یک نشریه اصلاحطلب زنجیرهای نوشت هاشمی به خاطر عملکردش دوست داشتنی نیست اما در عین حال قابل تحسین است!
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، روزنامه هفت صبح که توسط تیمی از همکاران سابق نشریات اصلاحطلب اداره میشود با اشاره به جشن 80 سالگی هاشمی در دانشگاه مینویسد: «او کهنهمرد سیاست ایران است.موردی منحصر به فرد که تمام نقاط ضعفی که یک سیاستمدار را میتواند از مدار قدرت خارج کند در کارنامه طول و درازش به چشم میخورند اما او هنوز پابرجا و موثر باقی مانده است: ارتباطات فامیلی پردردسر، فعالیتهای اقتصادی منسوبان و نزدیکانش، افشاگریهای خانمانبرانداز مخالفانش، انتسابش به قطبهای ثروت، داستان ائتلافها و گسستگیهایش با طیفهای مختلف انقلاب در برهههای متفاوت ... اما هنوز در سپهر سیاستورزی ایران به خوبی پرواز میکند و موثرترین وزنه در تعادل نیروهای متضاد سیاسی است. وزنهای که از یک سو خاتمی را در کنف حمایت خود میگیرد و در آن سو با ناطق و مطهری ائتلاف میکند. مردی که زمانی مهمترین نماد اقتدار سنتی در کشور بود و در کمتر از دو دهه و در کهنسالی به نماد آزادیخواهی تبدیل شده است. نمیتوانم هنوز از دیرپایی این کهنهمرد عرصه سیاست حیرت نکنم که در 80 سالگی کوچکترین تمایلی به بازنشستگی و کنارهگیری از سیاست ندارد. چرا که معتقد است کشور به او احتیاج دارد.»
این روزنامه با اشاره به ناسازگاری جریان چپ و مجمع روحانیون با هاشمی در دهه 70 به خاطر سیاستهای لیبرالی میافزاید: وقتی مجمع روحانیون علم مخالفت با سیاستهای اقتصادی لیبرالی او بلند کرده بود نتیجهاش این شد که هاشمی با زیرکی آنها را از مجلس بیرون راند و توانست یکدستترین مجلس پس از انقلاب را در سال 72 رقم بزند. از چرخش ناگهانیاش به سمت خاتمی که خصومت بخش رادیکال اصولگرایان با او را رقم زد و به داستان دستگیری کرباسچی و بقیه شهرداران منتج شد، به عناد ناگهانی اصلاحطلبان با او و دخترش فائزه و موج افشاگریهای بدون توقف علیه او و انتساب القابی مثل عالیجناب سرخپوش و انتخاب نشدنش برای مجلس. از شکست تلخ و باورنکردنیاش توسط احمدینژاد گمنام در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و 8 سال چالش پایانناپذیر با احمدینژاد.
هفت صبح در ادامه به خطبه هاشمی درنماز جمعه سال 88 و دادگاه فرزندان وی اشاره میکند و میافزاید: فرزندانی که هاشمی رفسنجانی همیشه و باصراحت از آنها حمایت کرده و هیچ قصدی مبنی بر دور کردن آنها و فعالیتهای آنها از خود ندارد...
هفت صبح ادامه میدهد: دوستان و مریدانش اطرافش را گرفتهاند. از حسن روحانی یار غارش تا زنگنه و نعمتزاده و نجفی که استوانههای کارگزاران بوده و هستند. با بیشترین حمایت رسانهای. از سلسله روزنامههای پرشمار که در میان آنها شرق هم وجود دارد تا محمد قوچانی و نشریات ادواریاش که رسما به حمایت از کارگزاران و هاشمی اذعان میکنند.
نویسنده در پایان تصریح میکند: من که دوران دانشجویی و جوانیام همزمان با سالهای 72 تا76 و فضای به شدت بسته فرهنگی و اجتماعی آن دوران است نمیتوانم به هاشمی عشق بورزم... من که هر وقت در خیابانهای تهران قدم میزنم از سیطره آسمان خراشهای بیقوارهای که یادآور دوران کرباسچی در تهران است خون خونم را میخورد، نمیتواند هاشمی سیاستمدار محبوبم باشد. من که همیشه علیه رانت و رانتخواری و نفوذ آقازادهها قلم زدهام نمیتوانم در جرگه طرفداران مردی باشم که همیشه پشتیبان نفوذ و موقعیت نه چندان عادلانه فرزندانش بوده است... نه نمیتوانم اما از من نخواهید این مرد را تحسین نکنم. مردی که در 80 سالگی همه را به مبارزه طلبیده است.
این روزنامه با اشاره به ناسازگاری جریان چپ و مجمع روحانیون با هاشمی در دهه 70 به خاطر سیاستهای لیبرالی میافزاید: وقتی مجمع روحانیون علم مخالفت با سیاستهای اقتصادی لیبرالی او بلند کرده بود نتیجهاش این شد که هاشمی با زیرکی آنها را از مجلس بیرون راند و توانست یکدستترین مجلس پس از انقلاب را در سال 72 رقم بزند. از چرخش ناگهانیاش به سمت خاتمی که خصومت بخش رادیکال اصولگرایان با او را رقم زد و به داستان دستگیری کرباسچی و بقیه شهرداران منتج شد، به عناد ناگهانی اصلاحطلبان با او و دخترش فائزه و موج افشاگریهای بدون توقف علیه او و انتساب القابی مثل عالیجناب سرخپوش و انتخاب نشدنش برای مجلس. از شکست تلخ و باورنکردنیاش توسط احمدینژاد گمنام در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و 8 سال چالش پایانناپذیر با احمدینژاد.
هفت صبح در ادامه به خطبه هاشمی درنماز جمعه سال 88 و دادگاه فرزندان وی اشاره میکند و میافزاید: فرزندانی که هاشمی رفسنجانی همیشه و باصراحت از آنها حمایت کرده و هیچ قصدی مبنی بر دور کردن آنها و فعالیتهای آنها از خود ندارد...
هفت صبح ادامه میدهد: دوستان و مریدانش اطرافش را گرفتهاند. از حسن روحانی یار غارش تا زنگنه و نعمتزاده و نجفی که استوانههای کارگزاران بوده و هستند. با بیشترین حمایت رسانهای. از سلسله روزنامههای پرشمار که در میان آنها شرق هم وجود دارد تا محمد قوچانی و نشریات ادواریاش که رسما به حمایت از کارگزاران و هاشمی اذعان میکنند.
نویسنده در پایان تصریح میکند: من که دوران دانشجویی و جوانیام همزمان با سالهای 72 تا76 و فضای به شدت بسته فرهنگی و اجتماعی آن دوران است نمیتوانم به هاشمی عشق بورزم... من که هر وقت در خیابانهای تهران قدم میزنم از سیطره آسمان خراشهای بیقوارهای که یادآور دوران کرباسچی در تهران است خون خونم را میخورد، نمیتواند هاشمی سیاستمدار محبوبم باشد. من که همیشه علیه رانت و رانتخواری و نفوذ آقازادهها قلم زدهام نمیتوانم در جرگه طرفداران مردی باشم که همیشه پشتیبان نفوذ و موقعیت نه چندان عادلانه فرزندانش بوده است... نه نمیتوانم اما از من نخواهید این مرد را تحسین نکنم. مردی که در 80 سالگی همه را به مبارزه طلبیده است.