنند؛ رفتارهايي كه در سال 88 هزينههاي زيادي بر نظام جمهوري اسلامي تحميل كرد و تدبير و اميد حكم ميكند كه براي جلوگيري از تكرار آن حوادث و هزينهها، از صاحبان آن رفتارها در حال و آينده دوري شود.
منبع :جوان آنلاین