در حال نظافت محوطه پارک بودم که دیدم دو برگه و یک پاکت ضخیم روی زمین افتاده است. داخل پاکت ۱۸ فقره چک بود. وقتی چکها را دیدم خیلی متعجب شدم اما اصلا وسوسه نشدم و بلافاصله به آقای شهردار زنگ زدم و او از من خواست پاکت را به او تحویل دهم؛ بعد با طی مراحل قانونی چکها تحویل صاحبش شد.
به گزارش شهدای ایران، «لقمان آرزومند»، جوان ۲۸ سالهای که کارگر شهرداری در یکی از پارکهای بوکان است، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد و از نظر مالی در مضیقه است؛ با وجود این، وقتی ۳۶ میلیون تومان چک در وجه حامل پیدا کرد، آن را به دست صاحبش رساند. او در گفتوگویی ماجرا را توضیح داده است.
جاجم جم سرا: چطور شد که این مبلغ کلان را پیدا کردی؟
در حال نظافت محوطه پارک بودم که دیدم دو برگه و یک پاکت ضخیم روی زمین افتاده است. داخل پاکت ۱۸ فقره چک بود. وقتی چکها را دیدم خیلی متعجب شدم اما اصلا وسوسه نشدم و بلافاصله به آقای شهردار زنگ زدم و او از من خواست پاکت را به او تحویل دهم؛ بعد با طی مراحل قانونی چکها تحویل صاحبش شد.
چطور وقتی چکها را دیدی، وسوسه نشدی؟
به خدا اصلا وسوسه نشدم. پدر من آدم باخدایی بود، او گفته بود این پسر روزی جای من را میگیرد؛ من هم به احترام پدرم اصلا وسوسه نشدم.
صاحب چکها را چطور پیدا کردی؟
از نگهبان شب شنیدم یکی که دنبال پاکتش میگشته به پارک آمده است. وقتی پیگیر شدیم، فهمیدیم همان فرد صاحب پاکت است.
شغل صاحب چکها چیست؟
نمیدانم. مردی تقریبا ۲۸ ساله بود که انگار در یک شرکت کار میکرد. به ظاهر از آنها طلب داشت و چکها را از آن شرکت گرفته و شب را هم در پارک خوابیده اما صبح یادش رفته بود پاکتش را بردارد.
وقتی پاکت را به صاحبش دادی چه کرد؟
خیلی خوشحال شد. انگار داشت پرواز میکرد. بعد هم برای تشکر صدهزارتومان به من داد.
شهرداری اعلام کرده قرار است از شما در مراسمی تقدیر شود. این خبر را شنیدهای؟
هنوز مراسمی برگزار نشده است و من هم منتظر پاداش نیستم اما خودشان به من هم گفتند قصد برگزاری چنین مراسمی را دارند و تلاش میکنند من را رسمی کنند البته باید مراحل اداری طی شود.
اگر باز هم پول پیدا کنی، آن را به صاحبش تحویل میدهی؟
بله، باز هم همین کار را میکنم. فقط خداست که پاداش میدهد. پاداش من معنوی است، من پاداش معنوی را به پاداش دنیوی ترجیح میدهم. چون دنیا فانی است.
از خودت بگو چند خواهر و برادر داری، پدر و مادرت در چه شرایطی هستند؟
پدرم هم کارمند شهرداری بود، او سال۸۸ فوت شد. پنجبرادر و دوخواهر دارم و آخرین فرزند خانواده هستم و با مادرم در خانهای ۴۸متری زندگی میکنم. پدرم که فوت شد، ششنفر ارث بردیم و این خانه را برای مادرمان خریدیم.
خودت به غیر از کار در شهرداری چه میکنی؟
دانشجوی کارشناسی رشته تربیتبدنی در دانشگاه آزاد هستم و هزینههای تحصیلم را با دو مسوولیتی که در شهرداری دارم، تامین میکنم. نگهبان و نظافتچی هستم.
خواهران و برادرانت هم در تامین هزینه تحصیل به تو کمک میکنند؟
نه، خودم با کار پارهوقتی که دارم هزینه تحصیلم را تامین میکنم.
منبع: شرق
جاجم جم سرا: چطور شد که این مبلغ کلان را پیدا کردی؟
در حال نظافت محوطه پارک بودم که دیدم دو برگه و یک پاکت ضخیم روی زمین افتاده است. داخل پاکت ۱۸ فقره چک بود. وقتی چکها را دیدم خیلی متعجب شدم اما اصلا وسوسه نشدم و بلافاصله به آقای شهردار زنگ زدم و او از من خواست پاکت را به او تحویل دهم؛ بعد با طی مراحل قانونی چکها تحویل صاحبش شد.
چطور وقتی چکها را دیدی، وسوسه نشدی؟
به خدا اصلا وسوسه نشدم. پدر من آدم باخدایی بود، او گفته بود این پسر روزی جای من را میگیرد؛ من هم به احترام پدرم اصلا وسوسه نشدم.
صاحب چکها را چطور پیدا کردی؟
از نگهبان شب شنیدم یکی که دنبال پاکتش میگشته به پارک آمده است. وقتی پیگیر شدیم، فهمیدیم همان فرد صاحب پاکت است.
شغل صاحب چکها چیست؟
نمیدانم. مردی تقریبا ۲۸ ساله بود که انگار در یک شرکت کار میکرد. به ظاهر از آنها طلب داشت و چکها را از آن شرکت گرفته و شب را هم در پارک خوابیده اما صبح یادش رفته بود پاکتش را بردارد.
وقتی پاکت را به صاحبش دادی چه کرد؟
خیلی خوشحال شد. انگار داشت پرواز میکرد. بعد هم برای تشکر صدهزارتومان به من داد.
شهرداری اعلام کرده قرار است از شما در مراسمی تقدیر شود. این خبر را شنیدهای؟
هنوز مراسمی برگزار نشده است و من هم منتظر پاداش نیستم اما خودشان به من هم گفتند قصد برگزاری چنین مراسمی را دارند و تلاش میکنند من را رسمی کنند البته باید مراحل اداری طی شود.
اگر باز هم پول پیدا کنی، آن را به صاحبش تحویل میدهی؟
بله، باز هم همین کار را میکنم. فقط خداست که پاداش میدهد. پاداش من معنوی است، من پاداش معنوی را به پاداش دنیوی ترجیح میدهم. چون دنیا فانی است.
از خودت بگو چند خواهر و برادر داری، پدر و مادرت در چه شرایطی هستند؟
پدرم هم کارمند شهرداری بود، او سال۸۸ فوت شد. پنجبرادر و دوخواهر دارم و آخرین فرزند خانواده هستم و با مادرم در خانهای ۴۸متری زندگی میکنم. پدرم که فوت شد، ششنفر ارث بردیم و این خانه را برای مادرمان خریدیم.
خودت به غیر از کار در شهرداری چه میکنی؟
دانشجوی کارشناسی رشته تربیتبدنی در دانشگاه آزاد هستم و هزینههای تحصیلم را با دو مسوولیتی که در شهرداری دارم، تامین میکنم. نگهبان و نظافتچی هستم.
خواهران و برادرانت هم در تامین هزینه تحصیل به تو کمک میکنند؟
نه، خودم با کار پارهوقتی که دارم هزینه تحصیلم را تامین میکنم.
منبع: شرق